سلسله سرقت های علمی «سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» [6]
سلسله سرقت های علمی «سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» [6]
در مطالب قبلی مقدمات مهمی را در باب ضرورت نقد افکار و آراء و روش «سید کمال الحیدری» و همچنین «سرقت علمی» نوشتیم که مطالعه ی این دومطلب قبل از مطالعه ی مطلب پیش روی شما مخاطبان گرامی بسیار ضروری است :
چرا نقد «سید کمال الحیدری» ؟!
مقدمه ای بر سرقت های علمی «سید کمال الحیدری»
در این مطلب همانطور که از عنوان مشخص است ، قصد داریم تا به یکی از سرقت های علمی «سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» اشاره کنیم.
«سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» می نویسد :
الآیة مسوقة لنفى أن یملک الملائکة من أنفسهم الشفاعة مستغنین فى ذلک عن الله سبحانه کما یروم إلیه عبدة الأصنام، فإن الأمر مطلقاً إلى الله تعالى فإنما یشفع من یشفع منهم بعد إذنه تعالى له فى الشفاعة ورضاه بها.
الحیدری، السید کمال، الشفاعة ؛بحوث فی حقیقتها وأقسامها ومعطیاتها، ص 63 ،الناشر : مؤسسة الهدى للطباعة والنشر - بیروت، 1434 هـ - 2013 م.
ما با جست و جویی ساده در می یابیم که این متن از کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» اثر علامه طباطبائی رحمه الله برداشته شده است !
والآیة مسوقة لنفی أن یملک الملائکة من أنفسهم الشفاعة مستغنین فی ذلک عن الله سبحانه کما یروم إلیه عبدة الأصنام فإن الامر مطلقا إلى الله تعالى فإنما یشفع من یشفع منهم بعد إذنه تعالى له فی الشفاعة ورضاه بها.
طباطبایى، سید محمد حسین (متوفاى1412هـ)، المیزان فى تفسیر القرآن،ج19، ص 39، ناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة : الخامسة، 1417هـ .
با مقایسه ی دو متن به سادگی مشخص می شود که «سید کمال الحیدری» متنی را از کتاب «المیزان» برداشته و آن را در کتابش به نام خودش ثبت و ضبط کرده است !
نکته ی جالب توجه آن که «سید کمال الحیدری» در همین کتاب به عنوان نمونه در صفحه ی 25 وقتی متنی را از کتاب المیزان نقل می کند ، هم آن را داخل گیومه قرار می دهد و هم متن را ذکر می کند اما در ده ها مورد چه در این کتاب و چه در سایر کتب (که در آینده قرار خواهیم داد) اصلا و ابدا امانت در نقل را رعایت نمی کند و چنین متونی را از قول خودش ذکر می کند !
اکنون جای سوال دارد که چرا و با چه انگیزه ای «سید کمال الحیدری» تلاش و تحقیقات و زحمات دیگران را به نام خود نشر می دهد ؟! آیا این ساقط کننده ی عدالت نیست ؟! آیا چنین شخصی مورد اعتماد و امین است ؟!