ابن عبد البر (از علمای بزرگ اهل سنت) : عائشة از دفن امام حسن در کنار پیامبر ممانعت کرد!
ابن عبد البر (از علمای بزرگ اهل سنت) : عائشة از دفن امام حسن در کنار پیامبر ممانعت کرد!
ابن عبد البر – از علمای بزرگ اهل سنت – جزما و به صورت ارسال مسلم می نویسد :
لما مات الحسن أرادوا أن یدفنوه فی بیت رسول الله صلى الله علیه وسلم، فأبت ذلک عائشة ورکبت بغلة وجمعت الناس، فقال لها ابن عباس: کأنک أردت أن یقال: یوم البغلة کما قیل یوم الجمل؟! قالت: رحمک الله، ذاک یوم نسی. قال: لا یوم أذکر منه على الدهر.
بهجة المجالس وأنس المجالس،ج1،ص100 ط دار الکتب العلمیة
هنگامی که حسن [ع] از دنیا رفت خواستند که او را در خانه ی رسول الله (ص) دفن کنند اما عائشة قبول نکرد و سوار قاطر (بغلة) شد و مردم جمع شدند. ابن عباس به عائشة گفت : ظاهرا می خواهی بگویند روز " بغلة " همانطور که گفتند روز " جمل " ؟! عائشة گفت : رحمت خدا بر تو، جمل روزی است که فراموش شده. ابن عباس گفت : روزی به یاد ماندنی تر از آن در روزگار نیست.
ابن عبد البر در ابتدای کتابش نیز بسیار از مطالب و محتوای این کتاب تمجید کرده و آن را شامل حکمت های عالیه و حکایات لذت بخش دانسته است :
فإن أولى ما عنی به الطالب، ورغب فیه الراغب، وصرف إلیه العاقل همه، وأکد فیه عزمه، بعد الوقوف على معانی السنن والکتاب، مطالعه فنون الآداب، وما اشتملت علیه وجوه الصواب، من أنواع الحکم التی تحیی النفس والقلب، وتشحذ الذهن واللب، وتبعث على المکارم، وتنهى عن الدنایا والمحارم، ولا شیء أنظم لشمل ذلک کله، وأجمع لفنونه، وأهدى إلى عیونه، وأعقل لشارده، وأثقف لنادره؛ من تقیید الأمثال السائرة، والأبیات النادرة، والفصول الشریفة، والأخبار الظریفة، من حکم الحکماء، وکلام البلغاء العقلاء: من أئمة السلف، وصالحی الخلف، الذین امتثلوا فی أفعالهم وأقوالهم، آداب التنزیل، ومعانی سنن الرسول، ونوادر العرب وأمثالها، وأجوبتها ومقاطعها، ومبادیها وفصولها، وما حووه من حکم العجم، وسائر الأمم، ففی تقیید أخبارهم، وحفظ مذاهبهم، ما یبعث على امتثال طرقهم واحتذائها، واتباع آثارهم واقتفائها. وقد جمعت فی کتابی هذا من الأمثال السائرة، والأبیات النادرة، والحکم البالغة، والحکایات الممتعة فی فنون کثیرة وأنواع جمة، من معانی الدین والدنیا، ما انتهى إلیه حفظی ورعایتی، وضمته روایتی وعنایتی، لیکون لمن حفظه ووعاه، وأتقنه وأحصاه زیناً فی مجالسه، وأنساً لمجالسه، وشحذاً لذهنه وهاجسه، فلا یمر به معنى فی الأغلب مما یذاکر به، إلا أورد فیه بیتاً نادراً، أو مثلاً سائراً، أو حکایة مستطرفة، أو حکمة مستحسنة، یحسن موقع ذلک فی الأسماع، ویخفف على النفس والطباع، ویکون لقارئه أنساً فی الخلاء، کما هو زین له فی الملاء، وصاحباً فی الاغتراب، کما هو حلی بین الأصحاب.
بهجة المجالس وأنس المجالس،ج1،ص35و36 ط دار الکتب العلمیة
قضاوت با شما
رونوشت :
ندای سنت | پایگاه رسمی حوزه علمیه دارالعلوم زنگیان سراوان
اسلام تکس | بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
کتابخانه عقیده