روضه خوانی سوزناک ابن الجوزی (عالم سرشناس اهل سنت) برای امام حسین علیه السلام!
روضه خوانی سوزناک ابن الجوزی (عالم سرشناس اهل سنت) برای امام حسین علیه السلام!
إِخْوَانِی: بِاللَّهِ عَلَیْکُمْ مَنْ قَبَّحَ عَلَى یُوسُفَ بِأَیِّ وَجْهٍ یَلْقَى یَعْقُوبَ!
لَمَّا أُسِرَ الْعَبَّاسُ یَوْمَ بَدْرٍ سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنِینَهُ فَمَا نَامَ، فَکَیْفَ لَوْ سَمِعَ أَنِینَ الْحُسَیْنِ؟
لَمَّا أَسْلَمَ وَحْشِیٌّ قَالَ لَهُ: غَیِّبْ وَجْهَکَ عَنِّی. هَذَا وَاللَّهِ وَالْمُسْلِمُ لا یُؤَاخَذُ بِمَا کَانَ فِی الْکُفْرِ، فَکَیْفَ یَقْدِرُ الرَّسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنْ یُبْصِرَ مَنْ قَتَلَ الْحُسَیْنَ؟
قَوْلُهُ تَعَالَى: {وَمَنْ قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا}.
لَقَدْ جَمَعُوا فِی ظُلْمِ الْحُسَیْنِ مَا لَمْ یَجْمَعْهُ أَحَدٌ، وَمَنَعُوهُ أَنْ یَرِدَ الْمَاءَ فِیمَنْ وَرَدَ، وَأَنْ یَرْحَلَ عَنْهُمْ إِلَى بَلَدٍ، وَسَبُّوا أَهْلَهُ وَقَتَلُوا الْوَلَدَ، وَمَا هَذَا حَدُّ دَفْعٍ عَنِ الْوِلایَةِ هَذَا سُوءُ مُعْتَقَدٍ.
نَبَعَ الْمَاءُ مِنْ بَیْنِ أَصَابِعِ جَدِّهِ فَمَا سَقَوْهُ مِنْهُ قَطْرَةً!
کَانَ الرَّسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ون حُبِّ الْحُسَیْنِ یُقَبِّلُ شَفَتَیْهِ وَیَحْمِلُهُ کَثِیرًا عَلَى عَاتِقَیْهِ، وَلَمَّا مَشَى طِفْلا بَیْنَ یَدَیِ الْمِنْبَرِ نَزَلَ إِلَیْهِ، فَلَوْ رَآهُ مُلْقَى عَلَى أَحَدِ جَانِبَیْهِ وَالسُّیُوفُ تَأْخُذُهُ وَالأَعْدَاءُ حَوَالَیْهِ وَالْخَیْلُ قَدْ وَطِئَتْ صَدْرُهُ وَمَشَتْ عَلَى یَدَیْهِ وَدِمَاؤُهُ تَجْرِی بَعْدَ دُمُوعِ عَیْنَیْهِ لَضَجَّ الرَّسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مُسْتَغِیثًا مِنْ ذَلِکَ وَلَعَزَّ عَلَیْهِ.
(کَرْبَلاءُ زِلْتِ کَرْبًا وَبَلا ... مَا لَقِیَ عِنْدَکِ أَهْلُ الْمُصْطَفى)
(کَمْ عَلَى تُرْبِکَ لَمَّا صُرِّعُوا ... مِنْ دَمٍ سَالَ وَمِنْ دَمْعٍ جَرَى)
(یَا رَسُولَ اللَّهِ لَوْ عَایَنْتَهُمْ ... وَهُمُ مَا بَیْنَ قتل وسبا)
(مِنْ رَمِیضٍ یُمْنَعُ الظِّلَّ وَمِنْ ... عَاطِشٍ یُسْقَى أَنَابِیبَ الْقَنَا)
(لَرَأَتْ عَیْنَاکَ فِیهِمْ مَنْظَرًا ... لِلْحَشَا شَجْوًا وَلِلْعَیْنِ قَذَى)
(لَیْسَ هَذَا لِرَسُولِ اللَّهِ یَا ... أُمَّةَ الطُّغْیَانِ وَالْمَیْنِ جَزَا)
(غَارِسٌ لَمْ یَأْلُ فِی الْغَرْسِ لَهُمْ ... فَأَذَاقُوا أَهْلَهُ مُرَّ الْجَنَى)
(جَزَرُوا جَزْرَ الأَضَاحِی نَسْلَهُ ... ثُمَّ سَاقُوا أهله سوق الإما)
(هاتقات یَا رَسُولَ اللَّهِ فِی ... بُهَرِ السَّعْیِ وَعَثَرَاتِ الْخُطَا)
(قَتَلُوهُ بَعْدَ عِلْمٍ مِنْهُمُ ... أَنَّهُ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکِسَا)
(یَا جِبَالَ الْمَجْدِ عِزًّا وَعُلا ... وَبُدُورَ الأَرْضِ نُورًا وَسَنَا)
(جَعَلَ اللَّهُ الَّذِی نَالَکُمْ ... سَبَبَ الْوَجْدِ طَوِیلا وَالْبُکَا)
(لا أَرَى حزنکم ینسى ولا ... رزأکم یُسْلَى وَلَوْ طَالَ الْمَدَى)
سُبْحَانَ مَنْ رَفَعَ لِلْحُسَیْنِ بِقَتْلِهِ مَکَانًا، وَدَمَغَ مَنْ عَادَاهُ فَعَادَ بَعْدَ الْعِزِّ مُهَانًا، مَا ضَرَّهُ حِینَ الشَّهَادَةِ مَنْ أَوْسَعَهُ خِذْلانًا {وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جعلنا لولیه سلطانا}.
هَلَکَ أَهْلُ الزَّیْغِ وَالْعِنَادِ وَکَأَنَّهُمْ مَا مَلَکُوا الْبِلادَ وَعَادَ عَلَیْهِمُ اللَّعْنُ کَمَا عَادَ عَلَى عَادٍ، أَیْنَ یَزِیدُ أَیْنَ زِیَادٌ، کَأَنَّهُمَا مَا کَانَا لا کَانَا {فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا}.
تَمَتَّعُوا أَیَّامًا یَسِیرَةً، ثُمَّ عَادَتْ أَجْنِحَةُ الْمُلْکِ کَسِیرَةً، وَبَقِیَتْ سِیرَةُ الْحُسَیْنِ أَحْسَنَ سِیرَةٍ، وَمَنْ عزت عاقبته والسیرة فکأن لَمْ یَلْقَ هَوَانًا {فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا}.
ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (المتوفى 597 هـ)، ص16و17، التبصرة، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م.
برادران، شما را به خدا قسم میدهم؛ چه کسی به یوسف اشکال میگیرد که چگونه به دیدار یعقوب برود؟
وقتی که عباس در روز بدر اسیر شد، پیامبر (ص) ناله ی او را شنید و به همین سبب خوابش نبرد! چگونه بود اگر ناله حسین را میشنید؟!
وقتی که وحشی (قاتل حمزه) اسلام آورد پیامبر (ص) به او گفت: صورتت را از من بپوشان! این با آن وجود است که مسلمان را به خاطر کارهایی که در زمان کفر انجام داده است مورد مواخذه قرار نمیدهند! حال اگر پیامبر (ص) قاتل حسین علیه السلام را می دید چه میکرد؟!
قَوْلُهُ تَعَالَى: {وَمَنْ قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا}
آنقدر به حسین ظلم کردند که بر هیچ کس دیگر چنین نشده بود!
و به او اجازه ندادند که با سایر کسانی که آبنوشیدند آب بنوشد و خاندان او را به اسارت گرفتند و فرزندانش را کشتند.این نشان اعتقاد خراب آنها است.آب از میان انگشتان جدش نوشید ولی به او اجازه ندادند یک قطره آب بنوشد.پیامبر (ص) لبهای او را میبوسید و او را روی دوش خود میگرفت و وقتی پیامبر (ص) روی منبر بود و حسین در حال کودکی در کنار او آمد، از منبر پایین آمد.حال اگر در این حال که بر پهلو روی زمین افتاده و شمشیرها او را تکه تکه میکند و دشمنانش دور او را گرفتهاند و اسبها سینهاش را لگد مال کردهاند و او خود را با دست روی زمین کشید و خونش بر روی زمین مانند اشکش جاری شد، پیامبر (ص) او را میدید حضرت فریاد ناله بر می آورد و از این ماجرا استغاثه میکرد و برای او سنگین بود.
ای کربلا، تبدیل به بلا و مشکل شدی... خانواده ی پیامبر (ص) در نزد تو چه دید
چه قدر هنگامی که به سختی بر زمین خوردند بر خاک تو خون ریخت و اشک جاری شد
ای رسول خدا، اگر تو ایشان را می دیدی در حالی که یا کشته شده اند و یا اسیرند ...
اسیرانی که از گرمای سوزان پاهایشان در حال سوزش است و از سایه منع می شوند، و نیز تشنگانی که با نیزه هایی هـمچون لوله، سیراب شده و به شهادت رسیده اند.
چشـمان تو از آنان منظره ای می دید که موجب غم و اندوه در دل انسان و خارو خاشاک در چشم بیـننده خواهد شد.
ای امت سرکش و ستمگر، این پاداش پیامبـر خدا نیست.
پیامبـر هـمچون کشاورزی است که در کاشتـن نیکیها برای آنان هیچ درنگ و کوتاهی ننمود، اما آن مردمان تلخی میوه و ثـمره را به اهل بیت پیامبـر (ص) چشاندند.
نسل او را همچون قربانی سر بریدند سپس خاندانش را همچون کنیزکان راندند.
نفس زنان و با پای لغزان (با حالت انقطاع نفس و لغزش پا) پیامبر خدا را صدا می زدند.
او را کشتند در حالی که می دانستند او پنجمین نفر اهل کِساست.
ای کوه های بزرگی و شرافت و بلندمرتبگی، و ای ماه های نورانی و درخشان زمیـن.
خداوند متعال آنچه را که برای شـما رخ داد باعث غم و اندوه و گریه طولانی مدت شـما قرار داد (یعنی یاد و نام شـما در طول تاریخ هـمواره با ناراحتی و اندوه و گریه هـمراه است).
نه غم و اندوه شـما از یاد می رود ونه مصیبت شـما ، هرچند که روزگار به طول بینجامد.
پاک و منزه است خدایی که جایگاه حسین را با شهادتش بالا برد و هر آن کس که با وی دشمنی کرد را پس از عزتش خوار ساخت.در هنگام شهادت رفتار دشمنان و قاتلانش با وی به او ضرری وارد نساخت چرا که خداوند در قرآن کریم می فرماید: {وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جعلنا لولیه سلطانا}.
منحرفان و معاندان هلاک گشتند گویی هرگز بر سرزمین های مختلف حکمرانی نکرده اند و لعن و نفرین به سوی خودشان بازگشت همانگونه که همواره به دشمن بر می گردد.یزید کجاست؟ زیاد کجاست؟ گویی اصلا این ها نبودند! {فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا}.
ایام کوتاهی بهره بردند و سپس بال های حکومتشان شکست و این سیره ی حسین بود که به عنوان برترین راه و روش باقی ماند و هر آن کس که سرنوشت و سیره اش عزتمند باشد گویی هرگز دچار خواری نشده است. {فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا}.