حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

وقتی عمر بن الخطاب همسرش را دشمن خدا و ابزاری برای هوسرانی می داند !


یکی از ویژگی های اخلاقی مذموم که برای عمر بن الخطاب ثبت شده و علمای مخالفین نیز در کتب خود به آن اشاره کرده اند ، بدرفتاری و تندخویی عمر بن الخطاب با زنان بوده است. این بدرفتاری تا حدی بوده که عمر بن الخطاب حتی نسبت به همسر خود نیز با الفاظ تندی صحبت کرده و مطالب ناپسندی را بیان کرده و یا اعمال ناپسندی را انجام داده است.

به عنوان نمونه ابن شبه ی نمیری با سند معتبر نقل می کند :

حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِیلَ، قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا ثَابِتٌ، عَنْ هِلَالِ بْنِ أُمَیَّةَ ..... قَالَ: فَانْدَسَّ إِلَى امْرَأَةِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا وَکَانَ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا قَرَابَةٌ، فَقَالَ: سَلِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فِیمَ وَجَدَ عَلَیَّ؟ فَلَمَّا دَخَلَ عَلَیْهَا قَالَتْ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فِیمَ وَجَدْتَ عَلَى عِیَاضٍ؟ قَالَ: یَا عَدُوَّةَ اللَّهِ، وَفِیمَ أَنْتِ وَهَذَا، وَمَتَى کُنْتِ تَدْخُلِینَ بَیْنِی وَبَیْنَ الْمُسْلِمِینَ؟ إِنَّمَا أَنْتِ لُعْبَةٌ یُلْعَبُ بِکِ، ثُمَّ تُتْرَکِینَ .....

تاریخ المدینة لابن شبة،ج3،ص34 ط دار العلیان

او (عیاض) پیش زن عمر رفت و بین او زن عمر قرابت (نزدیکی و آشنایی فامیلی) بود و گفت : از او (عمر) بپرس که چرا بر من غضب کرد ؟ هنگامی که عمر بر زنش داخل شد، زنش به او گفت : ای امیر المومنین، برای چه از عیاض عصبانی و غضبناک شدی ؟ عمر به زنش گفت : ای دشمن خدا، تو را چه به این شخص ؟ تو کِی در امور بین من و مسلمین دخالت کرده ای ؟ یک وسیله ی بازی (لعبة) هستی که با تو بازی می شود و سپس رها می شوی .....

ملاحظه می کنید که عمر بن الخطاب در دو مورد به همسر خودش اهانت می کند !

الف) زنش را دشمن خدا می داند و با لفظ " عدوة الله " وی را خطاب می کند !

ب) زنش را تنها وسیله ی اطفاء شهوت می داند و می گوید تو فقط برای بازی کردن هستی (لعبة) که پس از آن هم رها می شوی !

صحت سند روایت :

سند این روایت معتبر است.

موسى بن إسماعیل المنقرى ، مولاهم ، أبو سلمة التبوذکى البصرى

روى له :  خ م د ت س ق  (البخاری - مسلم - أبو داود - الترمذی - النسائی - ابن ماجه)

التَّبُوْذَکِیُّ أَبُو سَلَمَةَ مُوْسَى بنُ إِسْمَاعِیْلَ : الحَافِظُ، الإِمَامُ، الحُجَّةُ، شَیْخُ الإِسْلاَمِ، أَبُو سَلَمَةَ مُوْسَى بنُ إِسْمَاعِیْلَ المِنْقَرِیُّ مَوْلاَهُمْ، البَصْرِیُّ، التَّبُوْذَکِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج10،ص360و361 ط موسسة الرسالة

وَقَالَ أَبُو حَاتِمٍ: سَمِعْتُ أَبَا الوَلِیْدِ الطَّیَالِسِیَّ یَقُوْلُ: مُوْسَى بنُ إِسْمَاعِیْلَ: ثِقَةٌ، صَدُوْقٌ.

سیر اعلام النبلاء،ج10،ص362 ط موسسة الرسالة

حماد بن سلمة بن دینار البصرى ، أبو سلمة بن أبى صخرة ، مولى ربیعة بن مالک بن حنظلة من بنى تمیم

روى له :  خت م د ت س ق  (البخاری تعلیقا - مسلم - أبو داود - الترمذی - النسائی - ابن ماجه)

حَمَّادُ بنُ سَلَمَةَ بنِ دِیْنَارٍ البَصْرِیُّ : الإِمَامُ، القُدْوَةُ، شَیْخُ الإِسْلاَمِ، أَبُو سَلَمَةَ البَصْرِیُّ، النَّحْوِیُّ، البَزَّازُ، الخِرَقِیُّ، البَطَائِنِیُّ، مَوْلَى آلِ رَبِیْعَةَ بنِ مَالِکٍ، وَابْنِ أُخْتِ حُمَیْدٍ الطَّوِیْلِ.

سیر اعلام النبلاء،ج7،ص444 ط موسسة الرسالة

وَرَوَى: أَحْمَدُ بنُ زُهَیْرٍ، عَنْ یَحْیَى، قَالَ : إِذَا رَأَیتَ إِنْسَاناً یَقَعُ فِی عِکْرِمَةَ وَحَمَّادِ بنِ سَلَمَةَ، فَاتَّهِمْهُ عَلَى الإِسْلاَمِ.

سیر اعلام النبلاء،ج7،ص447 ط موسسة الرسالة

وقال ابن معین: هو أعلم الناس بثابت.

میزان الاعتدال،ج1،ص590 ط دار المعرفة

یحیی بن معین گفته است : او (حماد بن سلمة) اعلم مردم به ثابت است. [دقت کنید که در این روایت نیز حماد بن سلمة داستان را از ثابت نقل کرده است]

ثابت بن أسلم البنانى ، أبو محمد البصرى

روى له :  خ م د ت س ق  (البخاری - مسلم - أبو داود - الترمذی - النسائی - ابن ماجه)

ثَابِتُ بنُ أَسْلَمَ أَبُو مُحَمَّدٍ البُنَانِیُّ : الإِمَامُ، القُدْوَةُ، شَیْخُ الإِسْلاَمِ، أَبُو مُحَمَّدٍ البُنَانِیُّ مَوْلاَهُم، البَصْرِیُّ.

سیر اعلام النبلاء،ج5،ص220 ط موسسة الرسالة

قَالَ أَبُو طَالِبٍ: سَأَلْتُ أَحْمَدَ بنَ حَنْبَلٍ عَنْ ثَابِتٍ وَقَتَادَةَ، فَقَالَ : ثَابِتٌ تَثَبَّتَ فِی الحَدِیْثِ، وَکَانَ یَقُصُّ، وَقَتَادَةُ کَانَ یَقُصُّ، وَکَانَ أَذْکَرَ، وَکَانَ مُحَدِّثاً، مِنَ الثِّقَاتِ المَأْمُوْنِیْنَ، صَحِیْحَ الحَدِیْثِ. وَقَالَ أَحْمَدُ العِجْلِیُّ: ثِقَةٌ، رَجُلٌ صَالِحٌ. وَقَالَ النَّسَائِیُّ: ثِقَةٌ. وَقَالَ أَبُو حَاتِمٍ الرَّازِیُّ: أَثْبَتُ أَصْحَابِ أَنَسِ بنِ مَالِکٍ: الزُّهْرِیُّ، ثُمَّ ثَابِتٌ، ثُمَّ قَتَادَةُ.

سیر اعلام النبلاء،ج5،ص221و222 ط موسسة الرسالة

هلال بْن أمیة الأَنْصَارِیّ الواقفی : من بنی واقف. شهد بدرا، وَهُوَ أحد الثلاثة الذین تخلفوا عَنْ غزوة تبوک، فنزل فیهم القرآن- قوله عز وجل : وَعَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا ... 9: 118 الآیة.

الاستیعاب فی معرفة الأصحاب،ج4،ص1542 ط دار الجیل

کذب و تدلیس وبسایت اسلام وب :

وبسایت اسلام وب در تدلیسی آشکار و به منظور فرار به جلو، در پاسخ به افتای یکی از مخاطبان سایت که در مورد صحت این روایت سوال کرده، قصد دارد تا این روایت را بدون سند و ضعیف و جعلی جلوه دهد و می نویسد :

فإن الأثر الذی ذکرته فی کتاب مختصر منهاج القاصدین لابن قدامة اختصره من کتاب منهاج القاصدین لابن الجوزی الذی اختصره من کتاب  إحیاء علوم الدین لأبی حامد الغزالی، وهو کتاب ملیء بالآثار والأحادیث الضعیفة والموضوعة، وقد خرج أحادیثه الحافظ العراقی ولکنه ترک بعض الآثار والأحادیث بدون تعلیق ومنها هذا الأثر، وغالب الظن أنه لم یجد له إسناداً یحکم علیه، وکذلک لم یعلق علیه الشیخ شعیب الأرناؤوط فی تعلیقه على مختصر منهاج القاصدین. ولم نقف له على إسناد یمکننا من الحکم علیه.

http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&lang=A&Id=54446&Option=FatwaId

اثری که ذکر کردی از کتاب مختصر منهاج القاصدین ابن قدامه است که از کتاب منهاج القاصدین ابن الجوزی مختصر کرده و ابن الجوزی از کتاب احیاء علوم الدین غزالی مختصر کرده و این کتاب ،  کتابی است که از آثار و احادیث ضعیف و جعلی پر شده است و حافظ عراقی احادیثش را تخریج کرده اما بعضی از آثار و احادیث را بدون تعلیق رها کرده و این اثر نیز از آن جمله است و گمان غالب آن است که سندی برای آن پیدا نکرده که بر آن حکم کند و همچنین شیخ شعیب الارنووط در تعلیقش بر مختصر منهاج القاصدین بر آن تعلیق نزده است و ما به سندی که برای ما امکان حکم بر خبر را ممکن سازد پیدا نکردیم.

رونوشت :

ندای سنت | پایگاه رسمی حوزه علمیه دارالعلوم زنگیان سراوان

اسلام تکس | بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات

کتابخانه عقیده

* به دلیل سوء استفاده ی عده ای از مطالب موجود در وبلاگ، از این پس نقل مطالب صرفا با ذکر منبع (به صورت درج لینک) مجاز بوده و در غیر این صورت شرعا حرام می باشد.

این مطلب را نیز مطالعه کنید :

http://al-shia.blog.ir/post/439

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۲
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۵)

جالب بود | ایام فاطمیه رو تسلیت میگم خدمتتون | ببخشید من چند تا قول علمای اهل سنت رو میخوام در مورد خبر کتاب الله وسنتی که گفته باشن این خبر ضعیف و جعلی هست.. ممنون
پاسخ:
خواهش میکنم.

از طریق لینک زیر، تعلیق های محقق در حاشیه ی صفحه ی 480 رو مطالعه کنید.

https://archive.org/stream/FP39214/02_39215#page/n479/mode/2up
۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۱۱ ابوالفضل نخعی
سلام علیکم.
مطالبتان بسیار دقیق و عالی است.
اجرکم عندالله.موفق و موید باشید.
پاسخ:
وعلیکم السلام. تشکر از شما
لطفا به این شبهه پاسخ بدید


یک.نمونه تناقض سید جلیل قدر خویی رحمه الله علیه

 روایتی که در سند آن جبریل ابن أحمد است ان روایت را تصحیح میکند سپس در همان کتاب دو روایت را به علت وجود همان راوی تضعیف میکند

 
تصحیح روایة جبریل ابن احمد ﻣﻌﺠﻢ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ - ﺍﻟﺴﻴﺪ ﺍﻟﺨﻮﺋﻲ - ﺝ 19 - ﺹ 261
" ﺣﻤﺪﻭﻳﻪ ، ﻗﺎﻝ : ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻴﺴﻰ ﻭﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ . ﻗﺎﻝ : ﺣﺪﺛﻨﺎﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻦ ﺃﺣﻤﺪ ، ﻗﺎﻝ : ﺣﺪﺛﻨﺎ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻴﺴﻰ ، ﻋﻦ ﺇﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﻤﻴﺪ ، ﻋﻦ ﺍﻟﻮﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﺻﺒﻴﺢ ، ﻗﺎﻝ : ﻗﺎﻝ ﺩﺍﻭﺩ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﻷﺑﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ : ﻣﺎ ﺃﻧﺎ ﻗﺘﻠﺘﻪ - ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻌﻠﻰ - ، ﻗﺎﻝ : ﻓﻤﻦ ﻗﺘﻠﻪ ؟ﻗﺎﻝ : ﺍﻟﺴﻴﺮﺍﻓﻲ - ﻭﻛﺎﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺷﺮﻃﺘﻪ - ، ﻗﺎﻝ : ﺃﻗﺪﻧﺎ ﻣﻨﻪ . ﻗﺎﻝ :ﻗﺪ ﺃﻗﺪﺗﻚ ، ﻗﺎﻝ : ﻓﻠﻤﺎ ﺃﺧﺬ ﺍﻟﺴﻴﺮﺍﻓﻲ ﻭﻗﺪﻡ ﻟﻴﻘﺘﻞ ﺟﻌﻞ ﻳﻘﻮﻝ : ﻳﺎﻣﻌﺸﺮ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ ﻳﺄﻣﺮﻭﻧﻲ ﺑﻘﺘﻞ ﺍﻟﻨﺎﺱ ،ﻓﺄﻗﺘﻠﻬﻢ ﻟﻬﻢ ، ﺛﻢ ﻳﻘﺘﻠﻮﻧﻲ ،ﻓﻘﺘﻞ ﺍﻟﺴﻴﺮﺍﻓﻲ " . ﺃﻗﻮﻝ : ﻫﺬﻩ ﺍﻟﺮﻭﺍﻳﺔ ﺻﺤﻴﺤﺔ ))


اما حالا تضعیف همون راوی

ضعف روایة جبریل ابن احمد فی ﻣﻌﺠﻢ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ - ﺍﻟﺴﻴﺪ ﺍﻟﺨﻮﺋﻲ - ﺝ 2 - ﺹ 68 ﻋﻠﻰ ﺃﻧﻬﺎ ﺿﻌﻴﻔﺔ ﺍﻟﺴﻨﺪ ﺑﺠﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻦ ﺃﺣﻤﺪ


و فی ﻣﻌﺠﻢ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ - ﺍﻟﺴﻴﺪ ﺍﻟﺨﻮﺋﻲ - ﺝ 4 - ﺹ 33 ﺃﻗﻮﻝ : ﻫﺬﻩ ﺍﻟﺮﻭﺍﻳﺔ
پاسخ:
این که روایت صحیح باشد (مانند مورد اول) فراتر از بحث سندی هست و وقتی یک عالم میگه این روایت صحیح هست با این که بگه سندش صحیح هست فرق داره و صحت روایت اعم از صحت سند هست.

مسألة 11 - المشهور الأقوى جواز وطء الزوجة دبرا على کراهیة شدیدة، والأحوط ترکه خصوصا مع عدم رضاها.
مسألة 12 - لا یجوز وطء الزوجة قبل إکمال تسع سنین، دواما کان النکاح أو منقطعا، وأما سائر الاستمتاعات کاللمس بشهوة والضم والتفخیذ فلا بأس بها حتى فی الرضیعة،
 تحریر الوسیلة نویسنده : السید روح الله الخمینی    جلد : 2  صفحه : 241

جواب این شبهه رو بدید ؟؟؟
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۵۳ فریباخانم
سلام
ببخشید یه روایت خیلی عجیب از عمر هست که کنیزی رو کتک زده وگفته مگه تو آزاد هستی که صورتت رو پوشوندی؟! این صحت داره؟ معنیش چیه؟یعنی کنیزی که آزاد نشده باید صورتش رو باز بذاره که اینا هرچی میخوان نگاهش کنن؟  این اندیشه از کجا اومده؟
سپاس
پاسخ:
وعلیکم السلام

قال ابن المنذر: ثبت أن عمر قال لأمة رآها متقنعة: اکشفی رأسک، ولا تشبهی بالحرائر، وضربها بالدرة.

ابن ضویان، إبراهیم بن محمد بن سالم (المتوفى : 1353هـ)،منار السبیل فی شرح الدلیل،ج2،ص138،المحقق : زهیر الشاویش،الناشر : المکتب الإسلامی.

ابن المنذر : در اخبار و روایات ثابت شده است که عمر أمه ای را دید که پوشش بر سر داشت و او را با تازیانه زد و گفت خودت را به زنان آزاد و حر شبیه نکن.

این مساله در نزد مخالفین اختلافی هست و بسیاری از علمای مخالفین حجاب به معنای اتم و اکملش رو مربوط به زنان آزاد میدونن و حجاب مربوط به امه و کنیز رو ما بین السرة والرکبة میدونن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter