سلسله سرقت های علمی «سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» [3]
سلسله سرقت های علمی «سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» [3]
در مطالب قبلی مقدمات مهمی را در باب ضرورت نقد افکار و آراء و روش «سید کمال الحیدری» و همچنین «سرقت علمی» نوشتیم که مطالعه ی این دومطلب قبل از مطالعه ی مطلب پیش روی شما مخاطبان گرامی بسیار ضروری است :
چرا نقد «سید کمال الحیدری» ؟!
مقدمه ای بر سرقت های علمی «سید کمال الحیدری»
در این مطلب همانطور که از عنوان مشخص است ، قصد داریم تا به یکی از سرقت های علمی «سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» اشاره کنیم.
«سید کمال الحیدری» در کتاب «الشفاعة» می نویسد :
هذا الکلام تحسُّرٌ منهم على حرمانهم من شفاعة الشافعین وإغاثة الأصدقاء، وفى التعبیر بقوله: فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ إشارة إلى وجود شافعین هناک یشفعون لبعض المذنبین، ولولا ذلک لکان من حقّ الکلام أن یقال: فما لنا من شافع إذ لا نکتة تقتضى الجمع، وقد روى أنهم یقولون ذلک لما یرون الملائکة والأنبیاء والمؤمنین یشفعون.
الحیدری، السید کمال، الشفاعة ؛بحوث فی حقیقتها وأقسامها ومعطیاتها، ص 56 ،الناشر : مؤسسة الهدى للطباعة والنشر - بیروت، 1434 هـ - 2013 م.
ما با جست و جویی ساده در می یابیم که این متن از کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» اثر علامه طباطبائی رحمه الله برداشته شده است !
وهذا الکلام تحسر منهم على حرمانهم من شفاعة الشافعین وإغاثة الأصدقاء وفی التعبیر بقوله : " فما لنا من شافعین " إشارة إلى وجود شافعین هناک یشفعون بعض المذنبین ، ولولا ذلک لکان من حق الکلام أن یقال : فما لنا من شافع إذ لا نکتة تقتضی الجمع ، وقد روی أنهم یقولون ذلک لما یرون الملائکة والأنبیاء والمؤمنین یشفعون.
طباطبایى، سید محمد حسین (متوفاى1412هـ)، المیزان فى تفسیر القرآن،ج15، ص 291، ناشر: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، الطبعة : الخامسة، 1417هـ .
با مقایسه ی دو متن به سادگی مشخص می شود که «سید کمال الحیدری» متنی را از کتاب «المیزان» برداشته و آن را در کتابش به نام خودش ثبت و ضبط کرده است !
در چاپ «دار فراقد» که قدیمی تر می باشد نیز این عدم امانت و سرقت علمی از سوی «سید کمال الحیدری» وجود داشته است :
الحیدری، السید کمال، الشفاعة ؛ بحوث فی حقیقتها وأقسامها ومعطیاتها، ص 56 ،الناشر : دار فراقد،الطبعة : الأولى،المطبعة : ستاره، 1425 هـ - 2004 م.
نکته ی جالب توجه آن که «سید کمال الحیدری» در همین کتاب به عنوان نمونه در صفحه ی 25 وقتی متنی را از کتاب المیزان نقل می کند ، هم آن را داخل گیومه قرار می دهد و هم متن را ذکر می کند اما در ده ها مورد چه در این کتاب و چه در سایر کتب (که در آینده قرار خواهیم داد) اصلا و ابدا امانت در نقل را رعایت نمی کند و چنین متونی را از قول خودش ذکر می کند !
اکنون جای سوال دارد که چرا و با چه انگیزه ای «سید کمال الحیدری» تلاش و تحقیقات و زحمات دیگران را به نام خود نشر می دهد ؟! آیا این ساقط کننده ی عدالت نیست ؟! آیا چنین شخصی مورد اعتماد و امین است ؟!
مساله ی اساسی آن است که در آثار «سید کمال الحیدری» ده ها مورد از این سرقت های علمی به چشم می خورد و تنها یکی دو مورد نیست و ما در مطالب آینده آن ها را یک به یک قرار خواهیم داد.