تعصب و حقد و کینه ی عجیب سیوطی (عالم سرشناس اهل سنت) نسبت به خلافت امیر المؤمنین علیه السلام/حدیث سد الابواب برای امیر المؤمنین دلالت بر خلافت ندارد اما برای ابوبکر دلالت بر خلافت دارد!
تعصب و حقد و کینه ی عجیب سیوطی (عالم سرشناس اهل سنت) نسبت به خلافت امیر المؤمنین علیه السلام/حدیث سد الابواب برای امیر المؤمنین دلالت بر خلافت ندارد اما برای ابوبکر دلالت بر خلافت دارد!
خلافت بلا فصل امیر المؤمنین سلام الله علیه بر اساس روایات فراوانی از کتب اهل تسنن قابل اثبات می باشد و یکی از روایاتی که در مباحث امامت و خلافت بدان استناد می شود، حدیث مشهور «سد الابواب» است.
نکته ی جالب توجه آن است که سیوطی - عالم سرشناس مخالفین شیعه - در بحثی پیرامون حدیث «سد الابواب»، در ادعایی برخاسته از تعصب و کینه نسبت به خلافت امیر المؤمنین مدعی می شود که حدیث «سد الابواب» در مورد امیر المؤمنین ارتباطی به خلافت ندارد اما مشابه همان حدیث در مورد ابوبکر دال بر خلافت وی می باشد!
قَدْ ثَبَتَ بِهَذِهِ الْأَحَادِیثِ الصَّحِیحَةِ بَلِ الْمُتَوَاتِرَةِ أَنَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَنَعَ مِنْ فَتْحِ بَابٍ شَارِعٍ إِلَى مَسْجِدٍ، وَلَمْ یَأْذَنْ فِی ذَلِکَ لِأَحَدٍ وَلَا لِعَمِّهِ العباس وَلَا لأبی بکر إِلَّا لعلی لِمَکَانِ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْهُ، وَمِنْ فَتْحِ خَوْخَةٍ صَغِیرَةٍ أَوْ طَاقَةٍ أَوْ کُوَّةٍ، وَلَمْ یَأْذَنْ فِی ذَلِکَ لِأَحَدٍ وَلَا لعمر إِلَّا لأبی بکر خَاصَّةً لِمَکَانِ الْخِلَافَةِ، وَلِکَوْنِهِ أَفْضَلَ النَّاسِ یَدًا عِنْدَهُ، کَمَا أَشَارَ إِلَى التَّعْلِیلِ بِهِ فِی الْأَحَادِیثِ الْمُبْدَأِ بِهَا، وَهَذِهِ خِصِّیصَةٌ لَا یُشَارِکُهُ فِیهَا غَیْرُهُ ...
السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (المتوفى 911هـ)، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر والحدیث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون،ج2، ص16، تحقیق: عبد اللطیف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000 م.
با این احادیث صحیح بلکه متواتر ثابت شد که پیامبر صلی اله علیه [و آله] و سلم از باز کردن درب به مسجد جلوگیری کرد و به هیچ کس اجازه ی این کار را نداد.نه به عمویش عباس و نه به ابوبکر و فقط به علی به دلیل جایگاه دختر رسول الله صلی الله علیه [ و آله] و سلم این اجازه را داد و با این احادیث ثابت شد که پیامبر اجازه داد تا ابوبکر دربی کوچک به مسجد باز کند و این اجازه را به هیچ کس حتی به عُمَر نداد و این به دلیل جایگاه ابوبکر در مساله ی خلافت است و به این دلیل است که وی در نزد پیامبر برترین مردم است همانطور که در احایدث آغازین چنین دلیل آورده شده است و این ویژگی ای است که هیچ کس با او در آن شراکت ندارد ...
این جاست که بایستی از سیوطی بپرسیم چگونه حدیث «سد الابواب» برای امیر المؤمنین دال بر خلافت نیست و از آن خلافت را نمی فهمد اما از حدیث «خوخة» که باز کردن دربی کوچک به مسجد است (با فرض صحت این حدیث جعلی) خلافت ابوبکر ثابت می شود؟!
سیوطی چگونه و با چه دلیلی حدیث «سد الابواب» را به دلیل جایگاه حضرت فاطمة سلام الله علیها می داند در حالی که در هیچ روایت معتبری به آن اشاره ای هم نشده است و دلیلی بر آن نیست؟!
سیوطی به چه دلیل این فضیلت را اختصاصی ابوبکر می داند در حالی که خودش چند خط بالاتر حدیث «سد الابواب» را برای امیر المؤمنین علیه السلام نقل کرده است؟!
آری، وقتی تعصب و بی انصافی و حقد و کینه به درون انسان راه پیدا کند، فردی مانند سیوطی که حتی نسبت به بسیاری از علمای اهل تسنن از اعتدال بیشتری برخوردار است از حدیث «سد الابواب» که باز گذاشتن درب خانه است خلافت امیر المؤمنین علیه السلام را نتیجه نمی گیرد اما از باز کردن دربی بسیار کوچک به مسجد برای ابوبکر (بر فرض صحت این منقبت جعلی) هم خلافت را برداشت می کند و هم یک فضیلت اختصاصی را!