فریبکاری علمای اهل سنت در تضعیف راویان احادیث و دروغگویی آنان در مناظرات از زبان لکنوی (عالم سرشناس اهل سنت)
فریبکاری علمای اهل سنت در تضعیف راویان احادیث و دروغگویی آنان در مناظرات از زبان لکنوی (عالم سرشناس اهل سنت)
بارها مشاهده شده است که مخالفین شیعه ادعاهای زیادی را در مورد علم الحدیث و علمای رجالی خود مطرح کرده و به شکل عجیبی بدان افتخار می کنند.
این در حالی است که در بسیاری از موارد علمای مخالفین در مباحث رجالی و حدیثی به منظور اثبات مدعای خود به فریب کاری روی آورده اند !
محمد عبد الحی اللکنوی از علمای سرشناس اهل سنت می نویسد :
وَقَالَ الذَّهَبِیّ فِی مِیزَانه فِی تَرْجَمَة ابان بن یزِید الْعَطَّار قد اورده ایضا الْعَلامَة ابْن الْجَوْزِیّ فِی الضُّعَفَاء وَلم یذکر فِیهِ اقوال من وَثَّقَهُ وَهَذَا من عُیُوب کِتَابه یسْرد الْجرْح ویسکت عَن التوثیق انْتهى.
قلت هَذِه النُّصُوص لَعَلَّهَا لم تقرع صماخ افاضل عصرنا واماثل دَهْرنَا فان شیمتهم انهم حِین قصدهم بَیَان ضعف رِوَایَة ینقلون من کتب الْجرْح وَالتَّعْدِیل الْجرْح دون التَّعْدِیل فیوقعون الْعَوام فِی المغلطه لظنهم ان هَذَا الروای عَار عَن تَعْدِیل الاجلة وَالْوَاجِب عَلَیْهِم ان ینقلوا الْجرْح وَالتَّعْدِیل کلیهمَا ثمَّ یرجحوا حَسْبَمَا یلوح لَهُم احدهما ولعمری تِلْکَ شِیمَة مُحرمَة وخصلة مخرمَة.
وَمن عاداتهم السَّیئَة ایضا انهم کلما الفوا سفرا فِی تراجم الْفُضَلَاء ملأوه بِمَا یستنکف عَنهُ النبلاء فَذکرُوا فِیهِ المعایب والمثالب فی تَرْجَمَة من هُوَ عِنْدهم من الْمَجْرُوحین المقبوحین وان کَانَ جَامعا للمفاخر والمناقب وَهَذَا من اعظم المصائب تفْسد بِهِ ظنون الْعَوام وتسری بِهِ الاوهام فِی الاعلام.
وَمن عاداتهم الخبیثة انهم کلموا ناظروا وَاحِدًا من الافاضل فِی مسالة من الْمسَائِل توجهوا الى جرحه بافعاله الذاتیة وَبَحَثُوا عَن اعماله العرضیة وخلطوا الف کذبات بِصدق وَاحِد وفتحوا لِسَان الطعْن عَلَیْهِ بِحَیْثُ یتعجب مِنْهُ کل ساجد وغرضهم مِنْهُ اسکات مخاصمهم بالسب والشتم والنجاة من تعقب مقابلهم بِالتَّعَدِّی وَالظُّلم بِجعْل المناظرة مشاتمة والمباحثة مخاصمة وَقد نبهت على قبح هَذِه الْعَادَات باوضح الْحجَج والبینات فِی رسالتی تذکرة الراشد برد تبصرة النَّاقِد.
اللکنوی الهندی، ابوالحسنات محمد عبد الحی (المتوفى 1304هـ)، الرفع والتکمیل فی الجرح والتعدیل، ص 66 و 67، تحقیق: عبد الفتاح ابوغدة، ناشر: مکتب المطبوعات الإسلامیة - حلب، الطبعة: الثالثة، 1407هـ .
ذهبی در کتاب میزان الاعتدال در ترجمه ی أبان بن یزید عطار آورده است : همچنین علامه ابن الجوزی نام وی را در کتاب الضعفاء آورده است و سخنان کسانی که او را توثیق کرده اند نیاورده است و این از عیوب کتاب اوست که جرح را می آورد و نقل می کند اما توثیقات را نه.
من (محمد عبد الحی اللکنوی) می گویم : شاید این نصوص به گوش بزرگان عصر ما نرسیده است و عادت آنان چنین است که زمانی که می خواهند ضعف روایت را بیان کنند از کتب جرح و تعدیل جرح راوی را بدون این که توثیقاتش را بیان کنند نقل می کنند و به همین دلیل عوام را به دلیل این ظنشان که این راوی توثیق بزرگان را ندارد به مغلطه می اندازند و بر آنان واجب است که هم جرح و هم تعدیل را نقل کنند و سپس بر مبنای آن چه به نظرشان می رسد نظری را ترجیح دهند و به جان خودم سوگند این روش و خصلتی حرام است.
و همچنین از عادات بدشان آن است که هر زمان بخشی را برای شرح حال بزرگان اختصاص می دهند آن را پر می کنند از چیزهایی که بزرگان از ذکر آن خودداری کرده اند و در ترجمه ی کسانی که در نزدشان از مجروحین هستند به ذکر معایب و بدی های آن اشخاص می پردازند حتی اگر آن افراد از صاحبان مفاخر و مناقب باشند و این از بزرگ ترین مصائب است که ظن و گمان مردم را فاسد می سازد و موجب ایجاد تشکیکات و اوهام در بزرگان می شود.
و همچنین از عادات بسیار بدشان آن است که هر زمان با یکی از افراد فاضل در موضوعی از موضوعات مناظره می کنند به جرح وی به وسیله ی اعمال ذاتیش توجه می کنند و به دنبال اعمال عرضی و تصادفیش می گردند و هزار دروغ را با یک حرف راست می آمیزند و زبان طعن را بر وی می گشایند به گونه ای که هرکسی از آن تعجب می کند و هدفشان از این کار ساکت کردن مخالفشان با ناسزاگویی و نجات یافتن از پاسخگویی و پیگیری طرف مقابلشان با تعدی و ظلم است تا مناظره را به فحاشی و مباحثه را به دشمنی تبدیل کنند و در مورد زشتی این عادات با روشن ترین ادله در رساله ام تحت عنوان « تذکرة الراشد برد تبصرة النَّاقِد» هشدار داده ام.
ملاحظه می فرمایید که ظاهرا آش به قدری شور شده که ِک عالم سرشناس اهل سنت ضمن اشاره به این عادت زشت بسیاری از هم صنفانش، آن را تقبیح کرده و از آن انتقاد می کند.
به جون خودش قسم خورده مشرک و کافر نشده؟
ولعمری تِلْکَ شِیمَة مُحرمَة وخصلة مخرمَة