حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

پاسخ به شبهه ی : فیلی که امام باقر (ع) ساخت و با آن پرواز کرد


یکی از شبهاتی که وهابیون و نواصب آن را برای طعن به شیعیان و اهل بیت در موارد متعددی آن را در شبکه ها و سایت های خود نقل می کنند،شبهه ای است در مورد فیلی که امام باقر (ع) فیلی ساخت و با آن پرواز کرد.در این مطلب قصد داریم تا این شبهه ی وهابیون و نواصب را رد کنیم.البته این نکته را لازم است قبل از پاسخ به شبهه خدمتتان عرض کنیم که وهابیون در اکثریت قریب به یقین موارد به روایات ضعیف و یا بدون سند و یا قریب به جعل در کتب شیعه استناد می کنند بر خلاف ما شیعیان که در مناظرات و بحث ها و مکتوبات به روایات معتبر و مورد اعتماد مخالفین استناد می کنیم.


طرح شبهه :


باقر (ع) صنع فیلا صحیحا و معتبرا بالسند عند الرافضة
{ باقر (ع) فیلی را ساخت با سند معتبر در نزد روافض – نکته : ان شاء الله در پاسخ به شبهه،کذب و تدلیس احمقانه ی این وهابی ناصبی در مورد ادعایش مبنی بر صحت سند نشان خواهیم داد }

1422 / 6 - أبو جعفر محمد بن جریر الطبری: قال: حدثنا أحمد ابن منصور الزیادی قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبیصة بن عبد الحمید قال: قال لی جابر بن یزید الجعفی: رأیت مولای الباقر ع (و) قد صنع فیلا من طین فرکبه وطار فی الهواء حتى ذهب إلى مکة ورجع علیه فلم أصدق ذلک منه حتى رأیت الباقر ع فقلت له: أخبرنی جابر عنک بکذا وکذا؟ (فصنع مثله) فرکب وحملنی معه إلى مکة وردنی.


مدینة المعاجز للبحرانی (1107 هـ) ج5 ص10 الباب 6 أنه ع صنع فیلا من طین فرکبه ع فطار به إلى مکة

مرة بن قبیصة می گوید که جابر بن یزید جعفی به من گفت که مولایم باقر (ع) را دیدم که فیلی را از گل درست کرد و سوار آن شد در هوا پرواز کرد تا به مکه رفت و با آن برگشت. {مرة بن قبیصة می گوید} این حرف جابر را باور نکردم تا این که باقر (ع) را دیدم و به او گفتم : جابر از تو این طور به من خبر داده است.پس امام باقر (ع) مانند آن فیل را ساخت و سوار آن شد و من را با خودش به مکه برد و برگرداند.

 

http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=176461


المعصوم صنع فیل طائر وذهب الى مکه ثم عاد ـ الله أکبر
(امام معصوم فیل پرنده ای ساخت و با آن به مکه رفت و سپس بازگشت – الله اکبر)


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=170593


الإمام الباقر یصنع فیلاً من طین ویطیر به إلى مکة


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=7468


یا أخوة تعالوا نطیر مع الباقر على فیله


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=89790


الباقر یصنع فیلاً


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=103107


الباقر یصنع فیلاً من طین ویطیر به الى مکة


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=4626


الفیل الطائر عند الرافضة اصبح حقیقی


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=101078


الشیعه وقصة الفیل الطائر


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=58729


اتهام الرافضة لأبی جعفر محمد الباقر


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=33579


فى دین الروافض .. الفیل یطیر بالامام


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=26655


الامام الباقر یصنع فیل نفاث و طار جوله دینیه وثیقه


http://www.sd-sunnah.com/vb/showthread.php?8106-%C7%E1%C7%E3%C7%E3-%C7%E1%C8%C7%DE%D1-%ED%D5%E4%DA-%DD%ED%E1-%E4%DD%C7%CB-%E6-%D8%C7%D1-%CC%E6%E1%E5-%CF%ED%E4%ED%E5-%E6%CB%ED%DE%E5-%29

جدید ... فى دین الروافض .. الفیل یطیر بالامام


http://alsrdaab.com/vb/showthread.php?t=19276


فیل ( الإمام ) الذی طار به إلى مکة


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=38653


الامام الباقر عند الشیعة صنع فیل و طار


http://minhajsuna.net/?p=2332


الباقر صنع فیل و طار


http://www.alrad.net/hiwar/imam/7.htm



برای مشاهده با کیفیت و اندازه ی اصلی،روی عکس کلیک کنید





پاسخ به شبهه :


ملاحظه کردید که چگونه وهابیون و نواصب یک روایت پیدا کرده اند و در سطح وسیع در وبسایت های فاسد خود آن را نشر داده اند بدون آن که کوچک ترین بررسی حول سند روایت کنند و یا آن که کوچک ترین تفکر و تحقیقی در مورد متن روایت کرده باشند.

ما پاسخ شبهه را در دو محور " بررسی سند روایت " و " بررسی متن روایت " انجام خواهیم داد اما قبل از آن برای آن که خوانندگان محترم از اصل روایت و منابع آن بهتر اطلاع پیدا کنند،روایت و منابع آن و ترجمه ی آن را برایتان نقل می کنیم:


141 / 5 - قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنْصُورٍ الرَّمَادِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا شَاذَانُ بْنُ عُمَرَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُرَّةُ بْنِ قَبِیصَةَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ، قَالَ: قَالَ لِی: جَابِرُ بْنُ یَزِیدَ الْجُعْفِیُّ: رَأَیْتُ مَوْلَایَ الْبَاقِرَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ قَدْ صَنَعَ فِیلًا مِنْ طِینٍ فَرَکِبَهُ وَ طَارَ فِی الْهَوَاءِ حَتَّى ذَهَبَ إِلَى مَکَّةَ عَلَیْهِ وَ رَجَعَ، فَلَمْ أُصَدِّقْ ذَلِکَ مِنْهُ حَتَّى رَأَیْتُ الْبَاقِرَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ)، فَقُلْتُ لَهُ: أَخْبَرَنِی جَابِرٌ عَنْکَ بِکَذَا وَ کَذَا، فَصَنَعَ مِثْلَهُ وَ رَکِبَ وَ حَمَلَنِی مَعَهُ إِلَى مَکَّةَ وَ رَدَّنِی‏.



دلائل الامامة،ص220،ح121 ط بعثت


منابع زیر نیز همین روایت را از کتاب دلائل الامامة نقل کرده اند :


مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر،ج5،ص10،ح1422 ط موسسة المعارف الاسلامیة

إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‏،ج4،ص121،ح81 ط موسسة الاعلمی

نوادر المعجزات فی مناقب الأئمة الهداة علیهم السلام‏،ص283و284،ح99 ط دلیل ما

عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال‏،ج19،ص171 ط موسسة الامام المهدی



مرة بن قبیصة می گوید جابر بن یزید جعفی برایم گفت که مولایم امام باقر (ع) را دیدم که فیلی را از گل ساخته است و سوار آن شد و در هوا پرواز کرد و سوار بر آن به مکه رفت و بازگشت.{مرة بن قبیصة می گوید} این سخن جابر بن یزید جعفی را باور نکردم تا این که باقر (ع) را دیدم و به او گفتم جابر اینطور به من خبر داده است.پس امام باقر (ع) مانند آن فیل را ساخت و سوار آن شد و مرا با خودش به مکه برد و سپس مرا برگرداند.


بررسی سند روایت :


اصل روایت در دلائل الامامة نقل شده و سایر منابع نیز از آن نقل کرده اند :


141 / 5 - قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنْصُورٍ الرَّمَادِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا شَاذَانُ بْنُ عُمَرَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُرَّةُ بْنِ قَبِیصَةَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ، قَالَ: قَالَ لِی: جَابِرُ بْنُ یَزِیدَ الْجُعْفِیُّ: رَأَیْتُ مَوْلَایَ الْبَاقِرَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ قَدْ صَنَعَ فِیلًا مِنْ طِینٍ فَرَکِبَهُ وَ طَارَ فِی الْهَوَاءِ حَتَّى ذَهَبَ إِلَى مَکَّةَ عَلَیْهِ وَ رَجَعَ، فَلَمْ أُصَدِّقْ ذَلِکَ مِنْهُ حَتَّى رَأَیْتُ الْبَاقِرَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ)، فَقُلْتُ لَهُ: أَخْبَرَنِی جَابِرٌ عَنْکَ بِکَذَا وَ کَذَا، فَصَنَعَ مِثْلَهُ وَ رَکِبَ وَ حَمَلَنِی مَعَهُ إِلَى مَکَّةَ وَ رَدَّنِی‏.


دلائل الامامة،ص220،ح121 ط بعثت


مرة بن قبیصة بن عبد الحمید
: مجهول

شاذان بن عمر : مجهول

احمد بن منصور الرمادی : مجهول  (جالب است بدانید که احمد بن منصور رمادی از ثقات و حفاظ احادیث در نزد اهل سنت است و در نزد آنان از علماء مورد قبول و مورد اعتماد به حساب می آید)


با وجود سه مجهول در سند روایت،ضعیف بودن روایت به اثبات می رسد و جایی برای احتجاج به روایت باقی نمی ماند و باز هم مثل گذشته دیدیم که مخالفین به روایتی ضعیف استناد کرده اند،بر خلاف ما که به روایات معتبر کتب آنان استناد می کنیم.نکته ای دیگر این که " مرکز الابحاث العقائدیة " که وابسته به آیت الله العظمی سیستانی حفظه الله می باشد در مورد سند روایت و به خصوص " احمد بن منصور الرمادی " می گوید :


ولا یبعد أن تکون هذه الروایة من مدسوسات العامة للطعن على الأئمة (علیهم السلام) واتباعهم والمتهم فیها الرمانی نفسه.



http://www.aqaed.com/faq/2423


و بعید نیست که این روایت از دسیسه های عامه (مخالفین شیعه) برای طعن به ائمه و پیروان آنان باشد و متهم در این روایت " احمد بن منصور الرمانی (الرمادی) " است.

به هر جهت وقتی روایتی از جهت سندی ضعیف باشد،قابلیت احتجاج در بحث و مناظره و مباحثات را ندارد و این روایت نیز این چنین است.

کلام وهابی ناصبی جاهل در مورد صحت روایت در کتاب مدینة المعاجز و کشف جهل و تدلیس وهابی ناصبی :


وهابی ناصبی وقتی که از اثبات صحت سند عاجز شده است،نهایتا با تدلیس و کذب خواسته تا با استفاده از کلام علامه ی بحرانی رحمة الله علیه در مقدمه ی کتاب " مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر " ،نتیجه بگیرد که منظور علامه ی بحرانی این است که تمام روایات موجود در این کتاب صحیح و معتبر است.
وهابی ناصبی جاهل می گوید :

اما کثیرا من الروافض یقولون هذه الخرافة هذا الکذب. نعم لو هذا الکلام کذب فالبحرانی صاحب الکتاب المدینة المعاجز من المویدین هذا الکذب.البحرانی نقل هذه الروایة فی کتابه و یقول فی مقدمة کتابه :

(اما بسیاری از روافض می گویند که این داستان خرافه و دروغ است.بله اگر این کلام کذب و دروغ باشد پس بحرانی صاحب کتاب مدینة المعاجز از تایید کنندگان و پذیرندگان این کذب است.بحرانی این روایت را در کتابش نقل کرده است و در مقدمه ی کتابش می گوید)

واعلم أن أئمتنا الاثنی عشر - علیهم السلام - قد ادعوا الامامة، وأظهر الله جل جلاله المعجز على أیدیهم، فهم أئمة الهدى من الله سبحانه، والصراط المستقیم إلیه تعالى، وهذا الکتاب معمول فی ذکر کثیر من معاجزهم ودلائلهم، منقولة عن رجال معتبرین، وعلماء مشهورین، وفی ذلک کفایة للسعید الرشید  (إن فی ذلک لذکرى لمن کان له قلب أو ألقى السمع وهو شهید) ، وسمیته ب‌ " مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر ودلائل الحجج على البشر "، ومن الله سبحانه أستمد، وعلیه أعتمد، وهو حسبنا ونعم الوکیل.


مدینة المعاجز نویسنده : السید هاشم البحرانی جلد : 1 صفحه : 43


http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=176461


وهابی جاهل با استفاده از این کلام علامه ی بحرانی که می گوید : " منقولة عن رجال معتبرین، وعلماء مشهورین " ( این کتاب منقول از اشخاص معتبر و علمای مشهور است) نتیجه گرفته است که تمام روایات و رجال موجود در اسناد روایات موجود در کتاب ثقه و مورد اعتمادند و تمام روایات هم معتبر خواهد بود !!!
در پاسخ باید به این وهابی و ناصبی جاهل بگوییم که اولا در همین دو خطی که از خودش نوشته است مثل برخی مطالب و تدلیس های دیگرش که آن ها را قبلا رد نموده ایم،باز هم بی سوادی و جهل خود را در قواعد دستوری عربی ثابت کرده است.وهابی جاهل نوشته است : " صاحب الکتاب المدینة المعاجز " اما هنوز نمی داند که مضاف در زبان عربی " ال " نمی گیرد و باید بگوید : "صاحب کتاب مدینة المعاجز" !!! پس این جهل اول و گاف بزرگ این ناصبی جاهل در مطلبش ! (البته قبلا هم از این جاهل در دو خط،سه گاف بزرگ در قواعد دستوری زبان عربی گرفته بودیم !!!)

نکته ی بعدی در مورد تدلیس و کذب و گاف این وهابی در مورد کلام علامه ی بحرانی است.علامه ی بحرانی در نوشتن کتاب "مدینة المعاجز" از سایر کتب روایی و حدیثی استفاده کرده است که در مقدمه آن ها را ذکر می کند.در صفحه ی 31 از مقدمه،علامه ی بحرانی نام کتبی که از آن ها نقل نموده است را بیان می کند و بیان نام کتب در صفحه ی 41 به اتمام می رسد.(تعداد کتاب نام برده شده 104 عدد است) سپس علامه ی بحرانی چند روایت نقل می کند و در مورد کتابش می گوید که روایاتی که در آن نقل کرده است،از منابع و کتب معتبر و از علمای مشهور است نه روایات و راویان موجد در اسناد کتاب ! چرا که اصلا علامه ی بحرانی روایات را خودش سماع نکرده که بخواهد مثلا مانند صاحب کتاب شریف کامل الزیارات رجال آن را توثیق کند !!! بلکه محقق بحرانی می گوید من روایات را از کتب معتبر که متعلق به علمای مشهور است آورده ام ! آری این جاست که تدلیس و کذب وهابی جاهل آشکار می شود و البته ممکن است این از ناحیه ی جهل او نسبت به زبان عربی هم باشد که هنوز فرق بین مدح کتاب و این که کتاب منقول از منابع معتبر باشد را با توثیق راویان موجود در سلسله اسناد کتاب نمی داند و نمی فهمد !

بد نیست در این جا به قول آیت الله میلانی حفظه الله در مورد کتاب مدینة المعاجز نیز اشاره کنیم :


ما هو رأی سماحتکم فی کتاب مدینة المعاجز للسید هاشم البحرانی (قدس سره)؟
بسمه تعالى
السلام علیکم
قد أتعب السید المؤلّف نفسه فی جمع معاجز الأئمة علیهم السلام، فجزاه الله خیراً، وقصور عقولنا عن فهم بعضها لا یبرّر الرّد. نعم نسبة المعجزة إلى الامام على سبیل الجزم والیقین یحتاج إلى سند معتبر کسائر الأمور.
وفقکم الله.

6341


http://www.al-milani.com/qa/qa.php?cat=10077&itemid=226


سوال : نظر شما در مورد کتاب مدینة المعاجز از سید هاشم بحرانی چیست ؟
پاسخ : بسمه تعالی.سلام علیکم.سید بحرانی برای جمع آوری معجزات ائمه زحمت و سختی و رنج زیادی کشید و خداوند به او جزای خیر بدهد و قصور و ناتوانی عقل های ما از فهم بعضی از معجزات اهل بیت دلیلی بر این نیست که آن ها را رد کنیم.بله نسبت معجزه به امام معصوم به صورت یقینی و قطعی همانند سایر امور به سند معتبر نیاز دارد.


کوتاه سخن در این بخش آن که سند روایت ضعیف است و روایت به هیچ وجه قابل استناد نیست.














بررسی متن روایت :


علت اصلی که باعث شده است تا وهابیون و نواصب این روایت را عاملی برای توهین به شیعیان و تمسخر قرار دهند این است که در متن روایت گفته شده است امام باقر علیه السلام فیلی را از گل خلق کرده است و با آن پرواز کرده است.خود این عبارت از دو جهت باعث شده تا وهابیون آن را مستمسکی برای طعن به شیعه قرار دهند :


1. امام باقر علیه السلام از گل ،فیل خلق کرده است و این هم شرک است (چون امام باقر موجودی زنده را خلق کرده است) و هم این که غلو است.چگونه یک انسان می تواند جانداری را خلق کند در حالی که خودش مخلوق خداست ؟! به علاوه این امر چیزی است عجیب و غریب !


2. فیل پرواز کرده است و این امری است عجیب و غریب !


پاسخ به مورد اول :


اعتراض مخالفین در مورد اول این است که چگونه امام باقر علیه السلام که خود ایشان مخلوق خداوند هستند،از گل موجود زنده خلق کرده اند ؟! اگر این را بپذیریم نتیجه اش شرک به خداوند خواهد بود و علاوه بر این،چنین عملی بسیار عجیب است و غلو در حق ائمه است !

در پاسخ می گوییم که این شبهه ناشی از عدم اطلاع مطرح کننده ی شبهه نسبت به قرآن کریم است.در قرآن کریم می خوانیم :


وَرَسُولًا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الأکْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ.

سوره ی آل عمران،آیه ی 49

و [او را به عنوان] پیامبرى به سوى بنى اسرائیل [مى‏فرستد که او به آنان مى‏ گوید] در حقیقت من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه‏اى آورده ‏ام من از گل براى شما [چیزى] به شکل پرنده مى‏ سازم آنگاه در آن مى‏ دمم پس به اذن خدا پرنده‏ اى مى شود و به اذن خدا نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مى‏بخشم و مردگان را زنده مى‏گردانم و شما را از آنچه مى‏خورید و در خانه هایتان ذخیره مى‏کنید خبر مى‏ دهم مسلما در این [معجزات] براى شما اگر مؤمن باشید عبرت است.

همانطور که در قسمت مشخص شده ملاحظه می فرمایید،حضرت عیسی علیه السلام به اذن الله سبحانه و تعالی از گل پرنده ای می سازند و در آن پرنده می دمند و پرنده جان می گیرد و پرواز می کند.حال آیا بایستی بگوییم این عبارت العیاذ بالله شرک است ؟! پس این که یک انسان به اذن الله سبحانه و تعالی بتواند موجودی را خلق کند امری است ممکن الوقوع که از معجزات حضرت عیسی علیه السلام بوده است.از دیگر سو شیعه معتقد به این است که معصومین علیهم السلام اجمعین افضل مخلوقات هستند و از تمامی انبیاء افضل هستند.بعد از پیامبر (ص) این سایر معصومین هستند که افضل خلق هستند و چه طور این امر ممکن نباشد که به اذن خدا آن ها هم بتوانند امری که از معجزات عیسی (ع) بود را انجام دهند ؟! آری اگر کسی معتقد باشد که بدون اذن خداوند کسی مستقلا قادر بر انجام چنین اموری باشد این قطعا شرک خواهد بود اما ما شیعیان بر این اعتقادیم که ائمه علیهم السلام هر آن چه از مقامات و فضائل دارند تماما از لطف خداست و مستقل از خداوند قادر بر انجام کاری نیستند و تمام این معجزات و کرامات نیز به اذن خداوند به دست آنان انجام می شود.
پس دیدیم که اعتراض اول مخالفین بر متن روایت وارد نیست و در قرآن نیز امکان این که یک انسان به اذن خداوند بتواند موجودی زنده خلق کنند وارد شده است و معصومین نیز به خصوص آن که از انبیاء افضل هستند قطعا توانایی انجام چنین کاری را به اذن الله سبحانه و تعالی خواهند داشت.


پاسخ به مورد دوم :


اعتراض دوم مخالفین این است که چگونه ممکن است فیل پرواز کند و این از امور عجیب و غریب است !

مخالفین همین دلیلی را دست گرفته اند و با آن به تمسخر می پردازند !

در پاسخ باید بگوییم که اولا علامه ی بحرانی این روایت را در کتاب " مدینة المعاجز " نقل کرده است و همانطور که از نامش نیز پیداست از معجزات است و تمام اموری هم که از معجزات به حساب می آیند اموری هستند که سایرین از آوردن آن عاجزند و از امور عجیب و ناممکن به زعم انسان های عادی به حساب می آیند.اگر قرار باشد معجزات را به این دلیل که با عقل جور در نمی آیند رد کنیم،باب رد بسیاری از معجزات انبیاء باز می شود ! آیا این مخالفین حاضر هستند که مثلا معجزات حضرت موسی مثل شکافته شدن دریا با عصای آن حضرت و یا تبدیل عصای ایشان به اژدها را هم مورد تمسخر قرار دهند به صرف این که با عقل انسان ها سازگاری ندارد !؟
مساله ی دیگر این که وقتی بدانیم مشابه پرواز فیل ، مطالبی در کتب تاریخی و روایی نقل شده است،آن وقت چنین مطلبی که فیل هم پرواز کند از جهت امکان وقوع محال نخواهد بود.

به عنوان مثال در بسیاری از کتبی که به شرح و نقل معجزات حضرت سلیمان پرداخته شده است،یکی از آن ها این بوده است که حضرت سلیمان بر قالی سوار می شدند و با سرعتی بالا به مناطق مختلف مسافرت می کردند.برای آگاهی از این مساله می توانید به دو لینک زیر که از وبسایت های اهل سنت است مراجعه کنید :


http://www.sunna.info/Lessons/islam_1188.html


http://www.darulfatwa.org.au/ar/%D9%82%D8%B5%D8%B5-%D9%88%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8/%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%8A%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D8%AE%D8%B1%D8%A9-%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%8A%D9%85%D8%A7%D9%86


یا یکی از نمونه های دیگر این است که حضرت آدم به وسیله ی عصای حضرت موسی (ع) {که طبعا بعدا شد عصای حضرت موسی} بر زمین هبوط کردند و فرود آمدند.برای اطلاع بیشتر می توانید از دو لینک زیر که از وبسایت های اهل سنت هستند استفاده کنید :


http://www.sunna.info/Lessons/islam_580.html

http://ar.sunnite.net/asa-moussa-moujiza


حال ما می پرسیم که این که حضرت آدم بر عصا که از جمادات است و جانی ندارد سوار شود و یا این که حضرت سلیمان بر قالی سوار شود و با سرعت بالا به این سو و آن سو برود عجیب تر است یا اینکه کسی سوار بر موجود جاندار چنین کاری را انجام بدهد؟! کدام یک عجیب تر است ؟!

یکی دیگر از نمونه ها که در کتب اهل سنت نیز نقل شده است ، ماجرای سوار شدن رسول الله (ص) بر براق در شب معراج است.در مورد توصیف براق در روایتی طولانی چنین آمده است :


حَدَّثَنَا شَیْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، حَدَّثَنَا ثَابِتٌ الْبُنَانِیُّ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أُتِیتُ بِالْبُرَاقِ، وَهُوَ دَابَّةٌ أَبْیَضُ طَوِیلٌ فَوْقَ الْحِمَارِ، وَدُونَ الْبَغْلِ، یَضَعُ حَافِرَهُ عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهِ .....



صحیح مسلم،ج1،ص145،ح259 ط دار إحیاء التراث العربی


انس بن مالک می گوید که پیامبر گفت : {در شب معراج} براق را برایم آوردند که جنبنده ای است سفید رنگ و دراز تر از الاغ و کوتاه تر و کوچک تر از استر و قاطر که سم خود را در انتهای چشمش قرار می دهد .....


نووی از علمای بزرگ اهل سنت نیز در شرح خودش بر صحیح مسلم در مورد براق می نویسد :


قَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ (أُتِیتُ بِالْبُرَاقِ) هُوَ بِضَمِّ الْبَاءِ الْمُوَحَّدَةِ قَالَ أَهْلُ اللُّغَةِ الْبُرَاقُ اسْمُ الدَّابَّةِ الَّتِی رَکِبَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَیْلَةَ الْإِسْرَاءِ.



المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج،ج2،ص210 ط دار احیاء التراث العربی


این قول پیامبر (ص) که برایم براق را آوردند، براق به ضم باء ، اهل لغت گفته اند که براق اسم جنبنده و موجودی است که پیامبر در شب معراج سوار بر آن شد.



http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=53&ID=476


این نیز یکی دیگر از نمونه هایی بود که مشابه مورد مطرح شده در روایت موجود در کتاب دلائل الامامة می باشد.پیامبر (ص) سوار بر براق می شوند که از نظر اندازه بین اندازه ی الاغ و قاطر است و باآن به بیت المقدس سفر می کنند (در مدت زمانی کوتاه) و سپس ادامه ی مسیر به سمت آسمان هفتم و سایر مسائلی که در شب معراج اتفاق می افتد.حال آیا شایسته است که کسی بیاید و این مسائل را به تمسخر و استهزاء بگیرد؟!

اما مطلب را با ذکر نمونه ای دیگر پایان می دهیم.


3755 – (حسن لغیره)

وعن عبد الرحمن بن ساعدة رضی الله عنهـ قال کنت أحب الخیل فقلت یا رسول الله هل فی الجنة خیل فقال إن أدخلک الله الجنة یا عبد الرحمن کان لک فیها فرس من یاقوت له جناحان تطیر بک حیث شئت.
رواه الطبرانی ورواته ثقات.



صحیح الترغیب و الترهیب،ج3،ص270،ح3755 ط مکتبة المعارف


عبد الرحمن بن ساعدة می گوید که اسب را دوست داشتم و گفتم یا رسول الله آیا در بهشت اسبی هست ؟ رسول الله (ص) گفت ای عبد الرحمن اگر خداوند تو را وارد بهشت کند در آن اسب هایی از یاقوت برای تو خواهد بود که دو بال دارند و پرواز می کنند و تو را هرجا که بخواهی می برند.


ملاحظه فرمودید که در بهشت اسب هایی از جنس یاقوت وجود دارند که پرواز می کنند.ممکن است وهابی بگوید که این فقط مخصوص بهشت است اما در پاسخ باید گفت این روایت اصل وقوع و امکان را ثابت می کند.یعنی خداوند می تواند به حیواناتی که در حالت عادی پرواز نمی کنند قدرت پرواز بدهد و حال چه اشکالی دارد که چنین کاری به اذن خداوند در دنیا هم صورت بگیرد ؟ آیا خداوند بر این کار ناتوان است ؟! این روایت به خوبی نشان می دهد که اصل این واقعه که یک حیوانی که قدرت پرواز ندارد،می تواند به اذن خداوند در حالت و شرایطی قرار بگیرد که پرواز کند.حال چه فیل باشد چه اسب و یا غیر از آن.






موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۱
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter