حقانیت شیعه و رد شبهات

بنی امیة، بدترین قبائل عرب :


حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْأَسَدِیُّ، حَدَّثَنَا شَرِیکٌ، عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَیْرِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى یَخْرُجَ ثَلَاثُونَ کَذَّابًا: مِنْهُمْ مُسَیْلِمَةُ، وَالْعَنْسِیُّ، وَالْمُخْتَارُ، وَشَرُّ قَبَائِلِ الْعَرَبِ بَنُو أُمَیَّةَ، وَبَنُو حَنِیفَةَ، وَثَقِیفٌ.

مسند ابی یعلی ( تک جلدی )،ص1189،ح6814 ط دار المعرفة

عبد الله بن الزبیر از پیامبر نقل می کند که پیامبر (ص) فرمودند : قیامت بر پا نمی شود تا زمانی که سی نفر کذاب خروج می کنند.از جمله ی آن ها مسیلمة و مختار هستند و بدترین قبائل عرب بنی امیة و بنی حنیفة و ثقیف هستند.

بررسی سند روایت :

عثمان بن أبی شیبة العبسی :

راوی صحیحین است و با این اوصاف نیاز به بررسی بیشتر نیست ولی ما چند قول را می آوریم.

الرتبة : ثقة،حافظ،شهیر،له اوهام  { طبق نرم افزار جوامع الکلم }

الإِمَامُ، الحَافِظُ الکَبِیْرُ، المُفَسِّرُ، أَبُو الحَسَنِ عُثْمَانُ بنُ مُحَمَّدِ ابْنِ القَاضِی أَبِی شَیْبَةَ ...

وَقَالَ یَحْیَى بنُ مَعِیْنٍ: ثِقَةٌ، مَأْمُوْنٌ.

سیر اعلام النبلاء،ج11،ص151و152 ط موسسة الرسالة

محمد بن الحسن الأسدی :

راوی صحیح بخاری است.

الرتبة : صدوق فیه لین  { طبق نرم افزار جوامع الکلم }

شریک بن عبد الله القاضی :

راوی صحیحین است.

الرتبة : صدوق سیء الحفظ { طبق نرم افزار جوامع الکلم }

یحیی بن معین هم او را ثقة می داند.

أبو إسحاق السبیعی :

راوی صحیحین است.

الرتبة : ثقة مکثر  { طبق نرم افزار جوامع الکلم }

عبد الله بن الزبیر الأسدی :

صحابی است و نیازی به بررسی ندارد.

نتیجه :

تمام راویان این روایت در صحیح بخاری روایت دارند و از روات بخاری هستند و سه نفر از آن ها علاوه بر این در صحیح مسلم نیز روایت دارند و در نتیجه هر گونه طعن در روات طعن در صحیح بخاری و صحیح مسلم خواهد بود.
سخن نهایی آن که روایت به جهت سندی کاملا معتبر است.

برای مشاهده با کیفیت بالا،روی عکس کلیک کنید

نرم افزار جوامع الکلم و حسن دانستن روایت :


نرم افزار جوامع الکلم که به وسیله ی وزارت اوقاف عربستان سعودی و زیر نظر محققین و علمای وهابی ساخته شده نیز این حدیث را حسن می داند.

بوصیری و حسن دانستن روایت :

بوصیری در کتاب " اتحاف الخیرة المهرة " پس از نقل این روایت می گوید :

رَوَاهُ أَبُو یَعْلَى الْمَوْصِلِیُّ بِإِسْنَادٍ حَسَنٍ.

اتحاف الخیرة المهرة،ج8،ص81 ط دار الوطن

ابویعلی موصلی آن را با سند حسن روایت کرده است.

برای مشاهده با کیفیت بالا،روی عکس کلیک کنید

ابن حجر هیثمی و اشتباه در شناخت راوی و تضعیف سند ( معتبر دانستن تلویحی سند از جانب ابن حجر هیثمی ) :

ابن حجر هیثمی پس از نقل حدیث در مجمع الزوائد می نویسد :

رَوَاهُ أَبُو یَعْلَى، وَفِیهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ زُبَالَةَ، وَهُوَ ضَعِیفٌ.

مجمع الزوائد و منبع الفوائد،ج10،ص72 ط مکتبة القدسی

ابویعلی آن را روایت کرده و در سندش " محمد بن الحسن بن زبالة " است و او ضعیف است.

این در حالی است که ما می دانیم راوی " محمد بن الحسن الاسدی " است و نه " محمد بن الحسن بن زبالة " و از آن جایی که شیوه ی ابن حجر هیثمی در " مجمع الزوائد " این است که پس از نقل روایات در صورتی که نظرش را در مورد آن بگوید،تمام موارد را گوشزد می کند پس با این حساب ابن حجر هیثمی اگر در شناخت راوی اشتباه نمی کرد چه بسا حدیث را معتبر می دانست چرا که تنها ایرادی که وارد کرده اشتباهش در شناخت راوی است و اشکال دیگری بر سند نگرفته است.

* محقق وهابی کتاب مسند ابی یعلی و همچنین محقق کتاب " اتحاف الخیرة المهرة " نیز به این اشتباه هیثمی اشاره می کنند.

برای مشاهده با کیفیت بالا،روی عکس کلیک کنید

محقق وهابی کتاب " المطالب العالیة " و پذیرفتن صحت اصل حدیث :


" سعد بن ناصر بن عبد العزیز " ،محقق وهابی کتب " المطالب العالیة "،گرچه سند این حدیث را ضعیف می داند ( که ما دلایل او را رد می کنیم ) اما صحت اصل حدیث را با همین متن و با همین کیفیت ثابت و مسلم دانسته و حتی به اثبات آن می پردازد!

دلیلی که این محقق وهابی برای ضعف سند بیان می کند از این قرار است :

الحدیث بهذا الاسناد ضعیف،فیه علتان :
1. فیه شریک النخعی، و هو ضعیف.
2. فیه ابو اسحاق السبیعی، و هو مدلس من المرتبة الثالثة ، لم یصرح بالسماع.

المطالب العالیة لابن حجر العسقلانی،ج18،ص287 ط  دار العاصمة

حدیث با این سند ضعیف است و دو علت دارد :
1. شریک نخعی در سند روایت است که ضعیف است.
2. ابو اسحاق سبیعی در سند است که مدلس از مرتبه ی سوم است و تصریح بر سماع نکرده است.

در پاسخ محقق کتاب باید بگوییم که به این ترتیب او فاتحه ی صحیح بخاری و صحیح مسلم را خوانده است و بسیاری از احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم را پیش فرض تضعیف کرده است!

چرا که :

1. شریک نخعی هم در صحیح بخاری روایت دارد و هم در صحیح مسلم ! حال چه کسی و چگونه جرات می کند او را تضعیف کند؟! مگراین که حاضر به خروج از اجماع اهل سنت باشد و در صحیح بخاری و صحیح مسلم و ادعای صاحبان آن ها و رای اجماعی اهل سنت طعن وارد کند!

2. ابو اسحاق سبیعی نیز راوی صحیح بخاری و صحیح مسلم است و در بسیاری از احادیثش در این دو کتاب نیز اصلا تصریح بر سماع نکرده است ! پس اگر این گونه بخواهیم تضعیف کنیم،با توجه به کثرت احادیث ابو اسحاق سبیعی در صحیحین و همچنین بالا بودن تعداد احادیثی که در آن ها تصریح بر سماع نکرده، پس به قول معروف فاتحه ی صحیحین خوانده می شود !!!

حال ببینید که این محقق وهابی چگونه صحت اصل این حدیث با همین متن و کیفیت را مسلم و ثابت می داند :

قلت : الحدیث ضعیف بهذا الاسناد کما تقدم، الا ان له شواهد صحیحة بمعناه،و هذا المتن یشتمل علی ثلاثة امور ورد ذکرها متفرقا فی احادیث اخری ...

المطالب العالیة لابن حجر العسقلانی،ج18،ص288 ط دار العاصمة

من ( محقق کتاب ) می گویم : این حدیث با این سند ضعیف است اما شواهد صحیحی برایش وجود دارد و این متن شامل سه مورد ( خبر دادن پیامبر به خروج سی کذاب،خبر دادن پیامبر به ظهور افرادی همچون مسیلمة و اسود و ...،خبر دادن پیامبر به مبغوض ترین قبائل در نزدش یعنی بنی امیة و بنی حنیفة و ثقیف ) می شود که به صورت پراکنده در احادیث دیگر ذکر شده است ...

و سپس در ادامه محقق کتاب شواهد را ذکر کرده و صحت اصل حدیث را اثبات می کند.