حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

سفیان ثوری : ابو حنیفه ضال مضل (گمراه و گمراه کننده) است !

علمای مخالفین شیعه انواع طعونات و ناسزا گویی ها و سب و شتم ها را نثار ابو حنیفه کرده اند و تا جایی این جدال و دشمنی علمای مخالفین با ابو حنیفه پیش رفته که به لعن و تکفیر وی نیز منجر شده است. در این مطلب قول یکی از علماء و ائمه ی بزرگ مخالفین یعنی سفیان ثوری در مورد ابو حنیفه را نقل می کنیم.

حَدَّثَنَا سَلْمُ بْنُ عِصَامٍ , قَالَ: ثنا رُسْتَهْ , عَنْ مُوسَى بْنِ الْمُسَاوِرِ , قَالَ: سَمِعْتُ جَبْرًا , یَقُولُ: سَمِعْتُ سُفْیَانَ , یَقُولُ: أَبُو حَنِیفَةَ ضَالٌّ مُضِلٌّ.

طبقات المحدثین بأصبهان والواردین علیها،ج2،ص 110و156 ط موسسة الرسالة
ذکر اخبار اصبهان،ج2،ص139 ط دار الکتاب الاسلامی
تاریخ بغداد،ج15،ص565و566 ط دار الغرب الاسلامی

جبر (عصام بن یزید) می گوید شنیدم که سفیان ثوری می گفت : ابو حنیفة ضال مضل (گمراه و گمراه کننده) است.

* سند این خبر معتبر می باشد.

بررسی سند :

سلم بن عصام

سَلَّمُ بْنُ عِصَامِ بْنِ سَلْمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی مَرْیَمَ أَبُو أُمَیَّةَ الثَّقَفِیُّ تُوُفِّیَ فِی رَجَبٍ سَنَةَ ثَمَانٍ وَثَلَاثِمِائَةَ، وَهُوَ ابْنُ أَخِی مُحَمَّدِ بْنِ الْمُغِیرَةِ، صَاحِبُ کِتَابٍ، کَثِیرُ الْحَدِیثِ وَالْغَرَائِبِ.

تاریخ أصبهان،ج1،ص396 ط دار الکتب العلمیة

سَلْمُ بْنُ عِصَامِ بْنِ سَالِمِ بْنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی مَرْیَمَ : یُکْنَى بِأَبِی أُمَیَّةَ، تُوُفِّیَ سَنَةَ ثَمَانٍ وَثَلَاثِمِائَةٍ، وَهُوَ ابْنُ أَخِی مُحَمَّدُ بْنُ الْمُغِیرَةِ صَاحِبُ النُّعْمَانِ، وَکَانَ شَیْخًا صَدُوقًا صَاحِبَ کِتَابٍ، وَکَتَبْنَا عَنْهُ أَحَادِیثَ غَرَائِبَ، فَمِنْ حِسَانِ مَا کَتَبْنَا عَنْهُ، وَمِنْ غَرَائِبِهِ.

طبقات المحدثین بأصبهان والواردین علیها،ج3،ص509 ط موسسة الرسالة

نکته ی مهم : ممکن است برخی اشکال کنند که وی " کثیر الغرائب " بوده و " غرائب " نیز داشته است که کافی است در پاسخ این افراد به قول علامه معلمی یمانی (ذهبی دوران مخالفین شیعه) اشاره کنیم :

أقول: ومن کثر حدیثه لا بد أن تکون عنده غرائب، ولیس ذلک بموجب للضعف، وإنما الذی یضر أن تکون تلک الغرائب منکرة وأبو الشیخ وأبو نعیم التزما فی کتابیهما النص على الغرائب حتى قال الشیخ فی ترجمة الحافظ الجلیل أبی مسعود أحمد بن الفرات: «وغرائب حدیثه وما ینفرد به کثیر» والغرائب التی کانت عند سالم لیست بمنکرة کما یُعلم من قول أبی الشیخ «کان شیخاً صدوقاً صاحب کتاب» ومع هذا فقد توبع على الأثر الذی ساقه الخطیب، قال أبو الشیخ فی ترجمة موسى بن المساور من (الطبقات) «حدثنا محمد بن عمرو، قال حدثنا رستة، قال: حدثنا موسى بن المساور قال: سمعت عصام ابن یزید ... » فذکر مثل ما ذکر سالم، ومحمد بن عمرو أراه محمد بن عمرو الأبهری ذکر أبو الشیخ فی ترجمته أنه من شیوخه وأنه یروی عن رستة.

التنکیل بما فی تأنیب الکوثری من الأباطیل،ج1،ص33و34 ط المکتب الاسلامی

من (معلمی یمانی) می گویم : هرکس که حدیثش زیاد باشد چاره ای نیست جز این که غرائب نیز داشته باشد و این امر موجب ضعف نیست و چیزی که ضرر می رساند آن است که آن غرائب، منکر باشد و ابو الشیخ و ابو نعیم التزام داشته اند که در کتابشان غرائب را مشخص کنند تا جایی که شیخ در ترجمه ی حافظ جلیل ابو مسعود احمد بن الفرات می گوید : " غرائب حدیث وی و آن چه که بدان تفرد می کند زیاد است " و غرائبی که در نزد سالم بوده منکر نیست آن طور که از قول ابو شیخ فهمیده می شود : " شیخی صدوق و صاحب کتاب بود " و با این وجود خبری که خطیب بغدادی آن را نقل کرده فرد دیگری نیز (در طبقه ی سلم) آن را نقل کرده است. ابو الشیخ در ترجمه ی موسی بن المساور در الطبقات می گوید : «حدثنا محمد بن عمرو، قال حدثنا رستة، قال: حدثنا موسى بن المساور قال: سمعت عصام ابن یزید ... » پس مثل آن چه را که سالم ذکر کرده نقل نموده است و " محمد بن عمرو " گمان می کنم " محمد بن عمرو ابهری " می باشد که ابو الشیخ در ترجمه اش گفته است که که وی از شیوخش می باشد و از رسته نقل می کند.

رستة

عَبْدُ الرَّحْمَنِ رُسْتَه عَبْدُ الرَّحْمَنِ بنُ عُمَرَ الزُّهْرِیُّ : هُوَ: الإِمَامُ، المُحَدِّثُ، المُتْقِنُ، أَبُو الفَرَجِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بنُ عُمَرَ بنِ یَزِیْدَ بنِ کَثِیْرٍ الزُّهْرِیُّ، المَدِیْنِیُّ، الأَصْبَهَانِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج12،ص242 ط موسسة الرسالة

موسى بن المساور

ذِکْرُ مُوسَى بْنُ الْمُسَاوِرِ الضَّبِّیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ تَعَالَى : کَانَ خَیِّرًا فَاضِلًا تَرَکَ مَا وَرِثَهُ عَنْ أَبِیهِ لِأُخْوَتِهِ تَوَرُّعًا، وَلَمْ یَأْخُذْ مِنْهُ شَیْئًا لِأَنَّ أَبَاهُ کَانَ یَتَوَلَّى السُّلْطَانَ وَأَنْفَقَ عَلَى الرِّبَاطَاتِ وَإِصْلَاحِ الطُّرُقِ مَالًا عَظِیمًا.

سیر السلف الصالحین لإسماعیل بن محمد الأصبهانی،ص1321 ط دار الرایة

(ملاحظه می کنید که اسماعیل بن محمد اصبهانی وی را در زمره ی سلف صالح می داند و برای وی ترحم کرده و او را شخصی فاضل می داند)

أقول: قال أبو الشیخ فی (طبقات الأصبهانیین) : «روى عن سفیان بن عیینة وعبید الله ابن معاذ ووکیع والناس وکان خیراً فاضلاً ترک ما ورثه من أبیه لأخوته ولم یأخذ منه شیئاً لأن أباه کان یتولى للسلطان ..... (ونحو ذلک فی (تاریخ أصبهان) لأبی نعیم. وبذا یثبت أن الرجل عدل صدوق ویبقى النظر فی ضبطه، وسکوت هذین الحافظین وغیرهما من حفاظ أصبهان وغیرهم عن الکلام فی روایته یدل أنه لم یکن به بأس.

التنکیل بما فی تأنیب الکوثری من الأباطیل،ج2،ص722 ط المکتب الاسلامی

جبر

ذِکْرُ عِصَامِ بْنِ یَزِیدَ رَحِمَهُ اللَّهُ : کَانَ مِنَ الْأَخْیَارِ، بَعَثَ بِهِ الثَّوْرِیُّ إِلَى الْمَهْدِیِّ فِی رِسَالَةٍ، فَعَرَضَ عَلَیْهِ الْمَهْدِیُّ بُرًّا فَلَمْ یَقْبَلْهُ، وَکَانَ مِنْ جِلَّةِ أَصْحَابِ الثَّوْرِیِّ، قَالَ لَهُ الثَّوْرِیُّ: احْمِلْ کِتَابِی إِلَى الْمَهْدِیِّ.

سیر السلف الصالحین لإسماعیل بن محمد الأصبهانی،ص1322 ط دار الرایة

عصام بن یزید بن عَجْلان، مولى مُرَّة الطیب، من أهل الکوفة، سکن أصبهان، ولُقِّبَ عصام جَبر : ..... یتفرد ویخالف، وکان صدوقاً، حدیثه عند الأصبهانیین.

الثقات ممن لم یقع فی الکتب الستة،ج7،ص126 ط مرکز النعمان للبحوث والدراسات الإسلامیة

اشکال عبد الغفور عبد الحق حسین البلوشی (محقق کتاب طبقات المحدثین) بر سند روایت و پاسخ به وی

وی می نویسد :

وفی سنده من لا یعرف

طبقات المحدثین بأصبهان،ج2،ص110 ط موسسة الرسالة

در سند روایت کسی وجود دارد که شناخته نمی شود. (مجهول است)

پاسخ : ما در بالا به ترجمه ی همه ی روات اشاره کردیم و توثیقات آنان را نیز ذکر کردیم. بنا بر این فرد مجهولی در سند وجود ندارد.

این محقق (؟!) در ادامه می نویسد :

وهذا ان ثبت لا یلتفت الیه،لان الجرح اذا صدر من تعصب او عداوة او منافرة او نحود ذلک، فهو جرح مردود کما ذکر السبکی .....

طبقات المحدثین بأصبهان،ج2،ص110 ط موسسة الرسالة

و این خبر اگر صحتش ثابت گردد بدان توجه نمی شود چرا که جرح زمانی که از تعصب یا دشمنی یا منافره و مانند آن صادر گردد جرح مردود است همانطوری که سبکی ذکر کرده است .....

ظاهرا این محقق علم غیب نیز دارد و از باطن سفیان ثوری نیز خبر داشته که وی با ابو حنیفه دشمنی و عناد داشته است یا از روی تعصب ابو حنیفه را ضال و مضل خوانده است !!! بگذریم از این که چنین قاعده ای به خودی خود محل اشکال می باشد.

اشکال دکتر بشار عواد معروف به سند خبر و پاسخ به وی

وی می نویسد :

(1) اسناده ضعیف،فان سلم بن عصام، وهو ابن سلم الثقفی کثیر الغرائب (اخبار اصبهان 1/337)

تاریخ بغداد،ج15،ص566 ط دار الغرب الاسلامی

(1) سندش ضعیف است چرا که سلم بن عصام که ابن سلم ثقفی می باشد کثیر الغرائب است. (اخبار اصبهان 1/337)

پاسخ به این اشکال را ما در بالا از قول معلمی یمانی (ذهبی عصر مخالفین شیعه) نقل کردیم و می توانید به ترجمه ی وی در بخش بررسی سند این خبر مراجعه کنید.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۱
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۱)

آقا ماجور باشید انشاءالله
پاسخ:
سلامت باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter