تضعیف راوی به خاطر ریش بلند در علم رجال اهل سنت !

سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۳۱ ب.ظ

همواره مشاهده می شود که مخالفین شیعه و وهابیون به دنبال طعنه زدن بر علم رجال شیعه هستند حال آن که حقا علم رجال مخالفین شیعه سزاوار طعن است.

در این مطلب یکی از نمونه ها را با یکدیگر می بینیم (اسکن صفحات در انتهای مطلب قرار داده شده است) :

جوزجانی ناصبی در کتابش نقل می کند که :

ذکر لی عن حسین الجعفی أنه قال کان طویل اللحیة أحمقها ...

احوال الرجال،ص53و54 ط موسسة الرسالة
تهذیب الکمال،ج10،ص136 ط موسسة الرسالة
تاریخ الاسلام،ج3،ص660 ط دار الغرب الاسلامی
میزان الاعتدال،ج3،ص163 ط دار الکتب العلمیة
تهذیب التهذیب،ج2،ص567 ط وزارة الاوقاف
الضعفاء الکبیر للعقیلی،ج2،ص570 ط دار ابن عباس

حسین جعفی ( ثقة،عابد،از راویان کتب سته ) می گوید " سالم بن ابی حفصة " ریش های بلندی داشت که باعث احمق شدنش بود ...

" سالم بن ابی حفصة " از راویانی است که بسیاری از علمای اهل سنت در هنگام جرح و تعدیل او،این قول حسین جعفی را در مورد بلندی ریش او که باعث تضعیف اوست !!! ذکر کرده اند.

وقال محمد ابن بشر العبدی: رأیت سالم بن أبی حفصة ذا لحیة طویلة أحمق بها من لحیة.

میزان الاعتدال،ج3،ص163 ط دار الکتب العلمیة
الضعفاء الکبیر للعقیلی،ج2،ص568 ط دار ابن عباس

محمد بن بشر العبدی (ثقة،حافظ،از راویان کتب ستة) می گوید : سالم بن ابی حفصة را دیدم که ریش بلندی داشت و به دلیل آن کم عقل و احمق بود.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ قَالَ: حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ مَنْصُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِابْنِ إِدْرِیسَ: رَأَیْتَ سَالِمَ بْنَ أَبِی حَفْصَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ رَأَیْتُهُ طَوِیلَ اللِّحْیَةِ، وَکَانَ أَحْمَقَ.

الضعفاء الکبیر للعقیلی،ج2،ص570 ط دار ابن عباس
معرفة علوم الحدیث للحاکم،ص420 ط دار ابن حزم

سعید بن منصور نقل می کند که به عبد الله بن ادریس (ثقة،فقیه،عابد،احد الاعلام) گفتم آیا سالم بن ابی حفصة را دیده ای؟ او در پاسخ گفت : آری.او را دیدم که ریش های بلندی داشت و احمق بود.

وسئل أَبُو دَاوُدَ عَن أَبِی إسرائیل المُلَائی فَقَالَ: "ذُکر عِنْدَ حُسَین الجُعْفِی فَقَالَ: کَانَ طویل اللحیة أحمق.

سؤالات أبی عبید الآجری أبا داود السجستانی فی الجرح والتعدیل،ص123 ط عمادة البحث العلمی
تهذیب الکمال،ج3،ص81 ط موسسة الرسالة (پاورقی)
اکمال تهذیب الکمال،ج2،ص166 ط الفاروق الحدیثة
تهذیب التهذیب،ج1،ص277 ط وزارة الاوقاف

از ابو داود در مورد ابی اسرائیل ملائی سوال کردند و او گفت : نامش را در نزد حسین جعفی (ثقة،عابد،از راویان کتب ستة) بردند و گفت : ریش بلندی داشت و احمق بود.

این دومین راوی است که حسین جعفی او را به خاطر ریش بلند،احمق می خواند و تضعیف می کند !

أَخْبَرنا السَّاجِیُّ، حَدَّثَنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمد، حَدَّثَنا بشر بْن آدم قلت لخالد بْن عَبد اللَّه الواسطی دخلت الکوفة وکتبت عن الکوفیین ولم تکتب عن مجالد قَالَ لأنه کان طویل اللحیة.

الکامل فی ضعفاء الرجال،ج6،ص421 ط دار الفکر
سیر اعلام النبلاء،ج6،ص286 ط موسسة الرسالة
میزان الاعتدال،ج6،ص23 ط دار الکتب العلمیة
اکمال تهذیب الکمال،ج11،ص72 ط الفاروق الحدیثة

بشر بن آدم می گوید که به خالد بن عبد الله واسطی (ثقة،ثبت،احد العلماأ،راوی در کتب ستة) گفتم تو وارد کوفه شدی و از اهل کوفه حدیث نوشتی چرا از مجالد حدیث ننوشتی؟ گفت : چون ریش های او بلند بود. (!!!)

خلاصه و نتیجه ی بحث :

1. طول ریش و بلندی ریش،نقش مهمی در علم جرح و تعدیل مخالفین شیعه داشته است و برخی از علمای مخالفین،اهمیت زیادی به آن می داده اند.

2. برخی از علمای مخالفین شیعه،بلندی ریش راوی را دلیلی بر کم خردی و حماقت راوی گذاشته و بر این اساس آن راوی را تضعیف کرده اند.

3. " حسین الجعفی " که از علمای بزرگ مخالفین و از تابعین است، حداقل دو راوی را به دلیل بلندی ریش،تضعیف کرده و احمق خوانده است ! یکی " سالم بن أبی حفصة " و دیگری " أبی اسرائیل الملائی " .

در مورد " حسین الجعفی " :

الحُسَیْنُ بنُ عَلِیِّ بنِ الوَلِیْدِ الجُعْفِیُّ : الإِمَامُ، القُدْوَةُ، الحَافِظُ، المُقْرِئُ، المُجَوِّدُ، الزَّاهِدُ، بَقِیَّةُ الأَعْلاَمِ، أَبُو عَبْدِ اللهِ، وَأَبُو مُحَمَّدٍ الجُعْفِیُّ مَوْلاَهُمْ، الکُوْفِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج9،ص397و398 ط موسسة الرسالة

وقال ابن هانىء: سمعت أبا عبد الله یقول: ما رأیت أحدًا کان أجمع من وکیع وحسین الجعفی، کان شیئًا عجبًا، وما رأیت أبا عبد الله یقدم علیهما من الکوفیین أحدًا.

وقال عبد الله بن أحمد بن حنبل عن أبیه: ما رأیت أفضل من حسین الجعفی، وسعید بن عامر.

موسوعة اقوال الامام احمد بن حنبل فی رجال الحدیث و علله،ج1،ص268 ط عالم الکتب

ابن هانیء گفته است شنیدم که احمد بن حنبل می گفت : کسی را جامع تر از وکیع و حسین جعفی ندیدم،چیز عجیبی بود.{ابن هانیء می گوید} احمد بن حنبل هیچ کس از اهل کوفه را بر آن دو مقدم نمی کرد.
و عبد الله بن احمد بن حنبل { پسر احمد بن حنبل } از پدرش نقل می کند که گفته است : کسی را برتر از حسین جعفی و سعید بن عامر ندیدم.

چنین کسی با چنن مرتبه ای که در نزد مخالفین شیعه دارد،یکی از ملاک های جرح و تعدیل راوی را بلندی و کوتاهی ریش می دانسته است ! " حسین الجعفی " در تمامی کتب ستة روایت دارد.

4. " محمد بن بشر العبدی " نیز از بزرگان و علمای مخالفین شیعه و از تابعین است و او نیز " سالمبن أبی حفصة " را به دلیل ریش بلند،کم عقل و احمق خوانده است !

در مورد " محمد بن بشر العبدی " :

مُحَمَّدُ بنُ بِشْرِ بنِ الفَرَافِصَةِ بنِ المُخْتَارِ بنِ رُدَیْحٍ العَبْدِیُّ : الحَافِظُ، الإِمَامُ، الثَّبْتُ، أَبُو عَبْدِ اللهِ العَبْدِیُّ، الکُوْفِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج9،ص265 ط موسسة الرسالة

مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرِ بْنِ الْفُرَافِصَةَ الْعَبْدِیُّ وَیُکْنَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تُوُفِّیَ بِالْکُوفَةِ فِی جُمَادَى الْأُولَى سَنَةَ ثَلَاثٍ وَمِائَتَیْنِ فِی خِلَافَةِ الْمَأْمُونِ وَکَانَ ثِقَةً کَثِیرَ الْحَدِیثِ.

الطبقات الکبری،ج6،ص394 ط دار صادر بیروت

" محمد بن بشر العبدی " نیز همچون " حسین الجعفی " در تمامی کتب ستة روایت دارد.

5. " خالد بن عبد الله الواسطی " نیز یکی از علمای بزرگ مخالفین شیعه و از تابعین است که از " مجالد بن سعید " (راوی صحیح مسلم) به دلیل ریش بلندش روایتی ننوشت !

در مورد " خالد بن عبد الله الواسطی " :

خَالِدُ بنُ عَبْدِ اللهِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بنِ یَزِیْدَ : الحَافِظُ، الإِمَامُ، الثَّبْتُ، أَبُو الهَیْثَمِ. وَیُقَالُ: أَبُو مُحَمَّدٍ المُزَنِیُّ مَوْلاَهُم، الوَاسِطِیُّ، الطَّحَّانُ.

سیر اعلام النبلاء،ج8،ص277 ط موسسة الرسالة

قال عبد الله: قال أبی: کان خالد الطحان ثقة، رجلاً صالحًا، له فی بدنه صلاح، بلغنی أنه اشترى نفسه من الله ثلاث مرات.

موسوعة اقوال الامام احمد بن حنبل فی رجال الحدیث و علله،ج1،ص330 ط عالم الکتب

" خالد بن عبد الله الواسطی " نیز در تمامی کتب ستة روایت دارد.

6. " عبد الله بن ادریس " نیز یکی از علمای بزرگ مخالفین شیعه و از تابعین است که " سالم بن ابی حفصة " را به خاطر ریش بلندش همچون سایرین احمق خوانده است.

در مورد " عبد الله بن ادریس " :

عَبْدُ اللهِ بنُ إِدْرِیْسَ بنِ یَزِیْدَ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الأَوْدِیُّ : الإِمَامُ، الحَافِظُ، المُقْرِئُ، القُدوَةُ، شَیْخُ الإِسْلاَمِ، أَبُو مُحَمَّدٍ، الأَوْدِیُّ، الکُوْفِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج9،ص42 ط موسسة الرسالة

قَالَ أَبُو حَاتِمٍ: هُوَ حُجَّةٌ، إِمَامٌ مِنْ أَئِمَّةِ المُسْلِمِیْنَ.

سیر اعلام النبلاء،ج9،ص44 ط موسسة الرسالة

" عبد الله بن ادریس " نیز در تمامی کتب ستة روایت دارد.

آیا علم حرج و تعدیلی که در آن بلندی ریش افراد عامل جرح راوی است،سزاوار طعن نیست ؟! اصلا می توان بر آن نام علم گذاشت ؟!