دروغ بستن «سید کمال الحیدری» بر «سید بحر العلوم» در مساله ی رؤیت امام زمان (عج) در عصر غیبت !
دروغ بستن «سید کمال الحیدری» بر «سید بحر العلوم» در مساله ی رؤیت امام زمان (عج) در عصر غیبت !
ما پیش از این در مورد ضرورت و چرایی نقد آراء و افکار و اثبات تناقضات و تدلیس ها و دروغ های «سید کمال الحیدری» صحبت کردیم که اکیدا توصیه می کنیم تا قبل از مطالعه ی این مطلب ، لینک زیر را مطالعه کنید :
http://al-shia.blog.ir/post/663
یکی از ویژگی های ناپسند در روش «سید کمال الحیدری» آن است که ایشان در بسیاری از موارد با قطع و بُرید سخنان علماء و حتی برخی از احادیث ، سعی در همسو جلوه دادن آن ها با افکار خویش دارد که به یکی از آن ها در مطلب قبلی در نقد ایشان اشاره کردیم :
http://al-shia.blog.ir/post/666
اکنون به خیانتی دیگر از «سید کمال الحیدری» در نقل قول از علماء اشاره می کنیم.
«سید کمال الحیدری» از دقیقه ی 18 تا دقیقه ی 21 از برنامه ی «مشروعیة تعدد القراءات فی مدرسة أهل البیت» (قسمت دوم) می گوید :
والشاهد الآخر رجال السید بحر العلوم، سید الطائفة، السید محمد مهدی بحر العلوم الذی ینسب إلیه زورا أن شاهد الحجة، تقول ینسب إلیه زورا؟، سیدنا لماذا هذه الدعوى؟ وإن کان خارج البحث، فی رجال السید بحر العلوم المعروف بالفوائد الرجالیه، السید محمد المهدی بحر العلوم سید الطائفة الذی ینسب إلیه أنه شاهد الحجة، الآن إما فی عزاء طویریج أو فی مکان آخر، ینقل رسالة الإمام المعصوم یعنی توقیع الإمام الحجة إلى الشیخ المفید، معروفة الرسالة الذی قال فیها للأخ السدید والولی الرشید الشیخ المفید، ویجعلون ذلک أوفى مدح للشیخ المفید، أن الإمام المعصوم یعبر عنه بأخ، یقول السید بحر العلوم: « وقد یشکل أمر هذا التوقیع < یقول لا أشکک فی الشیخ المفید، >وقد یشکل أمر هذا التوقیع بوقوعه فی الغیبة الکبرى <، ونحن فی الغیبة الکبرى لا توجد عندنا رسائل، یقول: « مع جهالة حال المبلغ < هذا الذی أتى بالرسالة إلى الشیخ المفید من هو؟ الشیخ المفید لم یقل لنا حتى نعرفه صادق أم لا، « مع جهالة حال المبلغ ودعوى المبلغ المشاهدة < لأنه استلم الرسالة من الحجة، « ودعوى المبلغ المشاهدة المنفیة بعد الغیبة الکبرى <، یقول هذا الذی أتى بالرسالة یدعی أنه شاهد الإمام وهی منفیة وهذه کافیة لتکذیبه، هذه الرسالة لیس لها واقعیة، بینک وبین الله هذا الرجل العظیم یدعی أنا شاهدته، ثم أین قال هذا الرجل المسکین أنه شاهد الإمام المعصوم، إلا أنه خادمه بعد أن مات نقل عنه، لماذا فی حیاته لم ینقل عنه؟ على أی الأحوال، نرجع إلى البحث .....
شاهد دیگر کتاب رجال سید بحر العلوم است ، سید الطائفة ، سید مهدی بحر العلوم که به دروغ به او نسبت داده می شود که امام زمان را دیده است.می پرسی به دروغ به او نسبت داده می شود ؟ سیدنا چرا این ادعا را مطرح می کنی ؟ هرچند که خارج از بحث است ، در کتاب رجال سید بحر العلوم معروف به «الفوائد الرجالیة» از سید مهدی بحر العلوم سید الطائفة که به دروغ به او نسبت داده می شود که که امام زمان را دیده است ، چه در عزای طویریج و چه در جای دیگر ، نامه ی امام معصوم یعنی توقیع امام زمان به شیخ مفید را نقل می کند.این نامه معروف است.همان نامه ای که در آن امام زمان گفته است «للأخ السدید والولی الرشید الشیخ المفید» و این نامه را بالاترین مدح ها برای شیخ مفید می دانند که امام معصوم از او به برادر تعبیر کرده است.سید بحر العلوم می گوید : «در مورد این توقیع اشکالی مطرح می شود» (کمال الحیدری : یعنی این توقیع محل شک است.یعنی تو در شیخ مفید شک می کنی ؟ نه من در مورد شیخ مفید شک نمی کنم.من در این نامه شک می کنم.)(سید بحر العلوم می گوید : «در مورد این توقیع اشکالی مطرح می شود چرا که در زمان غیبت کبری رخ داده است»)(کمال الحیدری : و ما در زمان غیبت کبری نامه ای نداریم.)(سید بحر العلوم می گوید : «با وجود ناشناس بودن فردی که این توقیع را آورده است.»)(کمال الحیدری : این شخصی که نامه را آورده کیست ؟ شیخ مفید این را برای ما نگفته تا بدانیم آن شخص راست گو است یا نه ؟)(سید بحر العلوم می گوید : «با وجود ناشناس بودن آن فردی که توقیع را آورده است و این که آن شخص ادعای دیدار امام را کرده است»)(کمال الحیدری : چرا که او نامه را از امام زمان گرفته است)(سید بحر العلوم : «و این که آن شخصی که نامه را رسانده است دیداری که در عصر غیبت کبری منتفی است را ادعا کرده است») (کمال الحیدری : سید بحر العلوم می گوید این شخصی که نامه را برای شیخ مفید آورده است ادعا می کند که امام را دیده است و این مساله (دیدار) منتفی است و همین برای تکذیب این نامه کافی است.این نامه حقیقتی ندارد.بین خودت و خدایت آیا این مرد بزرگ می گوید من امام زمان را دیده ام ؟ کجا این شخص (سید بحر العلوم) گفته است که من امام معصوم را دیده ام ؟ الا این که خادم او بعد از این که سید بحر العلوم از دنیا رفته است این مساله را از او نقل کرده است.چرا در زمان حیات سید بحر العلوم این مساله از او نقل نشده است ؟ به هر حال به بحث بر می گردیم .....
مشاهده ی برنامه ی «مشروعیة تعدد القراءات فی مدرسة أهل البیت» (قسمت دوم) به صورت کامل:
http://alhaydari.com/ar/2013/07/49179
مطالعه ی متن کامل پیاده شده از برنامه ی فوق :
http://alhaydari.com/ar/2013/07/49233
دیدیم که «سید کمال الحیدری» مطلبی را از کتاب سید بحر العلوم می خواند و سپس کتاب را می بندد و به سراغ ادامه ی بحث می رود.
تصوری که در ذهن هر بیننده ای با طریقه ی نقل «سید کمال الحیدری» شکل می گیرد آن است که :
الف) ماجرای دیدار سید بحر العلوم با امام زمان (عج) دروغ است و فقط از طریق خادم ایشان نقل شده است.
ب) سید بحر العلوم دیدار امام زمان (عج) در عصر غیبت کبری را منتفی می داند و به همین دلیل ماجرای نامه ی امام زمان (عج) به شیخ مفید را نیز دروغ می داند.
اکنون اگر به ادامه ی کلام سید بحر العلوم مراجعه کنیم در می یابیم که «سید کمال الحیدری» متاسفانه مرتکب تدلیس و خیانتی زشت شده و با بریدن کلام سید بحر العلوم سعی در القای تفکری همسو با تفکر خودش از کلام سید بحر العلوم داشته است !
ما در اینجا کلام سید بحر العلوم را به صورت کامل نقل می کنیم :
وقد یشکل أمر هذا التوقیع بوقوعه فی الغیبة الکبرى مع جهالة حال المبلغ ودعواه المشاهدة المنفیة بعد الغیبة الکبرى .
ویمکن دفعه باحتمال حصول العلم بمقتضى القرائن واشتمال التوقیع على الملاحم الملاحم والاخبار عن الغیب الذی لا یطلع علیه إلا الله وأولیاؤه باظهاره لهم ، وإن المشاهدة المنفیة : أن شاهد الامام ویعلم أنه الحجة - علیه السلام - حال مشاهدته له ، ولم یعلم من المبلغ ادعاؤه لذلک.
وقد یمنع - أیضا - امتناعها فی شأن الخواص ، وان اقتضاه ظاهر النصوص بشهادة الاعتبار ، ودلالة بعض الآثار.
الطباطبایی، السید مهدی بحر العلوم (متوفای 1212هـ)، الفوائد الرجالیة، ج3، ص 320 و 321، تحقیق وتعلیق: محمد صادق بحر العلوم، حسین بحر العلوم، ناشر: مکتبة الصادق - طهران، الطبعة الأولى: 1363 ش.
در مورد این توقیع به دلیل وقوعش در زمان غیبت کبری اشکالی مطرح می شود به دلیل ناشناس بودن شخصی که این نامه را رسانده است و این که وی بعد از دوران غیبت کبری ادعای دیدار امام که در این زمان منتفی است را کرده است.
و امکانش وجود دارد که این اشکال با احتمال حصول علم به مقتضای وجود قرائن و شواهد و این که توقیع در بر دارنده ی اخبار ملاحم و خبر دادن از غیب که به جز خداوند و اولیاء او (با ظاهر کردن غیب از جانب خداوند برای آنان) از آن خبر دار نمی شوند برطرف شود. و منظور از مشاهده ی منتفی آن است که شخصی امام را ببیند در حالی که در همان زمان مشاهده می داند او امام زمان علیه السلام است و نداند که چه کسی این ادعا (دیدار) را برای اومطرح کرده است.
و همچنین عدم وقوع این مساله در حق خواص هم منع می شود اگرچه اقتضای ظاهر نصوص به شهادت اعتبار و دلالت برخی از روایات چنین است.
اینگونه است که با مطالعه ی کامل کلام سید بحر العلوم در می یابیم که ایشان نه توقیع شیخ مفید را تکذیب می کنند و نه مطلق دیدار امام زمان در عصر غیبت را ! بلکه در مقام احتمال اشکالی را مطرح می کنند (با شروع عبارت «وقد یشکل») و خود ایشان پاسخ های احتمالی را مطرح می کنند! (با شروع عبارت «ویمکن دفعه»)
علاوه بر این ، آن نوع دیداری که سید بحر العلوم در عصر غیبت مردود می داند در کلام خود ایشان توضیح داده شده است وبا آن دیداری که «سید کمال الحیدری» مدعی است اساسا متفاوت است ! سید بحر العلوم - همانطور که در ترجمه ی کلام ایشان آمد - آن دیداری را مردود می داند که فرد ادعا کند من در عین حال که می دانم این شخص امام زمان (عج) است اورا می بینم یا کسی که ناشناس و مجهول است ادعای دیدار را برای کسی مطرح کند !
اتفاقا برخی از علماء امامیه دقیقا بر همین باور هستند که دیدار در عصر غیبت تنها به این شکل است که شخصی که به دیدار امام (عج) نائل می آید در همان لحظات دیدار به هیچ وجه نمی داند که این شخص امام است و ممکن است بعدا (از طریق الهامات یا قرائن و شواهد و موارد دیگر) متوجه شود !
مساله وقتی جالب می شود که بدانیم دست کم یکی از داستان های مشهور ملاقات سید بحر العلوم با امام زمان (عج) در مورد پاداش گریه بر سید الشهداء (ع) که مورد اعتماد بسیاری از اصحاب مقاتل نیز می باشد از این دست بوده است ! (به کتاب «جنة العالیة» اثر شیخ علی اکبر نهاوندی یا «العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان» اثر شیخ علی اکبر نهاوندی» مراجعه کنید)
علاوه بر این ، بر خلاف ادعای «سید کمال الحیدری» داستان های ملاقات سید بحر العلوم با امام زمان (عج) از طریق ثقات و افراد مورد اعتماد نقل شده است و در کتب متعددی از کتب بزرگان و افراد مورد اعتماد نقل شده است و این گونه نیست که تنها از طریق خادم ایشان نقل شده باشد ! ما به منظور جلوگیری از اطاله ی کلام در این مطلب از ذکر داستان های مربوطه خودداری می کنیم و شما مخاطبان ارجمند می توانید با جست و جویی ساده به این داستان ها دست پیدا کنید.
اما سوال اساسی که مطرح می شود آن است که به راستی چرا «سید کمال الحیدری» اینگونه وقیحانه در نقل قول و نسبت دادن برخی عقائد و اقوال مرتکب تدلیس و خیانت می شود ؟!
با سلام. جدا از لحث تدلیس و سید بحرالعلوم؛ ما میتوانیم امام را ببینیم در حالی که او را میشناسیم اما این امکان مشاهده به دست ما نباشد و همه چیز از طرف ناحیه مقدسه باشد.