مجاهد (از مفسرین مشهور و بزرگ اهل سنت) و اعتقاد به تحریف قرآن
مجاهد (از مفسرین مشهور و بزرگ اهل سنت) و اعتقاد به تحریف قرآن
یکی از تهمت های ناروای مخالفین شیعه به پیروان اهل بیت، تحریف قرآن می باشد که علماء و محققین شیعه همواره پاسخ های متعددی به این شبهه داده و حتی در این زمینه کتاب های متعددی نیز نوشته اند.مخالفین این ادعای باطل را در شرایطی مطرح می کنند که برخی از علمای خودشان قائل به تحریف قرآن بوده اند ! در این مطلب به قول " مجاهد بن جبر " عالم و مفسر بزرگ اهل سنت در باب تحریف قرآن و از بین رفتن بخشی از آن می پردازیم.
وَرَوَى أَبُو نُعَیْمٍ الْفَضْلُ بْنُ دُکَیْنٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَیْفٌ عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ کَانَتِ الْأَحْزَابُ مِثْلَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ أَوْ أَطْوَلَ وَلَقَدْ ذَهَبَ یَوْمَ مُسَیْلِمَةَ قُرْآنٌ کَثِیرٌ وَلَمْ یَذْهَبْ مِنْهُ حَلَالٌ وَلَا حَرَامٌ.
التمهید لما فی الموطأ من المعانی والأسانید،ج4،ص275 ط وزارة عموم الأوقاف والشؤون الإسلامیة – المغرب
مجاهد می گوید سوره ی احزاب مانند سوره ی بقره یا طولانی تر بود و در روز مسیلمة { مقصود فتنه ی مسیلمة و کشت و کشتار مرتبط با فتنه ی اوست } بسیاری از قرآن از بین رفت اما حلال و حرامی از قرآن از بین نرفت.
با وجود چنین قولی و اعتقادی از مجاهد، آیا مخالفین شیعه که معتقدند قائل به تحریف قرآن کافر است، مجاهد را نیز تکفیر می کنند یا فقط به دنبال تکفیر شیعه به هر بهانه ی واهی و باطل و دروغ هستند ؟ حکم مجاهد چیست ؟
صحت سند قول تا مجاهد :
سند این قول از ابن عبد البر تا مجاهد نیز صحیح است.
ابن عبد البر این قول را با صیغه ی جزم از ابو نعیم نقل می کند ( وَرَوَى أبو نعیم) و چون آن را با صیغه ی جزم نقل کرده کسی نمی تواند به دلیل آن که ابن عبد البر ،ابو نعیم را درک نکرده این روایت را مرسل بداند چون وقتی عالمی قولی را با صیغه ی جزم نقل کند، محکوم به صحت است.صیغه ی جزم موجود در عبارت ابن عبد البر در نقل از ابو نعیم و محکوم به صحت بودن آن را با ذکر چند قول بیان می کنیم :
قَالَ الْعُلَمَاءُ الْمُحَقِّقُونَ مِنْ أَهْلِ الْحَدِیثِ وَغَیْرِهِمْ إذَا کَانَ الْحَدِیثُ ضَعِیفًا لَا یُقَالُ فِیهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَوْ فَعَلَ أَوْ أَمَرَ أَوْ نَهَى أَوْ حَکَمَ وَمَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ صِیَغِ الْجَزْمِ: وَکَذَا لَا یُقَالُ فِیهِ رَوَى أَبُو هُرَیْرَةَ أَوْ قَالَ أَوْ ذَکَرَ أَوْ أَخْبَرَ أَوْ حَدَّثَ أَوْ نَقَلَ أَوْ أَفْتَى وَمَا أَشْبَهَهُ: وَکَذَا لَا یُقَالُ ذَلِکَ فِی التَّابِعِینَ وَمَنْ بَعْدَهُمْ فِیمَا کَانَ ضَعِیفًا .....
المجموع شرح المهذب،ج1،ص63 ط دار الفکر
علمای محقق از اهل حدیث و غیر آنان گفته اند که اگر حدیث ضعیف باشد در مورد آن " قال رسول الله " یا " فَعَلَ " یا " أمَرَ " یا " نَهَی " یا " حَکَمَ " و آن چه شبیه از صیغه های جزم که شبیه آن است گفته نمی شود و همچنین در مورد آن گفته نمی شود " رَوَی أبو هریرة " یا " ذَکَرَ " یا " أخبَرَ " یا " حَدَثَ " یا " نَقَلَ " یا " أفتی " و آن چه شبیه آن است و همچنین چنین چیزی در مورد تابعین و بعد از آنان در مورد چیزی که ضعیف باشد گفته نمی شود .....
ملاحظه نمودید که نظر علمای محقق این چنین است و " رَوَی " نیز از صیغه ی های جزم بوده و در مورد ابو نعیم به کار برده شده و ابن عبد البر قول او را جزما بیان کرده است پس محکوم به صحت است.
اما ادامه ی سند :
الفضل بن دکین : عمرو بن حماد بن زهیر القرشى التیمى الطلحى مولاهم ، الأحول أبو نعیم الملائى الکوفى
وقال أبو زُرْعة الدِّمشقی: سَمِعْتُ یحیى بْن معین یَقُولُ: ما رَأَیْت أثبت من رجُلَین: أبو نُعَیْم، وعفّان.
تاریخ الإسلام وَوَفیات المشاهیر وَالأعلام،ج5،ص420 ط دار الغرب الاسلامی
راوی بخاری و مسلم نیز می باشد.
سیف بن سلیمان ، و یقال : ابن أبى سلیمان ، المخزومى مولاهم ، أبو سلیمان المکى
سَیْفُ بنُ سُلَیْمَانَ المَکِّیُّ : أَحَدُ الثِّقَاتِ، کَانَ مِنْ مَوَالِی بَنِی مَخْزُوْمٍ.
سیر اعلام النبلاء،ج6،ص338 ط موسسة الرسالة
راوی بخاری و مسلم نیز می باشد.
جایگاه مجاهد در نزد اهل سنت :
مجاهد بن جبر از ائمه ی نفسیر اهل سنت بوده و از او در بخاری و مسلم نیز روایت نقل شده است.
مُجَاهِدُ بنُ جَبْرٍ أَبُو الحَجَّاجِ المَکِّیُّ الأَسْوَدُ : الإِمَامُ، شَیْخُ القُرَّاءِ وَالمُفَسِّرِیْنَ، أَبُو الحَجَّاجِ المَکِّیُّ، الأَسْوَدُ، مَوْلَى السَّائِبِ بنِ أَبِی السَّائِبِ المَخْزُوْمِیِّ.
سیر اعلام النبلاء،ج4،ص449 ط موسسة الرسالة
مجاهد بن جبر، أبو الحجاج المکی، مولى بنی مخزوم : تابعی، إمام فی التفسیر .....
معجم المفسرین من صدر الإسلام وحتى العصر الحاضر،ج2،ص462 ط مؤسسة نویهض الثقافیة للتألیف والترجمة والنشر
عن معقل بن یسار قال انْطَلَقْتُ مَعَ أَبِی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: (یَا أَبَا بَکْرٍ لَلشِّرْکُ فِیکُمْ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ) فقال أبو بکر: وهل الشرک إلا من جعل مع الله إلها آخر؟ قال النبی صلى الله علیه وسلم: (والذی نفسی بیده للشرک أخفى من دبیب النمل، ألا أدلک على شیء إذا قلته ذهب عنک قلیله وکثیره؟ قال: (قل اللهم إنی أعوذ بک أن أشرک بک وأنا أعلم وأستغفرک لما لا أعلم)
صحیح ـ «الضعیفة» تحت رقم (3755), (التعلیق الرغیب» (1/39ـ 40): (لیس فی شیء من الکتب الستة).
الأدب المفرد بالتعلیقات، ، ج 1 ، ص 377 ، ح 716
قسمت آخر روایت رو لطف کنید ترجمه کنید :
(یعنی این قسمت رو) :
(قل اللهم إنی أعوذ بک أن أشرک بک وأنا أعلم وأستغفرک لما لا أعلم)