بی انصافی و تعصب ذهبی (عالم بزرگ اهل سنت) به تصریح سبکی شافعی (عالم سرشناس اهل سنت) [3]
بی انصافی و تعصب ذهبی (عالم بزرگ اهل سنت) به تصریح سبکی شافعی (عالم سرشناس اهل سنت) [3]
یکی از ویژگی های بسیاری از علمای سرشناس مخالفین شیعه آن است که در برخورد با مسائل علمی به جای استدلالات منطقی و علمی به تعصب روی آورده و بر اساس تعصب خویش حکم می کنند و اینگونه احکامی به دور از انصاف صادر می شود.
یکی از علمای متعصب و بی انصاف ذهبی می باشد که سبکی شافعی به تعصب بیش از حد او اشاره کرده است.
ابتدا قسمت اول و دوم مطلب را از لینک های زیر مطالعه بفرمایید :
http://al-shia.blog.ir/post/550
http://al-shia.blog.ir/post/556
سبکی شافعی در جایی دیگر از کتاب طبقات خویش می نویسد :
وَمن ذَلِک قَول بعض المجسمة فِی أَبِی حَاتِم ابْن حبَان لم یکن لَهُ کَبِیر دین نَحن أخرجناه من سجستان لِأَنَّهُ أنکر الْحَد لله فیالیت شعری من أَحَق بِالْإِخْرَاجِ من یَجْعَل ربه محدودا أَو من ینزهه عَن الجسمیة.
وأمثلة هَذَا تکْثر وَهَذَا شَیخنَا الذَّهَبِیّ رَحمَه اللَّه من هَذَا الْقَبِیل لَهُ علم ودیانة وَعِنْده عَلَى أهل السّنة تحمل مفرط فَلَا یجوز أَن یعْتَمد عَلَیْهِ.
السبکی الشافعی، ابونصر تاج الدین عبد الوهاب بن علی بن عبد الکافی (متوفاى 771هـ)، طبقات الشافعیة الکبرى،ج2، ص13،تحقیق: د. محمود محمد الطناحی د.عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر: هجر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة: الثانیة، 1413هـ .
و از جمله ی آن سخن برخی از مجسمه (اهل تجسیم) در مورد ابن حبان است که او چندان دین مدار نبود و ما وی را از سجستان اخراج کردیم چرا که او وجود حد را برای خداوند انکار کرد و ای کاش می دانستم که کدام سزاوارتر به اخراج است ؟ کسی که پروردگارش را محدود قرار می دهد یا کسی که او را منزه از جسمیت می داند ؟! و مانند این زیاد است و استاد ما ذهبی هم از این نوع است و صاحب علم و دیانت است و نسبت به اهل سنت بدرفتاری بسیار زیادی دارد و جایز نیست که به او اعتماد شود.
و در جایی دیگر می نویسد :
وَلَقَد وقفت فِی تَارِیخ الذَّهَبِیّ رَحمَه اللَّه عَلَى تَرْجَمَة الشَّیْخ الْمُوفق بْن قدامَة الْحَنْبَلِیّ وَالشَّیْخ فَخر الدّین بْن عَسَاکِر وَقد أَطَالَ تِلْکَ وَقصر هَذِهِ وأتى بِمَا لَا یشک لَبِیب أَنه لم یحملهُ عَلَى ذَلِک إِلَّا أَن هَذَا أشعری وَذَاکَ حنبلی وسیقفون بَین یَدی رب الْعَالمین.
السبکی الشافعی، ابونصر تاج الدین عبد الوهاب بن علی بن عبد الکافی (متوفاى 771هـ)، طبقات الشافعیة الکبرى،ج2، ص 24،تحقیق: د. محمود محمد الطناحی د.عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر: هجر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة: الثانیة، 1413هـ .
در تاریخ ذهبی به شرح حال شیخ موفق بن قدامه ی حنبلی و فخر الدین بن عساکر دست پیدا کردم و ذهبی در شرح حال ابن قدامه بسیار سخن گفته و در شرح حال ابن عساکر بسیار کوتاه سخن گفته است و مطالبی را آورده که هیچ انسان فهیم و دانایی شک نمی کند که او چنین استدلالاتی را نیاورده و چنین نتایجی را نگرفته مگر به این دلیل که فخر الدین بن عساکر اشعری است و ابن قدامه حنبلی و آنان در برابر خداوند قرار خواهند گرفت و خواهند ایستاد.
ملاحظه می فرمایید که شدت تعصب و عناد ذهبی تا جایی است که حقد و عناد و حب و بغض شخصی خود را به تصریح سبکی در آرای رجالی و شرح حال افراد داخل می کند ! به راستی آیا اعتماد به اقوال رجالی چنین شخصی ممکن است ؟!