هشام بن عمار (راوی صحیح بخاری،علامه،امام،حافظ) و فروش احادیث !

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۳۶ ب.ظ

قبلا نمونه هایی از افرادی را که به حدیث فروشی مشغول بودند و از این راه پول و طلا به دست می آوردند برایتان ذکر کردیم و همچنین نظر برخی علمای اهل سنت در ذم و نکوهش این افراد را نیز بیان کردیم.برای مطالعه می توانید از لینک هایی که در پایان همین مطلب آمده است،استفاده کنید.

در این مطلب نیر با یکی دیگر از افرادی که به حدیث فروشی مشغول بوده است آشنا می شویم !

أَبِی الوَلِیْدِ هِشَامِ بنِ عَمَّارِ بنِ نُصَیْرٍ : الإِمَامُ، المُقْرِئُ، المُحَدِّثُ، المُعَمَّرُ، أَبُو عَبْدِ اللهِ السُّلَمِیُّ، الدِّمَشْقِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج14،ص527 ط موسسة الرسالة

هشام بن عمار السلمی الامام، أبو الولید : خطیب دمشق ومقرئها ومحدثها وعالمها.

میزان الاعتدال،ج4،ص302 ط دار المعرفة

وقال یحیى بن معین: ثقة، وقال أیضا: کیس، کیس. وقال النسائی: لا بأس به. وقال الدارقطنی: صدوق کبیر المحل.

میزان الاعتدال،ج4،ص302 ط دار المعرفة

همچنین از روات صحیح بخاری نیز می باشد.

اما اکنون ببینید اهتمام هشام بن عمار را در اخذ پول و درهم برای نقل احادیث !

وقال صالح جزرة: کان یأخذ الدراهم على الروایة، فقال لی مرة: حدثنی، فقلت: حدثنا على بن الجعد، حدثنا أبو جعفر الرازی، عن الربیع، عن أبی العالیة، قال: علم مجانا کما علمت مجانا، فقال هشام: تعرضت لى. قلت: بل قصدتک.

میزان الاعتدال،ج4،ص302و303 ط دار المعرفة

صالح جزرة گفته است : برای نقل روایتپول (درهم) می گرفت و یک بار به من گفت برایم حدیث بگو و من گفتم علی بن الجعد از ابو جعفر رازی از ربیع از ابو العالیه برایم نقل کرد که علم و دانش را مجانی یاد بده همانطور که مجانی آموخته ای.{صالح جزرة می گوید} هشام بن عمار به من گفت : آیا به من طعنه زدی ؟ گفتم بله منظورم تو بودی !

وکان یأخذ على کل ورقتین درهما ...

میزان الاعتدال،ج4،ص303 ط دار المعرفة

و برای هر دو ورقه یک درهم می گرفت ...

وَقَال أَبُو بَکْر مُحَمَّد بْن أَحْمَد بْن راشد بْن معدان الأصبهانی: سمعت مُحَمَّد بْن مُسْلِم بْن وارة الرازی یقول: عزمت زمانا أن أمسک عَنْ حدیث هشام بن عمار لأنه کان یبیع الحدیث.

تهذیب الکمال،ج30،ص249 ط موسسة الرسالة

محمد بن مسلم رازی (از علمای اهل سنت) می گوید که زمانی تصمیم گرفتم تا از شنیدن احادیث هشام خودداری کنم چون او حدیث را می فروخت.

وَقَال صالح بْن مُحَمَّد الأسدی: کان هشام بن عمار یأخذ عَلَى الحدیث، ولا یحدث ما لم یأخذ.

تهذیب الکمال،ج30،ص249 ط موسسة الرسالة

صالح بن محمد می گوید :هشام بن عمار برای حدیث گفتن پول می گرفت و اگر پول نمی گرفت حدیث نمی گفت.

قَالَ أَبُو أَحْمَدَ بنُ عَدِیٍّ فِی (کَامِلِهِ) : سَمِعْتُ قُسْطَنْطِیْنَ بنَ عَبْدِ اللهِ مَوْلَى المُعْتَمِدِ یَقُوْلُ : حَضَرتُ مَجْلِسَ هِشَامِ بنِ عَمَّارٍ، فَقَالَ المُسْتَمْلِی: مَنْ ذَکَرْتَ؟ فَقَالَ: أَخْبَرَنَا بَعْضُ مَشَایِخِنَا، ثُمَّ نَعَسَ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: مَنْ ذَکَرْتَ؟ فَنَعَسَ، فَقَالَ المُسْتَمْلِی: لاَ تَنْتَفِعُوا بِهِ، فَجَمَعُوا لَهُ شَیْئاً فَأَعطَوْهُ، فَکَانَ بَعْدَ ذَلِکَ یُمْلِی عَلَیْهِم حَتَّى یَمَلُّوا.

سیر اعلام النبلاء،ج11،ص426 ط موسسة الرسالة

ابن عدی در کتاب کامل خود گفته است : شنیدم قسطنطین بن عبد الله می گفت : در مجلس هشام بن عمار حاضر شدم.کسی که احادیث و روایت هشام بن عمار را می نوشت {خطاب به هشام بن عمار} گفت : چه کسی را گفتی ؟ هشام بن عمار گفت : بعضی از مشایخ ما خبر داده اند و سپس به چرت زدن پرداخت ! سپس آن فرد گفت : از هشام بن عمار سودی نمی برید ! پس پولی را جمع کردند و به هشام بن عمار دادند و پس از آن به قدری برایشان حدیث گفت تا خسته شدند !

جالب آن که ذهبی نیز از این عمل هشام بن عمار تعجب می کند و می گوید :

قُلْتُ: العَجَبُ مِنْ هَذَا الإِمَامِ مَعَ جَلاَلَتِهِ، کَیْفَ فَعَلَ هَذَا، وَلَمْ یَکُنْ مُحْتَاجاً، وَلَهُ اجْتِهَادُهُ.

سیر اعلام النبلاء،ج11،ص426 ط موسسة الرسالة

من (ذهبی) می گویم : از این امام با این عظمتش عجیب است که چگونه این کار را می کرد در حالی که محتاج نبود و این اجتهاد اوست.

آری ذهبی همچون سایر مخالفین شیعه که انواع جرائم و گناهان و اعمال ضد دین و اخلاق برخی از صحابه و تابعین و علمایشان را با توجیه " اجتهاد کرده است " توجیه می کنند،توجیه کرده است !

وَقَالَ صَالِحٌ أَیْضاً: کُنْتُ شَارَطْتُ هِشَاماً أَنْ أَقْرَأَ عَلَیْهِ بِانْتِخَابِی وَرَقَةً، فَکُنْتُ آخُذُ الکَاغَدَ الفِرْعَوْنِیَّ ، وَأَکْتُبُ مُقَرْمَطاً، فکَانَ إِذَا جَاءَ اللَّیْلُ، أَقْرَأُ عَلَیْهِ إِلَى أَنْ یُصَلِّیَ العَتَمَةَ، فَإذَا صَلَّى العَتَمَةَ، یَقْعُدُ، وَأَقْرَأُ عَلَیْهِ، فَیَقُوْلُ: یَا صَالِحُ، لَیْسَ هَذِهِ وَرَقَةٌ، هَذِهِ شُقَّةٌ.

سیر اعلام النبلاء،ج11،ص427 ط موسسة الرسالة

و همچنین صالح گفته است با هشام بن عمار قرار گذاشته بودم که با انتخاب خودم یک ورقه از احادیث را برایش بخوانم و کاغذ فرعونی (کاغذ مصری،نوعی کاغذ) برداشته بودم و احادیث را می نوشتم.وقتی شب می شد احادیث را برایش می خواندم تا وقت نماز عشا شود و نماز عشا را بخواند.وقتی نماز عشا را می خواند،می نشست و برایش احادیث را می خواندم و او می گفت : صالح،این یک ورقه نیست.یک تکه از کاغذ و نصف ورقه است !

آری ! یک ورقه را نصف ورقه می خوانده تا احادیث بیشتری را رایگان به چنگ آورد و برای فروش سود بیشتری عایدش شود !

مطالب مرتبط :

احمد بن حنبل،اسحاق بن راهویه و ابو حاتم رازی : از کسی که برای نقل حدیث پول می گیرد چیزی ننویسید

http://al-shia.blog.ir/post/127

یعقوب بن ابراهیم دورقی (از حفاظ احادیث اهل سنت،راوی کتب ستة،ثقة) : پول بده،حدیث بگیر !

http://al-shia.blog.ir/post/126

علی بن عبد العزیز البغوی (از بزرگان و علمای اهل سنت)،عالمی که تا پول نمی گرفت،حدیث نمی گفت !

http://al-shia.blog.ir/post/125

وقتی برخی شیوخ اهل سنت تفسیر حدیث را با قیمت بالا می فروشند !

http://al-shia.blog.ir/post/124

ابو شعیب حرانی (از علماء و محدثین اهل سنت) و اخذ پول برای نقل حدیث !

http://al-shia.blog.ir/post/123