عثمان بن عبدالله بن جامع حنبلی (از علمای بزرگ حنبلی) و سب محمد بن عبد الوهاب و طاغی و سرکش خواندن او!
عثمان بن عبدالله بن جامع حنبلی (از علمای بزرگ حنبلی) و سب محمد بن عبد الوهاب و طاغی و سرکش خواندن او!
یکی از چهره های سرشناس مخالفین شیعه که سعی در عالم و امام جلوه دادن او دارند، محمد بن عبد الوهاب می باشد.
وی به قدری در میان بسیاری از علمای مخالفین و هم مذهبان فقهیش مورد انتقادهای شدید قرار گرفته که اقوال و طعونات فراوانی از فقهاء مخالفین شیعه نسبت به وی در کتب مختلف ثبت شده است.
عثمان بن عبد الله بن جامع از فقهای حنبلی مذهب می باشد که مواضع شدیدی علیه محمد بن عبد الوهاب داشته و وی را به تصریح سَلَفی ها سَبّ نیز کرده است!
دکتر عبد السلام آل عبد الکریم - محقق سَلَفی کتاب الفوائد المنتخبات - در مورد عثمان بن عبد الله بن جامع می نویسد:
أما عقیدته:
فهو مناوئ للدعوة الإصلاحیة دعوة الحق التی قام بها الشیخ الإمام شیخ الإسلام محمد بن عبدالوهاب -رحمه اللَّه تعالى رحمة واسعة- کیف لا یکون کذلک وشیخه ابن فیروز ألدُّ أعداء الدعوة، وحامل لواء الطعن فیها.
ومن ثمراته فی ذلک: المؤلف -عفا اللَّه عنهما- فقد تأثر بشیخه، حتى کان غیضه على الدعوة وأهلها لیفیض فی عبارته التی جاءت فی ثنایا مؤلَّفه هذا، فشانه بها، حیث قال فی کتاب الصلاة (ص 207) عن الشیخ محمد بن عبد الوهاب: (طاغیة العارض) وقد رددت علیه هناک، فأغنى عن إعادته.
ابن جامع الحنبلی، عثمان بن عبد اللَّه (المتوفى 1240 هـ)، الفوائد المنتخبات فی شرح أخصر المختصرات، ج1، ص11، المحقق: عبد السلام بن برجس آل عبد الکریم (جـ 1، 2)، عبد اللَّه بن محمد بن ناصر البشر (جـ 3، 4)، الناشر: مؤسسة الرسالة للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1424 هـ - 2003 م.
اما عقیده ی وی:
وی مخالف دعوت اصلاحی و به حقی است که شیخ محمد بن عبد الوهاب برای آن به پا خاست و چگونه چنین نباشد در حالی که استادش ابن فیروز از سرسخت ترین دشمنان دعوت محمد بن عبد الوهاب و حامل عَلَم طعن در آن دعوت است؟
و از ثمرات این قضیه آن است که مؤلف (عثمان بن عبد الله بن جامع) - که خدا از او بگذرذ - تحت تاثیر استادش قرار گرفته است تا جایی که بغض و عناد وی نسبت به دعوت محمد بن عبد الوهاب در عبارتی از وی در صفحه ی 207 از این کتاب در بخش کتاب الصلاة بروز کرده است و محمد بن عبد الوهاب را «سرکش معارضه گر» دانسته است و در آن جا پاسخ داده ام و از تکرارش بی نیازم.
و در جایی دیگر می نویسد:
تکلم أولًا عن مسألة الدعاء بعد المکتوبة واستدل لها. وهذا هو نفسه الذی ذمه ابن القیم، والشیخ محمد بن عبد الوهاب! ! ثم انتقل إلى صورة ثانیة وهی الدعاء بعد الأذکار، وسب الشیخ محمد بن عبد الوهاب بها ...
ابن جامع الحنبلی، عثمان بن عبد اللَّه (المتوفى 1240 هـ)، الفوائد المنتخبات فی شرح أخصر المختصرات، ج1، ص29، المحقق: عبد السلام بن برجس آل عبد الکریم (جـ 1، 2)، عبد اللَّه بن محمد بن ناصر البشر (جـ 3، 4)، الناشر: مؤسسة الرسالة للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1424 هـ - 2003 م.
وی ابتدا از مساله ی دعا پس از نماز واجب صحبت کرده است و در مقابلش بدان استدلال نموده و این همان چیزی است که خود ابن القیم و محمد بن عبد الوهاب آن را سرزنش کرده اند!! سپس به حالت دوم منتقل شده است که دعای پس از اذکار است و محمد بن عبد الوهاب را در آن سب کرده است ...
همچنین دکتر ناصر عبد الله بشر - محقق دیگر این کتاب - می نویسد:
ومما یؤخذ علیه -رحمه اللَّه- أنه قاده التقلید لشیخه ابن فیروز ومجاراته له دون تمحیص وتبصر إلی التهجم على الشیخ العلامة محمد بن عبد الوهاب فی کتاب الصلاة عند مسألة رفع الیدین بالدعاء بعد الفراغ من الأذکار الواردة أدبار الصلوات المکتوبة حیث تلفظ بعبارة لا تلیق بالشیخ محمد بن عبد الوهاب الذی شهدت له الأمة بالعلم والفضل حتى أطلق علیه اسم -المجدد- رحمه اللَّه، ولم یعرف عن ابن جامع -رحمه اللَّه- معارضته للدعوة السلفیة التی قام بها الشیخ محمد بن عبد الوهاب، بل ولم یذکر عنه أنه راسله منکرا علیه فی مسألة من المسائل أو معارضا لدعوته، وکل من ترجم له لم یصفه بذلک کما هو الحال بالنسبة لشیخه ابن فیروز الذی أشتهر عنه حمله لواء المعارضة لدعوة الشیخ محمد بن عبد الوهاب ...
ابن جامع الحنبلی، عثمان بن عبد اللَّه (المتوفى 1240 هـ)، الفوائد المنتخبات فی شرح أخصر المختصرات، ج3، ص32، المحقق: عبد السلام بن برجس آل عبد الکریم (جـ 1، 2)، عبد اللَّه بن محمد بن ناصر البشر (جـ 3، 4)، الناشر: مؤسسة الرسالة للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1424 هـ - 2003 م.
از جمله مواردی که به خاطر آن عثمان بن عبد الله بن جامع مورد سرزنش و انتقاد قرار می گیرد آن است که تقلید از استادش ابن فیروز و هم جواری با وی بدون بررسی و تحقیق باعث شده است تا وی در کتاب الصلاة در مساله ی بالا بردن دو دست هنگام دعا در هنگام فارغ شدن از اذکار نماز واجب به محمد بن عبد الوهاب هجمه کند به گونه ای که عبارتی را در مورد محمد بن عبد الوهاب - که امت به علم و فضل او شهادت داده تا جایی که وی را مجدد لقب داده اند - به کار برده است که لایق وی نیست.از ابن جامع مخالفت و معارضتی نسبت به دعوت سلفی گری محمد بن عبد الوهاب دیده نشده است بلکه حتی از او نقل نشده است که از طریق مکاتبه مساله ای از مسائل را نسبت به محمد بن عبد الوهاب منکر شده باشد یا با دعوتش مخالفت کرده باشد و هر آن کس که شرح حال وی را نگاشته نیز او را به چنین چیزی وصف نکرده است و وضعیت در مورد استادش ابن فیروز که مشهور به حمل عَلَم مخالفت با دعوت محمد بن عبد الوهاب شده نیز چنین است ...
نکته: بخش دوم از ادعای این محقق سَلَفی در تضاد کامل با ادعای محقق اول می باشد و ادعای محقق اول صحیح تر و نزدیک تر به واقعیت است.
مطلب مرتبط:
نقش شیطان در نطفه ی محمد بن عبد الوهاب از زبان محمد بن فیروز (عالم حنبلی و پیرو ابن تیمیه)