حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

فتیان بن ابی السمح (عالم بزرگ و مشهور مالکی مذهب)؛ متهم ردیف اول قتل شافعی (امام شافعی مذهبان)


مقدمه


مذاهب فقهی و کلامی مخالفان شیعه از دیرباز بر خلاف ادعای ایشان مبنی بر وحدت و نزدیکی و اختلافات اجتهادی طبیعی دشمنی‌های عمیق و شدیدی نسبت به یکدیگر داشته و دارند. این دشمنی‌ها به قدری شدید و وسیع بوده و هست که قابل چشم‌پوشی نیست. شاید اگر چنین اختلافات شدیدی در حد اختلافات علمی بود و یا این نوع دشمنی‌ها صرفا از سوی افراد و جریان‌های معدودی در مذاهب فقهی و کلامی وجود داشت و یا صرفا محدود به یک دوره زمانی خاص بود می‌شد ساده از کنار آن عبور کرد اما با بررسی‌های دقیق در می‌یابیم که مذاهب فقهی و کلامی مخالفان شیعه از همان ابتدای پیدایش و تبلیغ و ترویج آموزه‌هایشان دشمنی‌های عمیقی با یکدیگر داشته‌اند که کار را به درگیری‌های فراوان و خونریزی و کشتار نیز رسانده است.


در مطلب پیش رو در چهار بخش به نکات مهم اشاره خواهیم کرد:


1- مسلّم بودن اصل ماجرای مرگ شافعی در اثر ضربه‌ای شدید در نزد بسیاری از علما و محققان مخالفان شیعه


2- جایگاه علمی فتیان بن ابی السمح در نزد مخالفان شیعه


3- دشمنی شدید فتیان بن ابی السمح با شافعی


4- نقش احتمالی فتیان بن ابی السمح در قتل شافعی


ماجرای فتیان بن ابی المسح (عالم بزرگ مالکی مذهب) و دشمنی وی با شافعی و نقش احتمالیش در قتل وی


1- مسلّم بودن اصل ماجرای مرگ شافعی در اثر ضربه‌ای شدید در نزد بسیاری از علما و محققان مخالفان شیعه


بسیاری از علما و محققان مخالفان شیعه اصل ماجرای مرگ شافعی در اثر ضربه‌ای شدید را پذیرفته و نقل کرده‌اند که به برخی از موارد اشاره می‌کنیم.


ابن زولاق – المتوفى 387 هـ


قال ابن زولاق: صنّف الشافعیّ نحوا من مائتی جزء. ولم یزل بها ناشرا للعلم، ملازما للإشغال بجامع عمرو إلى أن أصابته ضربة شدیدة فمرض بسببها أیاما، ثمّ مات یوم الجمعة سلخ رجب سنة أربع ومائتین.


جلال الدین السیوطی، عبد الرحمن بن أبو بکر، (المتوفى911هـ)،‌ حسن المحاضرة فی أخبار مصر و القاهرة، ج1، ص304، المحقق: محمد أبو الفضل إبراهیم، الناشر: دار إحیاء الکتب العربیة - عیسى البابی الحلبی وشرکاه - مصر، الطبعة : الأولى 1387 هـ - 1967 م.


العکری الحنبلی، عبد الحی بن أحمد بن محمد (المتوفى1089هـ)، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، ج3، ص21، تحقیق: عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط، الناشر: دار بن کثیر، الطبعة: الأولی، 1406هـ .


ابن زولاق گفته است: شافعی حدود دویست جزء تالیفات داشت و در مصر کماکان به نشر علم می‌پرداخت و در مسجد جامع عمرو مشغول درس و بحث بود تا این که ضربه‌ای شدید به او برخورد کرد و در اثر آن چند روز بیمار شد و سپس در روز جمعه از ماه رجب در سال 204 هجری از دنیا رفت.


الإسنوی - المتوفى 772 هـ


ثم خرج إلى مصر، فلم یزل بها [ناشرًا] للعلم، ملازمًا للاشتغال بجامعها العتیق إلى أن أصابته ضربة شدیدة، فمرض بسببها أیامًا على ما قیل، ثم انتقل إلى رحمة الله ...


الإسنوی، جمال الدین عبد الرحیم (المتوفى 772 هـ)، المهمات فی شرح الروضة والرافعی، ج1، ص139و140، اعتنى به: أبو الفضل الدمیاطی - أحمد بن علی، الناشر: (مرکز التراث الثقافی المغربی - الدار البیضاء - المملکة المغربیة)، (دار ابن حزم - بیروت - لبنان)، الطبعة: الأولى، 1430 هـ - 2009 م.


الإسنوی، جمال الدین عبد الرحیم (المتوفى 772 هـ)، المهمات فی شرح الروضة والرافعی، ج1، ص331و332، اعتنى به: أبو الفضل الدمیاطی - أحمد بن علی، الناشر: (مرکز التراث الثقافی المغربی - الدار البیضاء - المملکة المغربیة)، (دار ابن حزم - بیروت - لبنان)، الطبعة: الأولى، 1430 هـ - 2009 م.


الإسنوی، جمال الدین عبد الرحیم (المتوفى 772 هـ)، طبقات الشافعیة، ج1، ص18، تحقیق: کمال یوسف الحوت، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الأولى، 1407 هـ - 1987 م.


سپس شافعی به مصر رفت و همچنان در آنجا به نشر علم می‌پرداخت و در مسجد جامع قدیمیش مشغول درس و بحث بود تا این که ضربه‌ای شدید به او برخورد کرد و در اثر آن چنان که نقل شده چند روز بیمار شد و سپس از دنیا رفت ...


الشربینی – المتوفی 977 هـ


ثمَّ خرج إِلَى مصر وَلم یزل بهَا ناشرا للْعلم ملازما للاشتغال بجامعها الْعَتِیق إِلَى أَن أَصَابَته ضَرْبَة شَدِیدَة فَمَرض بِسَبَبِهَا أَیَّامًا على مَا قیل ثمَّ انْتقل إِلَى رَحْمَة الله تَعَالَى ...


الشربینی الخطیب الشافعی ، شمس الدین محمد (المتوفى977هـ)، الإقناع فی حل ألفاظ أبی شجاع، ج1، ص75، تحقیق: علی محمد معوض – عادل أحمد عبد الموجود، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الثالثة، 1425 هـ - 2004 م.


الشربینی الخطیب الشافعی ، شمس الدین محمد (المتوفى977هـ)، مغنی المحتاج إلى معرفة معانی ألفاظ المنهاج، ج1، ص107، تحقیق: علی محمد معوض – عادل أحمد عبد الموجود، الناشر: دار الکتب العلمیة، 1421 هـ - 2000 م.


سپس شافعی به مصر رفت و همچنان در آنجا به نشر علم می‌پرداخت و در مسجد جامع قدیمیش مشغول درس و بحث بود تا این که ضربه‌ای شدید به او برخورد کرد و در اثر آن چنان که نقل شده چند روز بیمار شد و سپس از دنیا رفت ...


ابن هدایة الله الحسینی – المتوفی 1014 هـ


خرج إلى مصر فلم یزل بها ناشرا للعلم، وصنف بها الکتب الجدیدة، فأصابته ضربة شدیدة فمرض بسببها أیاما ...


الحسینی، أبو بکر بن هدایة الله (المتوفى 1014 هـ)، طبقات الشافعیة، ص13، تحقیق: عادل نویهض، الناشر: منشورات دار الآافاق الجدیدة، الطبعة: الثالثة، 1402 هـ - 1982 م.


شافعی به مصر رفت و همچنان در آنجا به نشر علم می‌پرداخت و در آنجا کتاب‌های جدید تالیف کرد و سپس ضربه‌ای شدید به او برخورد کرد و در اثر آن چند روز بیمار شد ...


سلیمان الجمل – المتوفی 1204 هـ


ثُمَّ خَرَجَ إلَى مِصْرَ وَلَمْ یَزَلْ بِهَا نَاشِرًا لِلْعِلْمِ مُلَازِمًا لِلِاشْتِغَالِ بِجَامِعِهَا الْعَتِیقِ إلَى أَنْ أَصَابَتْهُ ضَرْبَةٌ شَدِیدَةٌ فَمَرِضَ بِسَبَبِهَا أَیَّامًا عَلَى مَا قِیلَ: ثُمَّ انْتَقَلَ إلَى رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى ...


الجمل، سلیمان بن عمر بن منصور العجیلی (المتوفى 1204 هـ)، فتوحات الوهاب بتوضیح شرح منهج الطلاب (حاشیة الجمل)، ج1، ص22، الناشر: دار إحیاء التراث العربی.


سپس شافعی به مصر رفت و همچنان در آنجا به نشر علم می‌پرداخت و در مسجد جامع قدیمیش مشغول درس و بحث بود تا این که ضربه‌ای شدید به او برخورد کرد و در اثر آن چنان که نقل شده چند روز بیمار شد و سپس از دنیا رفت ...


الباجوری - المتوفى 1276 هـ


وسبب موته أنه أصابته ضربة شدیدة فمرض بها أیاما، ثمّ مات.


الباجوری، إبراهیم بن محمد بن أحمد (المتوفى 1276 هـ)، حاشیة الباجوری على شرح ابن القاسم على متن أبی شجاع، ج1، ص148، عنى به: محمود صالح أحمد حسن الحدیدی، الناشر: دار المنهاج، الطبعة: الأولى، 1437 هـ - 2016 م.


علت مرگ شافعی آن است که ضربه‌ای شدید به او وارد شد و در اثر آن چند روز بیمار شد و سپس از دنیا رفت.


عبد الحمید الشروانی - المتوفى 1301 هـ


وَسَبَبُ مَوْتِهِ أَنَّهُ أَصَابَتْهُ ضَرْبَةٌ شَدِیدَةٌ فَمَرِضَ بِهَا أَیَّامًا.


العبادی، أحمد بن قاسم (المتوفى 992 هـ/ 994 هـ) – الشروانی الداغستانی، عبد الحمید (المتوفى 1301 هـ)، حواشی الشیخ عبد الحمید الشروانی والشیخ أحمد بن قاسم العبادی على تحفة المحتاج بشرح المنهاج، ج1، ص53، الناشر: المکتبة التجاریة الکبرى، 1357 هـ - 1983 م.


علت مرگ شافعی آن بود که ضربه‌ای شدید به او وارد شد و در نتیجه آن چند روزی بیمار شد.


محمد عثمان (محقق معاصر اهل سنت)


بل یحکى أن الإمام الشافعی دفع حیاته ثمنا لانتشار مذهبه وقبول الناس له.


الأنصاری الشافعی، سراج الدین أبی حفص عمر بن علی بن أحمد المعروف بابن الملقن، (المتوفى 804هـ) البدر المنیر فی تخریج أحادیث الشرح الکبیر، ج1، ص8، تحقیق: محمد عثمان، الناشر: دار الکتب العلمیة.


چنین نقل می‌شود که امام شافعی زندگیش را به عنوان هزینه انتشار مذهبش و پذیرش آن از سوی مردم پرداخت.


محمد عبدالحلیم (محقق معاصر اهل سنت)


بل یحکى أن الإمام الشافعی دفع حیاته ثمنا لانتشار مذهبه وقبول الناس له.


ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (المتوفی 774هـ)، طبقات الفقهاء الشافعیین وبذیله ذیل الطبقات لابن قاضی شهبة، ص8، تحقیق: محمد أحمد عبد الحلیم، الناشر: دار الکتب العلمیة.


چنین نقل می‌شود که امام شافعی زندگیش را به عنوان هزینه انتشار مذهبش و پذیرش آن از سوی مردم پرداخت.


2- جایگاه علمی فتیان بن ابی السمح (عالم و فقیه بزرگ مالکی مذهب) در نزد مخالفان شیعه و به خصوص مالکی مذهبان


فتیان بن ابی السمح از جمله علما و فقهای مطرح و مشهور مالکی مذهب می‌باشد که از باب مستند و مستدل شدن کلاممان، به چند مورد از شرح‌ حال‌های وی در کتب مخالفان شیعه اشاره کرده و سپس به سراغ موضوع اصلی می‌رویم.


قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ تَمِیمٍ کَانَ فتیَانٌ نَبِیلا فَقِیهًا وَاسْمُهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ السَّمْحِ وَکَانَ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَکَانَ یَخْدِمُ أَشْهَبَ وَیَأْتَمِنُهُ وَکَانَ یَشْتَرِی لِمَالِکٍ حَوَائِجَهُ من مصر وَیقدم بهَا عَلَیْهِ وَکَانَ لَهُ عشر مسَائِل یسْأَل مَالک عَنْهَا فِی کُلِّ عَامٍ.


التمیمی، أبو العرب محمد بن أحمد بن تمیم بن تمام (المتوفى333هـ )، المحن، ص338، تحقیق: یحیى وهیب الجبوری، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1427 هـ - 2006 م.


وأمَّا فِتْیَان فمنهم: فِتْیَان بن أبی السَّمْح أبو الخیار , مِصْری , یَرْوی عن مَالِک بن أنس , کان من کبار أصحاب مَالِک المتعصبین لمذهبه من المِصْرِیین.


الدارقطنی، علی بن عمر أبو الحسن (المتوفى 385 هـ)، المؤتلف والمختلف، ج4، ص1888 و 1889، تحقیق: موفق بن عبد الله بن عبد القادر، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


قال لی أبو أحمد الحَسَن بن أحمد بن عَلیّ المَادْرَائی: قرأ على أبو عُمَر مُحمَّد بن یُوسُف الکِنْدی هذا الکتاب وکتبه لی بخطه , وهو " کتاب أعیان موالی مصر " وفیه: ومنهم: أبو الخیار فتیان بن أبی السمح عَبد الله بن السمح بن أُسَامَة بن زکیر مولى بنی عَامِر بن عَدِیّ بن تجیب وقال أبو عُمَر: أخبرنی أبو سَلَمَة یعنی أُسَامَة بن أحمد , قال: ولد فتیان سنة خمسین ومِئَة أو إحدى وخمسین , وکان فقیها من أصحاب مَالِک.


الدارقطنی، علی بن عمر أبو الحسن (المتوفى 385 هـ)، المؤتلف والمختلف، ج4، ص1889، تحقیق: موفق بن عبد الله بن عبد القادر، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


فهو أبو الخیار فتیان بن أبی السمح عبد الله بن السمح بن أسامة بن زکیر مولى بنی عامر بن عدی بن تجیب فقیه من أصحاب مالک مصری توفی سنة خمس ومائتین.


 علی بن هبة الله بن أبی نصر بن ماکولا (المتوفى475هـ)، الإکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف والمختلف فی الأسماء والکن، ج7، ص77، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الأولى، 1411 هـ - 1990 م.


وفی الأسماء أبو الخیار فتیان بن أبى السمح، الفقیه المصری، یروى عن مالک بن أنس، وکان من کبار أصحاب مالک المتعصبین لمذهبه من المصریین.


السمعانی، أبی سعید عبد الکریم بن محمد ابن منصور التمیمی (المتوفى562هـ)، الأنساب، ج4، ص346، تحقیق: عبد الله عمر البارودی، الناشر: دار الجنان، الطبعة: الأولى، 1408 هـ - 1988 م.


وفِتْیَانُ بنُ أَبی السَّمْح: الفَقِیهُ المِصْرِی مِن کِبارِ أَصْحابِ مالِکٍ.


الحسینی الزبیدی الحنفی، محب الدین أبو فیض السید محمد مرتضى  الحسینی الواسطی (المتوفى1205هـ)، تاج العروس من جواهر القاموس، ج39، ص215، تحقیق: مجموعة من المحققین، الناشر: دار الهدایة.


3- دشمنی شدید فتیان بن ابی السمح (عالم و فقیه بزرگ مالکی مذهب) با شافعی (امام شافعی مذهبان)


بنا به گزارش مصادر متعددی از کتب معتبر و مشهور مخالفان شیعه، دشمنی شدیدی بین فتیان بن ابی السمح (فقیه مالی مذهب و از شاگردان مالک بن انس) و محمد بن ادریس شافعی (امام شافعی مذهبان) وجود داشته است که به برخی موارد اشاره می‌کنیم:


گزارش ابو العرب تمیمی (متوفای 333 هـ)


ابو العرب تمیمی (از علمای متقدم مخالفان شیعه) در روایاتی با اسناد و طرق مختلف - که در مجموع صحت اصل ماجرا را ثابت می‌سازد - به نکاتی مهم در باب فتیان بن ابی السمح اشاره کرده که این روایات را به همراه ترجمه نقل می‌کنیم.


وی ابتدا بابی تحت عنوان «ذِکْرُ سَبَبِ ضَرْبِ فتیَانٍ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ السَّمحِ التُّجِیبِیِّ» (بیان علت تنبیه و ضرب و شتم فتیان عبدالله بن السمح التجیبی) در کتبش آورده است.


قَالَ أَبُو الْعَرَبِ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُمَرَ یُحَدِّثُ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الطَّاهِرِ أَحْمَدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ السَّرْحِ لَمْ یَکُنِ الشَّافِعِیُّ ثِقَةً فِی عِلْمِهِ وَلَقَدْ عَمِلَ عَلَى فتیَانٍ صَاحِبِ مَالِکٍ عِنْدَ السُّلْطَانِ حَتَّى ضَرَبَ ظَهْرَهُ بِالسِّیَاطِ قَالَ وَمَا أَرَادَ إِلا قَتْلَهُ وَذَلِکَ أَنْ فتیَانًا نَاظَرَ الشَّافِعِیَّ فَأَفْحَمَهُ فَحِینَئِذٍ عَمِلَ عَلَیْهِ عِنْدَ السُّلْطَانِ حَتَّى ضَرَبَهُ.


التمیمی، أبو العرب محمد بن أحمد بن تمیم بن تمام (المتوفى333هـ )، المحن، ص337، تحقیق: یحیى وهیب الجبوری، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1427 هـ - 2006 م.


از ابو الطاهر عمرو بن السرح (از علمای مخالفان شیعه) نقل شده که گفته است: شافعی در علمش ثقه و مورد اعتماد نبود و علیه فتیان بن ابی السمح، از اصحاب مالک بن انس، در نزد حاکم اقدام کرد تا آن که حاکم با تازیانه فتیان را زد. عمرو بن السرح می‌گوید: هدف شافعی قتل فتیان بود و دلیلش هم آن است که فتیان با شافعی مناظره کرد و او را شکست داد و اینجا بود که شافعی در نزد حاکم علیه فتیان توطئه کرد تا آن که حاکم فتیان را مورد ضرب و شتم قرار داد.


فَأَما الَّذِی حَکَاهُ أَبُو عمر یُوسُف بن یحیى المغامی أَنَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو زَیْدٍ الْقَرَاطِیسِیُّ یُوسُفُ بن زید قَالَ کَانَ فتیَانٌ صَاحِبَ مَالِکٍ لَا یَزَالُ یَتَکَلَّمُ فِی خِلافِ الشَّافِعِیِّ عِنْدَ مَالِکِ بْنِ أنس وینقم ذَلِکَ عَلَیْهِ الشَّافِعِیُّ حِینَ ذَکَرَ بَعْضُ النَّاسِ عِنْدَ الْوَالِی بِمِصْرَ أَحْسَبُهُ قَالَ السَّرِیُّ بْنُ الحکم أَشْیَاءَ قَبِیحَةً اسْتُشْهِدَ فِیهَا بِالشَّافِعِیِّ وَرَجُلٌ آخَرُ سَمَّاهُ فَشَهِدَ عَلَیْهِ.
قَالَ الْقَرَاطِیسِیُّ فَکُنْتُ یَوْمًا فِی مَکَانٍ أُعَالِجُ فِیهِ بَعْضَ الْمَتْجَرِ فِی صَدْرِ النَّهَارِ فَإِذَا رَجُلٌ قَدْ طِیفَ بِهِ مَضْرُوب الظَّهْرِ قَدْ حُلِقَتْ لِحْیَتُهُ فَأَفْظَعَنَا قَبِیحُ مَنْظَرِهِ وَلَمْ نَعْرِفْهُ لِسُوءِ مَا صَارَ إِلَیْهِ فَإِذَا هُوَ فتیَانٌ صَاحِبُ مَالِکٍ. ثُمَّ إِنَّ رجَالًا مَشوا إِلَى الْوَالِی فَأَعْلَمُوهُ. فَقَالَ الْوَالِی إِنِّی لَمُحْتَشِمٌ مِنَ الشَّافِعِیِّ فِی تَقْصِیرِی فِیهِ وَلَوْ أَنَّ صَاحب الشَّافِعِی قطع عَلَیْهِ الشَّهَادَة مِثْلَمَا قطع عَلَیْهِ الشَّافِعِی کَانَ منی فِیهِ غَیْرِ مَا کَانَ.
قَالَ الْقَرَاطِیسِیُّ ثُمَّ إِنَّ فتیَان خَرَجَ مِنْ مِصْرَ إِلَى بَعْضِ نَوَاحِیهَا فَأَوْطَنَهَا وَتَرَکَ سُکْنَى مِصْرَ.


التمیمی، أبو العرب محمد بن أحمد بن تمیم بن تمام (المتوفى333هـ )، المحن، ص337، تحقیق: یحیى وهیب الجبوری، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1427 هـ - 2006 م.


یوسف بن زید نقل کرده است که فتیان، از اصحاب مالک بن انس، در نزد مالک بن انس در مخالفت با شافعی سخن می‌گفت و شافعی وی را به این دلیل سرزنش می‌کرد، هنگامی که مردم در نزد والی مصر، سری بن حکم، چیز‌های زشت و ناپسندی را در مورد فتیان گفتند که در دفاع از آن از شافعی و شخصی دیگر طلب شهادت شد و شافعی نیز علیه فتیان شهادت داد.


قراطیسی می‌گوید: در ابتدای روز مشغول گشت‌‌وگذار در بازار بودم که دیدم شخصی را در شهر چرخانده‌اند در حالی که بر پشت او ضرباتی زده شده است و ریشش کنده شده است و این منظره‌ی زشت ما را به وحشت انداخت و به دلیل وضعیت آن فرد وی را نشناختیم تا این که متوجه شدیم او فتیان، از اصحاب مالک بن انس، است. سپس افرادی به نزد حاکم رفتند و به او خبر دادند. حاکم گفت: من به دلیل کوتاهیم در مورد وی شرمنده شافعی هستم و اگر همنشین شافعی نیز مانند شافعی علیه فتیان شهادت داده بود، جور دیگری با فتیان برخورد می‌کردم.
قراطیسی می‌گوید: سپس فتیان از مصر خارج شد و در جاهایی اطراف آن ساکن شد.


وَبَلَغَنِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عبد الله بن عبد الْحَکَمِ قَالَ سَمِعْتُ الشَّافِعِیَّ یَقُولُ النَّاسُ یَقُولُونَ إِنِّی شَهِدْتُ عَلَى فتیَانٍ وَأَنْتَ تَرَانِی مَرِیضًا فِی هَذِهِ الْحَالِ وَاللَّهِ مَا شَهِدْتُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ غَیْرَ أَنِّی قَدْ سَمِعْتُ مَا قَالَ النَّاسُ إِنَّهُ قَالَهُ وَخِفْتُ فِی أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ فَیُؤْخَذَ بِأَکْثَرَ مِمَّا یَجِبُ عَلَیْهِ.


التمیمی، أبو العرب محمد بن أحمد بن تمیم بن تمام (المتوفى333هـ )، المحن، ص337، تحقیق: یحیى وهیب الجبوری، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1427 هـ - 2006 م.


از محمد بن عبدالله بن عبد الحکم به من خبر رسید که گفته است شنیدم شافعی می‌گفت: مردم می‌گویند من علیه فتیان شهادت داده‌ام در حالی که تو مرا در حالت بیماری در این وضعیت می‌بینی. به خدا سوگند من علیه فتیان در هیچ چیزی شهادت نداده‌ام الا این که آنچه مردم گفته‌اند را شنیده‌ام که فتیان چنین گفته است و من نگران بودم که علیه او شهادت داده شود و بیش از آن چه که وی حقش است مجازات شود.


قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْحَکَمِ وَسَمِعْتُ فتیَانًا وَهُوَ یُطَافُ بِهِ وَیُقَالُ هَذَا جَزَاءُ مَنْ سَبَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَفتیَانٌ یَقُولُ عَائِذٌ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ.


التمیمی، أبو العرب محمد بن أحمد بن تمیم بن تمام (المتوفى333هـ )، المحن، ص338، تحقیق: یحیى وهیب الجبوری، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1427 هـ - 2006 م.


محمد بن عبدالله بن عبد الحکم گفته است که شنیدم مردم دور و بر فتیان می‌چرخیدند و می‌گفتند این جزای کسی است که رسول خدا را دشنام داده است و فتیان می‌گفت از چنین عملی به خداوند پناه می‌برم.


ودر جایی دیگر از کتابش بابی دارد تحت عنوان «وَالَّذِینَ ضُرِبُوا مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَمِصْرَ» (کسانی از اهل شام و مصر که مورد ضرب و شتم قرار گرفتند) که در آن چنین آورده است:


ضرب خَالِد بن اللَّجْلَاج وَضرب الْعَلَاء بْنُ أَبِی الزُّبَیْرِ ضَرَبَهُمَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ الْیَحْصُبِیُّ وَضُرِبَ عَطِیَّةُ بْنُ مُنِیرٍ وَضُرِبَ عَبْدُ الْحَکِمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْحَکَمِ ضَرَبَهُ الأَصَمُّ فِی مَسْجِدِ مِصْرَ بِالسِّیَاطِ فِی الْمِحْنَةِ أَیَّامَ الْمَأْمُونِ وَضُرِبَ فتیَانُ صَاحِبُ مَالِکٍ وَاسْمُهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ السَّمْحِ التُّجِیبِیُّ وَضُرِبَ هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ.


التمیمی، أبو العرب محمد بن أحمد بن تمیم بن تمام (المتوفى333هـ )، المحن، ص357، تحقیق: یحیى وهیب الجبوری، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1427 هـ - 2006 م.


خالد بن اللجلاج و علاء بن ابی الزبیر کتک خوردند و ضارب آن‌ها عبدالله لن عامر یحصبی بود و عطیة بن منیر و عبدالحکم بن عبدالله بن عبدالحکم نیز کتک خوردند و ضارب آن‌ها اصم در مسجد مصر با تازیانه در دوران محنت و ایام مامون بود و فتیان عبدالله بن السمح تجیبی، از اصحاب مالک بن انس، و هشام بن عمار نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.


گزارش دارقطنی (متوفای 385 هـ)


وأمَّا فِتْیَان فمنهم: فِتْیَان بن أبی السَّمْح أبو الخیار, مِصْری, یَرْوی عن مَالِک بن أنس, کان من کبار أصحاب مَالِک المتعصبین لمذهبه من المِصْرِیین, وجرى بینه وبین الشَّافِعی خصومات, وضربه السلطان وشهره, وکان یتهم الشَّافِعی بذلک, وسئل الشَّافِعی عن ذلک؟ فقال: والله ما ذکرته قط للسلطان.


الدارقطنی، علی بن عمر أبو الحسن (المتوفى 385 هـ)، المؤتلف والمختلف، ج4، ص1888 و 1889، تحقیق: موفق بن عبد الله بن عبد القادر، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


از جمله کسانی که نامشان فتیان است، فتیان بن ابی السمح ابو الخیار مصری است که از مالک بن انس نقل می‌کند و وی از بزرگان اصحاب مالک بن انس و از متعصبان نسبت به مذهب مالک از اهل مصر بود و بین او و شافعی دشمنی‌هایی رخ داد و حاکم او را مورد ضرب و شتم قرار داده و در میان مردم مشهور ساخت (در شهر چرخاند) و فتیان در این مساله شافعی را متهم [به توطئه علیهش] می‌ساخت و از شافعی در این مورد سوال شد و وی چنین پاسخ داد: به خدا سوگند هرگز در نزد حاکم از فتیان سخن نگفته‌ام.


حَدَّثنی أحمد بن داود , عن ابن خضر , عن ابن وزیر , قال: کان فتیان من أشغب النَّاس فی المناظرة, فکانت بینه وبین الشَّافِعی مناظرة فی بیع الحر فی الدین. فکان الشَّافِعی یقول: یباع. ویقول فتیان: لا یباع. فقال فتیان للشافعی: إن ثبت على هذا فعل بک کیت وکیت , وکان الشَّافِعی حلیما حییا.


الدارقطنی، علی بن عمر أبو الحسن (المتوفى 385 هـ)، المؤتلف والمختلف، ج4، ص1889، تحقیق: موفق بن عبد الله بن عبد القادر، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


از ابن وزیر نقل شده که وی گفته است: فتیان از شلوغ کار‌ترین افراد در مناظره بود و بین او و شافعی مناظره‌ای در مورد بیع حر در دین رخ داد. شافعی می‌گفت بیع و فروشش جایز است و فتیان می‌گفت جایز نیست. فتیان به شافعی گفت: اگر سخنم ثابت بشود چنین و چنان بلایی بر سرت خواهد آمد و شافعی انسانی اهل صبر و با حیا بود.


حَدَّثنی ابن قُدَیْد , عن ابن عُثْمان , عن مُحمَّد بن عبد الحکم , قال: جرت بینهما مناظرة , وکانت فی فتیان عجلة , فخاطب الشَّافِعی بخطاب أغلظ فیه , ثم افترقا وبلغ السری بن الحَکَم ما کان بینهما , فبعث إلى الشَّافِعی فقال: لتخبرن ما جرى بینکما؟ فیقال: إنه أخبره فبعث السری إلى فتیان فضربه بالسوط.


الدارقطنی، علی بن عمر أبو الحسن (المتوفى 385 هـ)، المؤتلف والمختلف، ج4، ص1889، تحقیق: موفق بن عبد الله بن عبد القادر، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


از محمد بن عبدالحکم نقل شده است که مناظره‌ای بین فتیان و شافعی انجام شد و فتیان اهل عجله بود و شافعی را به شکلی تند و شدید مخاطب قرار داد و سپس مناظره به اتمام رسید و هر دو رفتند. خبر اختلاف بین فتیان و شافعی به سری بن حکم (حاکم وقت مصر) رسید و کسی را پیش شافعی فرستاد و گفت: بگو چه اتفاقی بین شما دو نفر افتاد؟ گفته می‌شود شافعی داستان را توضیح داد و سپس سری بن حکم (حاکم وقت مصر) کسی را به دنبال فتیان فرستاد و او را با تازیانه زدند.


وقال مُحمَّد: رأیت فتیان , والمنادی ینادی: هذا جزاء من سب رسول الله صلى الله علیه وسلم. وفتیان یقول: عائذ بالله من ذلک. قال: وحدثنی عمی , قال: سَأَلتُ ابن وزیر عن أمر فتیان؟ فقال: حضرتهما جمیعًا هو والشافعی , فتناظرا فی شیء لا یعجبنی إعادته , ثم جرى بینهما الکلام إلى ذکر الأئمة فقال فتیان: حَدَّثنی مَالِک: إن الإمام لا یکون إماما أبدا إلا على شرط أبی بَکْر الصِّدِّیق. فإنه , قال: " ولیتکم ولست بخیرکم ألا وإن أقواکم عندی الضعیف حتى آخذ منه الحق ألا وإن أضعفکم عندی القوی حتى آخذ له الحق إنما أنا متبع ولست بمبتدع فإن أحسنت فأعینونی وإن زغت فقومونی " فاحتج الشَّافِعی بأشیاء لا أذکرها لأحد أبدا فبلغ السری قول فتیان فضربه.


الدارقطنی، علی بن عمر أبو الحسن (المتوفى 385 هـ)، المؤتلف والمختلف، ج4، ص1890، تحقیق: موفق بن عبد الله بن عبد القادر، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


محمد بن عبدالله بن عبدالحکم گفته است: فتیان را دیدم در حالی که فردی ندا می‌داد: این جزای کسی است که رسول خدا را دشنام دهد و فتیان می‌گفت: پناه برخدا! محمد بن عبدالله بن عبدالحکم می‌گوید عمویم برایم نقل کرد که از ابن وزیر در مورد ماجرای فتیان پرسیدم و وی چنین پاسخ داد: پدر نزد او و شافعی حاضر شدم و آن‌ها با یکدیگر در موضوعی مناظره کردند که دوست ندارم آن را بازگو کنم. سپس سخن آن‌ها به ائمه و علما رسید و فتیان گفت: مالک بن انس برایم نقل کرد که امام، امام نمی‌شود مگر بر شرط ابوبکر که گفت: ولایت امر شما را بر عهده گرفتم در حالی که برترین شما نیستم. آگاه باشید و بدانید که قوی‌ترین شما در نزد من ضعیف است تا آن که حق را از او بستانم و ضعیف‌ترین شما در نزد من قوی است تا آن که حق را برای او بستانم. من پیرو هستم و نه مبتدع. اگر خوب وظیفه‌ام را انجام دادم مرا یاری کنید و اگر به بیراه رفتم مرا به راه راست و اصلی بیاورید. [محمد بن عبدالله بن عبدالحکم می‌گوید] شافعی به چیز‌هایی استدلال کرد که هرگز آن را برای احدی نمی‌گویم و سخن فتیان به حاکم رسید و وی فتیان را مورد ضرب و شتم قرار داد.


گزارش سمعانی (متوفای 562 هـ)


أبو الخیار فتیان بن أبى السمح، الفقیه المصری، یروى عن مالک بن أنس، وکان من کبار أصحاب مالک المتعصبین لمذهبه من المصریین، وجرى بینه وبین الشافعیّ خصومات، وضربه السلطان وشهره، ومات سنة خمس ومائتین.


السمعانی، أبی سعید عبد الکریم بن محمد ابن منصور التمیمی (المتوفى562هـ)، الأنساب، ج4، ص346، تحقیق: عبد الله عمر البارودی، الناشر: دار الجنان، الطبعة: الأولى، 1408 هـ - 1988 م.


ابوالخیار فتیان بن ابی السمح، فقیه مصری، از مالک بن انس نقل می‌کند و وی از بزرگان اصحاب مالک و از متعصبان بر مذهب او از اهل مصر بود و بین وی و شافعی دشمنی‌هایی رخ داد و حاکم وی را مورد ضرب و شتم قرار داده و مشهور ساخت (در شهر چرخاند). وی در سال 205 هجری از دنیا رفت.


گزارش ابن اثیر جزری (متوفای 630 هـ)


فتیَان بن أبی السَّمْح الْفَقِیه الْمصْرِیّ من کبار أَصْحَاب مَالک وَجرى لَهُ مَعَ الشَّافِعِی مناظرات بِمصْر وضربه السُّلْطَان وشهره وَمَات سنة خمس وَمِائَتَیْنِ.


الشیبانی الجزری، أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد (المتوفى630هـ)، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج2، ص411، الناشر: دار صادر، 1400 هـ - 1980 م.


ابوالخیار فتیان بن ابی السمح، فقیه مصری، از مالک بن انس نقل می‌کند و وی از بزرگان اصحاب مالک و از متعصبان بر مذهب او از اهل مصر بود و بین وی و شافعی دشمنی‌هایی رخ داد و حاکم وی را مورد ضرب و شتم قرار داده و مشهور ساخت (در شهر چرخاند). وی در سال 205 هجری از دنیا رفت.


گزارش شمس الدین ذهبی (متوفای 748 هـ)


قَالَ محمد بْن وزیر: کَانَ فتیان من أشغب النّاس فی البحث، وکان بینه وبین الشّافعیّ مناظرة، فکان فتیان یَقُولُ: لا یباع الحُرّ فی الدَّین.
وقال الشّافعیّ: إن ثبت على القول ببیعه أفعل بک کَیْتَ وکَیْت، وکان الشّافعیّ حلیمًا.
وقال ابن عَبْد الحَکَم: کَانَ فی فتیان عجلة، فأغلظ مرة للشافعی، فانتصر للشافعی سریُّ بن الحکم وضرب فتیان وطوف بِهِ.
وقال محمد بْن وزیر: حضرت الشّافعیّ وفتیان فتناظرا، وجری بینهما الکلام، إلى أنْ قَالَ فتیان: سَمِعْتُ مالکًا یَقُولُ: إنّ الإمام لا یکون إمامًا إلّا عَلَى شرط أَبِی بَکْر؛ فإنه قَالَ: ولیتکم ولستُ بخیرکم، فإن زغتُ فَقَوَّمونی.
فاحتج الشّافعیّ بأشیاء، فبلغ السَّرِیّ ذَلِکَ، فضرب فتیان، ثمّ وثب أهل المسجد بالشافعی، فدخل منزله فلم یخرج منه إلى أنْ مات.
قَالَ یونس بْن عَبْد الأعلى: قَالَ السَّرِیّ: لو شهد عندی آخر مثل الشّافعیّ لضربت عُنُقه، وسمعتُ الشّافعیّ یَقُولُ: واللَّه ما شهدتُ على فتیان قط، ولقد سمعت منه ما لو شهدت بِهِ عَلَیْهِ لحلّ دَمُه.
وقال ابن أخی فتیان: سَمِعْتُ عمی یَقُولُ: اللَّه بینی وبین الشّافعیّ، أو لا حَلَّلَ اللَّه الشافعی.


الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (المتوفى 748 هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج5، ص140و141، المحقق: الدکتور بشار عوّاد معروف، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 2003 م.


از ابن وزیر نقل شده که وی گفته است: فتیان از شلوغ کار‌ترین افراد در مناظره بود و بین او و شافعی مناظره‌ای در مورد بیع حر در دین رخ داد. فتیان می‌گفت: فروش حر در دین جایز نیست.
فتیان به شافعی [1] گفت: اگر سخنم ثابت بشود چنین و چنان بلایی بر سرت خواهد آمد و شافعی انسانی اهل صبر بود.
محمد بن عبدالحکم گفته است: فتیان اهل عجله بود و یک بار نسبت به شافعی تندی کرد و شدت ورزید و حاکم وقت (سری بن حکم) به یاری شافعی شتافت و فتیان را مورد شرب و شتم قرار داد و در شهر چرخاند.
محمد بن وزیر گفته است: در نزد شافعی و فتیان حاضر شدم و آن دو مناظره کردند و بحثی بینشان پیش آمد تا این که فتیان گفت: شنیدم مالک بن انس می‌گفت: امام، امام نمی‌شود مگر آن که بر شرط ابوبکر باشد. ابوبکر گفته است: ولایت امر شما را بر عهده گرفتم در حالی که برترین شما نیستم. اگر به بیراهه رفتم شما مرا به راه راست و درست بیاورید.
سپس شافعی به مواردی احتجاج و استدلال کرد و خبر این ماجرا به سری بن حکم (حاکم وقت) رسید و فتیان را مورد ضرب و شتم قرار داد. سپس اهل مسجد به سرعت به سمت شافعی جهیدند و شافعی دارد منزلش شد و از آن خارج نشد تا این که از دنیا رفت.
یونس بن عبدالاعلی گفته است: سری بن الحکم گفت: اگر یک نفر دیگر مانند شافعی علیه فتیان شهادت بدهد، گردن فتیان را می‌زنم. و شنیدم که شافعی می‌گفت: به خدا سوگند هرگز علیه فتیان شهادت نداده‌ام در حالی که از فتیان چیزی شنیده‌ام که اگر با آن علیهش شهادت بدهم خونش حلال می‌شود.
پسر برادر فتیان گفته است: شنیدم که عمویم (فتیان) می‌گفت: خدا بین من و شافعی (حَکَم) است یا می‌گفت: خدا شافعی را حلال نکند.


[1] در متن منقول از سوی ذهبی آمده «وقال الشّافعیّ» (شافعی گفت) که صحیح آن است که «قال للشافعی» (فتیان به شافعی گفت) چرا که این کلام فتیان است و نه شافعی.


جمع بندی گزارش‌های مربوط به دشمنی شدید فتیان بن ابی السمح و شافعی


بر اساس آنچه از گزارش‌ها نقل کردیم، این نکات به دست می‌آید:


1- دشمنی شدیدی بین فتیان و شافعی وجود داشته است.


2- حاکم وقت (سری بن حکم) طبق ظاهر اخبار دیدگاهی مثبت به شافعی و دیدگاهی منفی به حکم بن سری داشته است.


3- طبق ظاهر برخی اخبار، شافعی علیه فتیان در نزد حاکم شهادت داده و حکام نیز به همین دلیل فتیان را مورد ضرب و شتم قرار داده و در شهر چرخانده است.


4- طبق ظاهر برخی اخبار، شافعی خودش منکر شهادت دادن علیه فتیان در نزد حاکم بوده است در حالی که گزارش‌های متعددی اصل شهادت دادن شافعی در نزد حاکم علیه فتیان را تایید می‌کند.


4- نقش احتمالی فتیان بن ابی السمح (فقیه مالکی مذهب و از شاگردان مالک بن انس) در قتل شافعی (امام شافعی مذهبان)


با بررسی مجموعه‌ای از گزارش‌های علمای مخالفان شیعه درمی‌یابیم که فتیان از جمله متهمان به قتل شافعی نیز می‌باشد.


به برخی از گزارش‌ها اشاره می‌کنیم.


گزارش یاقوت حموی (متوفای 626 هـ)


کان الشافعی محببا إلى الخاص والعام لعلمه وفقهه وحسن کلامه وأدبه وحلمه، وکان بمصر رجل من أصحاب مالک بن أنس یقال له فتیان فیه حدة وطیش، وکان یناظر الشافعی کثیرا ویجتمع الناس علیهما، فتناظرا یوما فی مسألة بیع الحر، وهو العبد المرهون إذا أعتقه الراهن ولا مال له غیره، فأجاب الشافعی بجواز بیعه على أحد أقواله، ومنع فتیان منه لأنه یمضی عتقه بکل وجه، وهو أحد أقوال الشافعی، فظهر علیه الشافعی فی الحجاج، فضاق فتیان بذلک ذرعا فشتم الشافعیّ شتما قبیحا، فلم یردّ علیه الشافعیّ حرفا، ومضى فی کلامه فی المسألة، فرفع ذلک رافع إلى السری، فدعا الشافعی وسأله عن ذلک وعزم علیه فأخبره بما جرى، وشهد الشهود على فتیان بذلک، فقال السری: لو شهد آخر مثل الشافعی على فتیان لضربت عنقه، وأمر فتیان فضرب بالسیاط وطیف به على جمل وبین یدیه مناد ینادی هذا جزاء من سبّ آل رسول الله صلى الله علیه وسلم. ثم إن قوما تعصبوا لفتیان من سفهاء الناس وقصدوا حلقة الشافعی حتى خلت من أصحابه وبقی وحده، فهجموا علیه وضربوه، فحمل إلى منزله فلم یزل فیه علیلا حتى مات فی الوقت المقدم ذکره.


الرومی الحموی، أبو عبد الله یاقوت بن عبد الله (المتوفى 626 هـ)، معجم الأدباء أو إرشاد الأریب إلى معرفة الأدیب، ج6، ص2415، تحقیق: إحسان عباس، الناشر: دار الغرب الإسلامی، الطبعة: الأولى، 1414 هـ - 1993 م.


شافعی به دلیل علم و فقه و حُسن کلام و ادب و صبرش در نزد خاص و عام محبوب بود. در مصر شخصی از اصحاب مالک بن انس بود که به او فتیان گفته می‌شد که تا حدی تُندی و سَبُک مغزی در وجودش بود و فراوان با شافعی مناظره می‌کرد و مردم پیش آن دو جمع می‌شدند. روزی آن دو در مورد مساله بیع حر - که همان عبد مرهونیست که صاحبش وی را آزاد کرده است - مناظره کردند و شافعی طبق یکی از اقوالش به جواز آن فتوا داد و فتیان آن را جایز نمی‌دانست چرا که این عبد به صورت کامل آزاد شده و این یکی از اقوال شافعی نیز هست. شافعی در بحث بر فتیان غلبه کرد و به همین خاطر فتیان به تنگ آمد و دشنامی زشت به شافعی داد و شافعی حتی یک کلمه جواب او را نداد. این ماجرا تمام شد و شخصی خبر آن را به حاکم رساند. حاکم شافعی را فراخواند و در این مورد از او سوال کرد و او را قسم داد تا پاسخ دهد. شافعی نیز آنچه رخ داده بود را برای حاکم بازگو کرد و شاهدان نیز علیه فتیان در این مورد شهادت دادند. سری بن حکم (حاکم وقت) گفت: اگر شخصی دیگر دیگر همچون شافعی علیه فتیان شهادت بدهد، گردن فتیان را خواهم زد. سپس حاکم دستور داد تا فتیان را تازیانه بزنند و بعد از آن روی شتر در شهر چرخانده شد و فردی در مقابل او بود که ندا می‌داد: «این جزای کسی است که خاندان رسول خدا را دشنام داده است.» [1] سپس گروهی از سفیهان از مردم نسبت به دفاع از فتیان تعصب ورزیدند و به حلقه‌ی درس و بحث شافعی هجوم بردند تا آن که تمام شاگردان و اصحاب شافعی وی را ترک کردند و فقط خود شافعی باقی ماند. سپس آنان به شافعی هجوم بردند و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. شافعی را [پس از ضرب و شتم] به منزلش بردند و همانگونه بیمار در خانه ماند تا این که در تاریخی که اشاره شد از دنیا رفت.


[1] برخی از مخالفان شیعه (به خصوص شافعی مذهبان) معتقدند که شافعی از نظر نسب با رسول خدا (ص) اشتراک دارد و احتمالا از این باب ندا داده‌اند که فتیان «آل رسول الله» (خاندان رسول خدا) را دشنام داده است. لازم به ذکر است که در برخی متون متقدم این عبارت به صورت «هذا جزاء من سب رسول الله» (این جزای کسی است که رسول خدا را دشنام داده است) آمده است.


گزارش ابن حجر عسقلانی (متوفای 852 هـ)


قلت: اشتهر أن سبب موت الشافعی، أن فتیان ابن [أبی] السمح المالکی المصری وقعت بینه وبین الشافعی مناظرة، فبدرت من فتیان بادرة فرفعت إلى أمیر مصر فطلبه وعزره، فحقد ذلک فلقی الشافعی لیلا فضربه بمفتاح حدید فشجه، فمرض الشافعی منها إلى أن مات، ولم أر ذلک من وجه یعتمد، وقد ضمن ذلک شیخ شیوخنا أبو حیان فی قصیدته التی مدح بها الشافعی.


العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (المتوفى852 هـ)، توالی التأسیس لمعالی محمد بن إدریس، ص187، تحقیق: ابو الفداء عبد الله القاضی، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


من (ابن حجر عسقلانی) می‌گویم: دلیل مرگ شافعی آن است که بین فتیان بن ابی السمح مالکی مذهب اهل مصر و شافعی مناظره‌ای رخ داد و سخنی از فتیان صادر شد که آن را در نزد حاکم مصر مطرح کردند و حاکم مصر فتیان را خواست و تعزیر و مجازات کرد. فتیان به همین دلیل کینه به دل گرفت و در شبی از شب‌ها شافعی را دید و با کلیدی از جنس آهن به او ضربه زد و سرش را شکست و به دنبال آن شافعی بیمار شد ت این که از دنیا رفت. من (ابن حجر عسقلانی) این داستان را از وجه و طریقی که بتوان بدان اعتماد کرد ندیده‌ام
و استاد اساتید ما شیخ ابوحیان آندلسی در قصیده‌اش که آن را در مدح شافعی سروده به این داستان اشاره کرده است.


سپس ابن حجر بیتی از شعر ابوحیان آندلسی که مربوط به این داستان است را چنین نقل کرده:


فشج بمفتاح الحدید جبینه ... فراح قتیلا لا بواء ولا نعیا


العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (المتوفى852 هـ)، توالی التأسیس لمعالی محمد بن إدریس، ص187، تحقیق: ابو الفداء عبد الله القاضی، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.


با کلیدی از جنس آهن پیشانی شافعی را شکست و شافعی بدون هیچ اعلان عزا و درگذشتی کشته شد و از دنیا رفت


گرچه ابن حجر عسقلانی کوشیده تا اصل این ماجرا را به نوعی انکار و تضعیف کند اما جالب است که خود وی همان شعری را نقل کرده از استاد اساتیدش می‌باشد و وی صراحتا به ماجرای کشته شدن شافعی اشاره کرده است و البته ابن حجر نیز به این نکته اشاره کرده است!


همچنین بسیاری از علمای قبل و بعد از ابن حجر ماجرای کشته شدن شافعی از سوی فتیان را جزما و به صورت ارسال مسلمات و مشهورات تاریخی نقل کرده‌اند و البته پیشینه دشمنی شدید فتیان و شافعی نیز وقوع چنین قتلی را قابل تصور و امکان‌پذیر می‌سازد.


گزارش سلیمان بجیرمی شافعی (متوفای 1221 هـ)


وَالْمَشْهُورُ أَنَّ الضَّارِبَ لَهُ فِتْیَانُ الْمَغْرِبِیِّ. قَالَ بَعْضُهُمْ: وَمِنْ جُمْلَةِ کَرَامَاتِ الشَّافِعِیِّ - رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ - أَنَّ اللَّهَ أَخْفَى ذِکْرَ فِتْیَانَ وَکَلَامَهُ فِی الْعِلْمِ حَتَّى عِنْدَ أَهْلِ مَذْهَبِهِ.


البجیرمی الشافعی، سلیمان بن محمد بن عمر (المتوفى1221هـ)، تحفة الحبیب علی شرح الخطیب (حاشیة البجیرمی علی منهج الطلاب)، ج1، ص56، الناشر: دار الفکر، 1428 هـ - 2007 م.


العبادی، أحمد بن قاسم (المتوفى 992 هـ/ 994 هـ) – الشروانی الداغستانی، عبد الحمید (المتوفى 1301 هـ)، حواشی الشیخ عبد الحمید الشروانی والشیخ أحمد بن قاسم العبادی على تحفة المحتاج بشرح المنهاج، ج1، ص53، الناشر: المکتبة التجاریة الکبرى، 1357 هـ - 1983 م.


مشهور آن است که ضارب شافعی، فتیان مغربی است و برخی گفته‌اند از جمله کرامات شافعی آن است که خداوند نام فتیان و سخنانش را در علم حتی در نزد اهل مذهبش مخفی ساخت.


گزارش منتشر شده در مجلة الرسالة


أن الخلاف لم یلبث أن نشب بین أتباعه وأتباع مالک فلقیه فتیان بن أبی السمح المالکی لیلا فضربه أحدهم بمفتاح حدید فشجه، فلم یسعف بالعلاج فمات.


مجلة الرسالة، ص690، العدد: 990، السنة: 1952 م.


دیری نپایید که اختلاف بین پیروان شافعی و پیروان مالک بن انس آغاز شد و فتیان بن ابی السمح مالکی در شبی از شب‌ها شافعی را دید و با کلیدی آهنی به شافعی ضربه زد و سر او را شکافت و شافعی درمانی نیافت تا این که از دنیا رفت.

برای دانلود مطلب (متن+اسناد تصویری (اسکن کتب) به کانال تلگرام ما [اینجا] مراجعه کنید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter