انس بن مالک (صحابی) از شهادت امام حسین خبر می دهد
خبر دادن انس بن مالک (صحابی) از شهادت امام حسین علیه السلام :
حَدَّثَنَا مُؤَمَّلٌ، حَدَّثَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَاذَانَ، حَدَّثَنَا ثَابِتٌ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ مَلَکَ الْمَطَرِ اسْتَأْذَنَ رَبَّهُ أَنْ یَأْتِیَ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَذِنَ لَهُ، فَقَالَ لِأُمِّ سَلَمَةَ: امْلِکِی عَلَیْنَا الْبَابَ، لَا یَدْخُلْ عَلَیْنَا أَحَدٌ ، قَالَ: وَجَاءَ الْحُسَیْنُ لِیَدْخُلَ فَمَنَعَتْهُ، فَوَثَبَ فَدَخَلَ فَجَعَلَ یَقْعُدُ عَلَى ظَهَرِ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَعَلَى مَنْکِبِهِ، وَعَلَى عَاتِقِهِ، قَالَ: فَقَالَ الْمَلَکُ لِلنَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: أَتُحِبُّهُ؟ قَالَ: " نَعَمْ "، قَالَ: أَمَا إِنَّ أُمَّتَکَ سَتَقْتُلُهُ، وَإِنْ شِئْتَ أَرَیْتُکَ الْمَکَانَ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ، فَضَرَبَ بِیَدِهِ فَجَاءَ بِطِینَةٍ حَمْرَاءَ، فَأَخَذَتْهَا أُمُّ سَلَمَةَ فَصَرَّتْهَا فِی خِمَارِهَا قَالَ: قَالَ ثَابِتٌ: " بَلَغَنَا أَنَّهَا کَرْبَلَاءُ.
مسند احمد،ج11،ص207و208،ح13473 ط دار الحدیث
مسند احمد،ج11،ص274،ح13729 ط دار الحدیث
مسند ابی یعلی،ج6،ص129و130،ح3402 ط دار الثقافة العربیة
صحیح ابن حبان،ج15،ص142،ح6742 ط موسسة الرسالة
دلائل النبوة للبیهقی،ج6،ص469 ط دار الکتب العلمیة
مجمع الزوائد و منبع الفوائد،ج9،ص187 ط مکتبة القدسی
دلائل النبوة لابی نعیم،ج1،ص553،ح492 ط دار النفائس
معرفة الصحابة لابی نعیم،ج2،ص66 ط دار الوطن
المعجم الکبیر،ج3،ص106،ح2813 ط مکتبة ابن تیمیة
مسند البزار،ج13،ص306،ح6900 ط مکتبة العلوم و الحکم
اتحاف المهرة لابن حجر العسقلانی،ج1،ص550،ح703 ط مجمع الملک فهد
تاریخ مدینة دمشق،ج14،ص189 ط دار الفکر
تاریخ مدینة دمشق،ج14،ص190 ط دار الفکر
تاریخ مدینة دمشق،ج14،ص190 ط دار الفکر
از انس بن مالک روایت شده است : فرشته باران از پیامبر خدا (ص) اجازه خواست تا به خدمت آن حضرت بیاید. حضرت برایش اجازه ورود داد، و برای ام سلمه فرمود که مواظب در باش تا هیچ کسی وارد نشود، در این حال حسین (ع) آمد تا داخل خانه شود، ام ّسلمه مانع شد، حسین خُرد سال به سرعت پرید و داخل خانه شد، سپس شروع کرد به نشستن بر پشت و کتف و گردن پیامبر. فرشته به پیامبر (ص) عرض کرد: آیا او را دوست می داری؟ حضرت فرمود: بله. فرشته گفت : ولی اُمّتت به زودی او را شهید می کند، اگر خواسته باشی ، محل شهادت او را برای شما نشان می دهم. سپس فرشته دستش را زد و گِل ِ سُرخی آورد، و ام ّ سلمه آن را برداشت و با حزن و اندوه در بین لچک و رو سریش پنهان کرد.ثابت می گوید بعدا معلوم شد که آن مکان کربلاست.
حسین سلیم اسد،محقق وهابی کتاب مسند ابی یعلی،و ابن حجر هیثمی در مجمع الزوائد حدیث و سندش را حسن می دانند.
شعیب الارنؤوط وهابی در صحیح ابن حبان،حدیث را حسن می داند ( دقت کنید که شعیب الارنووط تنها اسند این حدیث را ضعیف می داند اما اصل حدیث را حسن می داند )
حمزة احمد الزین،محقق کتاب مسند احمد،نیز این حدیث را که در دو جای مسند احمد آمده صحیح می داند.
اسکن کتب با توضیحات فارسی :
http://s3.picofile.com/file/8217605418/0001.png
http://s3.picofile.com/file/8217605434/0002.png
http://s3.picofile.com/file/8217605450/0003.png
http://s6.picofile.com/file/8217605484/0004.png
http://s3.picofile.com/file/8217605526/0005.png
رونوشت :
ندای سنت | پایگاه رسمی حوزه علمیه دارالعلوم زنگیان سراوان
اسلام تکس | بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
کتابخانه عقیده