محمد رشید رضا (عالم سَلَفی) و اعتراف و اعتراض به بی ارزش بودن زن در نزد مخالفین شیعه!
محمد رشید رضا (عالم سَلَفی) و اعتراف و اعتراض به بی ارزش بودن زن در نزد مخالفین شیعه!
یکی از نقاط سیاه در کارنامه ی اعتقادی مخالفین شیعه ، بی ارزش بودن زن در نزد آنان می باشد تا جایی که عملا زن را فقط برای خانه نشینی محض تربیت می کنند !
محمد رشید رضا (عالم سرشناس سَلَفی) به این مساله صریحا اعتراف کرده و آن را مورد اعتراض قرار می دهد.
فَأَیْنَ هَذَا مِنْ حَالِ نِسَائِنَا الْیَوْمَ وَمِنَ اعْتِقَادِ جُمْهُورِنَا فِیمَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُنَّ عَلَیْهِ؟ لَا عِلْمَ لَهُنَّ بِحَقَائِقِ الدِّینِ وَلَا بِمَا بَیْنَنَا وَبَیْنَ غَیْرِنَا مِنَ الْخِلَافِ وَالْوِفَاقِ، وَلَا مُشَارَکَةَ لِلرِّجَالِ فِی عَمَلٍ مِنَ الْأَعْمَالِ الدِّینِیَّةِ وَلَا الِاجْتِمَاعِیَّةِ، فَهَلْ فَرَضَ الْإِسْلَامُ عَلَى نِسَاءِ الْأَغْنِیَاءِ - لَا سِیَّمَا فِی الْمُدُنِ - أَلَّا یَعْرِفْنَ غَیْرَ التَّطَرُّسِ وَالتَّطَرُّزِ وَالتَّوَرُّنِ وَعَلَى نِسَاءِ الْفُقَرَاءِ - لَا سِیَّمَا فِی الْقُرَى وَالْبَوَادِی - أَنْ یَکُنَّ کَالْأُتُنِ الْحَامِلَةِ وَالْبَقَرِ الْعَامِلَةِ؟ وَهَلْ حَرَّمَ عَلَى هَؤُلَاءِ وَأُولَئِکَ عِلْمَ الدُّنْیَا وَالدِّینِ، وَالِاشْتِرَاکَ فِی شَیْءٍ مِنْ شُئُونِ الْعَالَمِینَ؟ کَلَّا بَلْ فَسَقَ الرِّجَالُ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ، فَوَضَعُوا النِّسَاءَ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ بِحُکْمِ قُوَّتِهِمْ، فَصَغُرَتْ نُفُوسُهُنَّ، وَهَزُلَتْ آدَابُهُنَّ، وَضَعُفَتْ دِیَانَتُهُنَّ. وَنَحُفَتْ إِنْسَانِیَّتُهُنَّ، وَصِرْنَ کَالدَّوَاجِنِ فِی الْبُیُوتِ، أَوِ السَّوَائِمِ فِی الصَّحْرَاءِ، أَوِ السَّوَانِی عَلَى السَّوَاقِی وَالْآبَارِ، أَوْ ذَوَاتِ الْحَرْثِ فِی الْحُقُولِ وَالْغَیْطَانِ، فَسَاءَتْ تَرْبِیَةُ الْبَنِینَ وَالْبَنَاتِ، وَسَرَى الْفَسَادُ الِاجْتِمَاعِیُّ مِنَ الْأَفْرَادِ إِلَى الْجَمَاعَاتِ فَعَمَّ الْأُسَرَ وَالْعَشَائِرَ وَالشُّعُوبَ وَالْقَبَائِلَ، لَبِثَ الْمُسْلِمُونَ عَلَى هَذَا الْجَهْلِ الْفَاضِحِ أَحْقَابًا، حَتَّى قَامَ فِیهِمُ الْیَوْمَ مَنْ یُعَیِّرُهُمْ بِاحْتِقَارِ النِّسَاءِ وَاسْتِبْعَادِهِنَّ، وَیُطَالِبُونَهُمْ بِتَحْرِیرِهِنَّ وَمُشَارَکَتِهِنَّ فِی الْعِلْمِ وَالْأَدَبِ وَشُئُونِ الْحَیَاةِ، مِنْهُمْ مَنْ یُطَالِبُ بِهَذَا اتِّبَاعًا لِهَدْیِ الْإِسْلَامِ وَمَا جَاءَ بِهِ مِنَ الْإِصْلَاحِ، وَمِنْهُمْ مَنْ یُطَالِبُ بِهِ تَقْلِیدًا لِمَدَنِیَّةِ أُورُبَّا، وَقَدِ اسْتُحْسِنَتِ الدَّعْوَةُ الْأَوْلَى بِالْقَوْلِ دُونَ الْعَمَلِ، وَأُجِیبَتِ الدَّعْوَةُ الْأُخْرَى بِالْعَمَلِ عَلَى ذَمِّ الْأَکْثَرِینَ لَهَا بِالْقَوْلِ، فَأَنْشَأَ الْمُسْلِمُونَ یُعَلِّمُونَ بَنَاتَهُمُ الْقِرَاءَةَ وَالْکِتَابَةَ وَبَعْضَ اللُّغَاتِ الْأُورُوبِّیَّةِ وَالْعَزْفَ بِآلَاتِ اللهْوِ وَبَعْضَ أَعْمَالِ الْیَدِ کَالْخِیَاطَةِ وَالتَّطْرِیزِ، وَلَکِنَّ هَذَا التَّعْلِیمَ لَا یَصْحَبُهُ شَیْءٌ مِنَ التَّرْبِیَةِ الدِّینِیَّةِ وَلَا مِنْ إِصْلَاحِ الْأَخْلَاقِ وَالْعَادَاتِ بَلْ هُوَ مِنْ عَامِلِ الِانْقِلَابِ الِاجْتِمَاعِیِّ الَّذِی تُجْهَلُ عَاقِبَتُهُ.
محمد رشید بن علی رضا بن محمد (متوفاى 1354هـ)، تفسیر المنار ،ج3،ص 323 و 324، ناشر : الهیئة المصریة العامة للکتاب ، 1990م.
این کجا و حال زنان امروز ما و اعتقاد جمهور ما مبنی بر اینکه زنان باید چگونه باشند کجا؟ زنان ما علم به حقایق دین و آن چه بین ما و غیر ما از نقاط خلاف و تفاهم موجود است ندرند.زنان مشارکتی در عملی از اعمال دینی و اجتماعی ندارند>آیا اسلام بر زنان توانمند - به خصوص در شهرها - واجب کرده است تا به غیر از خوردن غذای خوب و آرایش کردن و خودنمایی کاری نکنند و بر زنان فقیر - به خصوص در روستا ها - واجب کرده است تا مانند الاغ های باردار و گاوهای کارگر باشند ؟ و آیا خداوند بر این دو دسته از زنان علم دین و دنیا و شرکت در مسائل جهانی را حرام کرده است؟ هرگز، بلکه مردان از امر پروردگارشان تخطی کرده اند و بر مبنای قدرتی که دارند زنان را در این جایگاه قرار داده اند و در نتیجه زنان کوچک و حقیر شده اند و اخلاق و آدابشان سَبُک و نامطلوب شده است و دیانت و دینداریشان سست و ضعیف شده است و انسانیتشان دچار سستی شده و همچون حیوانات اهل خانگی یا چارپایان صحرائی یا شترانِ در دستِ کرایه دهندگان شتر و در نزد چاه های آب و یا همچون صاحبان کشتزارها شده اند و در نتیجه تربیت پسران و دختران بد و نامناسب شده است و فساد اجتماعی از افراد و اشخاص به گروه ها سرایت کرده است و خانواده ها و عشائر و ملت ها و قبائل را در برگرفته است.مسلمانان سال ها بر این جهل باقی مانده اند تا اینکه امروز از میان آنان کسی برخاسته است که آنان را به خاطر کوچک شمردن زنان و دور ساختن آنان سرزنش می کند و از آنان می خواهد که زنان را آزاد سازند و آنان را در علم و ادب و شئون زندگی مشارکت دهند.برخی این را به پیروی از اسلام و آن چه اسلام برای اصلاح آورده است مطالبه می کنند و برخی این را به تقلید از اروپا اروپا مطالبه می کنند و مطالبه ی اولی در کلام و سخن و نه در عمل نیکو شمرده شده است و با وجود سرزنش اکثر افراد در سخنشان ، در عمل مطالبه ی دوم اجرایی شده است و در نتیجه مسلمانان به دخترانشان خواندن و نوشتن و برخی از زبان های اروپایی و نواختن برخی از آلات لهو و برخی کارهای دستی مانند خیاطی و گلدوزی را می آموزند اما این آموزش چیزی از تربیت دینی و اصلاح اخلاق و رسومات را به همراه ندارد بلکه عامل عقب گرد اجتماعی است که سرنوشت آن مشخص نیست.