پاسخی کوتاه به سخنان و ادعاهای اخیر جناب مولوی محمد عثمان قلندرزهی (امام جمعه اهل سنت خاش) در مورد تدفین حضرت زهرا سلام الله علیها
پاسخی کوتاه به سخنان و ادعاهای اخیر جناب مولوی محمد عثمان قلندرزهی (امام جمعه اهل سنت خاش) در مورد تدفین حضرت زهرا سلام الله علیها
جناب مولوی محمد عثمان قلندرزهی در خطبهی نماز جمعهی خود در تاریخ 26 دی ماه 1399 خورشیدی به مطالب و نکاتی پیرامون حضرت زهراء سلام الله علیها و اتفاقات پس از شهادت ایشان و به خصوص مراسم تدفین و تشییع جنازهی ایشان اشاره کردند که ضمن عدم اعتبار این سخنان از جهت علمی طبق مبانی اهل سنت، اعتراض برخی از اهل سنت را نیز به دلیل دور بودن از گزارشهای علمی و معتبر موجود در مصادرشان به دنبال داشت.
ابتدا عین سخنان ایشان را نقل کرده و سپس به نکاتی مهم به اختصار اشاره میکنیم:
«حضرت فاطمه را در تابوت [گذاشتند]. موقعی که جنازه حاضر شد، الان گفتند جنازهی فاطمة الزهراء را کی این لیاقت را و این جایگاه را دارد در امت اسلام [و] در صحابه کی میتواند [نماز] جنازهی فاطمة الزهراء را بخواند؟ حضرت ابوبکر صدیق خلیفهی مسلمین است. علی فرمودند جلو شو و نماز جنازهی فاطمة الزهراء را تو بخوان. حضرت علی فرمود خلیفهی رسول الله در میان باشد و علی [نماز] جنازه بخواند؟! قَدِّم یا ابا بکر. بفرما ای ابوبکر. تو خلیفهی رسول الله [هستی]. تو جانشین رسول الله هستی. تو این شایستگی و جایگاه و مرتبه و مقام را داری که [نماز] جنازه بر فاطمة الزهراء بخوانی. لهذا حضرت ابوبکر صدیق جنازهی فاطمة الزهراء را خواند. و فاطمة الزهراء را در جنت البقیع دفن کردند. این هست آن چه که از حدیث در صحیح بخاری، صحیح مسلم [و] در تمام کتب اهل سنت [آمده] و در کتب شیعه هم آمده. وفات فاطمه آمده است. این حرف و حدیث الان جدیدا درست شد.»
سخنان جناب مولوی محمد عثمان قلندرزهی در خطبهی نماز جمعهی 26 دی ماه 1399 خورشیدی
آنچه ما را بر آن داشت تا مطلبی را به این سخنان اختصاص دهیم، ادعاهای نادرست و خلاف واقعیست که حتی بر اساس مبانی و مصادر اهل سنت نیز کاملا مردود و غیر قابل قبول هستند و حتی بعضی از این ادعاهای مطرح شده در مصادر اهل سنت وجود خارجی هم ندارند!
الف) جناب مولوی محمد عثمان قلندرزهی ادعا کرده اند که:
«علی فرمودند جلو شو و نماز جنازهی فاطمة الزهراء را تو بخوان. حضرت علی فرمود خلیفهی رسول الله در میان باشد و علی [نماز] جنازه بخواند؟! قَدِّم یا ابا بکر. بفرما ای ابوبکر. تو خلیفهی رسول الله [هستی]. تو جانشین رسول الله هستی. تو این شایستگی و جایگاه و مرتبه و مقام را داری که ]نماز] جنازه بر فاطمة الزهراء بخوانی. لهذا حضرت ابوبکر صدیق جنازهی فاطمة الزهراء را خواند.»
پاسخ:
حتی یک روایت صحیح در مصادر اهل سنت وجود ندارد که در آن چنین آمده باشد که امیرالمؤمنین علیه السلام پس از شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها فرموده باشند: «خلیفهی رسول الله در میان باشد و علی [نماز] جنازه بخواند؟!» ما از ایشان میخواهیم که مصدر این روایت و گزارش تاریخی را به ما نشان بدهند.
اما در مورد بخش دیگری از ادعای ایشان که گفته اند امیرالمؤمنین علیه السلام از ابوبکر خواستند تا جلو رفته و بر حضرت زهراء سلام الله علیها نماز بخوانند و ابوبکر هم بر آن حضرت نماز خواند، بایستی بگوییم که در مصادر اهل سنت تنها چند روایت به شدت ضعیف و قریب به جعلی با این مضمون وارد شده است که خود علمای اهل سنت نیز آن را رد کرده و به ضعف و مردود بودن این روایات تصریح کرده اند. ما قبلا دراین مورد به تفصیل سخن گفته ایم که میتوانید به این لینک [کلیک کنید] مراجعه کنید.
بنابراین چنین ادعایی نیز از جهت علمی مردود است.
ب) جناب مولوی قلندرزهی در ادامه ادعایی بسیار عجیب و خلاف واقع را مطرح ساخته اند:
«این هست آن چه که از حدیث در صحیح بخاری، صحیح مسلم [و] در تمام کتب اهل سنت [آمده]»
پاسخ:
این بخش از ادعای ایشان بسیار عجیب مینماید چرا که ایشان ادعا میکنند مضمون و محتوای سخنان قبلی ایشان که همان بحث نماز خواندن ابوبکر بر پیکر حضرت زهراء سلام الله علیها و تشویق امیرالمؤمنین علیه السلام به این کار میباشد، در تمامی کتابهای اهل سنت از جمله صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است! این در حالیست که نه تنها این مضامین و روایات در صحیح بخاری و صحیح مسلم و روایات معتبر اهل سنت وجود ندارد، بلکه دقیقا خلاف آن موجود است! ما قبلا به تفصیل در مورد این روایات سخن گفته ایم که میتوانید آن را اینجا [کلیک کنید] مشاهده بفرمایید. در این یادداشت نیز صرفا به نقل چند مورد از کتب اهل سنت اکتفا میکنیم:
فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِی بَکْرٍ فِی ذَلِکَ، فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّیَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا، وَلَمْ یُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَکْرٍ وَصَلَّى عَلَیْهَا ...
البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (المتوفی 256هـ)، صحیح البخاری، ج5، ص139و140، ح4240، تحقْق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، ناشر: دار طوق النجاة، الطبعة: الأولى، 1422هـ .
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (المتوفی 261هـ)، صحیح مسلم، ج3، ص1380، ح1759، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
پس فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و با او صحبت نکرد و از او دوری گزید تا این که از دنیا رفت و پس از پیامبر (ص) شش ماه زنده بود و هنگامی که از دنیا رفت، همسرش علی شبانه او را به خاک سپرد و به ابوبکر خبر نداد و بر او نماز خواند ...
عَنِ ابْنِ جُرَیْجٍ، وَعَمْرِو بْنِ دِینَارٍ أَنَّ حَسَنَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَخْبَرَهُ، «أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ دُفِنَتْ بِاللَّیْلِ» قَالَ: فَرَّ بِهَا عَلِیٌّ مِنْ أَبِی بَکْرٍ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا، کَانَ بَیْنَهُمَا شَیْءٌ.
الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (المتوفى211هـ)، المصنف، ج3، ص521، ح6554، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، دار النشر: الناشر: المجلس العلمی- الهند، یطلب من: المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403 هـ .
حسن بن محمد حنفیه (نوهی امیرالمؤمنین علیه السلام) میگوید: فاطمه دختر پیامبر (ص) شبانه دفن شد. علی بن ابی طالب با این کار از آن که ابوبکر بر پیکر حضرت زهراء نماز بخواند گریخت زیرا بین آن دو اختلافی بود.
وَقَدْ ثَبَتَ أَنَّ أَبَا بَکْرٍ لَمْ یعْلَمْ بِوَفَاةِ فَاطِمَةَ لِمَا فِی الصَّحِیحِ مِنْ حَدِیثِ عَائِشَةَ أَنَّ عَلِیًا دَفَنَهَا لَیْلًا وَلَمْ یُعْلِمْ أَبَا بَکْرٍ ...
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (المتوفی 852هـ)، التلخیص الحبیر فی أحادیث الرافعی الکبیر، ج2، ص327، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الطبعة الأولى 1419هـ. 1989م.
به دلیل حدیث صحیح عائشه که علی شبانه فاطمه را دفن کرد و به ابوبکر خبر نداد، ثابت شده است که ابوبکر از درگذشت فاطمه خبردار نشد ...
ثم ماتت فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم بعد أبیها بستة أشهر فدفنها علیّ لیلا ولم یؤذن به أبا بکر ولا عمر.
التمیمی البستی، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (المتوفی 354 هـ)، السیرة النبویة وأخبار الخلفاء، ج2، ص434، الناشر: الکتب الثقافیة، الطبعة: الثالثة - 1417 هـ .
التمیمی البستی، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (المتوفی 354 هـ)، الثقات، ج2، ص170، الناشر: دائرة المعارف العثمانیة بحیدر آباد الدکن الهند، الطبعة: الأولى، 1393 ه -1973 م.
سپس فاطمه شش ماه پس از پدرش از دنیا رفت و علی شبانه او را به خاک سپرد و به ابوبکر و عمر خبر نداد.
فَاطِمَة بنت رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ أمهَا خَدِیجَة بنت خویلد بن أَسد تقدم ذکرنَا لَهَا توفیت بعد أَبِیهَا صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ بِسِتَّة أشهر وَصلى عَلَیهَا على وَلم یُؤذن بهَا أحدا ودفنها لَیلًا.
التمیمی البستی، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (المتوفی 354 هـ)، الثقات، ج3، ص334، الناشر: دائرة المعارف العثمانیة بحیدر آباد الدکن الهند، الطبعة: الأولى، 1393 ه -1973 م.
فاطمه دختر رسول خدا (ص) مادرش خدیجه بنت خویلد که در مورد او صحبت کردیم، شش ماه پس از پدرش از دنیا رفت و علی بر او نماز خواند و به هیچ کس خبر نداد و شبانه او را به خاک سپرد.
ج) جناب مولوی قلندرزهی در ادامه چنین ادعا کرده اند:
«و در کتب شیعه هم آمده. وفات فاطمه آمده است. این حرف و حدیث الان جدیدا درست شد.»
چنین ادعایی حتی از ادعای قبلی نیز عجیب تر است! ایشان بر چه اساس و مبنایی و بر پایهی کدام روایت و یا خبر و گزارش تاریخی شیعی مدعی شده اند که این موارد در کتب شیعه نیز آمده است؟! ایشان چگونه ادعا میکنند که در کتب شیعه خبری از شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها نیست در حالی که در روایات متواتر از اهل بیت علیهم السلام به این حقیقت تاریخی با الفاظ و عبارات مختلف تصریح شده و حتی در بسیاری از اخبار و گزارشها به نام عاملان و آمران این حادثهی تلخ نیز تصریح شده است؟! از باب اختصار از همهی خوانندگان گرامی خواهشمندیم تا به کتابهای فراوانی که در این زمینه تالیف شده همچون کتاب ارزشمند «مأساة الزهراء علیها السلام» اثر مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی که به زبان فارسی نیز ترجمه شده مراجعه کنند تا با بخشی از انبوه گزارشها و شواهد و دلایل این حقیقت تاریخی آشنایی یابند.
عجیبتر آنکه جناب مولوی قلندرزهی میگویند «این حرف و حدیث الان جدیدا درست شد»! سبحان الله! چگونه کسی میتواند چنین ادعایی را مطرح کند در حالی که علمای شیعه در طول تاریخ همواره از این ماجرا به عنوان یک مسالهی اجماعی و متفق علیه در بین شیعیان یاد کردهاند و آن را متواتر و قطعی دانستهاند و این اعتقاد به قدری در بین شیعیان مشهور و رایج بوده که حتی علمای متقدم و متاخر اهل سنت نیز آن را همواره در بین عقاید قطعی و مشهور شیعیان ذکر کردهاند!
ضرار بن عمرو غطفانی (متوفای حد فاصل سال های 181 الی 190 هجری قمری) از علمای سنی مذهب مکتب معتزله میباشد که دوران چند تن از ائمهی معصومین علیهم السلام (امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا سلام الله علیهم اجمعین) را درک کرده است. وی در کتاب خویش به نام «التحریش» در مورد عقاید بزرگان و رؤساء و فقهای شیعیان چنین مینویسد:
وأن أبا بکر وعمر ظلما وضربا فاطمة بنت رسول الله بنت رسول الله حتى ألقت جنبنا.
الغطفانی، ضرار بن عمرو (المتوفى 181-190 هـ)، التحریش، ص52، تحقیق: حسین خانصو/محمد کسکین، الناشر: دار ابن حزم، الطبعة: الأولى، 1435 هـ - 2014 م.
[شیعیان بر این اعتقاد هستند که] ابوبکر و عمر به فاطمه ظلم کرده و او را زدند تا اینکه جنینی را سقط کرد.
این سخن از ضرار بن عمرو غطفانی به عنوان یک عالم معتزلی نشان دهندهی آن است که اعتقاد به سقط حضرت محسن بن علی علیهما السلام و مضروب شدن حضرت زهراء سلام الله علیها از جانب ابوبکر و عمر، اعتقاد بزرگان و اجلای شیعه در آن دوران بوده که همان اصحاب خاص و بزرگوار معصومین (همچون زراره و محمد بن مسلم و هشامین و ...) میباشند و این اعتقاد در بین ایشان مشهور و معروف بوده است و بدیهی است که این بزرگواران نیز عقاید اساسی خود را از ائمه علیهم السلام اخذ می کرده اند.
شیخ صدوق (متوفای 381 هجری قمری)، عالم نامدار و بزرگ شیعه، در شرح و توضیح مضمون یکی از روایات از اساتید خود چنین نقل میکند:
و قد سمعت بعض المشایخ یذکر أن هذا الکنز هو ولده المحسن ع و هو السقط الذی ألقته فاطمة ع لما ضغطت بین البابین.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (المتوفی 381هـ)، معانی الأخبار، ص206، تحقیق: غفارى، على اکبر، الناشر: جامعه مدرسین - قم، نوبت چاپ : اول، 1403 هـ .
و من (شیخ صدوق) از بعضی از اساتیدم شنیدم که می گفتند منظور از گنج در این حدیث، محسن فرزند امیر المؤمنین علیهما السلام میباشد و او همان فرزندی است که وقتی حضرت فاطمه علیها السلام بین دو در فشرده شد وی را سقط نمود ...
این سخن شیخ صدوق نیز نشان از رایج و مشهور بودن این عقیده در بین شیعیان در قرون متقدم میباشد.
شیخ طوسی (متوفای 385 هجری قمری) عالم برجستهی شیعه نیز چنین مینویسد:
و المشهور الذی لا خلاف فیه بین الشیعة: أن عمر ضرب علی بطنها حتی اسقطت فسمی السقط محسنا و الروایة بذلک مشهورة عندهم. وما أرادوا من إحراق البیت علیها حین التجأ علیها قوم وامتنعوا من بیعته، ولیس لأحد أن ینکر الروایة بذلک، لأنا قد بینا الروایة الواردة من جهة العامة من طریق البلاذری وغیره، وروایة الشیعة مستفیضة به، لا یختلفون فی ذلک.
الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (المتوفى460هـ)، تلخیص الشافی، ج3، ص156، تحقیق: السید حسین بحر العلوم، الناشر: مؤسسة انتشارات المحبین، الطبعة: الأولى.
اعتقاد مشهوری که شیعه ر مورد آن اختلافی ندارد آن است که عمر بن خطاب به شکم حضرت فاطمه سلام الله علیها ضربه زد تا آن که ایشان فرزندش را سقط کرد و آن فرزند سقط شده محسن نام گرفت و این روایت در نزد شیعه مشهور است. اما این که عدهای تصمیم گرفتند تا خانهی حضرت زهرا سلام الله علیها را هنگامی که گروهی به خانهی ایشان پناه بردند و از بیعت با ابوبکر امتناع ورزیدند بر سر حضرت زهراء سلام الله علیها به آتش بکشند را احدی نمیتواند انکار کند چرا که ما روایت وارد شده در این زمینه از سوی اهل سنت از طریق بلاذری و غیر از او را نقل کردیم و روایات شیعه در این زمینه مستفیض است و شیعیان در این زمینه اختلافی ندارند.
با وجود چنین سخنان صریحی که تنها بخش کوچکی از عبارات موجود در این مساله میباشد، چگونه جناب مولوی قلندرزهی ادعا میکند که «این حرف و حدیث الان جدیدا درست شد»؟! آیا چنین ادعایی مصداق صریح طرح سخنان خلاف واقع و دروغ نمیباشد؟! مگر خداوند در قرآن کریم چنین نفرموده اند:
{إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ} [النحل: 105]
تنها کسانى دروغپردازى مىکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند.
اکنون که دانستیم سخنان مطرح شده از سوی جناب مولوی محمد عثمان قلندرزهی فاقد اعتبار علمی میباشد، این سوال مهم و کلیدی را مطرح میکنیم که طرح چنین ادعاهای خلاف واقع و غیر معتبر با چه هدف و انگیرهای صورت میگیرد؟ چرا ایشان به جای نقل روایات معتبری که در مصادر مورد قبولشان در مورد این وقایع تاریخی وارد شده و بیان آن ها میتواند موجب آشنایی بیشتر مسلمانان با حقایق تاریخی و نزدیکی قلوبشان به یکدیگر شود، به گزارش های جعلی و یا سخنان و اقوالی که در هیچ کتاب و روایت معتبری یافت نمیشود متمسک میشوند؟!
سلام
یه دو ساعتی هست توی سایتتون چرخ میزنم
واقعا بعد از سالهاست که مطالب غنی یه سایت مذهبی منو میخکوب خودش کرد.
دمتون گرم. عالیه. من خودم مولف کتب مذهبی هستم. برخی از جوابهایی که توی این سایت دیدم، در 20 و اندی سال مطالعه ام باهاش مواجه نشده بودم
انشالله خود بی بی دو عالم اجرتون بده
یا علی مدد