منع قرظة بن کعب (صحابی) از نقل احادیث پیامبر (ص) از سوی عمر بن الخطاب!
منع قرظة بن کعب (صحابی) از نقل احادیث پیامبر (ص) از سوی عمر بن الخطاب!
یکی از اقدامات عمر بن الخطاب که روایات و اخبار فروانی در تایید و اثبات آن در مصادر مختلف موجود است، مقابله و مخالفت وی با نقل و نشر احادیث پیامبر (ص) می باشد.
در یکی از این روایات چنین آمده است:
حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ یَحْیَى، ثنا عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ مَنْصُورٍ، قَالَ حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ بَیَانٍ، عَنِ الشَّعْبِیِّ، عَنْ قَرَظَةَ بْنِ کَعْبٍ، قَالَ: خَرَجْنَا فَشَیَّعَنَا عُمَرُ، إِلَى صَرَارَ ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ قَالَ: «أَتَدْرُونَ لِمَ خَرَجْتُ مَعَکُمْ؟» قُلْنَا: أَرَدْتَ أَنْ تُشَیِّعَنَا تَکَرُّمًا بِذَلِکَ، قَالَ: «إِنَّ مَعَ ذَلِکَ لَحَاجَةً خَرَجْتُ لَهَا، إِنَّکُمْ تَأْتُونَ بَلْدَةً لِأَهْلِهَا دَوِیٌّ بِالْقُرْآنِ کَدَوِیِّ النَّحْلِ فَلَا تَصُدُّوهُمْ بِالْأَحَادِیثِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا شَرِیکُکُمْ» قَالَ قَرَظَةُ: فَمَا حَدَّثْتُ بَعْدَهُ حَدِیثًا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.
البصری الزهری، محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله (المتوفى230 هـ)، الطبقات الکبرى، ج6، ص7، المحقق: إحسان عباس، دار النشر : دار صادر - بیروت ، الطبعة: الأولى، 1968 م.
الطحاوی الحنفی، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (المتوفی 321هـ)، شرح مشکل الآثار، ج15، ص316و317، تحقیق شعیب الأرنؤوط، الناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ - 1987م. [تعلیق المحقق: رجاله ثقات رجال الشیخین غیر قرظة بن کعب ... وهو صحابی]
النمری القرطبی المالکی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (المتوفى 463هـ)، جامع بیان العلم وفضله، ج2، ص998، ح1904، تحقیق: أبی الأشبال الزهیری، الناشر: دار ابن الجوزی - المملکة العربیة السعودیة، الطبعة: الأولى، 1414 هـ - 1994 م. [تعلیق المحقق: صحیح]
الزهیری، أبو الأشبال، صحیح جامع بیان العلم وفضله، ص397، ح1361، الناشر: مکتبة إبن تیمیة، الطبعة: الأولى، 1416 هـ - 1996 م. [تعلیق المؤلف: صحیح]
العونی، حاتم بن عارف، المنهج المقترح لفهم المصطلح، ص22، الناشر: دار الهجرة، الطبعة: الأولى، 1416 هـ - 1996 م. [تعلیق المؤلف: إسناده صحیح]
قرظة بن کعب می گوید: از شهر خارج شدیم و عمر بن الخطاب را تا صرار همراهی کردیم.عمر بن الخطاب آبی طلب کرد و وضو گرفت و گفت: آیا می دانید چرا با شما از شهر خارج شدم؟ گفتیم: به این دلیل که خواستی با این کارت ما را تکریم کنی.عمر بن الخطاب گفت: این بدان دلیل است که شما به سرزمینی می روید که زمزمه ی اهالی آن به قرآن همچون صدای زنبور عسل است.به همین خاطر با احادیث رسول الله (ص) آن ها را از قرآن باز ندارید و من شریک شما هستم.قرظة بن کعب می گوید: از آن پس من هیچ حدیثی از رسول الله (ص) نقل نکردم.