تحریف قرآن کریم از سوی منصور هاشمی (مدعی دروغین) و اهانت وی به حضرت داود علیه السلام!
تحریف قرآن کریم از سوی منصور هاشمی (مدعی دروغین) و اهانت وی به حضرت داود علیه السلام!
منصور هاشمی (مدعی دروغین) در یکی از کتاب هایش با نام «بازگشت به اسلام» می نویسد:
و مانند کاری که داود علیه السلام کرد، هنگامی که با داشتن نود و نه زوجه، از برادرش خواست که یگانه زوجه اش را طلاق دهد تا با او ازدواج کند؛ چنانکه خداوند با کنایه به او از قول برادرش فرموده است: (إن هذا أخی له تسع وتسعون نعجة ولی نعجة واحدة فقال أکفلنیها وعزنی فی الخطاب؛ قال لقد ظلمک بسؤال نعجتک إلى نعاجة) «هر آینه این برادر من است که برای او نود و نه میش است، در حالی که برای من یک میش است، پس گفت که آن را به من واگذار و در سخن بر من فشار آورد؛ گفت بی گمان با خواستن یک میش تو با وجود میش های خود، به تو ستم کرده است».
هاشمی، منصور، بازگشت به اسلام، ص205، ناشر: دفتر حفظ و نشر آثار منصور هاشمی خراسانی، نوبت چاپ: پنجم، مکان چاپ: بلخ - افغانستان، پاییز 1397 خورشیدی.
اکنون به سوره و آیات مذکور به صورت کامل تر مراجعه می کنیم تا ببینیم ماجرا از چه قرار است:
{وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (21) إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ (22) إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ (23) قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ (24) فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ (25) یَادَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ (26)} [ص: 21 - 26]
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! در آن هنگام که (بیمقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد؛ گفتند: «نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری ستم کرده؛ اکنون در میان ما بحق داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن! این برادر من است؛ و او نود و نه میش دارد و من یکی بیش ندارم امّا او اصرار میکند که: این یکی را هم به من واگذار؛ و در سخن بر من غلبه کرده است!» (داوود) گفت: «مسلّماً او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میش هایش، بر تو ستم نموده؛ و بسیاری از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم میکنند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند؛ امّا عدّه آنان کم است!» داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزمودهایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. ما این عمل را بر او بخشیدیم؛ و او نزد ما دارای مقامی والا و سرانجامی نیکوست! ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد؛ کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند!
ملاحظه می فرمایید که بر اساس این آیات قرآن کریم:
الف) بر خلاف ادعای کذب و اهانت آمیز و نیرنگ منصور هاشمی (مدعی دروغین)، این آیات هیچ ارتباطی به حضرت داود (ع) ندارد و حضرت داود (ع) در مورد دو نفر که با یکدیگر اختلاف کرده بودند قضاوت نموده است.
ب) در این آیات هیچ صحبتی از تعداد همسران و جدال بر سر آن ها نیست.