نتیجهی اخلاقی داستان سیاوش در شاهنامه: همین که صاحب فرزندی شایسته شدید مهر زنتان را از دل بیرون کنید!
نتیجهی اخلاقی داستان سیاوش در شاهنامه: همین که صاحب فرزندی شایسته شدید مهر زنتان را از دل بیرون کنید!
زرتشتیان و باستان گرایان همواره با هجوم به مبانی و آموزه های اسلامی در پی آن هستند تا دیدگاه اسلام نسبت زنان را دیدگاهی سلبی و منفی نشان دهند و در این راه از هیچ تخریب غیر علمی و غیر منطقی نیز فروگذار نکرده و در بسیاری از اوقات نیز به متونی متمسک می شوند که یا اعتبار لازم را ندارد و یا قابل توضیح و توجیه است.
این هجمه در حالی صورت می گیرد که اگر به متون زرتشتی و متون تاریخی و شاهنامه مراجعه کنیم در می یابیم که اتفاقا بر اساس مدارک معتبر، این زن در آیین زرتشتی و بخش قابل توجهی از ایران باستان است که وضعیتی نامناسب داشته و دیدگاه نسبت به او کاملا سَلبی بوده است!
در بخشی از شاهنامه که به نوعی نتیجه گیری اخلاقی از داستان سیاوش و دسیسههای سودابه به حساب میآید، این پیام به عنوان نتیجهی اخلاقی داستان سودابه و سیاوش به مخاطب القا میشود که بعد از این که مرد صاحب فرزندی شایسته شد، باید از مهر و محبت زنش دل ببُرد تا مبادا در دام فریب و دسیسههای وی گرفتار شود چرا که بهترین نوع محبت و پیوند، پیوند و محبتی است که از طریق خونی و نَسَبی بین دو نفر برقرار است!
برین داستان زد یکی رهنمون/ که مهری فزون نیست از مهر خون
چو فرزند شایسته آمد پدید/ز مهر زنان دل بباید برید
فردوسی، ابوالقاسم (متوفای 416 هجری قمری)، شاهنامه، دفتر دوم، ص239، تصحیح: جلال خالقی مطلق، ناشر: انتشارات مزدا - کالیفرنیا.