حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

 

 

بکر بن عمرو (از علمای بزرگ اهل سنت) : ابو امامة بن سهل (از بزرگان اهل سنت – صحابی پیامبر طبق برخی از اقوال) و اهل مدینه هرگز دست بسته نماز نخواندند !

یکی از بدعت هایی که امروزه بسیاری از مخالفین شیعه گرفتار آن شده اند، تکتف (بستن دست ها در نماز) می باشد اما وقتی به کتب و روایات معتبر مخالفین مراجعه می کنیم، قرائن و شواهد بسیار زیادی مبنی بر عدم صحت این عمل می یابیم تا جایی که خود علمای عامه در این مساله اختلاف کرده اند.
در این مطلب به بیان یکی از این نمونه ها می پردازیم :

وَحَدَّثَنِی عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَى المَعَافِرِیِّ عَنْ حَیْوَةَ عَنْ بَکْرِ بْنِ عَمْرٍو: أَنَّهُ لَمْ یَرَ أَبَا أُمَامَةَ - یَعْنِی ابْنَ سَهْلٍ - وَاضِعًا إِحْدَى یَدَیْهِ عَلَى الْأُخْرَى قَطٌّ، وَلَا أَحَدًا مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ، حَتَّى قَدِمَ الشَّامَ، فَرَأَى الْأَوْزَاعِیَّ، وَنَاسًا یَضَعُونَهُ.


تاریخ أبی زرعة الدمشقی،ص319 ط دار الکتب العلمیة

تاریخ مدینة دمشق،ج10،ص384 ط دار الفکر

بکر بن عمرو می گوید که هرگز ندیدم که ابو امامة بن سهل و احدی از اهل مدینه یکی از دستانش را بر دست دیگرش بگذارد تا این که وارد شام شدم و دیدم اوضاعی و مردم این کار را می کنند.


سند روایت معتبر است.

بررسی سند روایت :

عبد الرحمن بن إبراهیم بن عمرو القرشى العثمانى مولاهم الدمشقى ، أبو سعید لقبه دحیم

دُحَیْمٌ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بنُ إِبْرَاهِیْمَ الدِّمَشْقِیُّ : القَاضِی، الإِمَامُ، الفَقِیْهُ، الحَافِظُ، مُحَدِّثُ الشَّامِ، أَبُو سَعِیْدٍ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بنُ إِبْرَاهِیْمَ بنِ عَمْرِو بنِ مَیْمُوْنٍ الدِّمَشْقِیُّ، قَاضِی مَدِیْنَةِ طَبَرِیَّةَ؛ قَاعِدَةِ الأُرْدُنِّ.

سیر اعلام النبلاء،ج11،ص515 ط موسسة الرسالة

وَقَال أَبُو سَعِید بْن یُونُس : قدم مصر فکتب بها، وکتب عنه، وهُوَ ثقة ثبت. وَقَال أَبُو بَکْر المروذی : وسمعته، یعنى أَحْمَد بْن حَنْبَلٍ - یثنی عَلَى دحیم، ویقول: هُوَ عاقل رکین. وَقَال أَحْمَد بْن عَبد اللَّهِ الْعَجَلِیّ ، وأَبُو حَاتِم ، والنَّسَائی ، والدارقطنی: ثقة. زاد النَّسَائی : مأمون لا بأس بِهِ. وَقَال أَبُو داود : حجة، لم یکن بدمشق فِی زمنه مثله، وأَبُو الجماهر أسند منه، وهو ثقة.

تهذیب الکمال،ج16،ص498و499 ط موسسة الرسالة


همچنین راوی صحیح بخاری نیز می باشد.

عبد الله بن یحیى المعافرى ، و یقال الکلاعى ، أبو یحیى المصرى ، المعروف بالبرلسى

قال أَبُو زُرْعَة وأَبُو حَاتِم : لا بأس به. وذکره ابنُ حِبَّان فِی کتاب "الثقات".


تهذیب الکمال،ج16،ص300 ط موسسة الرسالة

قَالَ أَبُو حَاتِمٍ: لَا بَأْسَ بِهِ. زاد أبو زرعة: وأحادیثه مستقیمة.

تاریخ الاسلام،ج5،ص360 ط دار المعرفة

همچنین راوی صحیح بخاری می باشد.

حیوة بن شریح بن صفوان بن مالک التجیبى ، أبو زرعة المصرى

حَیْوَةُ بنُ شُرَیْحِ بنِ صَفْوَانَ التُّجِیْبِیُّ : الإِمَامُ، الرَّبَّانِیُّ، الفَقِیْهُ، شَیْخُ الدِّیَارِ المِصْرِیَّةِ، أَبُو زُرْعَةَ التُّجِیْبِیُّ، المِصْرِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج6،ص404 ط موسسة الرسالة

وَثَّقَهُ: أَحْمَدُ بنُ حَنْبَلٍ، وَغَیْرُهُ.


سیر اعلام النبلاء،ج6،ص405 ط موسسة الرسالة

حیوة بن شریح بن صفوان بن مالک التجیبیّ الکندی المصری، أبو زرعة: الإمام الحافظ، شیخ الدیار المصریة. کان شریفا عابدا، ثقة فی الحدیث.

الاعلام للزرکلی،ج2،ص292 ط دار العلم للملایین

همچنین راوی صحیح بخاری و مسلم می باشد.

بکر بن عمرو المعافرى المصرى

بَکْرُ بنُ عَمْرٍو المَعَافِرِیُّ المِصْرِیُّ : أَحَدُ الأَعْلاَمِ. عَنْ: أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ الحُبُلِیِّ، وَعِکْرِمَةَ، وَمِشْرَحِ بنِ هَاعَانَ. حَدَّثَ عَنْهُ: حَیْوَةُ بنُ شُرَیْحٍ، وَیَحْیَى بنُ أَیُّوْبَ، وَابْنُ لَهِیْعَةَ، وَاللَّیْثُ، وَغَیْرُهُم. کَانَ ثِقَةً، ثَبْتاً، فَاضِلاً، مُتَأَلِّهاً، کَبِیْرَ القَدْرِ، إِمَامَ جَامِعِ الفُسْطَاطِ.

سیر اعلام النبلاء،ج6،ص203 ط موسسة الرسالة

ذکره البستی فی «جملة الثقات» وقال: توفی بعد الأربعین ومائة.

إکمال تهذیب الکمال فی أسماء الرجال،ج3،ص20 ط الفاروق الحدیثة للطباعة والنشر

وقال ابن خلفون وذکره فی «الثقات»: هو عندی فی الطبقة الثالثة من المحدثین.

إکمال تهذیب الکمال فی أسماء الرجال،ج3،ص20 ط الفاروق الحدیثة للطباعة والنشر

همچنین راوی صحیح بخاری و مسلم می باشد.

أسعد بن سهل بن حنیف الأنصارى المدنى ، أبو أمامة

برخی از علمای عامه او را در صحابه ذکر کرده و او را صحابی دانسته اند و اینکه او پیامبر را دیده است، قطعی دانسته اند :

قَالَ أَبُو مَعْشَرٍ السِّنْدِیُّ: رَأَیْتُ أَبَا أُمَامَةَ وَقَدْ رَأَى النَّبِیَّ -صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.

سیر اعلام النبلاء،ج3،ص518 ط موسسة الرسالة

ابو معشر سندی گفته است : ابو امامه را دیدم در حالی که او پیامبر را دیده بود.

وذکره خلیفة والبغوی فی الصحابة.

الاصابة فی تمییز الصحابة،ج7،ص17 ط دار الکتب العلمیة

خلیفه و بغوی او را در صحابه ذکر کرده اند.

أسعد بن سهل بن حنیف الأنصاری، أبو أمامة : قال السلمی: سئل الدَّارَقُطْنِیّ هل أدرک أبو أمامة النبی - صلى الله علیه وسلم -؟ فقال: أبو أمامه بن سهل بن حنیف، أدرک النبی - صلى الله علیه وسلم - وأخرج حدیثه فی المسند.

موسوعة أقوال أبی الحسن الدارقطنی فی رجال الحدیث وعلله،ص119 ط عالم الکتب للنشر والتوزیع

سلمی گفته است : از دارقطنی سوال شد که آیا ابو امامه پیامبر را درک کرده است ؟ دارقطنی گفت : ابو امامه بن سهل بن حنیف پیامبر را درک کرده است و حدیثش در مسند نقل شده است.

البته در مقابل، برخی از علمای عامه نیز او را صحابی نمی دانند اما تمامی علمای مخالفین بر جلالت قدر و بزرگی او اتفاق دارند و او را از فقهای طراز اول مدینه دانسته اند.

وهو أحد الجلة من العلماء من کبار التابعین بالمدینة .....

الاستیعاب فی معرفة الأصحاب،ج1،ص82 ط دار الجیل

أَبُو أُمَامَةَ بنُ سَهْلِ بنِ حُنَیْفٍ الأَنْصَارِیُّ : الأَوْسِیُّ، المَدَنِیُّ، الفَقِیْهُ، المُعَمَّرُ، الحُجَّةُ.

سیر اعلام النبلاء،ج3،ص517 ط موسسة الرسالة

وَکَانَ أَحَدَ العُلَمَاءِ.

سیر اعلام النبلاء،ج3،ص518 ط موسسة الرسالة

همچنین از روات بخاری و مسلم می باشد.

ملاحظه نمودید که سند روایت نیز صحیح می باشد و به تصریح بکرو بن عمر، نه ابوامامة بن سهل و نه احدی از اهالی مدینة النبی، دستان خود را در نماز نمی بسته اند و این از سنت های اموی و بدعت های بنی امیه است که وقتی بکرو بن عمر وارد شام (محل اصلی رشد و پرورش نواصب و دشمنان اهل بیت) می شود آن را مشاهده می کند.

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیر المومنین علیه السلام ...

 

 






















موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۳
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۱)

۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۳ محب اهل بیت علیهم السلام
سلام برادر پساخ شما درمورد این روایات چیه؟؟؟ ( وهابیون روایت آوردن که پیامبر(ص) دست بسته نماز میخونند) البته فقط برای پاسخ گویی به شبهاتشون.. وگرنه از کتب شون بارها شما و دیگران اثبات کردن که تکتف بدعت است ممنون میشم پاسخ بدید..
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=158&hid=613&pid=106189
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=184&hid=620&pid=113987
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=137&hid=1327&pid
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=121&hid=18463&pid=61481
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=121&hid=18463&pid=61481
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=345&hid=680&pid=179115
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=454&hid=1897&pid=266955
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=60&hid=2437&pid=27105
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=1737&hid=366&pid=636673
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=52&hid=1104&pid=18295
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=21&hid=88&pid=9773


لطفا به این روایات مسخره پاسخ بدید آنها در برابر روایاتی که شما مطرح کردید و روایاتی که بنده از سایت ولیعصر گرفتم اینها رو مطرح کردند.. ممنون خسته نباشید یا علی



پاسخ:
وعلیکم السلام

ما هرگز ادعا نکردیم که مخالفین هیچ روایت معتبری در باب دست بسته نماز خواندن ندارند اما چند نکته اینحا مهم هست :

اولا : روایت بکر بن عمرو تصریح داره بر این که احد الناسی در مدینه دست بسته نماز نمی خوند و از طرفی هم واضح هست که مردم مدینه و علمای اون به سنت پیامبر واقف تر هستن (طبق زعم مخالفین) تا سایرین.

ثانیا : مالک بن انس و به تبع او بسیاری از علمای مالکی مذهب حتی با دست بسته نماز خوندن رو بعضا مکروه دانسته اند و اصل رو بر نماز خوندن با دست باز گذاشتند. آیا مالک بن انس این همه روایت رو ندید یا دید و برای اون ها ارزش قائل نبود ؟!

ثالثا : اکثر روایت های دست بسته نماز خوندن موضوع هست و برخی از کسانی که در نزد عامه ثقة هستند اون ها رو وضع کردند و برخی از روایات هم دلالتش تام و کامل نیست.

رابعا : در صحیحین فقط یک روایت در این باب هست که اون هم مشخص میکنه این امر بدعت هست و در متن اون روایت میگه " کان الناس یومرون " (به مردم امر می شد اینطوری بخونن) و امر کننده ها رو مجهول آورده تا مشخص نشه کیا بودن !

خامسا : بسیاری از علمای عامه در توضیح دلیل دست بسته نماز خوندن به بن بست خوردن تا جایی که یکی از اون ها میگه خوبیش اینه که شلوارتون رو نگه می دارید تا نیفته !

سادسا : خود عامه در نحوه ی دست بستن اختلاف شدید کردن تا جایی که یکی رو شکم و یکی زیر ناف و یکی روی ناف و یکی روی سینه و ... . پیامبر (ص) به یک شکل خاص و ثابت نماز خونده اند نه با این همه اختلاف !

سابعا : مخالفین در روایات معتبره دارن که حتی نماز هم بعد از پیامبر دچار تغییر و بدعت ها شد و در روایت دیگه هم دارن که علی بن ابی طالب کسی بود که عین پیامبر نماز میخوند.

ثامنا : مخالفین روایاتی دارن که نماز پیامبر (ص) رو با شرح کامل میاره اما هیچ اشاره ای به تکتف نمیکنه.

تاسعا : حداقل مطلب این هست که در این که نماز خوندن با دست باز سنت قطعی هست شکی نیست اما در مورد دست بسته اختلاف شدید وجود داره و مالکی ها اون رو بعضا مکروه و بعضا غیر لازم دونسته اند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter