حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

تناقض و خلاف گویی عجیب «سید کمال الحیدری» در مورد واسطه ی فیض بودن ائمه !

قبلا در مورد لزوم گفت و گوی درون شیعی و درون مذهبی و همچنین نقد آراء و افکار «سید کمال الحیدری» سخن گفتیم که اکیدا توصیه می کنیم تا قبل از مطالعه ی این مطلب که اولین مطلب در نقد آراء و افکار «سید کمال الحیدری» و اثبات تناقضات و تدلیسات وی می باشد، حتما موارد موجود در دو لینک زیر را مطالعه کنید :

http://al-shia.blog.ir/post/662

http://al-shia.blog.ir/post/663

در این مطلب قصد داریم تا یکی از تناقضات و خلاف گویی های عجیب «سید کمال الحیدری» را مطرح کنیم.

«سید کمال الحیدری» در درس خارج اصول فقه خویش تحت عنوان «تعارض الادلة - 189» در تاریخ 8 ربیع الثانی 1435 در دقیقه ی 25 از درس خود عبارتی از مرحوم صاحب جواهر در تبیین مقامات اهل بیت علیهم السلام را می خواند و آن را عبارتی عمیق و دقیق می داند و تصریح می کند که من (سید کمال الحیدری) از این بیشتر را هم عقیده دارم !


سپس وی (در همان دقیقه ی 25 و پس از آن) می گوید :

هذه مجموعة من المقامات ولکن جمیعاً أصل هذه المقامات التی لم یستطع البعض من علماء الإمامیة أن یقبلها وتصورها أنها من الغلو أصلها فی مکان آخر ما لم تحل تلک المسألة فمثل هذه المقامات لا یمکن حلها وهذا هو الذی لم یأتی الآن لا اقل فی عبارة صاحب الجواهر قدس الله نفسه لأنها تحتاج إلى منظومة فکریة ومعرفیة أخرى غیر المنظومة التی یسیر علیها صاحب الجواهر وباقی کثیر من علماء الإمامیة وعلى وهی هذا الأصل الأصیل فی کل هذه المقامات هو أنهم وسائط الفیض الإلهی لکل عالم الإمکان ولیس عالم الأرض، لیس: لولا الحجة ولولا الإمام لساخت الأرض بأهلها بل لولا الإمام لساخ عالم الإمکان بأهله لأنه هم وسائط الفیض الإلهی لا ینزل شیء إلى عالم الإمکان إلّا بتوسطهم ولا یصعد شیء إلى الله إلّا من خلالهم وبتوسطهم لأن الله سبحانه وتعالى اقتضت حکمته ذلک وسأبین لکم الدلیل لا یتبادر إلى ذهن احد هذه دعوى قلت لکم أنت حرٌ تقبل وان ترفض أنا ما ادعی أن هذه کلمات مسلمات ضروریات لابد أن تقبلها أبداً هذا لیس منهجی أنا أقول هذا اجتهادی وهذا رأیی وهذا اعتقادی أعیش علیه وارجوا الله أن أموت علیه وابعث علیه هذه اعتقاداتی ما اعتقده فی هؤلاء قد أکون مصیباً وقد أکون مخطأ ذاک بحث آخر .....

این مجموعه ای از مقامات اهل بیت است اما ریشه و اصل همه ی این مقاماتی که برخی از علماء امامیه نتوانسته اند آن را قبول کنند و تصور کرده اند که غلو به حساب می آید در جایی دیگر است و به همین دلیل این اشکال حل نشده است و مانند این مقامات و جایگاه ها را نمی توان [با پیش فرض های قبلی] حل و قبول کرد و این همان چیزی است که حداقل در کلام صاحب جواهر نیامده است چرا که به یک منظومه ی فکری و معرفتی دیگر غیر از آن چیزی که صاحب جواهر و بسیاری از علمای دیگر امامیه بدان معتقدند نیاز دارد و آن هم این اصل ریشه دار در تمامی مقامات اهل بیت است که آنان واسطه های فیض الهی برای تمام عالم امکان هستند و نه فقط برای اهل زمین.اینطور نیست که بگوییم اگر حجت الهی و امام نباشد ، زمین اهلش را فرو می برد و نابود می گردد بلکه اگر امام نباشد ، عالم امکان اهلش را فرو می برد و نابود می گردد چرا که آنان واسطه های فیض الهی هستند و چیزی بر عالم امکان نازل نمی گردد مگر به واسطه ی آنان و چیزی به سوی خداوند نمی رود مگر از طریق آنان و به واسطه ی آنان چرا که حکمت خداوند اینگونه اقتضا کرده است و برای شما دلیل را خواهم گفت و کسی گمان نکند که این صرفا یک ادعاست.من برای شما گفتم که آزاد هستی تا این را قبول کنی یا رد کنی.من ادعا نمی کنم که این ها موارد ضروری و مسلم و قطعی هستند که باید حتما آن ها را قبول کنی.روش من این نیست.من می گویم که این اجتهاد من و نظر من و اعتقاد من است و با آن زندگی می کنم و از خداوند می خواهم که بر این عقیده بمیرم و با این عقیده محشور شوم.این اعتقادات من است و آن چیزی است که در حق اهل بیت بدان معتقدم و ممکن است اعقتادم درست باشد و ممکن است درست نباشد ، این بحث دیگری است ...

لینک مشاهده ی جلسه ی درس به صورت کامل (تصویری) :

http://alhaydari.com/ar/2014/02/52011

لینک مطالعه ی متن پیاده شده از جلسه ی فوق :

http://alhaydari.com/ar/2014/02/52018

تا اینجا دیدیم که «سید کمال الحیدری» شدیدا معتقد به واسطه ی فیض بودن ائمه علیهم السلام می باشد و علاوه بر این صراحتا می گوید که اگر برخی از علماء امامیه نتوانسته اند این را قبول کنند به دلیل عدم آشنایی با برخی از علوم و منظومه های فکری و معرفتی می باشد ! (یعنی خود را در سطحی بالا از آشنایی با منظومه های فکری و عقیدتی نسبت به بسیاری از علمای امامیه تصور می کند)

اکنون ببینیم که «سید کمال الحیدری» در درس خارج اصول فقه خود تحت عنوان « السنة النبویة ؛ موقعها ، حجیتها ، اقسامها 51» در تاریخ 24 ربیع الثانی 1436 هـ  از دقیقه ی 24 تا دقیقه ی 26  چه می گوید :

هذا منهج الغلو الذی له سطوة واسعة النطاق فی عصر الائمة سلام الله علیه وهم الغلاة ولهذا تجدون من اهم الظواهر التی حاربها الائمة من عهد الامام الصادق وما بعد هی ظاهرة الغلو ثم خففت ظاهرة الغلو صبغة صارت الیه ماذا قالوا؟ قالوا نعم کل شیء بأیدیهم ولکن بإذن الله هذه نفس مقولة الغلو بعد التخفیف بعد الصبغة بعد أن صبغوها بصبغة دینیة حتى انه لا یلزم منه الکفر واتصور الان ثقافة الشیعة قائمة على ماذا؟ على هذا وهو أن کل شیء ببرکة هؤلاء لا یقع شیء ولا یحدث شیء ولا یخلق شیء هم وسائط الفیض فی قوس النزول وهم أیضاً وسائط الفیض فی قوس الصعود کل شیء بأیدیهم ولکن باذن الله هذا للتشریف حتى انه الله لا یبطل کل دوره!

این همان روش غلوی است که دایره ی گسترده ای در عصر ائمه سلام الله علیهم داشته است و این ها همان غلات هستند و به همین دلیل است که می بینید که یکی از مهم ترین پدیده هایی که ائمه از زمان امام صادق و پس از آن با آن جنگیدند همین پدیده ی غلو است و سپس این غلو خفیف تر و کم رنگ تر شد و بعد از آن چه گفتند ؟ گفتند بله ! همه چیزی به دست ائمه است اما به اذن خداوند و این همان غلو بعد از خفیف شدن و کم رنگ تر شدن است بعد از آن که رنگ و لعاب دینی به آن دادند تا مستلزم کفر نباشد.من تصور می کنم که الان فرهنگ شیعه استوار بر چه چیزی است ؟ بر همین موردی که گفتم که همه چیزی به برکت ائمه است و هیچ اتفاقی نمی افتد و چیزی خلق نمی شود و آنان واسطه های فیض الهی در قوس صعود و نزولند و همه چیزی به دست آنان است اما با اذن خداوند و این هم از باب تشریف است چرا که او خداوند است و نقش او نادیده گرفته نشود!

لینک مشاهده ی جلسه ی درس به صورت کامل (تصویری) :

http://alhaydari.com/ar/2015/02/55944

لینک مطالعه ی متن پیاده شده از جلسه ی فوق :

http://alhaydari.com/ar/2015/02/55951

با مطالعه و مشاهده ی دقیق دو جلسه ی فوق در می یابیم که «سید کمال الحیدری» در فاصله ای حدودا یکساله دچار چنین تناقض فاحش و عجیبی شده است و روزی به واسطه ی فیض بودن ائمه با کیفیتی که خودش آن را شرح داده اعتقاد داشته و بدان افتخار می کند و آرزوی مرگ بر آن عقیده را دارد و روزی هم آن را از عقائد غلات به حساب می آورد !

در پایان لازم است به این مساله اشاره کنیم که «واسطه ی فیض الهی» بودنِ اهل بیت علیهم السلام مساله است مورد قبول علماء و محققین و منحصر در مذهب شیعه ی دوازده امامی نیز نمی باشد.

نظرات  (۴)

من خودم یه بار نذر حضرت مهدی کردم و ایشونم مشکلم رو حل کرذ خیلی خوشحال شدم اما نذرم رو ادا نکردم.دوباره مشکل پیش اومد خیلی بدتر دوباره از ایشون کمک خواستم و بازهم با اینکه بدقول بودم کمکم کردند...حالا آخوند شیعه چطور اینو میگه؟
یه وقتایی خوشحال میشم مذهبی نیستم.عین راه رفتن روی لبه تیغ هست.حداقل تکلیف ماها مشخصه اما اینا اگر سقوط کنند دنبالشون صدها نفر سقوط میکنند.
پاسخ:
کلام شما کاملا صحیح هست و ما هم با شما موافقیم.اما باید به یه نکته دقت کنید و اون هم اینه که اصل «قرآن» و «اهل بیت» هستند و هرکسی دیگه تا زمانی مقبول و محترم هست که در این دایره باشه. (ما دین و مذهبمون رو از کمال الحیدری نمی گیریم)

مذهبی بودن حقیقی هم یعنی پیروی از قرآن و اهل بیت.

موفق باشید.
۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۲۷ بژی کردستان
خب ایشون مثل علامه برقعی رحمه الله راه درست رو پیدا کردند.چرا زورت گرفته شما؟
پاسخ:
برقعی اصلا علامه نبوده ! یک مغلطه کار حرفه ای بوده ! در آینده نقد برقعی هم اضافه خواهد شد.شما اگر پاسخ علمی داری بنویس والا سکوت برات بهتره.
کمال الحیدری دچار افراط و تفریط شده است

بسم الله

متاسفم.چرا که این عقیده را قبول ندارم و به ولایت تکوینی ائمه معتقد می باشم.روایات زیادی هم دال بر ان است.اما باید توجه کرد که این نوع ولایت از اصول شیعه نیست و کسی با قبول نکردن ان از تشیع خارج نمی شود اما درباره تناقض باید بگویم تغییر عقیده تناقض نیست ایشان حتما پس از یک سال نظرش متفاوت شده است.ایا تغییر نظر در علما سابقه ندارد؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter