حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

سندی ارزشمند و بسیار قدیمی از اعتقاد پیروان اهل بیت به خلافت بلافصل امیر مؤمنان، شهادت حضرت زهراء و سقط شدن حضرت محسن بن علی در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام


یکی از ادعا‌های بی‌اساسی که گاهی از سوی معاندان مطرح می‌شود، تازه تاسیس بودن اعتقاداتی همچون اعتقاد به خلافت بلافصل امیر مؤمنان علیه السلام و شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها و سقط شدن حضرت محسن بن علی از سوی عمر بن خطاب و یاران وی می‌باشد.


این در حالیست که فرد منصف و اهل تحقیق با بررسی گزارش‌های متعدد در می‌یابد که این حقایق ریشه در روایات و گزارش‌های فراوانی دارد که در مصادر متعدد نقل شده است. یکی از ارزشمند‌ترین این گزارش‌ها که می‌توان آن را تا این لحظه قدیمی‌ترین گزارش کشف شده دانست، اثری است متعلق به عبدالله بن یزید فزاری (متکلم و عالم برجسته و مشهور اباضی مذهب) که در دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام می‌زیسته و شریک تجاری و هم بحث و مناظره‌ی هشام بن الحکم (رض) (عالم و متکلم برجسته شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) بوده است.


وی در کتاب خود با عنوان «الردود» در مقام ردیه زدن بر شیعیان امامیه و معرفی عقاید ایشان که به زعم وی انحرافی و نادرست می‌باشد، به مواردی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد تمامی عقاید قطعی و مسلم در نزد شیعه امامیه تا به امروز، همان چیزیست که بزرگان شیعه همچون هشام بن الحکم - که جز از معصوم اخذ نمی‌کرده‌اند - در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام بدان معتقد بوده‌اند.


وی در مقام معرفی اعتقادات و باورهای شیعیان در زمان خودش (عصر امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) چنین می‌نویسد:


قال عبد الله: ثم جاءت طائفة أخرى إلى رئیسها فقالوا: ما تقول فی علی بن أبی طالب، فإن قوما برئوا منه وأکفروه وقاتلوه، فقال: احذروهم فإنهم أهل البدع، واکتبوا ما أحدثکم، روینا أن علیا کان أول الناس إسلام وأحسنهم مع رسول الله صلى الله علیه وسلم، وآثرهم عظمة عنده فی الإسلام وجهاد المشرکین، فإن النبی علیه السلام آخی بین أصحابه ثم آخی هو علیا، وقال: أنت بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبی من بعدی، وقال: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ووجه النبی علیه السلام أبا بکر [بتبلیغ] سورة براءة لیقرأها على الناس بالموسم، وینبذ لکل ذی عهد عهده فنزل علیه جبرائیل علیه السلام فقال له: إنه لا یبلغ عنک إلا رجل منک، فرفع النبی علیه السلام السورة إلى علی بن أبی طالب، ووجه بها إلى الموسم. وقال علیه السلام: إن منکم من یقاتل على تأویل القرآن کما قاتلت على تنزیله، فقام أبو بکر وعمر وأصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم، وکل واحد یسره أن یکون هو المقاتل بعد رسول الله صلى الله علیه وسلم ، وکان علی فی ناحیة وهو یخصف نعلیه، فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: یفعل ذلک خاصف النعل، یعنی علیة، وقال علیه السلام یوما وهو یرید أن یأکل طیرة قد طبخ له: اللهم ائتنی بأحب خلقک إلی أن یأکل معی من هذا الطیر، فجاء الله بعلی، فلما رآه النبی علیه السلام سُرَّ، وقال: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، واخذل من خذله وانصر من نصره، ونحو ذلک من الأحادیث المعروفة فی فضائل علی، فقبل ذلک قوم وهم عوام الناس ودانوا به وتولوا علیا، وقاتلوا معه کل من خالفه، وهم الشیعة والمعتزلة وعامة الأمة. وقام قوم من الشیعة وأفرطوا فی علی کما روی هم محدثهم أیضا أن النبی علیه السلام قال: علی خلیفتی فی أمتی ووصیی من بعدی، ونصبه للناس إماما، وأسر إلیه أشیاء من الوحی لم یعلمها أمته وجعل [إلیه] أمر نسائه من بعده فی یده، وأنه ردت علیه الشمس حین فاتته العصر بعدما غابت، وأنه دابة الله التی تخرج على الناس، ومعه عصی موسی وخاتم سلیمان علیهما السلام، وأنه قسیم الناس یقسم لها أهلها، یقول: هذا لی وهذا لها، وأن أبابکر وعمر رضوان الله علیهما ضربا فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى ألقت جنینة، وأن أبا بکر أمر خالد بن الولید حین تخلف علی عن بیعته أن یضرب عنقه إذا سلم أبو بکر من الصلاة، فلما قعد أبو بکر فی التشهد فبدی له، فقال قبل أن یسلم: یا خالد لا تفعل ما أمرتک، ونحو ذلک من الأحادیث المفتعلة الضالة المضلة لمن صدقها وقبلها أولئک المفرطون ودانوا بها وأکفروا من تقدم على على وزعموا أن الأمة کلها ارتدت بعد النبی علیه السلام حین لم یؤمروا علیا، وأنه ظلم وقهر، وبرئوا من أبی بکر وعمر، ومن لم یشهد بمثل شهادتهم، وهم الرافضة لعنهم الله، صاروا إلى ذلک بالروایات وسوء التأویل.


الفزاری الإباضی، عبد الله بن یزید (متوفای قرن دوم هجری)، الردود، ص9و10 (چاپ بریل)


عبدالله بن یزید فزاری می‌گوید: سپس گروه دیگری به نزد رئیسشان آمدند و گفتند: در مورد علی بن ابی طالب چه می‌گویی؟ گروهی از او ابراز برائت کردند و او را تکفیر کرده و با وی جنگیدند. وی در پاسخ گفت: از اینان بپرهیزید که اهل بدعت هستند و آن چه را برایتان می‌گویم بنویسید. برای ما روایت شده است که علی بن ابی طالب اولین و برترین مسلمان همراه رسول خدا و با عظمت‌ترین مردم در اسلام و جهاد علیه مشرکان در نزد ایشان بود. پیامبر بین اصحابش پیوند اخوت و برادری منعقد کرد و سپس بین خود و علی بن ابی طالب چنین پیوندی برقرار ساخت و فرمود: [ای علی] منزلت تو نسبت به من همانند منزلت هارون نسبت به موسی است الا آن که پس از من پیامبری نیست. همچنین فرمود: هرکس که من مولای او بودم، علی مولای اوست. خداوندا، هر آن که او را دوست دارد دوست بدار و هر آن که وی را دشمن می‌دارد دشمن بدار. هرکس که وی را یاری کند یاری کن و هر ان کس که وی را خوار می‌سازد خوار گردان. پیامبر ابوبکر را برای ابلاغ سوره توبه فرستاد تا آن را برای مردم در مکه بخواند تا هر صاحب عهدی، عهد و پیمان خود را پس بگیرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: این امر را هیچ‌کس نمی‌تواند به انجام برساند مگر کسی از خود تو باشد. پس پیامبر ابلاغ سوره توبه را به علی بن ابی طالب سپرد و وی را برای انجام این کار فرستاد. همچنین پیامبر فرمود: برخی از شما در باب تاویل قرآن خواهند جنگید همانطور که من برای نزول آن جنگیدم. در این هنگام ابوبکر و عمر و اصحاب رسول خدا برخاستند و هرکس بدین جهت خوشحال بود که او همان کسی است که پس از رسول خدا در باب تاویل قرآن خواهد جنگید. علی بن ابی طالب در آن زمان در گوشه‌ای مشغول دوختن و وصله زدن کفشش بود. رسول خدا فرمود: آن فرد همان کسی که کفشش را می‌دوزد و وصله می‌زند خواهد بود یعنی علی بن ابی طالب. همچنین پیامبر روزی که می‌خواستند از گوشت پرنده‌ای که برایشان آماده شده بود میل کنند، فرمودند: خداوندا، محبوب‌ترین فرد در نزد خودت را به نزدم بیاور تا با من از گوشت این پرنده بخورد. در این هنگام خداوند علی بن ابی طالب را به نزد پیامبر آورد و هنگامی که پیامبر، علی بن ابی طالب را دیدند خوشحال شده و فرمودند: خداوندا، هر آن کس که وی را دوست دارد دوست بدار و هر آن کس که وی را دشمن می‌دارد دشمن بدار و هر آن کس که وی را خوار می‌سازد خوار و خفیف گردان و هر آن کس که وی را یاری می‌کند، یاری کن. و همچنین سایر احادیثی مشابه این احادیث را نقل می‌کنند که در باب فضائل علی بن ابی طالب معروف و شناخته شده است. گروهی این موارد را قبول کردند که عوام مردمند و آن را اعتقاد و دین خود قرار داده و ولایت علی بن ابی طالب را پذیرفتند و همراه او علیه تمامی کسانی که با وی به مخالفت برخاستند جنگیدند و اینان همان شیعه و معتزله و عموم امت هستند و گروهی از شیعیان در مورد علی بن ابی طالب افراط کردند همانطور که محدثشان نقل کرده که پیامبر فرمودند: علی خلیفه من و وصیم در امتم پس از من است و پیامبر، علی بن ابی طالب را به منزله امام برای مردم نصب کرد و مواردی از وحی را به صورت سری در اختیار او قرار داد که آن را به امتش نیاموخت و پیامبر امور همسرانش پس از خود را به علی سپرد و [در واقعه‌ای] هنگامی که عصر فرا رسید و خورشید نزدیک به غروب کردن بود، خورشید برای علی بن ابی طالب بازگشت و همچنین [گفته‌اند که] علی بن ابی طالب همان «دابة الله» است که بر مردم ظاهر خواهد شد و عصای موسی و خاتم سلیمان همراه اوست و وی تقسیم کننده بهشت و جهنم است و این که ابوبکر و عمر بن خطاب، فاطمه دختر رسول خدا را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا این که جنینش را سقط کرد و این که ابوبکر هنگامی که علی بن ابی طالب از بیعت با او سر باز زد به خالد بن ولید دستور داد تا وقتی ابوبکر سلام نماز را داد، خالد بن ولید گردن علی بن ابی طالب را بزند اما هنگامی که ابوبکر برای تشهد نشست، نظرش تغییر کرد و قبل از سلام دادن گفت: ای خالد، آن چه را به تو دستور دادم انجام نده. و دیگر احادیث دروغین و ضاله که کسی که آن را باور کند گمراه می‌سازد و افراطیان این احادیث را قبول کرده و دین خود قرار داده‌اند و به همین دلیل کسانی را که پیش از علی بن ابی طالب بر مسند خلافت تکیه زده‌اند را تکفیر کرده‌اند و بر این اعتقادند که امت پس از رسول خدا مرتد شدند چرا که علی بن ابی طالب را به خلافت قبول نکردند و علی بن ابی طالب مورد ظلم و ستم قرار گرفت و از ابوبکر و عمر و کسانی که به مانند ایشان شهادت ندهند و معتقد نباشند، ابراز برائت کرده‌اند و اینان همان روافض هستند که لعنت خدا بر ایشان باد (!!!). با چنین روایاتی و تاویل‌های سوء و به این اعتقادات پایبندند.


توضیح: این مطلب را اخیرا پژوهشگر محترم جناب «دکتر حسن انصاری» برای اولین بار منتشر ساخته‌اند. [اینجا]



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter