اصرار سید کمال حیدری بر دروغ بستن بر آیت الله حکیم و تدلیس در نقل از ایشان (1)
اصرار سید کمال حیدری بر دروغ بستن بر آیت الله حکیم و تدلیس در نقل از ایشان (1)
قبلا در مورد چرایی نقد «سید کمال حیدری» و ضرورت آن نوشته ایم که توصیه می کنیم تا قبل از مطالعه ی مطالب ما در نقد این شخص، حتما مطلب زیر را مطالعه بفرمایید :
http://al-shia.blog.ir/post/663
همانطور که قبلا هم گفته ایم ، یکی از ویژگی های «سید کمال حیدری» آن است که در نقل اقوال علماء و یا خواندن برخی از روایات به گونه ای تدلیس می کند تا آن ها را همسو با افکار خویش جلوه دهد !
در مطلب قبلی وبلاگ در نقد آراء و افکار «سید کمال حیدری» ثابت کردیم که وی در نقل از «آیت الله حکیم» مرتکب تدلیسی زشت شده و کلامی که ایشان در مقام نقل به منظور نقد و رد آن است را عقیده ی خود ایشان جلوه می دهد ! این مطلب را حتما از طریق لینک زیر مطالعه بفرمایید :
دروغ بستن سید کمال حیدری بر آیت الله حکیم به سبک وهابیت در موضوع ورود اسرائیلیات به میراث روایی !
نکته ای که در لینک بالا بدان اشاره کردیم و قول طرح آن در وبلاگ را دادیم آن بود که «سید کمال حیدری» فقط یک بار به این تدلیس و دروغ زشت و آشکار اکتفا نکرده و آن را حداقل دو مرتبه ی دیگر نیز تکرار کرده است که در این مطلب به یکی از آن دور مورد اشاره می کنیم.
وی در درس خارج فقه خود تحت عنوان «بحوث فی طهارة الانسان» جلسه ی «6» در تاریخ 23 محرم 1438 هـ از دقیقه ی 6 و ثانیه ی 45 تا دقیقه ی 13 و ثانیه ی 10 می گوید :
انا اشیر الى علمین من الاعلام:
الأول وهو ما ذکره السید محمد سعید الحکیم الی هو فی النجف من احد الاعلام المعاصرین فی کتابه المحکم فی اصول الفقه فی المجلد الثالث فی صفحة 213 یقول وما رواه الکشی بسنده الصحیح عن محمد بن عیسى بن عبید اذن الروایة عند محمد سعید الحکیم روایة معتبرة سنداً عن یونس بن عبد الرحمن ان بعض اصحابنا سأله انا حاضر انظروا ماذا یقول، إلتفتوا جیدا.أعزائی إلتفتوا.أنا أرید تحفظون هذا المطلب هذا الیوم.جیدا تحفظوه عزیزی.طبعاً السید الحکیم لیس من اولئک الذین ینهجون منهج السید الخوئی یعنی اوسع درجة فی قبول الروایات لیس انه جیداً انه یعمل بمبانی السید الخوئی فی الرجال یقول وهذه الروایات هی المهمة فی المقام ای روایات؟ هذه الروایات التی دلت على انه یوجد دس وکذب وکثیر من روایاتنا مدسوس ونحو ذلک وهذه الروایات هی مهمة فی المقام لانها مع کثرتها، لیس روایة وروایتین حتى تقول دخل الکذب والدس والتزویر فی موروثنا الروائی فی المصادر القدیمة لانها مع کثرتها وتشابه مضامینها ظاهرة فی ان عدم حجیة الأخبار لیس لبطلانها یقول هذه الروایات تشیر الى ان الاخبار حجة او لیست بحجة؟ لیست بحجة ولکن لماذا لیست بحجة؟ ما هو الدلیل لعدم حجیة الاخبار الموجودة فی کتبنا؟ لیس لبطلانها کی یختص باخبار المخالفة بل لاحتمال کذبها من جهة احتمال الدس فی هذه الروایات الان ماذا یرید ان یقول ابین بعد ذلک.
سؤال: سیدنا هذه الروایات التی تکلمت على انه یوجد دس فی موروثنا الروائی قلیلة، کثیرة او الاغلب والاکثر ای منهما؟ بینی وبین الله السید الحیدری قال کثیر الان انظروا الى السید الحکیم وهو احد اعلام المعاصرین وهذا کتابه یقول بل لاحتمال کذبها من جهة احتمال الدس وهو موجود فی اغلب الاخبار التی بأیدینا، اغلب الاخبار التی بایدینا یوجد فیها احتمال الدس، سؤال: اذن کیف نعرف أنها مدسوسة او غیر مدسوسة من الطریق لذلک؟ البعض حل المشکلة من خلال السند ولکن هذه یحل المشکلة او لا یحل المشکلة؟ لان الذی وضع بینی وبین الله کما هو خبیر بالمتن خبیر بالسند ثم اذا تتذکرون بالامس قرأنا الروایة انه کانوا یأخذون الکتب یبدلون الاسانید او المضامین؟ السند باقی على حاله والکتاب معتبر والاصل من اصول المعتبرة وفقط یبدل ویدخل فیه الکذب والزندقة والکفر والغلو واللعن ونحو ذلک.
قال وهو موجود فی اغلب الاخبار التی موجود بأیدینا فظاهر هذه النصوص توقف العمل بها على اعتضادها بالقرائن القطعیة من الکتاب والسنة اذن بعد متى نستطیع ان نعمل بروایة من الروایات؟ اذا اعتضدت بقرائن قرآنیة او من السنة یحصل لنا لا اقل اطمئنان بصدورها من المعصوم علیه افضل الصلاة والسلام والا بعد لا یکفی ان تقول لی والروایة معتبرة لابد ماذا؟ وهذه هی نظریة جمع القرائن التی نحن نسیر علیها منهجنا لیس صحة السند منهجنا جمع القرائن ان هذه الروایة صادرة من المعصوم النبی او احد الائمة علیهم افضل الصلاة والسلام.
یقول: فظاهر هذه النصوص توقف العمل بها على اقترانها بالقرائن القطعیة من الکتاب والسنة المعلومة وعدم کفایة روایة الثقات لها بعد ما یکفی ان تقول والراوی ثقة او عدل هذا لا یکفی فما بالک اذا الراوی کان مجهولاً فما بالک اذا کان الراوی ضعیفاً فما بالک اذا کان الراوی وضاعاً کذاباً معروفاً بالتدلیس ونحو ذلک روایة الثقة لا تکفی فما بالک بغیر ذلک هذا السید محمد سعید الحکیم فی المحکم المجلد الثالث صفحة 213-214 هذا مورد.
مشاهده ی جلسه ی درسی فوق به صورت تصویری :
http://alhaydari.com/ar/2016/10/58528
مطالعه ی متن پیاده شده از جلسه ی درسی فوق :
http://alhaydari.com/ar/2016/10/58527
من به دو شخصیت بزرگ از علماء اشاره می کنم.
مورد اول آن چه که سید محمد سعید حکیم که در نجف است و یکی از بزرگان معاصر است ، در کتابش «المحکم فی اصول الفقه» ، جلد سوم در صفحه ی 213 می گوید : و آن چه که کشی با سند صحیحش از محمد بن عیسی بن عبید نقل کرده است ... (سید کمال حیدری می گوید) بنا بر این روایت در نزد محمد سعید حکیم معتبر است ... آن چه که کشی با سند صحیحش از یونس بن عبد الرحمن نقل کرده است که برخی از اصحاب ما از او سوال کردند در حالی که من آن جا بودم ... (سید کمال حیدری می گوید) ببینید چه می گوید.خوب دقت کنید.من می خواهم این مطلب را امروز خوب به خاطر بسپارید.طبیعتا سید حکیم مانند آن هایی نیست که در رجال روش آیت الله خوئی را دارند.یعنی در قبول روایات تشدد کمتری دارد.نه به این معنا که خوب است او به مبانی آیت الله خوئی در رجال عمل کند.او می گوید این روایات در این موضوع حائز اهمیت هستند.کدام روایات ؟ همین روایاتی که دال بر این هستند که در اخبار و روایت ، دروغ و دس و توطئه و نیرنگ وجود دارد و بسیاری از روایات ما مدسوس است (دستکاری شده و جعلی).وی می گوید این روایات در این موضوع حائز اهمیت هستند چرا که با وجود فراوانیشان ... (سید کمال حیدری می گوید) یعنی یک روایت و دو روایت نیست که بگویی تحریف و دروغ تنها در مصادر روائی قدیمی وارد شده است ... (ایت الله حکیم می گوید) چرا که با وجود فراوانیشان و تشابه مضامین این روایات ، ظهور در این دارند که عدم حجیت این اخبار (اخبار آحاد) به دلیل بطلانشان نیست ... (سید کمال حیدری می گوید) : [آیت الله حکیم] می گوید این روایات به این مساله اشاره می کنند که روایات حجت هستند یا نه ؟ حجت نیستند.اما چرا حجت نیستند ؟ دلیل عدم حجیت روایات موجود در کتاب های ما چیست ؟ به دلیل بطلانش نیست تا این که بگوییم این مختص به اخبار مخالف و معارض است بلکه به دلیل احتمال دروغ بودنش از جهت وجود تحریف و دسّ و نیرنگ در این روایات می باشد.(سید کمال حیدری می گوید) الان دیگر چه چیزی واضح تر از این می خواهد بگوید ؟
سوال : سیدنا ، این روایاتی که گفت در میراث روائی ما تحریف و دروغ و نیرنگ وجود دارد کم است یا زیاد ؟ بسیاری از روایات اینگونه است یا بیشتر روایات ؟ بینی و بین الله سید کمال حیدری گفت بسیاری از روایات اما الان ببینید سید حکیم که یکی از بزرگان معاصر است و این کتابش است چه می گوید ؟ ی بلکه به دلیل احتمال دروغ بودن روایات و اخبار از جهت احتمال وجود تحریف و دسّ و دروغ که در اکثر روایاتی که در دست ماست موجود می باشد.(سید کمال حیدری می گوید) [آیت الله حکیم می گوید] اکثر روایاتی که در دست ماست احتمال وجود تحرف تزویر در آن وجود دارد.سوال : پس چگونه می فهمیم که این روایات تحریف شده یا نه ؟ راه حل چیست ؟ برخی این مشکل را از طریق سند حل کرده اند اما آیا این مشکل را حل می کند یا نه ؟ چون کسی که متن روایت را جعل کرده و در این زمینه وارد است بینی و بین الله در زمینه ی جعل سند هم وارد است.شما به یاد دارید که ما دیروز آن روایت را خواندیم که کتاب ها را می گرفتند و سپس سند ها را تغییر می دادند یا متن را ؟ سند به حال خودش باقی بود و کتاب ، کتاب معتبری بود و اصلی از اصول معتبره ای بود که در دست ماست و آن ها فقط مطالب دروغین و کفر آمیز و غلو آمیز و لعن و مانند آن را وارد می کردند.
سید حکیم گفته است که در اکثر روایاتی که در دست ماست احتمال تحریف و دروغ وجود دارد.بنا بر این ظاهر این نصوص آن است که بایستی در عمل به اخبار آحاد توقف کرد تا این که قرائن قطعی از قرآن و سنت وجود داشته باشد.(سید کمال حیدری می گوید) پس دیگر کِی می توانیم حتی به یک روایات از روایات عمل کنیم ؟ زمانی که این اخبار با قرائن قرآنی یا شواهدی از سنت تقویت شوند به شکلی که حداقل برای ما اطمینان به صدورش از معصوم علیه افضل الصلاة و السلام را ایجاد کند.در غیر این صورت این کافی نیست که بگویی این روایت معتبر است.باید حتما چگونه باشد ؟ [همراه قرائن باشد] این همان نظریه ی جمع قرائن است که ما طبق آن عمل می کنیم و روش ما صحت سند نیست.روش ما جمع قرائن است تا ثابت شود که این روایت از پیامبر یا یکی از ائمه علیهم افضل الصلاة و السلام صادر شده است.
سید حکیم می گوید پس ظاهر این نصوص آن است که باید در عمل به اخبارآحاد توقف کرد تا این که قرائن قطعی از قرآن و سنت داشته باشند و صِرف روایت افراد ثقه کفایت نمی کند.(سید کمال حیدری می گوید) دیگر این کافی نیست که بگویی این راوی ثقه و عادل است.این کافی نیست چه برسد به این که راوی مجهول باشد ! چه برسد به این که راوی ضعیف باشد ! چه برسد به این که راوی اهل جعل حدیث و دروغگو و معروف به تدلیس و موارد مانند آن باشد.روایت فرد ثقه و مورد اعتماد کفایت نمی کند.چه برسد به افراد دیگر.این کلام سید محمد سعید حکیم در کتاب «المحکم فی اصول الفقه» ، جلد سوم ، صفحه ی 213 و 214 می باشد.
ملاحظه فرمودید که «سید کمال حیدری» با دروغ و تدلیس و فریب مخاطبان برای مرتبه ی حداقل دوم مدعی می شود که «آیت الله سید محمد سعید حکیم» احتمال وجود دروغ و جعل و تحریف و تزویر در اکثر روایات را داده است و به همین دلیل معتقد است که خبر واحد بایستی حتما از قرآن یا سنت شواهد قطعی داشته باشد تا مورد قبول واقع شود !
این در حالی است که «آیت الله سید محمد سعید حکیم» این مطلب را به عنوان شبهه ی مخالفان حجیت خبر واحد مطرح کرده و همانطور که در مطلب قبلی (کلیک کنید) گفتیم در صفحات 216 و 217 آن را نقد و رد می کند !
به راستی علت این همه اصرار «سید کمال حیدری» بر دروغگویی و تدلیس در نقل روایات و اقوال علماء چیست ؟!