حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

عثمان بن عفان و جاسوسی از حذیفه!

پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۲۱ ق.ظ

عثمان بن عفان از حذیفة بن الیمان ( صحابی صاحب سر پیامبر ) جاسوسی می کند :

 

حَدَّثَنَا أَبُو نُعَیْمٍ، حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامٍ، قَالَ: کُنَّا مَعَ حُذَیْفَةَ، فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ رَجُلًا یَرْفَعُ الحَدِیثَ إِلَى عُثْمَانَ، فَقَالَ لَهُ حُذَیْفَةُ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: لَا یَدْخُلُ الجَنَّةَ قَتَّاتٌ.

صحیح البخاری،کتاب الادب،باب ما یکره من النمیمة،ص845 ط مکتبة الرشد

همام نقل می کند که با حذیفه بودیم و به او گفته شد که شخصی سخنان را پیش عثمان می برد { یعنی حرف های ما را پیش عثمان می برد – به صیغه ی مضارع و اینکه دلالت بر استمرار عمل می کند دقت کنید }.حذیفه به او گفت : شنیدم پیامبر می گفت سخن چین وارد بهشت نمی شود.

حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا سُفْیَانُ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامٍ، عَنْ حُذَیْفَةَ قَالَ: کَانَ رَجُلٌ یَرْفَعُ إِلَى عُثْمَانَ الْأَحَادِیثَ مِنْ حُذَیْفَةَ، قَالَ حُذَیْفَةُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ "، یَعْنِی: نَمَّامًا.

مسند احمد،ج38،ص338،ح23310 ط موسسة الرسالة  ( سند صحیح علی شرط الشیخین )

همام از حذیفه نقل می کند که شخصی سخنان حذیفه را پیش حذیفه می برد.حذیفه گفت : شنیدم پیامبر می گفت : سخن چین وارد بهشت نمی شود.


























ذکر چند نکته :

1. این روایت و مشابه آن در منابع متعددی ذکر شده که ما برای کوتاه شدن مطلب از ذکر آن ها خودداری کردیم.جالب است بدانید که بسیاری از احادیث مشابه که در منابع مختلف وارد شده اند به قول معروف قیچی شده اند و یا نام عثمان در آن ها حذف شده و به جای آن لفظ " امراء " یا " سلطان " قرار داده شده است ولی این باز هم نتوانسته اصل ماجرا را تحریف کند و حدیث در صحیح بخاری و مسند احمد و برخی منابع دیگر موجود است.به عنوان نمونه،بتر حدیث و بریده شدن و نقص آن از چند منبع را برای شما بیان می کنیم :

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ حُجْرٍ السَّعْدِیُّ، وَإِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، قَالَ إِسْحَاقُ: أَخْبَرَنَا جَرِیرٌ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ الْحَارِثِ، قَالَ: کَانَ رَجُلٌ یَنْقُلُ الْحَدِیثَ إِلَى الْأَمِیرِ، فَکُنَّا جُلُوسًا فِی الْمَسْجِدِ فَقَالَ: الْقَوْمُ هَذَا مِمَّنْ یَنْقُلُ الْحَدِیثَ إِلَى الْأَمِیرِ، قَالَ: فَجَاءَ حَتَّى جَلَسَ إِلَیْنَا فَقَالَ حُذَیْفَةُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ.

صحیح مسلم،ج1،ص101،ح169 ط دار احیاء التراث العربی

همانطور که ملاحظه می کنید در این جا به جای نام عثمان از لفظ " الأمیر " استفاده شده و نکته ی جالب آن که در مسجد نیز از حذیفة جاسوسی می کرده اند. ( فکنا جلوسا فی المسجد )

حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ، وَوَکِیعٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، ح، وَحَدَّثَنَا مِنْجَابُ بْنُ الْحَارِثِ التَّمِیمِیُّ، وَاللَّفْظُ لَهُ، أَخْبَرَنَا ابْنُ مُسْهِرٍ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ الْحَارِثِ، قَالَ: کُنَّا جُلُوسًا مَعَ حُذَیْفَةَ فِی الْمَسْجِدِ، فَجَاءَ رَجُلٌ حَتَّى جَلَسَ إِلَیْنَا فَقِیلَ لِحُذَیْفَةَ: إِنَّ هَذَا یَرْفَعُ إِلَى السُّلْطَانِ أَشْیَاءَ فَقَالَ حُذَیْفَةُ إِرَادَةَ أَنْ یُسْمِعَهُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ.

صحیح مسلم،ج1،ص101،ح170 ط دار احیاء التراث العربی

در این روایت نیز به جای نام عثمان از لفظ " السلطان " استفاده شده است و نکته ی جالب آن که شخص جاسوس خودش را به مسجد و کنار حذیفه رسانده تا سخنان آن را شنود کند.

حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ الحَارِثِ، قَالَ: مَرَّ رَجُلٌ عَلَى حُذَیْفَةَ بْنِ الیَمَانِ فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ هَذَا یُبَلِّغُ الأُمَرَاءَ الحَدِیثَ عَنِ النَّاسِ، فَقَالَ حُذَیْفَةُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «لَا یَدْخُلُ الجَنَّةَ قَتَّاتٌ» قَالَ سُفْیَانُ: وَالقَتَّاتُ النَّمَّامُ.

سنن الترمذی،ج4،ص375،ح2026 ط شرکة مکتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی

ملاحظه می کنید که سند این روایت از سفیان تا همام دقیقا همان سند صحیح بخاری است اما اصل و اساس داستان وجود ندارد و فقط قول حذیفه از رسول خدا آورده شده است!!!

ما فقط برای نمونه به این سه مورد اشاره کردیم وگرنه بسیاری از احادیث یا نام عثمان در آن ها با الفاظ دیگر عوض شده و یا این که اصل ماجرا حذف شده است و فقط نهی پیامبر (ص) از سخن چینی باقی مانده است اما با وجود احادیث صحیح و محکم صحیح بخاری و مسند احمد و برخی منابع دیگر جایی برای شک باقی نمی ماند که این اتفاق در زمان عثمان بن عفان بوده است.

نکته ی دیگر این که حذیفة تنها حدود چهل روز پس از عثمان بن عفان زنده بود ( برای آگاهی از این موضوع به کتب تراجم و رجال مراجعه کنید ) و این داستان برای خلفاء دیگر ذکر نشده است و فقط برای زمان عثمان ذکر شده و احادیثی هم که در آن ها لفظ " الامراء " و " السلطان " به کار رفته به قرینه ی احادیثی که در صحیح بخاری و صحیح مسلم و سایر کتب وارد شده از آن ها فهمیده می شود که اصل این ماجرا در زمان عثمان بن عفان اتفاق افتاده است.

2. نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که با دقت در متن روایت در مسند احمد در می یابیم که گفته شده " کان رجل یرفع الی عثمان الاحادیث من حذیفة " یعنی " مردی سخنان و حرف های حذیفة را برای عثمان می برد " و این یعنی استمرار.( کان + فعل مضارع در زبان عربی یعنی استمرار آن عمل در گذشته ) پس در می یابیم که این کار همیشگی آن مرد بوده و به گونه ای شغل او بوده و سِمَت جاسوسی برای عثمان را به عهده داشته است.
دلیل دیگری که جاسوسی عثمان از حذیفة را به خوبی به اثبات می رساند،در مطلب زیر آمده که می توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

http://al-shia.blog.ir/post/53

با مطالعه ی لینک بالا مشاهده می کنید که عثمان حذیفة را احضار می کند و می گوید " بلغنا " یعنی " به ما خبر رسیده است " و کسی که اندکی قدرت تحلیل داشته باشد در می یابد که این رسیدن خبر آن هم خبری که حذیفة از این که عثمان آن را بداند بر جانش بیمناک می شود،کار افرادی همچون همان جاسوس و خبرچین است.
همچنین در متن برخی از روایاتی که این داستان را نقل کرده اند آمده است که جمعی از مردم به حذیفه می گویند که او خبر ها را برای عثمان ( سلطان،امیر) می برد ( قالوا هذا مبلغ الامراء – مسند احمد ) و این نشان می دهد که خود مردم نیز به خوبی از این امر آگاه بوده اند و آن فرد نیز به خبر چینی و خبر رسانی برای عثمان مشهور بوده است.حال سوال ما این است که اگر واقعا عثمان اهل خبر گرفتن از آن جاسوس نبود و از این کار بیزار بود چرا او را طرد نکرد و چرا بر استمرار خبر رسانی آن خبر چین نه تنها اعتراضی نکرد بلکه به حذیفه گفت که از تو چنین و چنان به ما رسیده است؟!

3. خداوند در قرآن کریم می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ

سوره ی حجرات،آیه ی 12

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پاره‏اى از گمانها گناه است، و جاسوسى مکنید، و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. [پس‏] از خدا بترسید، که خدا توبه‏ پذیر مهربان است.

ملاحظه می فرمایید که صراحتا در قرآن از تجسس و جاسوسی کردن منع شده است.

4. ابن حجر عسقلانی در " فتح الباری " می نویسد :

قَوْلُهُ بَابُ مَا یُکْرَهُ مِنَ النَّمِیمَةِ کَأَنَّهُ أَشَارَ بِهَذِهِ التَّرْجَمَةِ إِلَى بَعْضِ الْقَوْلِ الْمَنْقُولِ عَلَى جِهَةِ الْإِفْسَادِ یَجُوزُ إِذَا کَانَ الْمَقُولُ فِیهِ کَافِرًا مَثَلًا کَمَا یَجُوزُ التَّجَسُّسُ فِی بِلَادِ الْکُفَّارِ ...

فتح الباری لابن حجر العسقلانی،ج10،ص472 ط دار المعرفة


قول او در این باب " آن چه از سخن چینی که ناپسند است " گویی اشاره به این قول دارد که اگر فرد مورد نظر کافر باشد،تجسس {و سخن چینی } جایز است همانطور که تجسس در بلاد کفر جایز است ...

ملاحظه می کنید که بر مبنای استدلال مذکور،تنها تجسس از کفار جایز است و نه از مسلمانان و این دقیقا عکس عملی است که عثمان نه تنها از آن نهی نمی کرد بلکه از آن استفاده می کرد!

همچنین ابن حجر در ادامه می نویسد :

قَالَ الْغَزَالِیُّ مَا مُلَخَّصُهُ یَنْبَغِی لِمَنْ حُمِلَتْ إِلَیْهِ نَمِیمَةٌ أَنْ لَا یُصَدِّقَ مَنْ نَمَّ لَهُ وَلَا یَظُنُّ بِمَنْ نُمَّ عَنْهُ مَا نُقِلَ عَنْهُ وَلَا یَبْحَثُ عَنْ تَحْقِیقِ مَا ذُکِرَ لَهُ وَأَنْ یَنْهَاهُ وَیُقَبِّحَ لَهُ فِعْلَهُ وَأَنْ یَبْغُضَهُ إِنْ لَمْ یَنْزَجِرْ وَأَنْ لَا یَرْضَى لِنَفْسِهِ مَا نُهِیَ النَّمَّامُ عَنْهُ فَیَنِمَّ هُوَ عَلَى النَّمَّامِ فَیَصِیرَ نَمَّامًا ...

فتح الباری لابن حجر العسقلانی،ج10،ص473 ط دار المعرفة


غزالی سخنی گفته که خلاصه اش این است که سزاوار است کسی که سخن چین برای او سخنان را می برد،حرف های سخن چین را باور نکند و به آن چه که سخن چین می گوید گمان مبرد و در پی تحقیق در مورد آن چه سخن چین برای او گفته بر نیاید و این که عمل سخن چین را در نظرش زشت گرداند و اگر سخن چین از عملش ابراز انزجار نکرد بغض او را در دل گیرد و به آن چه سخن چین از او می خواهد راضی نگردد که در غیر این صورت خود او نیز سخن چین به حساب می آید ...

سخن غزالی کاملا واضح است! تمام سخن غزالی ( حجة الاسلام مخالفین شیعه ) این است که نهایت تلاش باید در طرد و تقبیح سخن چین و عملش باشد که در غیر این صورت خود فردی که به عمل سخن چین راضی است هم سخن چین به حساب می آید.
حال این سخن غزالی را در کنار این عبارت از روایتی که در مسند احمد بود بگذارید : " کَانَ رَجُلٌ یَرْفَعُ إِلَى عُثْمَانَ الْأَحَادِیثَ مِنْ حُذَیْفَةَ " ( مسند احمد، ج38،ص338،ح23310 ط موسسة الرسالة ) یعنی  " شخصی سخنان حذیفة را پیش عثمان می برد".همچنین در سایر روایات نیز در مورد عمل آن شخص سخن چین و جاسوس از فعل مضارع استفاده شده که دلالت بر استمرار عمل آن فرد در سخن چینی و جاسوسی برای عثمان بن عفان دارد.حال قضاوت بین سخن غزالی و عمل عثمان با خودتان!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter