حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

تکفیر و حلال کردن خون شیعیان و جواز به بردگی گرفتن شیعیان از سوی ابو السعود افندی (از مفتیان حکومت ظالم و جنایتکار عثمانی)

شیعیان همواره در طول تاریخ از سوی مخالفین مورد ظلم و آزار و اذیت قرار گرفته و به دلیل فتاوای تکفیر آنان که در اکثر قریب به اتفاق موارد مبتنی بر تهمت و اکاذیب است کشته شده اند.


حکومت ظالم و جنایتکار عثمانی یکی از خون ریز ترین و ظالم ترین حکومت ها در طول تاریخ بوده که دست آن به خون شیعیان زیادی آلوده است.
در این مطلب به یک نمونه از فتاوای صادر شده از سوی یکی از مفتی های این حکومت جنایتکار و سفاک اشاره می کنیم.


کواکبی - عالم سرشناس حنفی مذهب - به صورت مفصل فتوای یکی از مشایخ و مفتیان حکومت جنایتکار عثمانی را نقل می کند که ما به قسمت های مهم آن اشاره می کنیم :


وعلى هذا المنوال أفتى العلامة أبو السعود لما سئل عن الشیعة أیحل قتالهم ویعد غزاة وهل یکون المقتول منا فی ذلک شهیدا مع أنهم یدعون ان رئیسهم من آل النبی علیه الصلاة والسلام وکیف یجوز قتالهم وهم یقولون لا اله الا الله؟ فأجاب ان قتالهم جهاد أکبر والمقتول منا فی المعرکة شهید وانهم باغون بالخروج عن طاعة الامام وکافرون من وجوه کثیرة وانهم خارجون عن الثلاث وسبعین فرقة من الفرقة الاسلامیة لانهم اخترعوا کفرا وضلالا مرکبا من اهواء الفرق المذکورة وان کفرهم لا یستمر على وتیرة واحدة بل یتزاید شیئا فشیئا فمن کفرهم انهم یهینون الشریعة الشریفة وکتب الشریعة وأئمة الدین ویسجدون لرئیسهم اللعین ویستحلون ما ثبت حرمته بالدلائل القطعیة ویسبون الشیخین رضی الله تعالى عنهما وسبهما کفر ویسبون الصدیقة ویطیلون ألسنتهم فی حقها وقد نزلت براءة ساحتها ونزاهتها رضی الله عنها فیلحقون بذلک الشین بحضرة النبی علیه الصلاة والسلام وهو سب منهم لحضرته صلى الله علیه وسلم فلذا اجمع علماء الامصار على اباحة قتلهم وان من شک فی کفرهم کان کافرا فعند الامام الاعظم وسفیان الثوری والاوزاعی انهم اذا تابوا ورجعوا عن کفرهم الى الاسلام نجوا من القتل ویرجى لهم العفو کسائر الکفار اذا تابوا واما عند مالک والشافعی واحمد بن حنبل ولیث بن سعد وسائر العلماء العظام فلا تقبل توبتهم ولا یعتبر اسلامهم ویقتلون حدا.ثم امامنا ایده الله تعالى اذا عمل باحد اقوال الائمة کان مشروعا واما من تفرق فی البلاد منهم ولم یظهر علیه آثار اعتقادهم الشنیع فلا یتعرض الیه ولا تجری علیهم الاحکام المذکورة واما رئیسهم ومن تابعه وقاتل لقتاله فلا توقف فی شأنه أصلا لارتکابهم أنواع الکفر المذکورة بالتواتر ولا ریب ان القتال معهم أهم من القتال مع سائر الکفار ... فالجهاد فیهم أهم بلا ریب ولا شبهة قبان قتیلنا فی معرکتهم شهید ... وسئل ایضا رحمه الله عن عساکر الاسلام اذا سبوا اولاد القزل باش وهم الشیعة المذکورون فهل یکونون ارقاء ویصح بیعهم وشرائهم فاجاب بان آباءهم وأمهاتهم حیث کانوا على المذهب الباطل یسبون الصحابة ویطیلون الالسنة على الصدیقة وقد ورد قول ضعیف بان اولادهم الصغار جدا الذین لا یعقلون الدین یکونون ارقاء وأما من کان منهم ابن خمس سنین أو ستة یتلفظ بکلمة الشهادة فانه مسلم لا یکون رقیقا اصلا ولا یسری الیه کفر آبائهم وأمهاتهم.

الکواکبی،محمد بن الحسن بن أحمد (المتوفى 1096 هـ)، الفرائد السنیة فی فروع الفقه على مذهب أبی حنیفة،ج2،ص 396، الناشر : المطبعة الکبرى الأمیریة، الطبعة : الأولى، 1324 هـ .

و به همین منوال علامه ابو السعود هنگامی که از وی در مورد شیعه سوال شده است که آیا جنگیدن با آن ها جایز و مشروع است و کشته ی ما در آن جنگ شهید به حساب می آید - با این که آنان ادعا می کنند رئیسشان از خاندان پیامبر است - و چگونه جنگیدن با آنان جایز است در حالی که لا اله الا الله می گویند ؟ وی جواب داده است : جنگیدن با شیعیان جهاد اکبر است و کشته ی ما در جنگ با آنان شهید است و آنان به دلیل خروج از طاعت امام باغی هستند و به دلایل بسیار، کافرند و از هفتاد و سه فرقه ی اسلامی خارج هستند چرا که کفر و ضلال مرکب از هواپرستی فرقه های ذکر شده را به یکدیگر آمیخته اند و کفرشان بر یک حال نیست و بلکه اندک اندک زیاد می گردد.از کفرشان آن که به شریعت شریفه و کتب شریعت و ائمه ی دین اهانت می کنند و برای رئیس ملعونشان سجده می کنند و آن چه که حرام بودنش با ادله ی قطعیه ثابت شده است را حلال می شمارند و ابوبکر و عمر را سب می کنند و در حق عائشه زبان درازی می کنند در حالی که برائت او و منزه بودنش از آن چه که به او نسبت دادند نازل شده است و [شیعیان] اینگونه زشتی و ناپسندی را به پیامبر (ص) ملحق می کنند و این به منزله ی سب پیامبر (ص) است.بنا بر این علمای نقاط مختلف بر مباح بودن کشتن آنان اجماع دارند و هرکس در کفر آنان شک کند کافر است.در نزد ابوحنیفه و سفیان ثوری و اوزاعی اگر آنان توبه کنند و از کفرشان به اسلام بازگردند، از قتل نجات می یابند و مانند سایر کفار هنگامی که توبه می کنند برای آنان امید عفو است اما در نزد مالک و شافعی و احمد بن حنبل و لیث بن سعد و سایر علمای بزرگ، توبه ی آنان مورد قبول واقع نمی شود و اسلامشان مورد قبول واقع نمی گردد و از باب اجرای حد کشته می شوند. سپس اماممان که خداوند او را موید بدارد در صورتی که به یکی ا سخنان ائمه عمل کند مشروع است.اما در مورد شیعیانی که در در سرزمین های مختلف پراکنده اند و آثار اعتقاد زشتشان ظاهر نشده است، مورد تعرض قرار نمی گیرند و احکام مذکور بر آنان جاری نمی گردد.اما رئیسشان و هر آن کس که از او تبعیت کند و برای او بجنگد، جایی برای توقف در شانشان نیست.به این دلیل که انواع کفرهای مذکور که به تواتر نقل شده را مرتکب شده اند و شکی نیست که جنگیدن با آنان مهم تر از جنگیدن با سایر کفار است ... پس جهاد در مقابل آنن بدون شک و شبهه مهم تر است و کشته ی ما در جنگ با آنان شهید است ... و همچنین از ابو السعود افندی در مورد لشکرهای اسلام سوال شده است که در صورتی که فرزندان قزل باش که همان شیعیان مورد بحث هستند را اسیر کنند، آیا در حکم برده خواهند بود و خرید و فروش آن ها صحیح است ؟ وی پاسخ داده است : پدران و مادرانشان از آن حیث که بر آن مذهب باطل بوده اند که صحابه را سب می کنند و در مورد عائشه زبان درازی می کنند [بله در حکم برده خواهند بود و خرید و فروششان صحیح است] و قولی ضعیف وارد شده است که فرزندان بسیار کوچکشان که دین را نمی فهمند هم در حکم برده هستند.اما هر آن کس از آنان که پنج یا شش ساله باشد و شهادتین می گوید مسلمان است و در حکم برده نخواهد بود و کفر پدران و مادرانشان در حقشان جاری نمی گردد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter