حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

دیدگاه آیت الله العظمی بروجردی (رض) نسبت به تقریب مذاهب اسلامی به نقل از آیت الله علوی بروجردی (نوه ی آیت الله العظمی بروجردی)

قبلا در مورد دو رویکرد غلط افراطی و تفریطی در باب تقریب مذاهب اسلامی نوشتیم که می توانید مطلب مربوطه را در لینک زیر مطالعه بفرمایید:

http://al-shia.blog.ir/post/887

آیت الله علوی بروجردی (نوه ی دختری آیت الله العظمی بروجردی (رض)) توضیحات جالب و مهمی در مورد دیدگاه آیت الله العظمی بروجردی نسبت به تقریب مذاهب اسلامی دارند که ما متن و کلیپ مربوطه را در این مطلب قرار می دهیم.

باشد که عده ای از دروغ بستن بر آیت الله العظمی بروجردی (رض) و نسبت دادن دیدگاه های شخصی خود به ایشان دست بردارند.

نسبت به مساله ی تقریب که الان متاسفانه به عنوان یک فحش تلقی می شود در ذهن خیلی ها! مرحوم آقای بروجردی یک عقیده ای داشتند.من یک جزوه ای هم دارم که نوشتم و چاپ نشده و مربوط به مبانی نظری تقریب از دیدگاه آقای بروجردی هست.


مرحوم آقای بروجردی یک نظریه ای داشتند که من خلاصه ی نظریه را اینجا می گویم.ایشان معتقد بودند که ما در بین مسلمان ها اقلیت هستیم.اکثریت نیستیم.اکثریت مسلمان ها مذاهب دیگر هستند و غیر شیعه هستند و ما در بین آن ها داریم زندگی می کنیم.ائمه ی طاهرین،امیر المؤمنین حتی در دوران بیست و پنج ساله ی خانه نشینی، امام مجتبی، آقا سید الشهداء قبل از قیام،آقا امام صادق، چرا وقتی حکومت با ایشان مخالف بود و ایشان را اذیت می کرد، خب امیر المؤمنین راه می افتاد و می رفت یمن! مدینه را رها می کرد! امام سجاد می رفت بیرون مدینه! حضرت صادق شاگردانش را برمی داشت و می رفت اطراف مدینه! چرا نرفتند؟ مرحوم آقای بروجردی می فرمودند ائمه ی طاهرین ما از سیره شان متوجه بودیم که اصرار داشتند در آن مرکز ثقل دنیای اسلام باقی بمانند ولو حکومت با ایشان همراه نبود و مردم همراه نبودند از مدینه خارج نمی شدند مگر این که به زور آن ها را ببرند.آن وقت هم که ایشان را بردند، بغداد و سامرا بود که مرکز ثقل بودند.ایشان می فرمودند ما از زندگی و سیره ی ائمه می فهمیم که ما حرف برای گفتن داریم.ما مثل بهره ای ها یا اسماعیلی ها نیستیم که عقائد خودمان را مخفی کنیم و منزوی بشویم و یک گوشه ای برای خودمان زندگی کنیم.ما حرف داریم برای دنیای اسلام.اصلا اسلام ما هستیم.تمام اسلام ما هستیم.حرف داریم برای گفتن.فلذا در مراکز اصلی فکر در دنیای اسلام باید حضور داشته باشیم.ایشان می فرمودند رویه ی ائمه این بوده است.امام صادق در مدینه ماند علی رغم همه ی فشارها.خانه اش بسته بود تحمل کرد اما در مدینه بود.فلذا ما الان باید در دنیای موجود در مراکز اصلی فکر حضور داشته باشیم.این یک مطلب.


مطلب دیگر چون ما اقلیتیم و اکثریت مسلمان ها مذاهب دیگر هستند و ما هم داریم در بین آن ها زندگی می کنیم و با آن ها منافع مشترک داریم.فلذا ما باید روابطمان را با آن ها تعریف کنیم.چه رابطه ای می خواهیم با آن ها داشته باشیم؟ این دو تا مقدمه.


بر اساس این دو مقدمه ایشان معتقد بودند که ائمه ی طاهرین سه شان دارند.یک شان امامت و ولایت که ما شیعه ها قبول داریم و این جای بحثش در علم کلام است.ما در علم کلام در مورد امامت و ولایت بحث می کنیم همانطور که بزرگان ما [بحث کرده اند] و حرف خودمان را داریم چنانچه ما امروز هم در مورد شیعه بحث می کنیم و حقانیت خودمان را ثابت می کنیم.این سر جای خودش است.این یک شان است.منتهی این شان را سنی ها قبول ندارند.ما شیعه هاقبول داریم.این یک شان است.


ائمه شان دیگری هم دارند و آن شان دوم حجیت قول است.حجیت قول به مقتضای حدیث ثقلین است.انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی.عترت عِدل کتاب است.الکتاب حجة و العترة حجة.عترت چه کسانی هستند؟ ائمه ی طاهرین.خود این حدیث ثقلین متواتر است بین اهل تسنن کما این که بین ما و همه قبول دارند و وقتی متواتر است برای آن ها حجت است.طبق این حجت قول امام صادق برای آن ها می شود حجت.قول امیر المؤمنین می شود حجت.این بحث اصولی است بحث کلامی نیست.فلذا آن سُنّی ها و کسانی هم که امامت و ولایت را برای ائمه قبول ندارند، منافاتی با حجیت قول ندارد.حجیت قول را باید طبق این روایت بپذیرند.این هم یک شان است.این جایگاهش علم اصول است و بحث اصولی است.«حجیت قول».فلذا در جامع الاحادیث شما عنایت بفرمایید «حجیة فتوی الائمة» یک فصل طویل و مفصل است که ایشان ذکر مفصل ذکر کرده اند.


مطلب دیگر شان سوم برای ائمه است.ائمه ی طاهرین ناقل موثق سنت رسول الله هستند.ما قرآن داریم و سنت.سنت، فعل و قول و تقریر رسول اکرم است آن طور که در اصول مطرح است.بسیار خب این هایی که نقل می کنند.کسانی که هستند امیر المؤمنین است که بیست و سه سال کنار پیامبر بوده با آن حدیث معروف که خود ایشان می فرمایند «کتاب علی» که هست در روایات «املاء رسول الله و کتابة امیر المؤمنین» و امیر المؤمنین اخذ می کرده است.فرزندان امیر المؤمنین هم از ایشان نقل می کنند.[مانند] امام صادق.هیچکدام از ائمه ی طاهرین را آقایان سُنّی ها در کتاب هایشان رمی به ضعف نکرده اند.ایشان موثقند در نزد آن ها.بسیار خب، کسی که می خواهد سنت پیامبر را اخذ کند بایستی از ایشان اخذ کند.یعنی یکی از روش ها هم نقل ایشان است.نقل امام صادق است.


سپس ایشان در مقدمه ی جامع الاحادیث که این بحث را مطرح می کنند که نقل ایشان از پیامبر اقوی است از نقلی که اهل تسنن دارند.[این توضیح من است: چون صحابه ای که هستند، عائشة هست و عبد الله بن عمر است و ابوهریره.خود عبد الله بن عمر چند سالش بود وقتی پیامبر از دنیا رفت؟ جوان هفده هجده ساله بوده است.عائشة چه قدر با پیامبر بوده است؟ ابوهریره چه زمانی اسلام آورده است؟ چه قدر با پیامبر بوده است؟] خلفا و ابوبکر و عمر پس از پیامبر از کتابت و تدوین سنت پیامبر نهی کردند.منع از کتابت حدیث کردند.فلذا نقل حدیث و کتابت حدیث تا سال صد و ودو هجری که عمر بن عبد اعزیز این نهی را برداشت متروک شد.بعد از سه سال دوباره مطلب برگشت.اولین کتابی که در حدیث پیامبر تدوین و نقل شده موطا مالک در سال صد و هفتاد هجری است.پنج نسل روایی گذشته است.این ها باید از زبان ها می شنیدند.یعنی سمع بوده و کتابتی در کار نیست و دقت لازم را ندارد.فلذا راه آن ها چنین است و راه ما این است که خود علی بن ابی طالب از پیامبر شنیده و فرزندانش از ایشان شنیده اند و امام صادق هم روایات متعدد دارد که آن چه من نقل می کنم از پدرم و ایشان از پدرش می باشد.


مرحوم آقای بروجردی می فرمودند پس راوی موثق سنت نبوی ائمه ی طاهرین هستند.فلذا ایشان می فرمودند این سه شانی که ما گفتیم ترتب است.اول «امامت و ولایت» است.کسی قبول ندارد «حجیت قول».اگر کسی خیلی بی انصاف است و این را هم قبول ندارد، «راوی ثقه ی سنت نبوی».یکی از این ها.در بین مسلمان ها کسی وجود ندارد که یکی از این سه شان را نپذیرد و قبول نداشته باشد.فلذا این که مورد قبول همه است، ما شیعیان بالاتر از آن را قائل هستیم: «امامت و ولایت».اما آن دو تای دیگر یعنی «حجیت قول» و «راوی ثقه ی سنت نبوی» را سُنّی هم باید طبق استدلال خودشان قبول کند.این در واقع رمز وحدت و تقریب است.آقای بروجردی وحدت هم به کار نمی برد.تقریب می گفت.یعنی کلمه ی «اهل بیت» رمز تقریب است.فلذا این که ما می گوییم «تقریب» داشته باشیم با آن ها یعنی همه ی ما برویم سراغ اهل بیت.سُنّی یا به عنوان «حجیت قول» یا به عنوان «نقل موثق از سنت نبوی».فلذا شیخ محمود شلتوت هم که فتوا داد بر اساس آن شان دوم بود.مکاتباتی که انجام شد ایشان می گوید عمل به مذهب جعفری اثنی عشری در اصول و فروع مجزی است.مجزی یعنی کافی است.کفایت می کند.این آقایان هم الان مانند احمد الطیب یا مرحوم طنطاوی هم این فکر را می کردند که شیعه از نظر ما طبق این فتوا مذهب پنجم است.تفکر آقای بروجردی بر این اساس است.


تقریبی که آقای بروجردی می گوید چنین است.در تقریب آقای بروجردی این فتوا صادر شد.مجمع البیان طبرسی با مقدمه ی شیخ مجید سلیم چاپ شد.مراجعات شرف الدین در الازهر چاپ شد.مختصر النافع علامع چاپ شد.کرسی فقه جعفری برپا شد.حتی قانون ارث مصر را که می خواستند بنویسند شیخ شلتوت گفت فقه شیعه اقوی است از فقه ما.این تقریب آقای بروجردی است.این رمز تقریب است.یعنی تقریب آقای بروجردی رمزش کلمه ی «اهل بیت» است.این تفکر آقای بروجردی است.این تفکر آقای بروجردی در کنار سایر مبانی ایشان است.یعنی منافاتی با هیچکدام از مبانی ایشان ندارد.شیعه در هیچ کجا دست از اصالت های خودش برنمی دارد.ما هستیم.این (امامت و ولایت) بحث کلامی است.شان دوم بحث اصولی است و شان سوم بحث رجالی است.در رجال عامه شما بیاورید یک نفر گفته باشد امام صادق ضعیف و غیر موثق است.چنین چیزی نداریم [1] همه مفتخرند به شاگردی ایشان.این تقریب آقای بروجردی است در چند کلمه و این تقریبی بود که ایشان دلبسته ی آن بود.

مشاهده ی کلیپ:

https://www.aparat.com/v/mKFov

مشاهده ی مصاحبه ی کامل:

https://www.aparat.com/v/98z1u

https://www.aparat.com/v/brMBa

[1] توضیح: البته برخی از علمای اهل تسنن برخی از ائمه ی اهل بیت علیهم السلام - که امام صادق علیه السلام نیز در بین آن ها می باشد - را تضعیف کرده اند اما در اینجا منظور آیت الله علوی بروجردی عمل به تضعیف در نزد جمهور علمای اهل تسنن می باشد.

* امید است که با توجه به تببین دقیق و مستند و مستدل آیت الله علوی بروجردی از دیدگاه آیت الله العظمی بروجردی (رض) در مورد مساله ی تقریب مذاهب، عده ای که برخی از آنان حتی زمان آیت الله العظمی بروجردی (رض) را نیز درک نکرده اند، از ساخت و پرداخت داستان ها و نظریات دروغین و خیالی در موضوع تقریب مذاهب و نسبت دادن آن به آیت الله العظمی بروجردی (رض) دست بردارند.

مطلب مرتبط:

انتقاد آیت الله العظمی بروجردی (رض) از رویکرد افراطی در تقریب مذاهب به نقل از شیخ علی دوانی (از نزدیکان آیت الله العظمی بروجردی (رض))

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter