حقانیت شیعه و رد شبهات

احمد بن حنبل : حقایق جنگ جمل و صفین را پنهان کنید و نگذارید کسی از آن با خبر شود !


علما و محققین مخالفین شیعه همواره سعی کرده اند تا با پنهان کردن حقایق و کتمان آن ها نگذارند تا عوام و مردم عادی از حقایق با خبر شوند.یکی از حقایقی که از مسلمات تاریخی است،خروج عائشة و برخی صحابه بر امیرالمومنین و جنگ جمل است.همچنین حقیقت مسلم دیگر،جنگ صفین است که در آن معاویة و اتباع معاویة بر امیرالمومنین خروج کردند.

از آن جایی که همین خروج بر امیرالمومنین که حاکم شرعی و مورد اتفاق بود،در صورت اثبات بطلان بسیاری از عقاید مخالفین شیعه را در پی خواهد داشت،افرادی همچون احمد بن حنبل سعی کرده اند تا حتی ثبت و نقل این حقیقت ولو برای نزدیکان خویش را منع کنند!

أَخْبَرَنِی عِصْمَةُ بْنُ عصامٍ، قَالَ: قَالَ حَنْبَلٌ: أَرَدْتُ أَنْ أَکْتُبَ کِتَابَ صِفِّینَ وَالْجَمَلَ عَنْ خَلَفِ بْنِ سَالِمٍ، فَأَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أُکَلِّمُهُ فِی ذَاکَ وَأَسْأَلُهُ، فَقَالَ: وَمَا تَصْنَعُ بِذَاکَ وَلَیْسَ فِیهِ حَلَالٌ وَلَا حَرَامٌ؟ وَقَدْ کَتَبْتُ مَعَ خَلَفٍ حَیْثُ کَتَبَهُ، فَکَتَبْتُ الْأَسَانِیدَ وَتَرَکْتُ الْکَلَامَ، وَکَتَبَهَا خَلَفٌ، وَحَضَرْتُ عِنْدَ غُنْدَرٍ وَاجْتَمَعْنَا عِنْدَهُ، فَکَتَبْتُ أَسَانِیدَ حَدِیثِ شُعْبَةَ وَکَتَبَهَا خَلَفٌ عَلَى وَجْهِهَا ، قُلْتُ لَهُ: وَلِمَ کَتَبْتَ الْأَسَانِیدَ وَتَرَکْتَ الْکَلَامَ؟ قَالَ: أَرَدْتُ أَنْ أَعْرِفَ مَا رَوَى شُعْبَةُ مِنْهَا. قَالَ حَنْبَلٌ: فَأَتَیْتُ خَلَفًا فَکَتَبْتُهَا، فَبَلَغَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ لِأَبِی: خُذِ الْکِتَابَ فَاحْبِسْهُ عَنْهُ، وَلَا تَدَعْهُ یَنْظُرُ فِیهِ.

السنة لابی بکر بن الخلال،ج2،ص464،ح723 ط دار الرایة

حنبل (پسر عموی احمد بن حنبل) نقل می کند که تصمیم گرفتم تا کتابی در مورد جنگ صفین و جمل با کمک و با استفاده از خلف بن سالم بنویسم.پس به نزد احمد بن حنبل آمدم تا از او در این مورد سوال کنم.احمد بن حنبل گفت : چرا می خواهی چنین کاری بکنی در حالی که در این امر نه حلالی است و نه حرامی؟ { منظور احمد این است که تصمیمت کار مهم و قابل توجهی نیست } در حالی که من اسناد مربوط به جنگ جمل و صفین را جمع آوری کرده ام و سخن گفتن در مورد آن را ترک کرده ام و خلف بن سالم آن را نوشته است و من پیش غندر (محمد بن جعفر) حاضر شدم و در نزد او مطالب را جمع آوری کردیم و من سند های حدیث شعبة در این مورد را نوشتم و خلف بن سالم آن ها را نوشت.حنبل (پسر عموی احمد بن حنبل) می گوید گفتم : چرا سند ها را نوشتی ولی سخنان مربوط به آن را ترک کردی؟ احمد بن حنبل در پاسخ می گوید : خواستم تا ببینم شعبة در مورد جمل و صفین چه چیزی روایت کرده است.حنبل (پسر عموی احمد بن حنبل) گفت : پس من به نزد خلف بن سالم رفتم و مطالب مربوط به جنگ جمل و صفین را نوشتم و خبر این کارم به احمد بن حنبل رسید و او به پدرم گفت : کتاب را از حنبل بگیر و پنهان کن و نگذار به آن نگاه کند.

روایت از جهت سد صحیح است و محقق نیز در حاشیه به صحت روایت اشاره می کند.

همانطور که ملاحظه نمودید،احمد بن حنبل نهایت سعی و تلاشش را می کند تا حنبل،پسر عمویش،به سراغ جمع آوری و نوشتن مطالب مربوط به جنگ جمل و جنگ صفین نرود و خودش نیز می گوید که من فقط اسناد مربوط به این وقایع را جمع آوری کرده ام و در مورد آن سخنی نگفته ام.با این همه پسر عموی احمد بن حنبل مطالب مربوط به جنگ جمل و صفین را می نویسد و وقتی خبر به گوش احمد بن حنبل می رسد،به عمویش گوشزد می کند که کتاب را پنهان کند و حتی اجازه ندهد تا به آن نگاه هم بکند!
آری ! حقایق مربوط به صدر اسلام را اینگونه از عوام پنهان داشتند تا مبادا خدشه ای بر قداست دروغین برخی افراد وارد شود ولی " والله متم نوره ولو کره المشرکون " .