نظر صریح شهید مطهری (رض) در مورد تقریب مذاهب اسلامی؛ حتی یک مستحب یا مکروه را قابل مصالحه نمی دانیم!
نظر صریح شهید مطهری (رض) در مورد تقریب مذاهب اسلامی؛ حتی یک مستحب یا مکروه را قابل مصالحه نمی دانیم!
قبلا در مورد دو رویکرد غلط افراطی و تفریطی در باب تقریب مذاهب اسلامی نوشتیم که می توانید مطلب مربوطه را در لینک زیر مطالعه بفرمایید:
http://al-shia.blog.ir/post/887
شهید مطهری (رض) در تبیین دقیق تقریب مذاهب اسلامی سخنان جالبی دارند که آن را در این یادداشت نقل می کنیم.
2. ایراد دوم این است که با طرح و بحث این مسائل ، تکلیف اتحاد اسلامی چه می شود؟ آنچه بر سر مسلمین آمد که شوکت آنها را گرفت و آنها را زیر دست و تو سری خور ملل غیر مسلمان قرار داد همین اختلافات فرقه ای است. استعمار، چه کهنه اش و چه نو، بهترین ابزارش شعله ور ساختن این کینه های کهنه است. در تمام کشورهای اسلامی بلا استثناء دست افزارهای استعمار به نام دین و به نام دلسوزی برای اسلام دست اندر کار تفرقه میان مسلمین اند. آیا آنچه تاکنون از این رهگذر کشیده و چشیده ایم کافی نیست که باز هم ادامه دهیم؟ آیا طرح این گونه بحث ها کمک به هدف های استعماری نیست؟
جواب این است که بدون شک نیاز مسلمین به اتحاد و اتفاق از مبرم ترین نیازهاست و درد اساسی جهان اسلام همین کینه های کهنه میان مردم مسلمان است. دشمن هم همواره از همین ها استفاده می کند. اما به نظر می رسد که اعتراض کننده در مفهوم «اتحاد اسلامی» دچار اشتباه شده است.
مفهوم اتحاد اسلامی که در صد سال اخیر میان علما و فضلای مومن و روشنفکر اسلامی مطرح است این نیست که فرقه های اسلامی به خاطر اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فِرَق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند. چه، این کار نه منطقی است و نه عملی.
چگونه ممکن است از پیرو یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام می داند صرف نظر کند؟ در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد.
پابند کردن مردمی به یک اصل مذهبی و یا دلسرد کردن آنها از آن ، راه های دیگر دارد و طبیعی ترین آنها منطق و برهان است. با خواهش و تمنا و به نام مصلحت، نه می توان قومی را به اصلی مومن ساخت و نه می توان ایمان آنها را از آنها گرفت.
ما خود شیعه هستیم و افتخار پیروی اهل البیت علیهم السلام را داریم. کوچکترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی دانیم؛ نه توقع کسی را در این زمینه می پذیریم و نه از دیگران انتظار داریم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بردارند. آنچه ما انتظار و آرزو داریم این است که محیط حسن تفاهم به وجود آید تا ما که از خود اصول و فروعی داریم، فقه و حدیث و کلام و فلسفه و تفسیر و ادبیات داریم، بتوانیم کالای خود را به عنوان بهترین کالا عرضه بداریم تا شیعه بیش از این در حال انزوا بسر نبرد و بازارهای مهم جهان اسلامی به روی کالای نفیس معارف اسلامی شیعه بسته نباشد.
اخذ مشترکات اسلامی و طرد مختصات هر فرقه ای نوعی خرق اجماع مرکب است و محصول آن چیزی است که قطعاً غیر از اسلام واقعی است، زیرا بالاخره مختصات یکی از فرق جزء متن اسلام است و اسلام مجرد از همه این مشخصات و ممیزات و مختصات وجود ندارد.
گذشته از همه این ها طراحان فکر عالی اتحاد اسلامی که در عصر ما مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(قدس الله سره) در شیعه و علامه شیخ عبد المجید سلیم و علامه شیخ محمود شلتوت در اهل تسنن در راس آن قرار داشتند، چنان طرحی را در نظر نداشتند آنچه آن بزرگان در نظر داشتند این بود که فرقه های اسلامی در عین اختلافاتی که در کلام و فقه و غیره با هم دارند، به واسطه مشترکات بیشتری که در میان آنها هست می توانند در مقابل دشمنان خطرناک اسلام دست برادری بدهند و جبهه واحدی تشکیل دهند. این بزرگان هرگز در صدد طرح وحدت مذهبی تحت عنوان وحدت اسلامی – که هیچ گاه عملی نیست- نبودند.
در اصطلاحات معمولی عرف، فرق است میان حزب واحد و جبهه واحد. وحدت حزبی ایجاب می کند که افراد از نظر فکر و ایدئولوژی و راه و روش و بالاخره همه خصوصیات فکری به استثناء مسائل شخصی یکرنگ و یک جهت باشند.
اما معنی وحدت جبهه این است که احزاب و دسته جات مختلف در عین اختلاف در مسلک و ایدئولوژی و راه و روش، به واسطه مشترکاتی که میان آنها هست، در مقابل دشمن مشترک در یک صف جبهه بندی کنند. و بدیهی است که صف واحد در برابر دشمن تشکیل دادن، با اصرار در دفاع از مسلک خود و انتقاد از مسلک های برادر و دعوت سایر برادران هم جبهه به مسلک خود به هیچ وجه منافات ندارد.
آنچه مخصوصاً مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بدان می اندیشید این بود که زمینه را برای پخش و انتشار معارف اهل البیت در میان برادران اهل سنت فراهم کند و معتقد بود که این کار جز با ایجاد حسن تفاهم امکان پذیر نیست. توفیقی که آن مرحوم در طبع برخی کتب فقهی شیعه در مصر به دست خود مصریان در اثر حسن تفاهمی که به وجود آورده بود کسب کرد، از مهمترین موفقیتهای علمای شیعه است. جَزاهُ اللهَ عَنِ الاسلامِ وَ المُسلِمینَ خَیرَ الجزاء.
به هر حال طرفداری از تز «اتحاد اسلامی» ایجاب نمی کند که در گفتن حقایق کوتاهی شود. آنچه نباید صورت گیرد کارهایی است که احساسات و تعصبات و کینه های مخالف را بر می انگیزد، اما بحث علمی سر و کارش با عقل و منطق است نه عواطف و احساسات.
... خوشبختانه در عصر ما محققان بسیاری در شیعه پیدا شده اند که از همین روش پسندیده پیروی می کنند. در راس همه آنها علامه جلیل آیت الله سید شرف الدین عاملی و علامه کبیر آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و علامه بزرگوار آیت الله شیخ عبد الحسین امینی مولف کتاب شریف الغدیر را باید نام برد.
مطهری،مرتضی (متوفای 1358 ش)، امامت و رهبری،صص 14 - 18، ناشر: صدرا، نوبت چاپ: بیست و هفتم.