جنایات فراوان و شیعه کشی و خونریزی در زمان معز بن بادیس (از حاکمان مورد علاقه و احترام اهل سنت) ؛ از غارت اموال شیعیان تا تجاوز به زنان
جنایات فراوان و شیعه کشی و خونریزی در زمان معز بن بادیس (از حاکمان مورد علاقه و احترام اهل سنت) ؛ از غارت اموال شیعیان تا تجاوز به زنان
معز بن بادیس یکی از حاکمان مورد علاقه ی مخالفین شیعه می باشد که حتی لقب «ناصر السنة» نیز به وی داده اند اما کارنامه ای سیاه و پر از جنایات و شیعه کشی دارد و همین شیعه کشی هست که پرده از چرایی ملقب شدن وی به «ناصر السنة» برمی دارد!
در کتاب «البیان المغرب» در مورد بخشی از اتفاقات در زمان معز بن بادیس (حکام جنایت کار و شیعه کش) می خوانیم :
وکان بمدینة القیروان قوم بحومة تعرف بدرب المعلى، یتسترون بمذهب الشیعة، من شرار الأمة، فانصرفت العامة إلیهم من فورهم، فقتلوا منهم خلقا رجالا ونساء، وانبسطت أیدی العامة على الشیعة، وانتهبت دورهم وأموالهم وتفاقم الأمر، وانتهى إلى البلدان، فقتل منهم خلق کثیر. وقتل من لم یعرف مذهبه بالشبهة لهم. ولجأ من بقى بالمهدیة منه إلى المسجد الجامع، فقتلوا به عن آخرهم رجالا ونساء. .
.
.
واجتمع بدار محمد بن عبد الرحمن نحو ألف وخمسمائة رجل من الشیعة، فإذا خرج أحد منهم لشراء قوته قتل حتى قتل أکثرهم. ثم أخرجوا إلى قصر السلطان بعیالهم وأطفالهم. فسر المسلمون بما رأوه فیهم، وذلک لما ظهرت الکتب التی وجدت فی دیار المسالمة، کان فیها من الکفر والتعطیل للشریعة وإباحة المحارم شیء کثیر، فتحصنوا فی هذا القصر أواخر جمادى الأولى وجمادى الثانیة.
ابن عذاری المراکشی، أبو عبد الله محمد بن محمد (المتوفى 695 هـ)، البیان المغرب فی أخبار الأندلس والمغرب، ج1، ص 292 و ص 293، تحقیق : بشار عواد معروف، الناشر : دار الغرب الإسلامی، الطبعة : الأولى، 1434 هـ - 2013 م.
و در حومه ی شهر قیروان گروهی بودند که به درب المعلی شناخته می شدند و بر مذهب شیعه بودند و از بدترین امت بودند.بنا بر این عموم مردم بی درنگ به سمت آنان رفته و گروهی از مردان و زنان آنان را کشتند و دست عموم مردم بر ضد شیعه باز شد و نقش و اثر گذاریشان منقضی شد و اموال و داراییشان به غارت رفت و اوضاع وخیم شد کار به سرزمین های مختلف رسید و بسیاری از آنان (شیعیان) کشته شدند و کسانی که مذهبشان مشخص نبود نیز به دلیل شبهه ی شیعه بودن کشته شدند و کسانی که در مهدیه زنده ماندند به مسجد جامع پناه بردند و مردان و زنان باقی مانده شان در آن جا کشته شدند.
.
.
.
و در خانه ی محمد بن عبد الرحمن حدود هزار و پانصد نفر از شیعیان جمع شدند و هر زمان که یکی از آنان برای خریدن غذایش از خانه خارج می شد کشته می شد تا این که اکثر آن ها کشته شدند.سپس آنان را با زن و بچه هایشان به قصر سلطان بردند و مسلمانان با مشاهده ی چنین صحنه ای خوشحال شدند و این مربوط به زمانی است که در سرزمین هایی که آرامش در آن حکمفرما بود آن دسته از کتاب های شیعه که کفر و تعطیل ساختن شریعت و مباح ساختن بسیاری از امور حرام در آن بود ظاهر گشت و به همین دلیل در اواخر جمادی الاول و در جمادی الثانی از این سال در این قصر تحصن کردند.
وفی سنة 409، خرجت طائفة من الشیعة نحو مائتی فارس بعیالهم وأطفالهم یریدون المهدیة للرکوب منها إلى صقلیة، وبعثت معهم خیل تشیعهم فلما وصلوا إلى قریة کامل، وباتوا بها، تنافر أهل المنازل علیهم، فقتلوهم وفضحوا بعض شواب النساء ومن کان لها منهن جمال، ثم قتلوهن.
ابن عذاری المراکشی، أبو عبد الله محمد بن محمد (المتوفى 695 هـ)، البیان المغرب فی أخبار الأندلس والمغرب، ج1، ص 293، تحقیق : بشار عواد معروف، الناشر : دار الغرب الإسلامی، الطبعة : الأولى، 1434 هـ - 2013 م.
و در سال 409 هجری گروهی از شیعیان با حدود دویست سوار با زن و فرزندانشان به سمت مهدیه حرکت کردند تا از آن جا به صقلیه بروند و سواری آنان را همراهی می کرد.هنگامی که به روستای کامل رسیدند و شب را در آن جا ماندند، اهالی آن جا به سراغشان آمدند و آنان را کشتند و بعضی از زنان جوان و آن هایی که زیبا بودند را بی آبرو ساختند (به آنان تجاوز کردند) و سپس آن ها را کشتند.