عبد الوهاب النجار (عالم معاصر اهل سنت) : علی بن ابی طالب و معاویه در نماز یکدیگر را لعن می کردند !
عبد الوهاب النجار (عالم معاصر اهل سنت) : علی بن ابی طالب و معاویه در نماز یکدیگر را لعن می کردند !
یکی از حقایق تاریخی که مورخین آن را ثبت کرده و برخی از علمای مخالفین نیز بدان اعتراف کرده اند آن است که امیر المومنین – علیه الصلاة والسلام – معاویة بن ابی سفیان و برخی اتباع وی را در قنوت نماز لعن می کردند و متقابلا معاویة بن ابی سفیان ، امیر المومنین و امام حسن و امام حسین – علیهم السلام – و ابن عباس و مالک اشتر را در قنوت نمازش سب می کرد ! (لعنة الله تعالی علیه)
عبد الوهاب النجار [1] ، عالم معاصر اهل سنت ، در این مورد می نویسد :
فکان إذا صلى صلاة الصبح یقنت فیقول : اللهم العن معاویة وعمرا وأبا الأعور وحبیبا وعبد الرحمن بن خالد والضحاک بن قیس والولید.
وإنی بإزاء هذا القنوت أقول : إن علیا رحمه الله قد سن لخصومه أن یقابلوه بمثل عمله ویتخذوا من لعنه نوعا من العبادة فی أعقاب الصلوات فکان معاویة إذا قنت سب علیا وإبن عباس والحسن والحسین والأشتر وصار ذلک سنة فی بنی أمیة إلى زمن عمر بن عبد العزیز یأخذون الناس به أقطار بلاد الإسلام.
الخلفاء الراشدون ،ص450 ط دار القلم
علی بن ابی طالب هنگامی که نماز صبح می خواند در قنوت می گفت : خداوندا معاویه و عمرو و ابو الاعور و حبیب و عبد الرحمن بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید را مورد لعن خود قرار ده.
و من (عبد الوهاب بن نجار) به ازای این لعن می گویم : علی رحمه الله این سنت را برای دشمنانش گذاشت که به مثل عمل او با وی مقابله کنند و از لعن او نوعی عبادت در پی نماز ها ایجاد کنند و معاویه هنگامی که قنوت می گرفت علی و ابن عباس و حسن و حسین و مالک اشتر را سب می کرد و این در بنی امیه تا زمان عمر بن عبد العزیز سنت شد که مردم در نقاط مختلف بلاد اسلام آن به آن عمل می کردند.
ملاحظه می کنید که عبد الوهاب النجار سعی می کند لعن شدن امیر المومنین به وسیله ی نواصب را به گونه ای توجیه کرده و خود امیر المومنین صلوات الله علیه را عامل آن معرفی کند !
[1]
عبد الوهاب ابن الشیخ سید أحمد النجار: باحث، یسلک فی عداد المؤرخین، من فقهاء مصر. ولد فی القرشیة (من قرى الغربیة بمصر) وتعلم بها ثم فی طنطا. وانتقل إلى القاهرة، فتخرّج بمدرسة دار العلوم سنة 1315 هـ واشتغل بالمحاماة الشرعیة. ثم عیّن مدرّسا للأدب والشریعة فی کلیة الخرطوم. فأستاذاً للتاریخ الإسلام فی الجامعة المصریة القدیمة، فستاذا للشریعة فی دار العلوم، فناظرا لمدرسة عثمان ماهر باشا، إلى آخر حیاته. واشترک فی أکثر الجمعیات الإسلامیة وفی مقدمتها جمعیة الشبان المسلمین.
الأعلام للزرکلی،ج4،ص182 ط دار العلم للملایین