ابن تیمیة : معاویه هم از قاتلان عثمان انتقام نگرفت و آنان را قصاص نکرد !
ابن تیمیة : معاویه هم از قاتلان عثمان انتقام نگرفت و آنان را قصاص نکرد !
یکی از شبهاتی که مخالفین شیعه زیاد آن را مطرح می کنند، علت و چرایی عدم قصاص قاتلان عثمان بن عفان می باشد.
جدای از پاسخ های متعددی که در مورد این شبهه وجود دارد، ما در این جا قصد داریم تا به نکته ی مهمی که ابن تیمیه در منهاج السنة آن را آورده است اشاره کنیم.
وی می نویسد :
وَمِمَّا یُبَیِّنُ ذَلِکَ أَنَّ مُعَاوِیَةَ قَدْ أَجْمَعَ النَّاسُ عَلَیْهِ بَعْدَ مَوْتِ عَلِیٍّ، وَصَارَ أَمِیرًا عَلَى جَمِیعِ الْمُسْلِمِینَ، وَمَعَ هَذَا فَلَمْ یَقْتُلْ قَتَلَةَ عُثْمَانَ الَّذِینَ کَانُوا قَدْ بَقَوْا، بَلْ رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُ [لَمَّا] قَدِمَ الْمَدِینَةَ حَاجًّا فَسَمِعَ الصَّوْتَ فِی دَارِ عُثْمَانَ: " یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَاهُ، یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَاهُ " ، فَقَالَ: مَا هَذَا؟ قَالُوا: بِنْتُ عُثْمَانَ تَنْدُبُ عُثْمَانَ. فَصَرَفَ النَّاسَ، ثُمَّ ذَهَبَ إِلَیْهَا فَقَالَ: یَا ابْنَةَ عَمِّ إِنَّ النَّاسَ قَدْ بَذَلُوا لَنَا الطَّاعَةَ عَلَى کُرْهٍ، وَبَذَلْنَا لَهُمْ حِلْمًا عَلَى غَیْظٍ، فَإِنْ رَدَدْنَا حِلْمَنَا رَدُّوا طَاعَتَهُمْ؛ وَلَأَنْ تَکُونِی بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَکُونِی وَاحِدَةً مِنْ عُرْضِ النَّاسِ، فَلَا أَسْمَعَنَّکِ بَعْدَ الْیَوْمِ ذَکَرْتِ عُثْمَانَ.
ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفاى 728 هـ)، منهاج السنة النبویة،ج4،ص 407 و 408، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.
و از جمله چیزهایی که این را روشن می سازد آن است که مردم پس از درگذشت علی بن ابی طالب بر معاویه اجماع کردند و او امیر و فرمانروای تمام مسلمانان شد و با این وجود آن دسته از قاتلان عثمان را که باقی مانده بودند نکشت بلکه از او روایت شده است که هنگامی که برای حج به مدینه رفت از خانه ی عثمان صدایی شنید که می گفت : ای امیر المومنین،ای امیر المومین.معاویه گفت این چه صدایی است ؟ گفتند دختر عثمان است که بر عثمان گریه می کند.مردم رفتند و معاویه پیش او رفت و گفت : ای دختر عمو، مردم به جای نافرمانی از ما پیروی کرده اند و ما به جای خشم و غضب بر آنان حلم به خرج داده ایم و اگر حلم و بردباری خود را پس بگیریم آن ها هم طاعت و پیروی خود را پس خواهند گرفت. برای تو این که دختر امیر المومنین باشی بهتر است تا این که از عوام مردم باشی.پس از امروز به بعد نشنوم که دیگر نام عثمان را ببری.
ذکر چند نکته ی مهم :
1) ابن تیمیه در ادامه ی کلامش این نوع واکنش معاویه نسبت به قاتلان عثمان را ناشی از مصلحت سنجی او و جلوگیری از فتنه می داند (همانطور که در مورد امیر المومنین هم نظری مشابه دارد و در مطلبی جدا به آن خواهیم پرداخت).بنا بر این مخالفین شیعه دیگر حق اعتراض به امیر المومنین را ندارند و ایشان هم (با استناد به مصادر مخالفین و با فرض پذیرش برخی از ادعاهای آنان) بنا بر مصالح و برای جلوگیری از فتنه قاتلان عثمان را قصاص نکردند.
تذکر : از دید ما و بنا بر نظر صحیح ، قاتلان عثمان همان افرادی بودند که بسیاری از آنان بعدا ادعای دفاع از خون عثمان را مطرح ساختند.یعنی افرادی همچون معاویه و عائشة و طلحه و زبیر.
مطلب مرتبط :
http://al-shia.blog.ir/post/528
2) اگر این توجیه ابن تیمیه را بپذیریم که معاویه به دلیل مصالحی قاتلان عثمان را قصاص نکرد ، سوالی اساسی مطرح می شود و آن سوال از این قرار است که چرا وی اصلا بر امیر المومنین خروج کرد ؟! چرا با ایشان بر سر همین مساله جنگید و خود او هم نهایتا قاتلان عثمان را در عین قدرت داشتن قصاص نکرد ؟! چرا به امیر المومنین حسن ظن نداشت و این توجیه را برای امیر المومنین نیاورد که ایشان هم مصالحی را در نظر گرفته اند ؟! اگر چنین توجیهی صحیح باشد، اولی و سزاوارتر آن است که خود صحابه هم آن را برای یکدیگر در نظر گرفته باشند.
3) بر اساس قرائن و با توجه به کلام و استدلال ابن تیمیه در می یابیم که معاویه فقط به دنبال قدرت و ریاست بود و از این رو ادعای خون خواهی عثمان را مطرح ساخت و با آن جنگی به راه انداخت تا قدرت را در دست بگیرد و وقتی هم به قدرت رسید نه با قاتلان عثمان (که اساسا بخشی از طراحان و حامیان آن از حزب معاویه بودند) برخوردی کرد و نه به دختر عثمان اجازه داد تا دیگر نامی از پدرش بیاورد !