شفا گرفتن شیخ و امام سنی مذهب با تربت امام حسین (ع) ( منابع اهل سنت )
شفا گرفتن شیخ و امام سنی مذهب با تربت قبر امام حسین (ع)
وهابیون و نواصب همواره می کوشند تا عنایات و الطاف و کرامات اهل بیت را تضعیف و انکار کنند و برخی از این کرامات را غلو معرفی می کنند.اما قصد داریم اعتراف یکی از شیوخ و ائمه ی اهل سنت را بر شفا بودن تربت امام حسین علیه السلام برای شما بیاوریم :
سمعت أحمد یقول: سمعت أبا بکر یقول: سمعت الخلدی یقول:کَانَ فِیَّ جَرَبٌ عَظِیمٌ کَثِیرٌ، قَالَ: فَمَسَحْتُ بِتُرَابِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ، قَالَ: فَغَفَوْتُ فَانْتَبَهْتُ، وَلَیْسَ عَلَیَّ مِنْهُ شَیْءٌ.
الطیوریات،ج3،ص912،ح847 ط اضواء السلف
ابو محمد خلدی ( از شیوخ و ائمه ی اهل سنت ) می گوید که بیماری پوستی شدیدی داشتم پس تربت قبر حسین را به پوستم کشیدم و بعد از آن خوابیدم.وقتی بیدار شدم اثری از بیماری نیافتم.
سند روایت نیز صد در صد معتبر بوده و تمامی روات مورد اعتمادند و حتی محقق وهابی کتاب نیز سند را معتبر می داند و وقتی جایی برای مناقشه در سند نمی بیند سعی می کند متن را مورد نقد خود قرار دهد که باز هم دلیلی قانع کننده نمی تواند بیاورد.به راستی که این روایت یکی از روایاتی است که به قول معروف خاری است در چشم مخالفین تبرک و خاری است در چشم وهابیون و خاری است در چشم مخالفین کرامات اهل بیت که پس از شهادتشان نیز جاریست.
بررسی سند روایت :
العَتِیْقِیُّ أَبُو الحَسَنِ أَحْمَدُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ أَحْمَدَ :
الإِمَامُ، المُحَدِّثُ، الثِّقَةُ، أَبُو الحَسَنِ أَحْمَدُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ أَحْمَدَ بنِ مَنْصُوْرٍ البَغْدَادِیُّ، العَتِیْقِیُّ ...
سیر اعلام النبلاء،ج17،ص602 ط موسسة الرسالة
محمد بن الحسن بن عبدان بن الحسن بن مهران، أبو بکر الصیرفی :
حَدَّثَنِی عنه عبید الله بن أحمد بن عثمان الصیرفی، وسألته عنه، فقلت: أکان ثقة؟ فقال: فوق الثقة.
تاریخ بغداد،ج2،ص619 ط دار الغرب الاسلامی
الخُلْدِیُّ أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ نُصَیْرٍ :
الشَّیْخُ، الإِمَام، القُدْوَة، المُحَدِّث، شَیْخ الصُّوْفِیَّة، أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ نُصَیْر بنِ قَاسم البَغْدَادِیُّ ...
سیر اعلام النبلاء،ج15،ص558 ط موسسة الرسالة
شیخ الصوفیة فی أیامه ببغداد، وأعلمهم بالحدیث ...
الاعلام للزرکلی،ج2،ص128 ط دار العلم للملایین
کان ثقة صادقا دینا فاضلا ...
تاریخ بغداد،ج8،ص145 ط دار الغرب الاسلامی
نکته : ممکن است برخی وهابیون که نمی توانند بر سند ایراد بگیرند،به صوفی بودن خلدی اشکال کنند که در پاسخ باید گفت طبق نظر ذهبی که در مقدمه ی " سیر اعلام النبلاء ط موسسة الرسالة " شعیب الارنووط نیز به آن اشاره کرده است،صوفیان دو قسم هستند که یک گروه ممدوح بوده و متمسک به سنت هستند و دسته ای دیگر اهل بدعت هستند و خارج از دین و با توجه به نظر ذهبی در مورد خلدی،او از صوفیان ممدوح بوده و همچنین توثیق نیز شده است و در نتیجه اشکال مرتفع می باشد.
أما کلام الذهبی فی الصوفیة، فصحیح ما قاله السبکی، ولکن فی النادر منهم، وهذا رأی ارتآه الذهبی، واعتقد فیه وآمن به، فقد میز بین طائفتین منهم أولا هما: کانت متمسکة بالدین القویم، متبعة للسنة، احترمهم الذهبی الاحترام کله، بل لبس هو خرقة التصوف من الشیخ ضیاء الدین عیسى بن یحیى الأنصاری السبتی عند رحلته إلى مصر.
سیر اعلام النبلاء (مقدمة)،ص132 ط موسسة الرسالة