عبد العلی سهالوی انصاری (عالم حنفی مذهب) : صحیح بخاری و صحیح مسلم دارای روایت های متناقض و روایاتی است که اصلا از پیامبر و صحابه صادر نشده است !
عبد العلی سهالوی انصاری (عالم حنفی مذهب) : صحیح بخاری و صحیح مسلم دارای روایت های متناقض و روایاتی است که اصلا از پیامبر و صحابه صادر نشده است !
مخالفین شیعه بر این باور هستند که تمامی اخبار و روایات وارده در دو کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» صحیح هستند و از پیامبر و صحابه صادر شده اند.
بر همین مبنا تعصب و تاکید خاصی بر این دو کتاب دارند و آن ها را برترین کتاب ها پس از قرآن می دانند.
با توجه به این باور مخالفین شیعه ، نظر یکی از علمای حنفی مذهب مخالفین را در مورد دو کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» با یکدیگر می خوانیم :
(فرع ابن الصلاح وطائفة) من الملقبین بأهل الحدیث (زعموا أن روایة الشیخین) محمد بن اسماعیل (البخاری ومسلم) بن الحجاج صاحبی الصحیحین (تفید العلم النظری للاجماع على أن للصحیحین مزیة) على غیرهما وتلقت الامة بقبولهما والإجماع قطعی وهذا بهت فان من رجع إلى وجدانه یعلم بالضرورة أن مجرد روایتهما لا یوجب الیقین البتة وقد روی فیهما أخبار متناقضة فلو أفادت روایتهما علما لزم تحقق النقیضین فی الواقع (وهذا) أی ما ذهب إلیه ابن الصلاح وأتباعه (بخلاف ما قاله الجمهور) من الفقهاء والمحدثین لان انعقاد الإجماع على المزیة على غیرهما من مرویات ثقات آخرین ممنوع والإجماع على مزیتهما فی أنفسهما لا یفید و (لأن جلالة شأنهما وتلقی الامة لکتابیهما والإجماع على المزیة لو سلم لا یستلزم ذلک) القطع والعلم فان القدر المسلم المتلقی بین الامة لیس إلا أن رجال مرویاتهما جامعة للشروط التی اشترطها الجمهور لقبول روایتهم وهذا لا یفید إلا الظن وأما أن مرویاتهما ثابتة عن رسول الله صلى الله علیه وآله وأصحابه وسلم فلا اجماع علیه أصلا کیف ولا اجماع على صحة جمیع ما فی کتابیهما لان رواتیهما منهم قدریون وغیرهم من أهل البدع وقبول روایة اهل البدع مختلف فیه فأین الإجماع على صحة مرویات القدریة (غایة ما یلزم أن أحادیثهما أصح الصحیح) یعنی أنها مشتملة على الشروط المعتبرة عند الجمهور على الکمال وهذا لا یفید إلا الظن القوی هذا هو الحق المتبع ولنعم ما قال الشیخ ابن الهمام إن قولهم بتقدیم مرویاتهما على مرویات الأئمة الآخرین قول لا یعتد به ولا یفتدی به بل هو من تحکماتهم الصرفة کیف لا وان الأصحیة من تلقاء عدالة الرواة وقوة ضبطهم وإذا کان رواة غیرهم عادلین ضابطین فهما وغیرهما على السواء ولا سبیل لحکم بمزیتهما على غیرهما إلا تحکما والتحکم لا یلتفت الیه فافهم.
السهالوی الأنصاری ، محمد بن نظام الدین (المتوفى 1225 هـ)، فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت ،ج2، ص 151، الناشر : دار الکتب العلمیة ، الطبعة الأولى ، 1423 هـ - 2002 م.
گروه ابن اصلاح و گروهی دیگر از علماء که ملقب به اهل حدیث هستند گمان کرده اند که روایت و حدیث بخاری و مسلم ، صاحبان صحیحین ، مفید علم نظری برای اجماع بر این مساله است که صحیحین دارای برتری بر سایر کتاب ها هستند و امت این دو کتاب را تلقی به قبول کرده است و اجماع بر این مساله قطعی است.این دیدگاه تهمت و دروغ است و هرکس به وجدانش رجوع کند می داند که ضرورتا به مجرد روایت بخاری و مسلم ، یقین ایجاد نمی شود و در این دو کتاب اخبار متناقض نقل شده است.پس اگر روایت این دو نفر مفید علم باشد موجب محقق شدن و جمع شدن نقیضین در عالم واقع می شود و این ، یعنی آن چه که ابن الصلاح و پیروانش به آن معتقدند، بر خلاف آن چیزی است که جمهور علماء از فقهاء و محدثین گفته اند زیرا انعقاد اجماع بر برتری روایات ثقات در این دو کتاب نسبت به روایات ثقات در سایر کتب ممنوع و غیر قابل قبول است و اجماع بر برتری فی نفسه ی این دو کتاب فایده ای ندارد. چرا که جلالت شان این دو و مورد قبول قرار گرفتن کتابشان از سوی امت و اجماع بر برتری کتابشان اگر مورد قبول قرار گیرد ،باز هم این موجب آن قطعیت و یقین نمی شود و قدر مسلم آن می شود که تنها راویان احادیث و روایات این دو کتاب دارای شروطی که جمهور علماء برای قبول روایت مطرح کرده اند می باشند و این هم فقط مفید ظن است (یقین آور نیست و موجب قطعی دانستن روایت نمی شود) اما در مورد این که آیا صدور روایات بخاری و مسلم از پیامبر ثابت است یا خیر ؟ اصلا هیچ اجماعی در مورد صدور آن ها از پیامبر وجود ندارد.چگونه اجماع وجود داشته باشد در حالی که هیچ اجماعی بر صحت تمامی آن چه که در این دو کتاب است وجود ندارد ؟ چرا که در بین راویان احادیث این دو کتاب قدری ها و غیر آنان از اهل بدعت وجود دارند قبول روایات اهل بدعت محل اختلاف است.کجا بر قبول روایات قدریه اجماع وجود دارد ؟ نهایتا این است که احادیث این دو کتاب ، صحیح ترین احادیث است یعنی دارای شروط معتبره در نزد جمهور علماست این فقط ظن قوی می آورد (مفید یقین نیست).این کلام حقی است که بایستی از آن پیروی شود و آن چه که شیخ ابن الهمام گفته چه کلام خوبی است که این اعتقاد آنان (قائلین به صحت تمامی روایات بخاری و مسلم) مبنی بر مقدم کردن روایات بخاری و مسلم بر روایات سایر علماء ، عقیده ای است که مورد توجه قرار نمی گیرد و خریداری هم ندارد بلکه چنین عقیده ای صرفا نظر شخصی و از تحکمات آنان است.چگونه چنین نباشد در حالی که صحیح تر بودن روایت وابسته به عدالت روات احادیث و قدرت ضبط آنان است و زمانی که راویانی غیر از آنان عادل و ضابط باشند این دو دسته مانند هم هستند راهی برای حکم به برتری راویان صحیحین بر غیر آنان نیست مگر تحکم و از پیش خود حرف زدن که این هم مورد توجه قرار نمی گیرد و ارزشی ندارد پس به این مطلب دقت کن.
نتیجه :
1 - برتری دو کتاب بخاری و مسلم بر سایر کتب و اجماع بر صحت آن ها امری نادرست است.
2 - روایات بخاری و مسلم فی نفسه مفید یقین و قطعی نیست و در بهترین حالت ظن قوی می آورد.
3 - در صحیح بخاری و صحیح مسلم روایات متناقض وجود دارد.
4 - هیچ اجماعی بر صحت تمامی این دو کتاب وجود ندارد.
5 - در بین روات احادیث بخاری و مسلم اهل بدعت وجود دارند که قبول روایت اهل بدعت محل اختلاف است.