يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۴ ب.ظ
آیا منظور از " اول " و " ثانی " و " ثالث " و " رابع " در زیارت عاشوراء قابیل و قاتل زکریا و پی کننده ی ناقه ی صالح و ابن ملجم است؟
مدتی است که به خصوص در ماه محرم پیامی در شبکه های اجتماعی و مسنجر ها رد و بدل می شود که مضمون آن به این شکل است :
آیا می دانید منظور از " اول " و " ثانی " و " ثالث " و " رابع " در زیارت عاشوراء کیست؟منظور از " اول " قابیل است و منظور از " ثانی " قاتل زکریاست.منظور از " ثالث " کسی است که ناقه ی صالح را پی کرد و منظور از " رابع " هم ابن ملجم است.
معمولا پیام به این شکل رد و بدل می شود و در پایان برخی از پیام ها نیز یکی دو منبع از کتب شیعه ( معمولا از مجالس المومنین قاضی شوشتری ) ذکر میکنند.
اما مطلبی که باید خدمت شما عرض کنیم این است که افرادی که برای اولین بار این پیام را نوشته و منتشر کرده اند یا غرضی داشته اند و یا اینکه نسبت به حقایق جهل داشته اند! برای روشن شدن هر چه بهتر مطلب،اصل ماجرا را برای شما بیان می کنیم تا ببینید که این تعیین مصداق از کجا آمده است :
وشی بالشیخ «ره» الى خلیفة الوقت العباسیّ «أحمد» أنه هو و أصحابه یسبون الصحابة، و کتابه المصباح یشهد بالک، فقد ذکر أن من دعاء یوم عاشوراء:- اللّهمّ خصّ أنت أول ظالم باللعن منی و ابدأ به أولا ثمّ الثانی ثمّ الثالث ثمّ الرابع، اللّهمّ العن یزید بن معاویة خامسا. فدعا الخلیفة بالشیخ و الکتاب فلما احضر الشیخ و وقف على القصة ألهمه اللّه أن قال: لیس المراد من هذه الفقرات ما ظنه السعاة بل المراد بالأول قابیل قاتل هابیل و هو أول من سنّ الظلم و القتل، و بالثانی قیدار عاقر ناقة صالح، و بالثالث قاتل یحیى ابن زکریا من أجل بغی من بغایا بنی إسرائیل، و بالرابع عبد الرحمن بن ملجم قاتل علیّ بن أبی طالب. فلما سمع الخلیفة من الشیخ تأویله و بیانه قبل منه ذلک و رفع منزلته. و انتقم من الساعی و أهانه.
الاستبصار فیما اختلف الاخبار،مقدمة المجلد الاول ط موسسة الاعلمی – بیروت
در نزد خلیفه ی وقت عباسی " احمد " بدگویی شیخ طوسی را کردند که او و اصحابش صحابه را دشنام می دهند و کتاب مصباح شیخ طوسی شاهدی بر این مساله است و این قسمت از دعای روز عاشورا را ذکر کردند که " اللهم خص انت اول ظالم باللعن منی و ابدا به اولا ثم الثانی ثم الثالث ثم الرابع،اللهم العن یزید بن معاویة خامسا ".خلیفه شیخ طوسی را فراخواند.هنگامی که شیخ طوسی حاضر شد و از ماجرا آگاه شد،خدا بر او الهام کرد که بگوید : مراد از این موارد آن چیزی که سخن چینان و بدگویان گمان کردند نیست بلکه منظور از اول " قابیل " است که که قاتل هابیل است و او اولین کسی است که ظلم و قتل را پایه گذاری کرد و منظور از ثانی "قیدار" است که ناقه ی صالح را پی کرد و منظور از ثالث قاتل یحیی بن زکریا است که متجاوز و ستمگری از ستمگران بنی اسرائیل بود و منظور از رابع " عبد الرحمن بن ملجم " قاتل علی بن ابی طالب است.پس هنگامی که خلیفه تاویل این عبارات را از شیخ طوسی شنید،منزلت شیخ طوسی در نزد او بالا رفت و از سخن چین و بدگو انتقام گرفت و او را خوار ساخت.
این داستان که محقق کتاب آن را در مقدمه ی کتاب " استبصار " از مجالس المومنین نقل کرده به خوبی روشن می سازد که این تعیین مصداق و تاویل ها در چه شرایطی صورت گرفته است.شیخ طوسی در دوره ای می زیست که شیعه ستیزی و شیعه کشی رواج داشت و تالیفات شیخ طوسی را نیز چند بار سوزاندند و بر شیعیان ظلم زیادی روا داشته می شد.شیخ طوسی نیز پس از حضور در برابر حاکم،از روی تقیه این مطالب را بیان کرد تا جان خود را حفظ کند و الا قول یک عالم اگر کاشف از قول اهل بیت نباشد و در راستای کلام اهل بیت نباشد،چندان قابل تکیه نخواهد بود.( خود اهل بیت زیارت عاشوراء را همین گونه به ما آموخته اند و اگر لزومی داشت تعیین مصداق می کردند ولی این امر از باب تقیه و حفظ جان شیعیان انجام نگرفت)
نکته ی دیگری که به خوبی نشان می دهد این تعیین مصادیق از جانب شیخ طوسی از باب تقیه بوده است این که خود اهل بیت تعیین مصداقی نکرده اند و به بیان همان الفاظ " اول " و " ثانی " و " ثالث " و " رابع " اکتفا کرده اند که خود همین نیز از روی تقیه بوده است.به راستی اگر منظور از این عبارات قابیل و قیدار و قاتل یحیی بن زکریا و ابن ملجم بود چه لزومی بر پنهان نگه داشتن اسم آن ها بود؟!
نتیجه آن که خود اهل بیت این الفاظ را همین گونه که هست به ما یاد داده اند و هر انسان اهل مطالعه و اهل علمی نیز با دقت در کلام اهل بیت و بررسی تاریخ به این پی خواهد برد که کاندیداهای اصلی این الفاظ چه کسانی هستند؟
۱
۰
۹۳/۰۹/۰۲
پاسخ:
خیلی ممنون / موفق باشید
پاسخ:
خواهش می کنم / موفق باشید
پاسخ:
بزرگان تا زمانی که نص صریحی نباشد حق تعیین مصداق ندارند مگر از باب تقیه یا از باب اجتهاد شخصی مانند شیخ طوسی رحمه الله. شما هم بهتر است ابتدا مفهوم وحدت و تفرقه و اتحاد را تعلیم ببینید و سپس نظرتان را مرقوم بفرمایید.
موفق باشید.
پاسخ:
وقتی خود صحابه همدیگه رو تکفیر و لعن کردن شما چرا به شیعه اشکال می کنید ؟ چرا به خود صحابه اول اشکال نمی کنید ؟!
پاسخ:
اولا : اختلاف نظر طبیعی هست اما این که بسیاری از صحابه همدیگه رو لعن و نفرین و تکفیر کنن و از اون طرف شما ادعا کنید این ها همه رحماء بینهم بوده اند و عادل هستند و بهشتی غیر عقلانی هست ! عدالت تمامی صحابه که از مبانی مذهب شماست از کجا اومده ؟!
ثانیا : اساس مذهب ما لعن نیست بلکه لعن از مباحث قرآنی هست و در قرآن هم به استمرار لعن اشاره شده است :
أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (البقرة / 159)
ثالثا : عمل عده ای شیعه الزاما نشون دهنده ی عقیده ی اصلی شیعی نیست. آیا این درست هست که بنده بر مبنای گروهک های تروریستی همچون داعش و النصرة و القاعدة و بوکوحرام و الشباب و و و ... بگم گه اهل سنت همه شون اینطوری هستند ؟!
رابعا : ما از کسانی که عامدانه و از روی نیت شوم و لجاجت حق رو انکار میکنن بدمون میاد و نه از افراد مستضعف و کسانی که به حقیقت نرسیده اند ! فحاشی و اهانت به طرف مقابل هم از دید ما حرام و محکوم هست ! گفتن «بکری» و «عمری» هم اصلا توهین به حساب نمیاد و بلکه باید برای کسی که محب ابوبکر و عمر هست افتخار باشه همونطوری که اگر کسی به ما بگه «علوی» یا «فاطمی» افتخار میکنیم.
خامسا : هرکس عامدانه و از سر لجاجت و عناد اهل بیت رو کنار بزنه احتمال اشکال در نطفه ی او بسیار بسیار بالا هست اما از روی استضعاف باشه خیر.
سادسا : امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تمامی افکار فاسد و غیر صحیح رو اصلاح خواهند کرد.
سابعا : پاسخ سوالات شما به تدریج مکتوب خواهد شد. منتظر باشید.
پاسخ:
بسم الله
ما به دنبال بر هم زدن آرامش نیستیم بلکه حقایق تاریخ رو با زبانی علمی و منطقی مطرح می کنیم.
این مطلب هم در موضع تقیه از بیان شیخ طوسی رحمه الله صادر شده و مصداق حقیقی ملعونین زیارت عاشوراء نیست.
به علاوه اگر کسی عمدا دروغ ببنده جایگاهش آتش جهنم هست ! (من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار)
به علاوه مگر ما اینجا مصداق تعیین کردیم ؟! جهل و بی منطقی برخی حقیقتا آزار دهنده هست ...
داعش و امثالهم اصل شکل گیریشون مسائل دیگری هست و سب و لعن از فرعی ترین مسائل هست.
این که شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها به وسیله ی عمر بن الخطاب جعلی باشه چنین کلامی جز از «مغرض خبیث» و یا «جاهل عنید» صادر نمیشه و بهتر هست مطالعاتتون رو بیشتر کنید و استغفار کنید.
طواغیت و دشمنان اهل بیت با اسم در روایات و احادیث معتبره لعن شده اند و صد البته ما تقیه رو هم بایستی در نظر داشته باشیم.
قاتلان اهل بیت و حضرت زهراء سلام الله علیها هم قابل اغماض نیست جنایاتشون.
پاسخ:
وعلیکم السلام
زیارات و ادعیه ی پر مغز و پر معنای شیعه و زیارات معتبری همچون زیارت عاشورا و امین الله و دعای کمیل و ... رو بیشتر بخونید و در معنای اون بیشتر تفکر کنید. به عنوان نمونه دعای کمیل رو بخونید تا ببینید اون چیزی که سالیان سال بسیاری از مولوی ها و ماموستاها و علمای مخالفین شیعه بر عوام دروغ بستند و گفتند شیعه مشرک هست درسته یا خیر ؟!
در مورد صحابه هم بیشتر تحقیق کنید تا ببینید که حتی بعضی از اون ها چه طور قصد ترور پیامبر رو داشتند ! به علاوه ما به اصحاب حقیقی پیامبر هم درود میفرستیم و از اون ها هم طلب شفاع می کنیم و به اون ها هم توسل می کنیم. اما افرادی همچون خالد بن الولید - لعنه الله - و معاویة بن ابی سفیان - لعنه الله - و کسانی دیگه اصلا شایستگی قرار گرفتن در بین اصحاب پیامبر رو ندارند و این ها از منافقین صحابه بوده اند.
آی دی تلگرام : https://t.me/Amir_Sharif @Amir_Sharif
پاسخ:
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته
در مورد وحدت بین مذاهب اسلامی و حتی وحدت بین ادیان باید چند نکته ی اساسی رو مد نظر داشته باشیم :
1) این وحدت، صِرفا وحدت سیاسی - اجتماعی هست تا قوام جامعه حفظ بشه و اصلا و ابدا وحدت عقیدتی نیست.در وحدت سیاسی - اجتماعی امنیت و آرامش جامعه حفظ میشه تا گروه های تروریستی رشد نکنند و بدبینی های نادرست ایجاد نشه.
2) وقتی وحدت (وحدت سیاسی - اجتماعی) مورد توجه قرار بگیره یک فضای امن و آرامی ایجاد میشه تا بحث های علمی و منطقی صورت بگیره و در چنین فضایی بایستی مذاهب همدیگر رو به دور از اهانت نقد کنند.
3) اون چیزی که مرفوض و مردود هست «اهانت» هست و الا نقدِ علمیِ مقدس ترین مقدسات یک مذهب اصلا و ابدا اشکالی نداره.یعنی اگر مستقیما خودِ شخص ابوبکر مورد نقد علمی قرار بگیره هیچ ارتباطی با اهانت یا خدشه دار شدن وحدت نداره.در نقطه ی مقابل اگر یک مخالفِ شیعه در مورد شخصیت امیر المومنین سلام الله علیه بدون کوچک ترین اهانتی نقدهایی رو به صورت علمی مطرح کنه اهانت نیست و باید به اون پاسخ علمی داده بشه.
4) در مورد علمائی که شما فرمودید چند نکته ی اساسی مطرح هست :
الف) علمائی که شما فرمودید «اهانت» نکرده اند یا سخن غیر علمی نگفته اند بلکه با ادله کلام خودشون رو ثابت کرده اند و این عین بحث علمی هست.
ب) در برخی موارد که سخنان تندی از برخی از علماء صادر شده (که همین سخنان تند هم حقیقت های تاریخ است) باید این نکته رو در نظر بگیریم که علماء در چه فضایی و چه زمانی این مطالب رو در کتابشون آورده اند.
در اون زمان بر خلاف شرائط فعلی بسیاری از حساسیت های امروزی وجود نداشت و وسائل ارتباطی و فتنه انگیزی ها و سوء استفاده ها وجود نداشت و این که بسیاری از این کتاب ها مخاطبانِ خاص داشت و عوام یا دسترسی به اون ها نداشتند یا محل رجوع عوام نبود.
در مورد برخی از اقوال بسیار تندی هم که مشمول موارد بالا نمیشه باید بگیم نهایتا خطایی هست که در بحث علمی یک عالم مرتکب شده (به دلیل ترک تقیه) همونطوری که علامه ی بحرانی - که از علمای اخباری مسلک هستند و خود ایشون از علمای بسیار متشدد بر ضد دشمنان اهل بیت و نواصب هستند - داستان بسیار جالبی رو نقل میکنن که برای همه ی ما عبرت هست :
وکان لا یرکب ولا یمضی إلى موضع الا والشاب یمشون فی رکابه مجاهرا بلعن الشیخین ومن على طریقتهما انتهى. أقول : ان ما نقله عن الشیخ المزبور من ترک التقیة والمجاهرة بسب الشیخین خلاف ما استفاضت به الاخبار عن الائمة الابرار علیهم السلام، وهی غفلة عن شیخنا المشار إلیه ان ثبت النقل المذکور.نقل السید المذکور ان علماء الشیعة الذین کانوا فی مکة المشرفة کتبوا إلى علماء اصفهان من أهل المحاریب والمنابر أنکم تسبون أئمتهم فی اصفهان ونحن فی الحرمین نعذب بذلک اللعن والسب انتهى. (لؤلؤة البحرین ص 148 ط مکتبة فخراوی)
محقق کرکی بر مرکب سوار نمی شد و به جایی نمی رفت در حالی که همراهانی با او بودند مگر آن که علنا شیخین (ابوبکر و عمر) را لعن می کرد. من (علامه بحرانی) می گویم : آن چه که از شیخ کرکی در مورد ترک تقیه و لعن علنی نقل کرده است بر خلاف اخبار مستفیضه از ائمه ی ابرار علیهم السلام است و این غفلتی از شیخ مورد اشاره ی ماست اگر این نقل از او صحیح باشد.سید مورد اشاره نقل کرده است که علمای شیعه ای که در مکه ی مشرفه بودند به علماء و منبری های اصفهان نامه نوشتند که شما امامان اهل سنت را در اصفهان سب می کنید و ما در بلاد حرمین به دلیل آن لعن و سب گرفتار می شویم.
نهایتا آن که از دید ما باید نقد صریح و بی پرده ی مقدس ترین مقدسات هر مذهبی وجود داشته باشد و آزاد باشد اما با هرگونه اهانتی شدید ترین برخورد صورت گیرد.
پاسخ:
وعلیکم السلام
ما هم نه لعن کرده ایم اینجا و نه موجب تفرقه شده ایم بلکه مسائل رو باید به صورت دقیق و علمی مطرح کرد.
وحدت و دوستی به معنای عدم نقد نیست.نقد مقدس ترین مقدسات یک شخص (نه اهانت) ارتباطی با دوستی یا عدم دوستی با او نداره.
پاسخ:
همه جا بحث علمی هست.بحث علمی و مبتنی بر مستندات همه جای دنیا ممدوح و خوب تلقی میشه.شما اگر اهلش نیستید نه وارد بشید و نه نظر بدید.
پاسخ:
به خنگ بودن الزاما ارتباطی نداره.بلکه میشه این ها رو ربط داد.
پاسخ:
وعلیکم السلام
ممنون - با تشکر از شما
موفق باشید
پاسخ:
کمی به مجالس عزای سید و سالار شهیدان سر بزنید ، شاید اون حال و هوای معنوی کمی روی شما تاثیر بگذاره و خودتون تجربه کنید تا ببینید ما از چی صحبت می کنیم ...
پاسخ:
با تشکر از نظر شما
کسی شما رو متهم نکرد و کسی هم حق متهم کردن دیگری رو با این عنوان که تو مذهبی هستی یا نیستی نداره.
موفق باشید
پاسخ:
زیارت عاشورا از جهت سندی و متنی معتبر هست و نقدهای وارده هم تماما پاسخ داده شده.شما فکری به حال مذهب متناقض و پر از اختلاف و درگیری خودتون بکنید !
پاسخ:
اولا : باز هم خدمتتون عرض میکنم که به جای کلی گویی و انگ چسباندن (وحدت شکن) نقد علمی ارائه بدید !
ثانیا : بنده مصادیق ارائه دادم ؟! جالب هست که خودتون هم اعتراف کردید که بنده مصادیق ارائه نکردم ! به علاوه تایید کامنت به معنای تایید محتوا نیست ! اگر دقت کنید بنده در وبلاگ کامنت های مختلف با برداشت ها و دیدگاه های مختلف رو تایید میکنم مگر این که در بردارنده ی توهین باشه.
ثالثا : ان شاء الله در آینده ی نزدیک در بخش گفت و گوی درون شیعی وبلاگ آشنایی با مبانی وحدت و همچنین تبیین دیدگاه های امام خمینی رحمه الله و مقام معظم رهبری حفظه الله اضافه خواهد شد تا همه بدونیم که به جای انگ چسباندن ، مقصود از وحدت و وحدت شکنی چی هست ؟
رابعا : وقتی میگیم شما و دوستانتون متاسفانه فقط دوست دارید به دیگران هجمه کنید و به دنبال بحث علمی نیستید به خاطر همینه !
نکته ی اول این که بنده نگفتم خلیفه ی وقت شیخ طوسی «احمد» بوده ! بلکه اگر به کتب تاریخی و همچنین همین متونی که آدرس دادیم مراجعه کنید مشخصه !
نکته ی دوم این که شیخ طوسی رحمه الله متولد 385 هجری و متوفای 460 هجری هستند ! این محدوده ی سال ها دقیقا در انتهای دوره ی دوم عباسیان و ابتدای دوره ی سوم عباسیان قرار می گیره ! خلفای عباسی در محدوده ی بغداد و کوفه و سامرا در این محدوده ی زمانی (محدوده ی زمانی حیات شیخ طوسی رحمه الله) دو نفر بودند ! نفر اول «احمد بن اسحاق بن مقتدر» (معروف به : القادر بالله) که در فاصله ی سال های 381 هـ تا 422 هـ بر بغداد حکومت کرد و نفر دوم هم «عبد الله بن احمد» (معروف به : القائم بامر الله) که در فاصله ی سال های 422 هـ تا 467 هـ) بر بغداد حکومت کرد.
حالا متوجه شدید که چه قدر تسرع در حکم دارید ؟! چرا بدون آشنایی با ساده ترین موارد تاریخی نظر میدید اینقدر راحت ؟!
خامسا : بنده کجا لعن کردم صبح تا شب ؟! باز هم تسرع در حکم ! متاسفانه در اکثر موارد مثل مورد بالا از سر عدم علم نظر میدید !
سادسا : منتظر نقدهای علمی شما به مطالبمون هستیم ! چون فرمودید تخصص و آشنایی در کار نیست و ما منتظریم شما که متخصص هستید نقد بفرمایید.
پاسخ:
اولا : کامنت های متعددی هست که ما هنوز به دلیل عدم وجود فرصت کافی نتونستیم تایید کنیم.
ثانیا : کامنت هایی که نیاز به پاسخ علمی داشته باشند زمان بیشتری برای مکتوب کردنشون نیازه.
ثالثا : اگر به نظرات وبلاگ ما مراجعه کنید پر از نظرات مخالف هست.بیهوده انگ عدم تحمل مخالف به ما نزنید ! ما مانند برخی در محیط های بسته ی تک فکره رشد نکرده ایم که تحمل فکر مخالف رو نداشته باشیم !!!
پاسخ:
وعلیکم السلام
خواهش میکنم.درخواست ما از همه ی دوستان چه موافق و چه مخالف این هست که احساسات خودشون در گذاشتن کامنت کنترل کنن و سخنی که باعث تحریک دیگران بشه نگن.
موفق باشید.
پاسخ:
کامنت گذاشتن قوانین خاصی نداره.فقط اهانت (اهانت به مذاهب و اقوم و شخصیت ها و ...) ممنوع هست.
پاسخ:
عالِمی حرفی نزده که بخوایم رد یا قبول کنیم.
اما ترسو و بزدل عثمان بن عفان بود که با زنش کاری رو کردن که آدم های هرزه میکنن و هیچ کاری نکرد ! ترسو صحابه ای بودن که تقیه می کردن ! ترسو عبد الله بن عمر بود که جلوی عثمان نماز شکسته نمیخوند و وقتی عثمان نبود تقیه نمی کرد و شکسته میخوند ! ترسو امام شما شافعی هست که گفته تقیه جائزه ! ترسو (طبق استدلال بی عقلانی مثل شما) حذیفة بن الیمان هست که جلوی عثمان از ترس قسم دروغ میخورد و بیرون میومد میگفت دروغ گفتم !
یک مرد پیدا نشد که از بی غیرتی عثمان دفاع کنه !
پاسخ:
هر دو یکی هست و فرقی نداره.
پاسخ:
این عادات بچگانه که به هر کس می رسید میگید اهل فرار و تعبیرهای مشابه برای ما اصلا اهمیتی نداره.ما روش خودمون رو ادامه میدیم.اگر میخواستیم جهالت ها و حماقت های امثال شما رو داشته باشیم چنین وبلاگی کارش پا نمی گرفت که بدون هیچ تبلیغی بازدیدش به بعضا چند هزار نفر در روز برسه.شما هم با کارهای کودکانه ی خودتون و «خاله بازی» هاتون در تلگرام و کپی پیست هاتون از این طرف و اون طرف و داد و بیداد و اهل فرار خوندن این و اون خوش باشید.زمانی خواهید رسید که خواهید دید روش امثال شما هیچ خروجی ای نداشته و صرفا برای ارضای شهوت شهرت و هوای نفس بوده.
پاسخ:
وقتی نه از مبانی عقلی و نه از فلسفه سر در میارید و نه از عرفان و حتی نه از مکتب سلفی گری و اهل حدیث فکر می کنید مهدویت خلاصه شده در احادیثی که در کتب سته نقل شده و هیچ راه دیگری برای اثباتش نیست !
راستی شبکه های وهابی و دوستانتون میگفتن اگر کسی بگه «صحاح» الاغ هست !!!
پاسخ:
در مورد اشتباه واضحی که در بحث خلفای عباسی در زمان شیخ طوسی فرمودید پاسخگو نبودید و نیستید تا الان !
غرور و تکبر رو هم مخاطبان میدونن که چه کسی مغرور هست و متکبر و خداوند هم خودش شاهده.
کامنتی سانسور نمیشه بلکه اهانتی باشه حذف میشه.در کامنت جناب «فراز» هم کلام تندی نسبت به مقدسات اهل تسنن بود که حذف شد و خود ایشون هم در جریانن.چرا اینقدر راحت رمی به غیب میکنید و تهمت میزنید ؟ چرا مثل کمال حیدری به دروغ و تهمت رو میارید ؟
پاسخ:
مگر ما تشویق به لعن علنی کرده ایم ؟! لعن علنی کار صحیحی نیست.
پاسخ:
اولا : این ادعای شما کاملا اشتباه هست ! مثلا میشه بفرمایید در دعای کمیل یا توسل یا دعای فرج مشهور و غیر مشهور یا جوشن کبیر یا جامعه ی کبیره یا یا یا یا یا ... کجا اون نوع لعنی که مد نظر شماست وجود داره ؟!
ثانیا : در قرآن کریم به فراخور موقعیت و مقام آیه لعن هایی وجود داره و برخی دعاها هم از این باب مشتمل بر لعن کسانی هستند که مستحق لعن و نفرینند.اساسا لعن و نفرین اصل و ریشه ی قرآنی داره.آیا کسانی که موجب انحراف در تاریخ میشن و بر پیامبران و اوصیای الهی دروغ میبندن و اون ها رو به شهادت میرسونن مستحق لعن نیستند ؟! لعن یعنی دور داشتن از رحمت و ما از خداوند می خواهیم تا هرگز این افراد رو مورد رحمت خودش قرار نده.
ما قائل به دین و مذهب کاریکاتوری نیستیم که یا مثل برخی گروه ها و نحله ی های فکری مخالفین دنبال ترور و جنایت و آدمکشی باشیم یا مثل برخی گروه های تبشیری بگیم همه چه گل و بلبله ! خشم و رحمت باید در کنار هم باشند و در جای مناسب خودشون استفاده بشن.
پاسخ:
چه کسی گفته تشیع کامل نیست ؟! اتفاقا این مذهب اهل تسنن هست که بسیار ناقص هست ! پیامبر فرمودند «اهل بیتی» ! شما کجا دین رو از اهل بیت گرفتید ؟!
در مورد حقیقت شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها هم سخنتون بسیار خنده دار هست !!! شعوبیه ؟! از متقدمین تا متاخرین و در همه ی طبقات این حقیقت تاریخی نقل شده و همیشه عقیده ی شیعه ی امامیه این بوده و قرائنی در کتب شما نیز موجود هست مبنی بر ظلم و جنایت ابوبکر و عمر در حق حضرت زهراء سلام الله علیها.
سیره ی ابوبکر و عمر و عثمان کاملا بر خلاف سیره ی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بوده و این از کتب شما به راحتی قابل اثبات هست.
پاسخ:
به جای صحبت های احساسی پاسخگوی مطالب باشید و نقد علمی ارائه بدید.
پاسخ:
الان انتظار دارید ما ابوبکر و عمر رو قبول داشته باشیم ؟!
پاسخ:
ما قائل به همزیستی مسالمت آمیز هستیم.اما این متاسفانه برخی از هم کیشان شما هستند که در قالب گروه هایی همچون داعش و النصره و بوکوحرام و و و ... به قتل و غارت می پردازند.
پاسخ:
خط اول از این کامنت شما خیر دلیل هست بر مشی و منهج مکتب و مذهب شما.
در مورد ائمه هم باید بگم یه سوال از شما دارم! چرا اصحاب پیامبر که در جنگ احد یاد خدا بودن و همه شون انسان های صالح و متوکل بر خدا بودند از نظر شما و مذهبتون با این حال در احد شکست خوردن ؟! مگه یا الله نمیگفتن ؟! مگه به خدا توکل نمیکردن ؟! پس چرا شکست خورند ؟!
پاسخ:
خیر علامه عسکری چنین چیزی نگفته اند بلکه در مورد بخش لعن ها نظری متفاوت داشتند که علماء پاسخ ایشان را با ذکر ادله دادند و تماما هم موجود است.
زیارت عاشوراء با تمام لعن هایی که دارد معتبر است.
پاسخ:
ادعاهای موجود در این مقاله خیلی قبل تر نقد شده و اتفاقا لعن های زیارت عاشوراء کاملا معتبر هست و شیخ علی لباف هم کتابی در اثبات این لعن ها دارن که میتونید مراجعه کنید و مطالعه کنید و بر اساس نسخه های خطی معتبر هم تحقیقاتش انجام شده.
این مساله ارتباطی به تقریب مذاهب نداره! به ل شهید مطهری ما برای وحدت حتی از یک مستحبمون هم کوتاه نمیاییم.سوال از شما: اگر اهل تسنن خودشون رو برادران ما میدونن (که در خود همین مساله شک اساسی وجود داره) چرا حضرت ابوطالب که از مقدسات ما هست رو کافر میدونن و تکفیر میکنن و در صحیح بخاری و سایر کتبشون هم هست؟ چرا پدر و مادر پیامبر (ص) که از مقدسات شیعه هست رو تکفیر میکنن و شما و امثال شما کوچک ترین اعتراضی نمیکنید؟! این مخالف وحدت نیست؟ چرا اینجور جاها شما اعتراض نمیکنید ؟! موقف شیعه و اهل بیت نسبت به خلفاء ثلاثه کاملا مشخص هست و اهل تسنن هم از این مساله خبر دارند.
لعن های زیارت عاشوراء هم در اعتبارش شکی نیست.
پاسخ:
وعلیکم السلام.
اولا: بله شهید مطهری معصوم نیست اما کلامشون
در این مساله صد در صد صحیح هست.روش ما هم در این وبلاگ دقیقا همین هست و
از یک مستحب هم کوتاه نمیاییم به بهانه ی وحدت و تقریب و روش ما روش علمای
سَلَف و علامه کراجکی ها و شیخ مفید ها و شیخ صدق ها و علامه مجلسی ها هست و
کسی هم که از عقائد مسلم شیعی کوتاه بیاد قطعا دچار انحراف عقیدتی هست.
ثانیا:
امیر المومنین در دوران خلفای غاصب بسیار روشنگری کردن و همچنین در دوران
خلافت خودشون در مقابل مردمی که بسیاریشون حب ابوبکر و عمر و عثمان رو دل
داشتن با خطبه ی مستفیض و معتبر شقشقیه (که بنا بر برخی تواریخ هر جمعه در
نماز جمعه ها تکرار میشد به دستور مولا) اساس دین و اعتقاد خلفاء رو رد
کردن! در دوران خلافتشون علنی معاویه رو لعن کردن!
ثالثا:
وحدت رو اشتباه متوجه شدید! البته لفظ «وحدت» غلط مصطلح هست! وحدت یعنی
یکی شدن و ما با این صد در صد مخالفیم و قائل به «تقریب» هستیم و نه
«وحدت».وحدت هم صرفا سیاسی و اجتماعی هست و به معنای مسالمت آمیز زندگی
کردن.به بهانه ی وحدت از کوچک ترین اعتقاداتمون هم دست برنمی داریم.
رابعا: احادیث معتبربرای ما کفایت میکنه و ما طبق احادیث غیر معتبر عمل نمیکنیم که بخواید بهانه بیارید!
خامسا:
اصل برائت از ارکان هست و لعن یکی از مظاهرش هست.کسی که منکر اصل لعن باشه
قطعا از نظر اعتقادی دچار مشکل هست چون منکر قرآن و سنت شده!
سادسا:
در مورد ولایت فقیه هم بحث مفصل هست و جوری نیست که بنده با دو جمله بتونم
اینحا توضیح بدم.هر چند که اهل تسنن حق هیچ اعتراضی به ولی امر رو طبق
مبنای خودشون ندارن.
سابعا: ما منتظر شما
نیستیم و تشیع هم منتظر شما و تفکر امثال شما نیست! منتظر من و امثال من هم نیست! تشیع در طول تاریخ
مشابه تفکر شما رو که فرقه ی «بتریه» بوده اند به خودش دید اما خود شخص زید
بن علی که از دید برخی خود تقریبی پندارها فردی تقریبی بوده از سرسخت ترین
دشمنان بتریه بود! رحمة الله علیه.متاسفانه در سال های اخیر همونوطوری که
در قرن اخیر «نو معتزله» شکل گرفت و برخی فرقه های قدیمی دیگه هم پوست
اندازی کرده و تجدید شدند، «نو بتریه» هم به وجود اومده!
پاسخ:
وعلیکم السلام
اولا: بزرگان همواره در قرون مختلف با توجه به شرایط جامعه عمل کرده اند و همیشه هم اتفاقا شرایط مشابه وجود داشته و فقط شدت و ضعفش متفاوت هست.(اصولا وقتی میگیم علمای سَلَف یعنی علمایی که بر منهج اهل بیت علیهم السلام هستند)
ثانیا: لینکی که قرار دادید یک تحلیل ناقص و صد در صد غلط هست! علت اصلی شیعه کشی اصلا و ابدا لعن و سب نیست! بله تاثیر داره و موجب تحریک میشه اما اصلا و ابدا عامل اصلی نیست! عامل اصلی شیعه کشی دو مورد هست: یک) شیعیان به تبعیت از اهل بیت شرعیت ابوبکر و عمر و عثمان و خلافت و زعامت اون ها رو قبول نکرده و باطل دونسته اند.به همین دلیل هست که بسیاری از علمای اهل تسنن گفته اند هر کس خلافت ابوبکر و عمر رو انکار کنه کافر هست! ب) دروغ ها و تهمت های علمای اهل تسنن به شیعه و تکفیر شیعه بر مبنای همان دروغ های ساخته ی خودشان! (مثلا خان الامین، انکار نبوت پیامبر و ...)
چرا به این دو عامل اصلی اشاره نمیکنید؟!
ثالثا: برائت مستحب نیست بلکه واجب هست.لعن و اظهار برائت یکی از شئوناتش هست.اگر کسی از اون تقیقه کنه این به معنای این نیست که اصل برائت مستحبه! کسی که در دلش بغض ابوبکر و عمر و عثمان رو نداشته باشه اصلا از تشیع خارج هست! به علاوه در شرایطی برخی مستحبات حالتی پیدا میکنند که در صورت عدم اقامه ی اون ها به اصل دین آسیب وارد میشه.در چنین شرایطی حتی تقیه هم کنار میره! (بحثش مفصل هست)
رابعا: اتفاقا لعن های قرآن به ما معیار داده و دقیقا همون معیارها بر خلفاء ثلاثه و برخی از صحابه تطبیق میکنه.کسی هم که منکر باشه باهاش بحث علمی میکنیم.
خامسا: بسیاری از مسائل اختلافی قابل حل در همین دنیا هست و در بسیاریش هم امکان اتمام حجت هست.ما دنبال این نیستیم که با فضای احساسی و گل و بلبل از حقایق چشم بپوشیم.
سادسا: بنده نگفتم شما بتری هستید بلکه گفتم نو بتریه شکل گرفته اند و ویژگی هاشون هم چنین است و چنان.
سابعا: بخش پایانی صحبت هاتون هم اصلا ارتباطی به بحث نداره! واجبی مثل برائت جای خودش و سایر واجبات هم جای خودشون.
پاسخ:
اولا: لعن به اسم هم طبق روایات معتبره و فراوان موجوده و شرعی هست.کسی یا کسانی که مورد لعن اهل بیت بوده باشند هم قطعا ملعونند و شبهه ی توبه در موردشون مطرح نیست.به علاوه ما بر اساس آن چه که بهمون رسیده عمل میکنیم و لعن و یا ترحم میکنیم.
ثانیا: در مورد وحدت و تقریب هم پاسخ ندادید که چرا شما و امثال شما به اهل تسنن ایراد نمیگیرید که حضرت ابوطالب و پدر و مادر پیامبر (که از مقدسات شیعه هستند) رو تکفیر میکنن؟! چرا جلوی این کارشون رو نمیگیرید؟! چرا این ها رو از صحیح بخرای و مسلم و غیر اون پاک نمیکنید ؟! یک بام و دو هوا !!!
به علاوه ما منتظر نظر شما نیستیم و طبق قرآن و روایات و نظر علمای سلف عمل میکنیم.
لطفا از این به بعد هم با یک اسم فقط کامنت بذارید نه با چند اسم/متشکرم.
پاسخ:
اول: یک نمونه از روایات معتبره اون چیزی هست که سید بن طاوس رحمه الله به سند خودش تا سعد بن عبد الله قمی نقل میکنه و طریق سید بن طاوس به کتاب الدعاء سعد بن عبد الله قمی هم صحیح هست و در نتیجه یک دعای حتی «صحیح السند» هست.
رَوَیْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ فِی کِتَابِ فَضْلِ الدُّعَاءِ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنِ الرِّضَا وَ بُکَیْرُ بْنُ صَالِحٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الرِّضَا قَالا دَخَلْنَا عَلَیْهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ فِی سَجْدَةِ الشُّکْرِ فَأَطَالَ فِی سُجُودِهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقُلْنَا لَهُ أَطَلْتَ السُّجُودَ فَقَالَ مَنْ دَعَا فِی سَجْدَةِ الشُّکْرِ بِهَذَا الدُّعَاءِ کَانَ کَالرَّامِی مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص یَوْمَ بَدْرٍ قَالا قُلْنَا فَنَکْتُبُهُ قَالَ اکْتُبَا إِذَا أَنْتُمَا سَجَدْتُمَا سَجْدَةَ الشُّکْرِ فتقولا [فَقُولَا] اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَیْنِ بَدَّلَا دِینَکَ وَ غَیَّرَا نِعْمَتَکَ وَ اتَّهَمَا رَسُولَکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ خَالَفَا مِلَّتَکَ وَ صَدَّا عَنْ سَبِیلِکَ وَ کَفَرَا آلَاءَکَ وَ رَدَّا عَلَیْکَ کَلَامَکَ وَ اسْتَهْزَءَا بِرَسُولِکَ وَ قَتَلَا ابْنَ نَبِیِّک ... (مهج الدعوات ص 257)
طریق سید بن طاوس به سعد بن عبدالله رو خودتون هم میتونید تحقیق و بررسی کنید و به صحتش خواهید رسید و چون بررسیش نیاز به وقت داره فعلا صرف نظر میکنیم.
نکته ی مهم این هست که ما اصلا سند گرا نیستیم و وقتی روایات فراوان در باب لعن داریم نیازی به بررسی سند نیست.
دوم: بخش اعظمی از صحبت هاتون هم نه ارتباط به بحث ما داره و نه درست هست! (مثل ارتباط داشتن یا نداشتن با اهل سنت) فلذا بهش نمی پردازیم.
سوم: مگر ما به صورت علنی لعن کردیم ؟! یک مورد بیارید که ما در وبلاگ خلفاء ثلاثه رو به اسم لعن کرده باشیم به صورت علنی!
چهارم: نظر علما و مراجع در جای خودش محفوظه و ما هم قبلا بهش اشاره کردیم.به علاوه بحث ما اصلا لعن علنی نبود که شما وارد اون شدید! بحث ما در مورد اصل لعن بود که عزیزی منکرش بودن علی الظاهر.
پاسخ:
خواهش میکنم.
اولا: گفتیم و باز هم میگیم که ما قائل به لعن علنی خلفاء ثلاثه نیستیم که خطاب به ما چنین مینویسید.کلام ما متوجه دوستی بود که منکر اصل لعن بودند.
دوم: کلام خودمون رو تکرار میکنیم که عامل اصلی شیعه کشی به هیچ وجه من الوجوه سب و لعن نیست بلکه سب و لعن صرفا عامل تحریک هست و تاریخ هم به این شهادت میده.اصحاب ائمه و شیعیان در زمان بنی امیه و بنی العباس در تقیه ی شدید بودند و حتی در بسیاری از عبادات و اعمالی همچون وضو و نماز و ... هم تقیه میکردند چه برسه به لعن علنی! اما باز هم کشته میشدند و تحت شدیدترین تعقیب ها و بازوجویی ها بودند! چرا ؟! چون همونطوری که گفتیم عامل اصلی شیعه کشی سب و لعن نبوده بلکه «عدم قبول خلافت و زعامت ابوبکر و عمر» و «دروغ بستن بر شیعه به منظور صدور فتوای کفر و قتل» عوامل اصلی شیعه کشی بوده است.
سوم: لعن به اسم اشخاص در روایات فراوانی اومده که ما رو از بررسی سندی بی نیاز میکنه و در یکی از کامنت های قبلی نمونه ای رو از سید بن طاوس رحمه الله نقل کردم.
چهارم: ما نیازی به مفسرین اهل تسنن نداریم و اصلا کتب و آرای اون ها بر ما حجت نیست که بخوایم از اون ها ثابت کنیم.از کی تا حالا برای اثبات عقائد شیعه ی امامیه به آرای اهل تسنن مراجعه میکنن ؟! انتظار دارید علمای عامه خودشون بیان بگن خلفای ثلاثه ی ما مورد لعن خداوند قرار گرفته اند ؟!
پنجم: ما هم موافقیم و غیر از این نمیگیم.
ششم و هفتم: ما هم غیر از این نمیگیم و مدافع لعن علنی به اسم هم نبوده و نیستیم و تعجب میکنم که شما چنین چیزی رو به ما نسبت میدید!
پاسخ:
وعلیکم السلام.
تشکر.
ما صرفا در این مطلب به دنبال رد قطعی ادعای مصداق تراشی غلط عده ای بودیم که به داستان تقیه ای شیخ طوسی رحمه الله استدلال کرده اند.در مورد مصادیق لعن های زیارت عاشوراء هم اتفاقا اگر در متن همین مطلب دقت کنید چنین گفته ام:
«نکته ی دیگری که به خوبی نشان می دهد این تعیین مصادیق از جانب شیخ طوسی از باب تقیه بوده است این که خود اهل بیت تعیین مصداقی نکرده اند و به بیان همان الفاظ " اول " و " ثانی " و " ثالث " و " رابع " اکتفا کرده اند که خود همین نیز از روی تقیه بوده است.»
نقد ابوبکر و عمر و عثمان و عائشة و مقدس ترین مقدسات هر مذهبی اشکالی نداره و اتفاقا لازمه ی بحث علمی هست اما ما با اهانت مخالفیم.
دلیل دستگیری اون خبرنگار هتاک هم این نیست که واژه ی درگذشت استفاده کرد بود بلکه دلیلش اهانت های بی شرمانه ی در توییترش به امام حسین علیه السلام بود که زبان از بیانش شرم داره.
به علاوه اهل تسنن آزادانه در کشور ما کتاب چاپ میکنن و در اون مقدسات شیعه رو تکفیر میکنن.(حضرت ابوطالب و پدر و مادر پیامبر (ص)) چرا کسی مقابله نمیکنه؟! این مخالف وحدت نیست ؟! چرا در شرایطی که بسیاری از علمای اهل تسنن یزید رو مدح کرده اند (حتی داخل ایران) کسی برخوردی نمیکنه ؟!
ریشه ی خوی تکفیری و خشونت در مکتب سقیفه و مخالفین شیعه چیز دیگری است گر چه منکر نقش تحریک کننده ی لعن علنی هم نیستیم اما دلیل اصلی همانطور که قبلا هم گفته ایم چیز دیگری است.
پاسخ:
با سلام
ضمن تشکر از نظراتتون، در بین ائمه ی اربعه ی اهل سنت و پیروان اون ها تکفیر شیعه فراوان وجود دارد.
موفق باشید
پاسخ:
سلام و درود
اولا: این ادعا که ائمه ی اربعه اهل تسنن دوستدار اهل بیت علیهم السلام بوده اند صحیح نیست.برخی مانند ابوحنیفه در روایات معتبر مورد لعن اهل بیت قرار گرفته اند و برخی مانند مالک و احمد بن حنبل شواهد و قرائنی دال بر ناصبی بودنشان وجود دارد.
ثانیا: تکفیر شیعیان نیز از سوی آن ها و برخی پیروانشان صادر شده مانند مالک بن انس که به نقل بسیاری از مالکی مذهبان و غیر آنان شیعه را کافر می دانسته است.
موفق باشید
پاسخ:
وعلیکم السلام.
تشکر.
پاسخ:
وعلیکم السلام.
متن دارای لعن از اعتبار کافی و لازم برخوردار است و در این زمینه تالیفات و مقالاتی نیز وجود دارد.
موفق باشید.
پاسخ:
کدوم مطلب رو دقیقا قبول ندارید؟