پاسخ به یک ادعای پر تکرار: آیا تا قبل از سال 1371، در تقویمها به جای «شهادت» از «وفات/رحلت» برای حضرت زهراء سلام الله علیها استفاده میشد؟!
پاسخ به یک ادعای پر تکرار: آیا تا قبل از سال 1371، در تقویمها به جای «شهادت» از «وفات/رحلت» برای حضرت زهراء سلام الله علیها استفاده میشد؟!
مقدمه
مظلومیت و شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها یکی از حقایق مسلم تاریخی در نزد شیعیان است که پیشینه اعتقاد به آن به زمان معصومین علیهم السلام میرسد و شیعیان از همان زمان تاکنون به این حقیقت تاریخی معتقد بوده و ابعاد و زوایای مختلف آن را تبیین و تحلیل میکردهاند.
اما در این میان، برخی از مخالفان شیعه همواره با تمسک به برخی ادعاهای غیر علمی و نادرست، در مقام انکار و کتمان این حقیقت تاریخی هستند. از جمله این ادعاهای غیر علمی، موردی است که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت.
طرح شبهه
"احتمالا در سال 71 بود که عدهای از کارشناسان و محققان جمهوری اسلامی مستقر در مجلس شورای اسلامی که جزو نمایندگان هم بودند پس از 1400 سال تحقیق و بررسی ناگهان به راز مهمی پی بردند و آن این که حضرت فاطمه دختر رسول خدا فوت ننموده بلکه شهید شده است اینجا بود که آن نمایندگان مجلس اعلام کردند از این پس در تقویمها به جای وفات بنویسند شهادت و این روز را تعطیل اعلام نمودند و به این صورت بزرگترین ضربت را بر وحدت اسلامی وارد نموده و شکافی عمیق ایجاد نمودند.
آقایان شیعه به ما بگویید چرا تا پیش از این در تقویم ایران مینوشتند رحلت یا وفات؟!"
پاسخ
اول: تقویم معیار و ملاک بحث عقیدتی و فقهی و تاریخی نیست!
بر همگان واضح است که معیار و ملاک در مباحث علمی، مصادر معتبر و مورد پذیرش است و نه تقویم و مانند آن! کدام انسان منطقی و عاقل در مباحث عقیده و تاریخ و فقه و مانند آن، تقویم را معیار و ملاک قرار میدهد؟!
دوم: تواتر و قطعی بودن اعتقاد به شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها در بین شیعیان در طول تاریخ
بر اساس مصادر متعدد و روایات فراوان در نزد شیعه، شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها امری متواتر و قطعیست و علمای شیعه نیز در طول تاریخ به همین اعتقاد تاکید و اصرار داشتهاند. به عنوان نمونه مرحوم شیخ طوسی (متوفای 460 هـ) مینویسد:
والمشهور الذی لا خلاف فیه بین الشیعة، أن عمر ضرب على بطنها حتى أسقطت، فسمی السقط (محسنا). والروایة بذلک مشهورة عندهم. وما أرادوا من إحراق البیت علیها - حین التجأ إلیها قوم، وامتنعوا من بیعته - ولیس لأحد أن ینکر الروایة بذلک، لأنا قد بینا الروایة الواردة من جهة العامة من طریق البلاذری وغیره، وروایة الشیعة مستفیضة به، لا یختلفون فی ذلک.
الطوسی، الشیخ ابوجعفر محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (المتوفى460هـ)، تلخیص الشافی، ج3، ص156، تحقیق: السید حسین بحر العلوم، الناشر: مؤسسة انتشارات المحبین، الطبعة: الأولى.
اعتقاد مشهوری که در نزد شیعیان اختلافی در مورد آن وجود ندارد آن است که عمر بن خطاب به شکم حضرت زهراء سلام الله علیها لگد زد تا این که آن حضرت جنینش را سقط نمود و آن جنین سقط شده محسن نام گرفته و روایات در این زمینه در نزد شیعه مشهور است. اما تصمیم به آتش زدن خانه بر حضرت زهراء سلام الله علیها - هنگامی که گروهی به خانه ایشان پناه برده و از بیعت با ابوبکر خودداری کردند - را نیز احدی نمیتواند انکار کند چرا که ما روایت وارد شده از طریق مخالفان شیعه در این زمینه را از بلاذری و دیگران نقل کردیم و روایات شیعه در این زمینه مستفیض است و شیعیان در این موضوع هیچ اختلافی ندارند.
بنا بر این اصل ماجرای شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها و مظلومیت ایشان و برخی جزئیات دیگر، در نزد شیعه از قطعیات است.
این مساله تا جایی در نزد شیعه قطعی و مسلم بوده که حتی بزرگان و علمای شیعه در زمان معصومین علیهم السلام نیز بدان معتقد بودهاند و علمای مخالفان شیعه از مذاهب مختلف نیز بدان تصریح کردهاند. پیشتر دو مورد را منتشر ساختهایم:
1- اعتقاد علماء و بزرگان شیعه به سقط حضرت محسن و مضروب شدن حضرت زهراء از جانب ابوبکر و عمر در عصر حیات ائمه به تصریح ضرار بن عمرو غطفانی (عالم بزرگ معتزلی و هم عصر چند تن از ائمه علیهم السلام) [اینجا]
2- سندی ارزشمند و بسیار قدیمی از اعتقاد پیروان اهل بیت به خلافت بلافصل امیر مؤمنان، شهادت حضرت زهراء و سقط شدن حضرت محسن بن علی در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام [اینجا]
با وجود چنین گزارشها و سخنانی، پرداختن به این مساله که در تقویم چه آمده و چه نیامده از اساس بیارزش خواهد بود.
سوم: توضیحاتی مهم در مورد واژه «وفات»
نکته مهمی که طراحان این شبهه از آن غافل بودهاند آن است که در زبان عربی (و حتی در زبان فارسی) الفاظی چون «وفات» (الوفاة: وفات یافتن) یا «رحلت» (رَحَلَ، یرحلُ: کوچ کردن، مهاجرت کردن) از نظر معنا و مفهوم هیچ ناسازگاری با «شهادت» ندارند. دلیل هم آن است که «وفات» یا «رحلت» لفظی عام است و بر هر نوع مرگی اطلاق میشود چه شهادت باشد چه غیر آن. به همین دلیل است که در زبان عربی فراوان برای کسانی که با شهادت از دنیا رفتهاند از لفظ «وفات» نیز استفاده شده و میشود چرا که این کلمه به معنای گرفته شدن جان است به هر طریقی که باشد. مثلا در مورد امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام که تمامی مسلمانان بر شهید بودن ایشان اتفاق نظر دارند، هم علمای شیعه و هم علمای مخالفان شیعه از لفظ «وفات» نیز استفاده کردهاند و این مورد در روایات و احادیث فراوانی نیز به چشم میخورد:
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ أَبِیهِ وَ غَیْرِهِ أَنَّ النَّاسَ أَتَوُا الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ بَعْدَ وَفَاةِ عَلِیٍّ ع لِیُبَایِعُوهُ ...
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (المتوفى381هـ)،التوحید، ص378، محقق/مصحح: حسینى، هاشم، ناشر: جامعه مدرسین - قم، الطبعة : الأولى، 1398 هـ .
إبن أبی شیبة الکوفی، ابوبکر عبد الله بن محمد (المتوفى235 هـ)، المصنف فی الأحادیث والآثار، ج18، ص71، ح34282، تحقیق: سعد بن ناصر الشثری، الناشر: دار کنوز إشبیلیا - الریاض، الطبعة: الأولى، 1436 هـ - 2015 م.
عبدالرحمن بن جندب از پدرش و دیگران نقل میکند که مردم پس از «وفات» علی بن ابی طالب به نزد وی آمدند تا با او بیعت کنند ...
یا مثلا در مورد امام حسین علیه السلام که احدی در شهید بودن ایشان شکی ندارد نیز چنین آمده است:
محمد بن الحنفیة بعد وفاة أخیه الحسین ...
الطبرسی، أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب (المتوفی 548هـ)، الاحتجاج، ج2، ص373، تحقیق، تعلیق وملاحظات: السید محمد باقر الخرسان، الناشر: نشر مرتضى - مشهد، الطبعة: الأولى، 1403 هـ .
محمد بن حنفیه پس از وفات برادرش حسین ...
یا مثلا یکی از علما و دعوتگران سَلَفی - وهابی چنین میگوید:
فإذا جاءت مناسبة وفاة الرسول صلى الله علیه وسلم، أو وفاة علی بن أبی طالب، أو وفاة الحسن، أو وفاة الحسین، أو وفاة غیرهم من الرجال الصالحین فی تاریخ أمتنا ...
المصدر: دروس الشیخ عمر الأشقر (دروس صوتیة قام بتفریغها موقع الشبکة الإسلامیة) [اینجا]
پس هنگامی که مناسب وفات رسول خدا یا وفات علی بن ابی طالب یا وفات حسن بن علی یا وفات حسین بن علی یا دیگر مردان صالح در تاریخ امتمان فرا میرسد ...
اما همین نوع کاربرد واژه «وفات» در مورد حضرت زهراء سلام الله علیها نیز صادق است و جالب است بدانید که حتی فردی به مانند مرحوم شیخ عباس قمی (متوفای 1359 هجری قمری/ 1319 خورشیدی) که کتابی مستقل در باب زندگانی و شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها دارد (کتاب بیت الاحزان) و در آن به صورت مفصل به ماجرای مظلومیتها و سقط شدن حضرت محسن بن علی و مضروب شدن حضرت زهراء و نهایتا شهادت ایشان اشاره میکند، در کتاب مشهور «منتهی الآمال»، در فصل سوم از جلد اول که به تاریخ شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها اختصاص دارد، ایشان از عنوان «در تاریخ وفات آن مجلّله ووصیّتهای آن حضرت» استفاده کردهاند.
حال آیا منطقی و معقول است که کسی بگوید شیخ عباس قمی منکر شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها بوده است؟! بدیهیست چنین نتیجه گیری ناشی از عدم اطلاع از معانی دقیق کلمات و واژگان به خصوص کاربردشان در زبان عربی و حتی فارسی است. چه این که در زبان و ادبیات فارسی نیز کلماتی چون «وفات» و «رحلت» با «شهادت» مخالفت و تباینی ندارند و رحلت/وفات میتواند از جنس و نوع شهادت باشد.
کوتاه سخن آن که به کار رفتن واژگانی چون «وفات» برای اشحاص به معنای نفی شهادت نیست بلکه وفات یافتن اعم از شهادت است و شهادت حالتی از وفات است. حال با در نظر داشتن این توضیحات مهم میتوان استفاده از واژه «وفات» برای معصومین علیهم السلام و از جمله حضرت زهراء سلام الله علیها در برخی تقویمها و یا اماکن و نشریات و مجلات و ... - به خصوص در زمان گذشته - را فهم و تحلیل درست کرد.
چهارم: درج لفظ «شهادت» در بسیاری از تقویمهای قبل از 1371 خورشیدی
ما با بررسی بسیاری از تقویمها و سررسیدهای منتشر شده پیش از 1371 خورشیدی دریافتیم که بسیاری از آنها از واژه «شهادت» برای حضرت زهراء سلام الله علیها استفاده میکردهاند. چند نمونه را در ادامه مشاهده میفرمایید: