بنی امیة،مغضوب رسول الله (ص) ( کتب اهل سنت + اسناد)
بنی امیه،منفورترین مردم و قبائل در نزد پیامبر و تلاش برخی علمای اموی برای تحریف این روایات :
در این مطلب قصد داریم تا با روایاتی معتبر ثابت کنیم که بنی امیه،منفورترین مردم و قبائل در نزد پیامبر (ص) بوده اند و در ادامه نشان خواهیم داد که برخی از علمای اهل سنت که ظاهرا حب بنی امیه را در دل داشته اند،دست به تحریف روایت زده اند!
وَمِنْهَا مَا حَدَّثَنَاهُ أَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ بَالَوَیْهِ، ثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ، حَدَّثَنِی أَبِی، ثَنَا حَجَّاجُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ أَبِی حَمْزَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ حُمَیْدَ بْنَ هِلَالٍ، یُحَدِّثُ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُطَرِّفٍ، عَنْ أَبِی بَرْزَةَ الْأَسْلَمِیِّ، قَالَ: کَانَ أَبْغَضَ الْأَحْیَاءِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَنُو أُمَیَّةَ، وَبَنُو حَنِیفَةَ، وَثَقِیفٌ هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّیْخَیْنِ، وَلَمْ یُخْرِجَاهُ.
: على شرط البخاری ومسلم [التعلیق - من تلخیص الذهبی]
المستدرک علی الصحیحین،ج4،ص528،ح8482 ط دار الکتب العلمیة
ابی برزه ی سلمی نقل می کند که مبغوض ترین و منفور ترین قبائل در نزد پیامبر (ص) بنی امیه،بنی حنیفه و ثقیف بودند.
سپس حاکم نیشابوری می گوید : این حدیثی صحیح طبق شروط بخاری و مسلم است ولی آن را نیاورده اند.
ذهبی نیز در تلخیص می گوید که حدیث طبق شروط بخاری و مسلم صحیح است.
ملاحظه می فرمایید که این حدیث را هم حاکم نیشابوری تصحیح می کند و هم ذهبی و با این حساب دیگر جایی برای رد آناز جهت صحت نمی ماند.
برای مشاهده با کیفیت بالا،روی عکس کلیک کنید
حسین سلیم اسد : اسناده حسن
مسند ابی یعلی،ج13،ص417،ح7421 ط دار المامون للتراث
ملاحظه می کنید که این حدیث را ابو یعلی موصلی هم در مسند خویش نقل کرده و حسین سلیم اسد،محقق کتاب،نیز آن را حدیثی حسن می داند.
برای مشاهده با کیفیت بالا،روی عکس کلیک کنید
وَعَنْ أَبِی بَرْزَةَ قَالَ: «کَانَ أَبْغَضَ النَّاسِ أَوْ أَبْغَضَ الْأَحْیَاءِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - ثَقِیفٌ، وَبَنُو حَنِیفَةَ.رَوَاهُ أَحْمَدُ، وَأَبُو یَعْلَى، وَزَادَ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: بَنُو أُمَیَّةَ، وَثَقِیفٌ، وَبَنُو حَنِیفَةَ، وَکَذَلِکَ الطَّبَرَانِیُّ، وَرِجَالُهُمْ رِجَالُ الصَّحِیحِ غَیْرَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُطَرِّفِ بْنِ الشِّخِّیرِ، وَهُوَ ثِقَةٌ.
مجمع الزوائد و منبع الفوائد،ج10،ص71 ط دار الکتاب العربی
ملاحظه می فرمایید که ابن حجر هیثمی پس از نقل حدیث،روات آن را نیز تماما ثقه و دانسته و با این حساب حدیث از نظر هیثمی نیز کاملا صحیح است.
برای مشاهده با کیفیت بالا،روی عکس کلیک کنید
اتحاف المهرة لابن حجر العسقلانی،ج13،ص513 ط وزارة الشؤون الاسلامیة و الاوقاف
اتحاف الخیرة المهرة للبوصیری،ج7،ص357 ط دار الوطن
اتحاف الخیرة المهرة للبوصیری،ج8،ص81 ط دار الوطن
المعجم الکبیر للطبرانی،ج18،ص229و230،ح572 ط مکتبة ابن تیمیة
امتاع الاسماع للمقریزی،ج12؛ص273 ط دار الکت العلمیة
مسند الرویانی،ج1،ص79و80،ح41 ط موسسة قرطبة
مسند الرویانی،ج1،ص136،ح141 ط موسسة قرطبة
مسند الرویانی،ج2،ص28،ح769 ط موسسة قرطبة
معجم الصحابة لابن قانع،ج2،ص129 ط مکتبة الغرباء الاثریة
الفتن لنعیم بن حماد،ص132،ح320 ط مکتبة التوحید
تلاش امویان و طرفدارانشان برای تحریف روایت و تصریح محقق وهابی بر تحریف :
محقق وهابی کتاب " اتحاف الخیرة المهرة " پس از نقل حدیث می نویسد :
فی الاصل " احب " و هو تحریف و المثبت من مسند ابی یعلی و هو الصواب.
در اصل و نسخه ی خطی لفظ " احب " بوده است { به جای واژه ی ابغض } و این تحریف است و آن چیزی که در مسند ابی یعلی آمده ثابت و درست است. { یعنی واژه ی ابغض }
اتحاف الخیرة المهرة للبوصیری،ج7،ص357 ط دار الوطن
پس ملاحظه کردید که امویان و طرفدارانشان سعی داشته اند تا با دست بردن در این کتاب،حقیقت را واژگون کرده و چهره ی پلید امویان را تطهیر کنند که حتی محقق وهابی آن ها را رسوا می کند.
در اینجا چندان اتهامی متوجه " بوصیری " ،مولف کتاب، نیست چرا که همین روایت را در جایی دیگر از کتابش با لفظ " ابغض " نقل کرده است و احتمال بسیار زیاد پس از او کسی یا کسانی دست به تحریف یکی از این دو روایت زده و روایت دیگر را هم ندیده اند تا آن را تحریف کنند!
تحریف احمد بن حنبل و تلاش بیهوده ی شعیب الارنؤوط برای تضعیف حدیث :
حَدَّثَنَا حَجَّاجٌ، أَخْبَرَنَا شُعْبَةُ، عَنْ أَبِی حَمْزَةَ جَارِهِمْ قَالَ: سَمِعْتُ حُمَیْدَ بْنَ هِلَالٍ یُحَدِّثُ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ مُطَرِّفٍ، عَنْ أَبِی بَرْزَةَ قَالَ: کَانَ أَبْغَضَ النَّاسِ أَوْ أَبْغَضَ الْأَحْیَاءِ إِلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، ثَقِیفُ، وَبَنُو حَنِیفَةَ.
مسند احمد،ج33،ص19،ح19775 ط موسسة الرسالة
ابی برزه نقل می کند که مبغوض ترین و منفورترین مردم در نزد رسول خدا ثقیف و بنی حنیفه بودند.
ملاحظه می فرمایید که " بنی امیة " از متن حدیث حذف شده است !!! جالب آن که سند،دقیقا همان سندی است که در کتب دیگر نیز ذکر شده اما دستان امانت دار محبین بنی امیه،کلمه ی " بنی امیه " را حذف کرده است.این که خود احمد بن حنبل چنین کاری کرده یا کسی دیگر مسلم نیست ولی شکی نیست که عامل تحریف،از سینه چاکان امویان بوده که به خود جرات داده تا قول پیامبر (ص) را تحریف کرده و آتش جهنم را برای خود بخرد!
نکته ی دیگر،تلاش بیهوده ی شعیب الارنؤوط وهابی برای تضعیف سند است که شاید خواسته تا به زعم خود،به کل پرونده ی این حدیث را ببندد! شعیب الارنؤو در ذیل حدیث می نویسد :
إسناده ضعیف، لجهالة حال أبی حمزة جار شعبة -هو عبد الرحمن ابن عبد الله المازنی.
مسند احمد،ج33،ص19 ط موسسة الرسالة
سند این حدیث به دلیل مجهول و ناشناخته بودن حال ابی حمزة – عبد الرحمن بن عبد الله المازنی – ضعیف است.
جالب آن که شعیب الارنؤوط وهابی پس از آن که می گوید این حدیث را حاکم نیز نقل کرده است،می نویسد که حاکم در آن لفظ " بنی امیه " را افزوده و سپس از این که حاکم حدیث را تصحیح کرده تعجب می کند! یعنی این که شعیب الارنؤوط وهابی معتقد است که لفظ "بنی امیة " زیاده است! :
وأخرجه الحاکم من طریق عبد الله بن أحمد، عن أحمد ابن حنبل، بهذا الإسناد. وزاد فیه: بنی أمیة، وصححه!
مسند احمد،ج33،ص20 ط موسسة الرسالة
حاکم نیشابوری این حدیث را از طریق عبد الله بن احمد از احمد بن حنبل با این سند نقل کرده است و در آن لفظ " بنی امیة " را اضافه کرده است و آن را تصحیح کرده است!
اما پاسخ ما این است که :
اولا این حدیث را کسانی همچون حاکم نیشابوری،ذهبی،ابن حجر هیثمی و حسین سلیم اسد وهابی معتبر دانسته اند و همچنین حتی احمد محمد شاکر این سند را در مسند احمد تصحیح کرده است.پس تا این جا اکثر محققین و علما این حدیث را کاملا معتبر می دانند.
ثانیا دلیل شعیب الارنؤوط وهابی برای ضعف سند کاملا مردود و باطل است.چرا که " ابو حمزة عبد الرحمن بن عبد الله المازنی " نه تنها مجهول نیست،بلکه ابن حبان و ابن حجر عسقلانی او را توثیق نموده اند و نرم افزار جوامع الکلم که ساخت وزارت اوقاف عربستان هست نیز او را مقبول می داند!
ثالثا شعیب الارنؤوط وهابی با کمال وقاحت می گوید که لفظ " بنی امیة " زیاده است و جرات ندارد تا بگوید که ابو یعلی و ابن حجر هیثمی و بوصیری و سایرین نیز با همین متن نقل کرده اند!
رابعا حت اگر ما بر فرض محال،لفظ " بنی امیة " را زیاده هم بگیریم،زیاده ی راوی ثقه طبق نظر اکثر علمای اهل سنت قبول است که تمام روات این حدیث نیز مورد اعتماد هستند و باز هم صحت حدیث اثبات می گردد.
جناب بخاری که کتاب صحیحش در نزد اهل سنت صحیح ترین کتاب پس از قرآن است نیز این حدیث را تحریف کرده و حتی پا را فراتر می گذارد و علاوه بر نام " بنی امیة " نام " ثقیف " را نیز حذف می کند.البته جناب بخاری سابقه ی تدلیس در نقل روایات و بریدن روایات در صحیح بخاری و حذف نام های اشخاص را در کارنامه ی خود فراوان دارند! :
عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَبُو حَمْزَةَ جَارُ شُعْبَةَ: عَنْ حُمَیْدِ بن هلال عن عبد الله بن مطرف عَنْ أَبِی فُلانٍ: أَبْغَضُ الأَحْیَاءِ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَنُو حَنِیفَةَ، قَالَ الدُّورِیُّ سَمِعَ حَجَّاجًا سَمِعَ شُعْبَةَ، وقَالَ غُنْدَرٌ حَدَّثَنَا شُعْبَة: عَنْ مُحَمَّد بْن أَبِی یَعْقُوبَ سمع ابا نصر عن بجالة ابن عَبْدَ أو عَبْد بْن بجالة قلت لعِمْرَان – مثله.
التاریخ الکبیر للبخاری،ج5،ص317 ط دائرة المعارف العثمانیة
ملاحظه می فرمایید که به جز نام " بنو حنیفة " نام دیگری دیده نمی شود در حالی که سند همان است!
ابن ابی خثیمة و تحریف روایت :
ابن ابی خثیمة،عالم بزرگ اهل سنت،نیز این روایت را به این شکل تحریف می کند :
حَدَّثَنا أَحْمَد بْنُ إِبْرَاهِیْمَ الدَّوْرَقِیّ، قَالَ: حَدَّثَنا حَجَّاج بْنُ مُحَمَّدٍ الأَعْوَر، قَالَ: حَدَّثَنِی شُعْبَة، عَنْ أَبِی حَمْزَة، جَارِهِم، قَالَ: سَمِعْتُ حُمَیْدَ بْنَ هلالٍ یُحَدِّثُ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُطَرِّفٍ، عَنْ أَبِی بَرْزَةَ، قَالَ: کانَ أَبْغَضَ النَّاسِ الأَحْیَاءِ إِلَى رسولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: بَنُو فلانٍ، وَبَنُو فلانٍ، وَبَنُو حَنِیْفَة.
التاریخ الکبیر { السفر الثانی }،ج2،ص742 الفاروق الحدیثة للطباعة و النشر
ملاحظه می فرمایید که ابن ابی خثیمة به جای لفظ " بنی امیة " و لفظ " ثقیف " از " بنو فلان " استفاده می کند در حالی که سند همان سندی است که در منابع دیگر آمده است!!!
نتایج :
1. طبق حدیث صد در صد معتبر ( که حتی از دو طریق نقل شده و یک طریق آن کاملا مصحیح است و طریق دیگر نیز یک راوی مجهول دارد ولی به تبع طریق صحیح مورد اعتماد است – طریق دوم در المعجم الکبیر نقل شده است )،بنی امیة مبغوض پیامبر (ص) بوده اند و پیامبر از آنان نفرت داشته است.
2. این حدیث را علما و محققینی همچون حاکم نیشابوری،ذهبی،حسین سلیم اسد،محققین نرم افزار جوامع الکلم و سایرین تصحیح و تحسین کرده اند.
3. برخی از علمای اهل سنت سعی کرده اند تا با تحریف حدیث و حذف لفظ بنی امیه،اتهام را از آنان دور کرده و چهره ی پلید آنان را تطهیر کنند.از این جمله اند : ابن ابی خثیمة،بخاری و احمد بن حنبل در مسند.همچنین برخی سعی کرده اند تا با دستکاری در متن حدیث در کتاب " اتحاف " از بوصیری حقیقت را واژگونه کنند که رسوا گردیده اند. { به این دلیل که هم محقق وهابی به تحریف اشاره کرده و هم خود بوصیری در جایی دیگر از کتابش همین حدیث را نقل کرده و محبین بنی امیه آنان را ندیده اند تا تحریف کنند }
4. شعیب الارنؤوط وهابی سعی می کند تا حتی سند حدیث تضعیف شده در مسند احمد را نیز تضعیف کند که ما در بالا ادعای او را رد نمودیم.
5. سوال ما این است که حال که صحت حدیث ثابت و قطعی است،محبین بنی امیه و خصوصا محبین معاویه و یزید و پادشاهان و سلاطین اموی چه پاسخی در قبال حب کسانی دارند که پیامبر بغض آنان را داشته است!؟