حقانیت شیعه و رد شبهات

نسبت دروغ و خلاف واقع آقای مصطفی جلالی (معاون فرهنگی سابق سازمان تبلیغات) به مرحوم امام خمینی (رض) در موضوع ولایت اهل بیت علیهم السلام

جناب آقای مصطفی جلالی (معاون فرهنگی سابق سازمان تبلیغات اسلامی) و از فعالان عرصه جریان تقریبِ افراطی در یکی از استوری‌های حساب اینستاگرام خود [اینجا] در تاریخ 14 دی ماه 1400 خورشیدی در مقام نقد رفتار برخی از فعالان عرصه دفاع از حقانیت اهل‌بیت علیهم السلام، ضمن تاختن به ایشان به کلامی از مرحوم امام خمینی (رض) استدلال کرده‌اند که متاسفانه با بررسی دقیق دریافتیم ایشان به زشت‌رین شکل ممکن آن را تحریف کرده‌اند و نسبتی نادرست و خلاف واقع به مرحوم امام خمینی (رض) داده‌اند.

متن استوری ایشان - که تصویرش در ادامه بارگذاری شده - چنین است:

"می‌توانی شیعه باشی ولی ولایت نداشته باشی ... "
" آن مسأله (ولایت به معنای حکومت)، مسأله‌ای است که اگر او را کسی قبول نداشته باشد، اگر تمام نماز‌ها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم به جا بیاورد باطل است" (صحیفه نور، ج20، ص29)
مثل #شیعه_انگلیسی
می‌توانی سُنّی باشی ولی ولایت داشته باشی."

در مورد استوری ایشان ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد که در ادامه می‌آید:

الف) «ولایت» مد نظر امام خمینی (رض) در این سخنان ارتباطی با «حکومت» ندارد!

با مراجعه به اصل کلام مرحوم امام خمینی (رض) در صحیفه نور و بررسی کامل آن درمی‌یابیم که متاسفانه ایشان کلام مرحوم امام خمینی (رض) را به بدترین و زشت‌ترین شکل ممکن تحریف کرده‌اند تا آن را مطابق میل و نگرش خود جلوه دهند.

اصل کلام مرحوم امام از این قرار است:

در روز عید غدیر براى حضرت امیر ثابت شد. این که در این روایت در روایات هست که بنى الاسلام على خمس این ولایت ، ولایت کلى امامت نیست، آن امامتى که هیچ عملى مقبول نیست، قبول نمى‌شود الا به اعتقاد به امامت، این معنایش این حکومت نیست.

موسوی خمینی، روح الله (متوفای 1368 خورشیدی)، صحیفه نور، ج20، ص28و29.

آن چیزى که براى ائمه ماقبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است، این یک مقامى است که مقام ولایت کلى است که آن اقامت است که در روایت هست که حسن و حسین امامان قاما او قعدا . وقتى قعد است که امام نیست. امام به معناى حکومت نیست، این یک امام دیگرى است و آن مسأله‌ى دیگرى است. آن مسأله، مسأله‌اى است که اگر او را کسى قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامى شیعه هم بجا بیاورد باطل است. این غیر حکومت است، آن در عرض اینها نیست، آن از اصول مذهب است، آنى است که اعتقاد به او لازم است و از اصول مذهب است.

موسوی خمینی، روح الله (متوفای 1368 خورشیدی)، صحیفه نور، ج20، ص29.

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید مرحوم امام خمینی (رض) با صراحت تمام در این سخنان می‌فرمایند که آن ولایتی که اگر کسی فاقدش باشد، نماز‌هایش هم مورد قبول نیست، هرگز به معنای حکومت نیست!

اما متاسفانه جناب مصطفی جلالی (معاون فرهنگی سابق سازمان تبلیغات اسلامی) در عملی زشت و تحریفی آشکار، عبارت «ولایت به معنای حکومت» را از پیش خود داخل پرانتز اضافه کرده‌اند و صریحا بر مرحوم امام خمینی (رض) دروغ بسته‌اند!

ب) اهل سنت بر اساس فقه و کلام امامیه، مؤمن و ولائی (صاحب ولایت اهل‌بیت علیهم السلام) به حساب نمی‌آیند

می‌توان گفت بخشی از هدف اصلی آقای مصطفی جلالی از این نوع تحریف و نسبت خلاف، آن بوده تا مخالفان شیعه (اهل تسنن) را داخل در گروه اهل ولایت و افراد ولائی کند. این سخن ایشان در استوریشان که «می‌توانی سُنّی باشی ولی ولایت داشته باشی» دال بر همین مطلب است. زیرا وقتی ثابت شود که معنای ولایت در کلام مرحوم امام خمینی (رض) صرفا به معنای حکومت و قدرت سیاسی و خلافت باشد، از آنجا که اهل تسنن هم خلافت و حکومت امیر مؤمنان را قبول دارند پس ایشان هم ولائی و اهل ولایت خواهند شد!

اما حقیقت آن است که بر اساس روایات فراوان از اهل‌بیت علیهم السلام و همچنین آرای فقهی و کلامی علمای امامیه در طول تاریخ، اهل تسنن (مخالفان شیعه به صورت عام) هرگز مؤمن و ولائی به حساب نمی‌آیند چرا که «ولایت» و «امامت» اهل‌بیت علیهم السلام - که هرگز معادل حکومت و خلافت نیست - را نپذیرفته‌اند.

از آنجا که آقای جلالی در استوری خود به سخنان مرحوم امام خمینی (رض) استدلال کرده‌اند، ما نیز به منظور اختصار در راستای اثبات این مدعای خود سخنی از مرحوم امام خمینی (رض) و سخنی از مقام معظم رهبری را نقل می‌کنیم:

 اختصاص الحرمة بغیبة المؤمن‌
ثمّ إنّ الظاهر اختصاص الحرمة بغیبة المؤمن، فیجوز اغتیاب المخالف إلّا أن تقتضی التقیة أو غیرها لزوم الکفّ عنها.

الموسوی الخمینی، روح الله (متوفای 1368 خورشیدی)، المکاسب المحرمة، ج1، ص376، الناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، الطبعة: الأولى، 1415 هـ .

ظاهر آن است که حرام بودن غیبت اختصاص به مؤمن دارد. به همین دلیل غیبت کردن مخالف (غیر شیعه) جائز است الا آن که تقیه یا امری دیگر مستوجب ترک آن شود.

... سیّما إذا کان المراد بالمؤمن الشیعة الإمامیة الاثنی عشریة.

موسوی خمینی، روح الله (متوفای 1368 خورشیدی)، المکاسب المحرمة، ج1، ص378، الناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، الطبعة: الأولى، 1415 هـ .

به خصوص آن که مقصود از مؤمن، شیعه دوازده امامی است.

و ما اشتملت على الأخ لا تشملهم أیضا لعدم الأخوّة بیننا و بینهم بعد وجوب البراءة عنهم و عن مذهبهم و عن أئمّتهم، کما تدلّ علیه الأخبار و اقتضته أصول المذهب‌.

موسوی خمینی، روح الله (متوفای 1368 خورشیدی)، المکاسب المحرمة، ج1، ص378، الناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، الطبعة: الأولى، 1415 هـ .

آنچه که در مورد اخ و اخوت (برادر و برادری) آمده نیز شامل حال مخالفان (غیر شیعیان) نمی‌شود چرا که پس از ثابت شدن لزوم برائت از ایشان و مذهبشان و ائمه‌شان برادری بین ما و ایشان وجود ندارد همانطور که روایات دال بر این است و اصول مذهب نیز همین اقتضا را دارد.

فغیرنا لیسوا بإخواننا و إن کانوا مسلمین.

موسوی خمینی، روح الله (متوفای 1368 خورشیدی)، المکاسب المحرمة، ج1، ص379، الناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، الطبعة: الأولى، 1415 هـ .

بنا بر این غیر شیعیان برادرانمان نیستند حتی اگر مسلمان باشند.

تا اینجا مشخص است که بر اساس نظر مرحوم امام خمینی (رض) تنها شیعیان از جهت شرعی و فقهی «مؤمن» و «برادر» به حساب می‌آیند و غیر شیعیان از این دایره خارجند. آن دسته از روایاتی نیز که مرحوم امام خمینی (رض) در این زمینه بدان اشاره کرده‌اند، روح و شالوده اصلیش مبنی بر غیر مؤمن بودن غیر شیعیان مسأله ولایت و امامت اهل‌بیت علیهم السلام است که آقای جلالی با تحریف و نسبت خلاف و به دروغ آن را به «حکومت» تعبیر کرده‌اند!

اما مقام معظم رهبری نیز در این زمینه نظری مشابه دارند:

س: در مورد روزه مستحبى گفته شده که اگر برادر مؤمنتان به شما غذا تعارف کرد بهتر است قبول کرده اما ثواب را کامل مى‌برید حال منظور از برادر مؤمن چیست؟ یعنى مادر و خواهر شامل این دسته نیستند؟ ملاک ایمان چیست؟ یعنى هر فردى را مى‌توان مؤمن نامید؟

ج: مؤمن یعنى کسى که شیعه اثنى عشرى است.

لینک استفتاء [کلیک کنید] یا [اینجا] یا [اینجا] یا [اینجا] یا [اینجا] یا [اینجا]

ج) شیعه انگلیسی باطنا کافر و یا از منظر فقهی و کلامی غیر ولائی و غیر مؤمن نیست بلکه دارای انحرافات است

بخش دیگری از هدف اصلی آقای مصطفی جلالی در این استوری‌ها آن بوده تا گروهی از شیعیان منتقد و مخالف تفکر خود را از دایره ولائی بودن خارج کند. این کلام ایشان در استوری که «می‌توانی شیعه باشی ولی ولایت نداشته باشی» دال بر همین مطلب است.

یعنی وقتی ایشان بتواند بر اساس کلام مرحوم امام خمینی (رض) ثابت کند که مقصود مرحوم امام از «ولایت»، صرفا حکومت و خلافت و زعامت سیاسی و به صورت خاص زعامت سیاسی ولی فقیه در دوران غیبت است، پس کسی که در حال حاضر نیز حکومت و زعامت سیاسی را قبول نداشته باشد، ولائی (به معنای اصیل و اصلیش) نخواهد بود!

این در حالیست که طبق آنچه از نظرتان گذشت نشان دادیم آقای جلالی با تحریفی زشت و ناپسند در کلام مرحوم امام خمینی (رض) از پیش خود عباراتی را به کلام مرحوم امام اضافه کردند و الا مقصود امام خمینی واضح است و ایشان در مقام سخن گفتن از ولایت و امامت اهل بیت علیهم السلام به معنای اصیل و کامل آن بوده‌اند و نه صرفا خلافت و زعامت سیاسی.

با در نظر داشتن این نکته، مشخص است که شیعیان انگلیسی - فارغ از آن که مقصود از این عبارت در نزد مقام معظم رهبری چه کسانی هستند و آقای جلالی و برخی همفکرانشان متاسفانه در بسیاری اوقات از آن به عنوان برچسبی برای محکوم و منکوب کردن منتقدان استفاده می‌کنند - «شیعه‌یِ مؤمن» به حساب می‌آیند که در برخی افکار و نگرش‌هایشان موارد نادرست و غلط و انحرافی وجود دارد. علت اصلی آن که «شیعه انگلیسی» به معنای واقعیش، از نظر فقهی و کلامی غیر مؤمن به حساب نمی‌آید آن است که به امامت و ولایت تمامی ائمه علیهم السلام اعتقاد دارد اما از جهت باورهای سیاسی و بعضا اعتقادی دارای انحرافاتیست. چنین فردی را نمی‌توان غیر مؤمن و یا خارج از تشیع دانست.

د) مختصری در مورد عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه/ ولایت فقیه طبق استفتائات مقام معظم رهبری

در تکمیل این یادداشت، مناسب دانستیم تا اشاره‌ای مختصر به استفتائات مقام معظم رهبری پیرامون عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه/ ولایت فقیه در عصر غیبت داشته باشیم.

لازم به ذکر است که اصل «ولایت داشتن فقهاء» طبق روایات شیعه و استدلالات فراوان مسلّم و قطعی و انکار ناپذیر است اما محدوده و کیفیت آن همواره بین علماء محل بحث و گفتگو بوده است.

س 59: آیا کسی که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، مسلمان حقیقی محسوب می‏شود؟

ج: عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، در عصر غیبت حضرت حجت(ارواحنا فداه) موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمى‏شود.

لینک استفتاء [اینجا] یا [اینجا] و [اینجا]

س 61: وظیفه ما در برابر کسانی که اعتقادی به ولایت فقیه جز در امور حسبیه ندارند، با توجه به اینکه بعضی از نمایندگان آنان این دیدگاه را ترویج می‏کنند، چیست؟

ج: ولایت فقیه در رهبرى جامعه اسلامى و اداره امور اجتماعى ملت اسلامى در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقّه اثنى‌‏عشرى است که ریشه در اصل امامت دارد، اگر کسى به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن رسیده باشد، معذور است، ولى ترویج اختلاف و تفرقه بین مسلمانان براى او جایز نیست.

لینک استفتاء [اینجا] یا [اینجا]

س 67: آیا ولایت فقیه یک مسأله تقلیدی است یا اعتقادی؟ و کسی که به آن اعتقاد ندارد چه حکمی دارد؟

ج: ولایت فقیه از شئون ولایت و امامت است که از اصول مذهب مى‏باشد. با این تفاوت که احکام مربوط به ولایت فقیه مانند سایر احکام فقهى از ادّله شرعى استنباط مى‏شوند و کسى که به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذیرش ولایت فقیه رسیده، معذور است.

لینک استفتاء [اینجا] یا [اینجا]