حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

 

 

برخی از مردم بنی اسرائیل مرده زنده کردند ! ( پس چرا اهل بیت نتوانند ؟ ) (بر مبنای مصادر اهل تسنن)

 

یکی از مطالبی که شیعیان به آن اعتقاد راسخ دارند این است که معصومین – علیهم السلام – توانایی بر زنده کردن مردگان ( به اذن خداوند ) دارند و در مقابل ، مخالفین شیعه این امر را غلو آمیز و شرک آمیز می خوانند.جالب آن است که در کتب عامه با سند معتبر آمده که گروهی از بنی اسرائیل توانسته اند مرده زنده کنند !

حَدَّثَنِی ابْنُ أَبِی شَیْبَةَ، ثَنَا وَکِیعٌ، عَنِ الرَّبِیعِ بْنِ سَعْدٍ، عَنِ ابْنِ سَابِطٍ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «تَحَدَّثُوا عَنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ، فَإِنَّهُ کَانَتْ فِیهِمُ الْأَعَاجِیبً» ، ثُمَّ أَنْشَأَ یُحَدِّثُ قَالَ: خَرَجَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ فَأَتَوْا مَقْبَرَةً مِنْ مَقَابِرِهُمْ، فَقَالُوا: لَوْ صَلَّیْنَا رَکْعَتَیْنِ فَدَعَوْنَا اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یُخْرِجُ لَنَا بَعْضَ الْأَمْوَاتِ یُخْبِرُنَا عَنِ الْمَوْتِ قَالَ: فَفَعَلُوا فَبَیْنَا هُمْ کَذَلِکَ إِذْ طَلَعَ رَجُلٌ رَأْسَهُ مِنْ قَبْرٍ بَیْنَ عَیْنَیْهُ أَثَرُ السُّجُودِ، فَقَالَ: یَا هَؤُلَاءِ مَا أَرَدْتُمْ إِلِیَّ فَوَاللهِ لَقَدْ مِتُّ مُنْذُ مِائَةِ سَنَةٍ فَمَا سَکَنَتْ عَنِّی حَرَارَةُ الْمَوْتِ حَتَّى کَانَ الْآنَ فادْعُوا اللَّهَ أَنْ یُعِیدَنِی کَمَّا کُنْتُ.

المنتخب من مسند عبد بن حمید،ص349 ط مکتبة السنة

جابر بن عبد الله انصاری (رض) می گوید که پیامبر فرمود : از بنی اسرائیل سخن بگویید که در بین آن ها مسائل عجیب بود.سپس (جابر بن عبد الله) شروع به صخن گفتن کرد و گفت : گروهی از بنی اسرائیل به مقبره ای از مقابر آمدند و گفتند اگر دو رکعت نماز بخوانیم و خدا را بخوانیم ،بعضی از مردگان را برای زنده می کند و به ما از مرگ خبر می دهند.او گفت : این کار را انجام دادند و در حالی که این کا را انجام می دادند شخصی سرش را از قبر بیرون آورد در حالی که بر پیشانی اش اثر سجده بود و گفت : ای جماعت، چه قصدی درباره ی من دارید که به خدا قسم صد سال است مرده ام و حرارت مرگ از من برطرف نشده تا الان.پس خدا را بخوانید تا مرا همانگونه که بودم برگرداند.

سند این روایت معتبر است و " بوصیری " در مورد آن در " اتحاف الخیرة المهرة،ج2،ص430 ط دار الوطن " می گوید : " رجاله ثقات " و " البانی " آن را در " سلسلة الاحادیث الصحیحة،ج6،ص1029 ط مکتبة المعارف " تصحیح کرده و " سعد بن ناصر بن عبد العزیز الشثری " هم آن را در تعلیقاتش بر کتاب " المطالب العالیة ،ج5،ص198 ط دار العاصمة " تصحیح کرده و در نرم افزار جوامع الکلم نیز این روایت " تحسین " شده است و " شحاتة محمد صقر " وهابی نیز این داستان را در کتاب " دروس وعبر من صحیح القصص النبوی،ص17 ط مکتبة دار العلوم " آورده که در ابتدای کتاب شرط کرده فقط مسائل و قصص صحیح را ذکر می کند.همچنین " ابن رجب " در مورد سند این روایت در " أهوال القبور،ص71 ط دار الغد الجدید " می گوید " وهذا إسناد جید ". (ملاحظه می کنید که حداقل شش تحسین و تصحیح بر سند این روایت وجود دارد)

چند اشکال بر سند روایت و پاسخ به آن :

برخی از علماء و محققین عامه بر سند این روایت اشکالاتی مطرح کرده اند که تک تک آن ها را مطرح کرده و پاسخ می دهیم. (البته البانی و برخی دیگر از علمای مخالفین به این اشکالات پاسخ داده اند)

اشکال اول : در سند روایت " ربیع بن سعد " وجود دارد که مجهول است و ذهبی در مورد او می گوید :

 

کوفی، لا یکاد یعرف.

میزان الاعتدال،ج2،ص40 ط دار المعرفة

پاسخ به اشکال اول : در پاسخ بایستی بگوییم که این اشتباه و خطای واضح ذهبی است که این راوی را مجهول خوانده در حالی که این راوی به وسیله ی بزرگان عامه از متقدمین و متاخرین توثیق شده است.

این حبان این راوی را در الثقات خویش ذکر کرده است :

الرّبیع بن سعید الْجعْفِیّ یروی عَن بن سابط روى عَنهُ مَرْوَان بن مُعَاوِیَة ووکیع عداده فِی أهل الْکُوفَة وَقد قیل بن سعد.

الثقات لابن حبان،ج6،ص397 ط دائرة المعارف العثمانیة

همچنین ابن الجنید توثیق یحیی بن معین در مورد این راوی را نقل می کند :

سألت یحیى عن الربیع بن سعد الذی روى عن ابن سابط، عن جابر، عن النبی -صلى الله علیه وسلم-: «حدثوا عن بنی إسرائیل» ، فقال: الربیع بن سعد کوفی ثقة.

سوالات ابن الجنید،لأبی زکریا یحیى بن معین،ص486 ط مکتبة الدار

دوری نیز توثیق یحیی بن معین را نقل می کند :

سَمِعت یحیى یَقُول الرّبیع بن سعد الْجعْفِیّ یروی عَنهُ حُسَیْن الْجعْفِیّ ومروان ووکیع وَهُوَ ثِقَة.

تاریخ ابن معین – روایة الدوری،ج3،ص451 ط مرکز البحث العلمی وإحیاء التراث الإسلامی

ابو حاتم رازی هم او را توثیق نموده است :

ربیع بن سعد الجعفی الخزاز روى عن عبد الرحمن بن سابط روى عنه حفص بن غیاث ومروان الفزاری ووکیع وعبد الله ابن نمیر والحسین بن علی الجعفی سمعت أبی یقول ذلک وسألته عنه فقال: لا بأس به.


الجرح والتعدیل لابن ابی حاتم،ج3،ص462 ط مجلس دائرة المعارف العثمانیة

ابن شاهین نیز او را ثقة دانسته است :

الرّبیع بن سعد الْجعْفِیّ ثِقَة یروی عَنهُ حُسَیْن الْجعْفِیّ ومروان ووکیع قَالَه یحیى وَقَالَ بن عمار الرّبیع بن سعد ثِقَة کُوفِی.

 

تاریخ أسماء الثقات،ص85 ط الدار السلفیة

ابو الفداء سودونی هم نام این راوی را در کتاب ثقاتش آورده است :

الثقات ممن لم یقع فی الکتب الستة،ج4،ص237 ط مرکز النعمان للبحوث والدراسات الإسلامیة

ابن عمار موصلی و یعقوب بن سفیان نیز او را ثقة دانسته اند :

وقال یعقوب بن سفیان: "ثقة"، وقال ابن عمّار الموصلی: ثقة، کوفی.

التذییل علی کتب الجرح والتعدیل،ص99 ط مکتبة المثنى الإسلامیة

نور الدین هیثمی هم او را ثقة دانسته است :

رَوَاهُ أَبُو یَعْلَى، وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِیحِ غَیْرَ الرَّبِیعِ بْنِ سَعْدٍ، وَقِیلَ: ابْنُ سَعِیدٍ، وَهُوَ ثِقَةٌ.

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،ج9،ص187 ط مکتبة القدسی

البانی نیز این راوی را توثیق کرده و روایت او را قابل اطمینان و اعتماد می داند :

 

لقد أعل الحدیث المعلق على " البعث "، والمعلق على " زهد وکیع بقول الذهبی فی راویه الربیع بن سعد الجعفی: " لا یکاد یعرف ". کذا قال، وخفی علیه قول أبی حاتم فیه: " لا بأس به ". ووثقه غیره کما ذکرت فی " تیسیر الانتفاع "، وقد روى عنه خمسة من الثقات، فمثله یحتج به، وتطمئن النفس لحدیثه، وبخاصة أنه من أتباع التابعین.

سلسلة الاحادیث الصحیحة،ج6،ص1030 ط مکتبة المعارف للنشر والتوزیع

تعلیق زننده ی بر حدیث در کتاب " البعث " و " زهد " وکیع حدیث را به دلیل قول ذهبی در مورد ربیع بن سعد که " او شناخته شده نیست " دارای مشکل دانسته است و قول ابو حاتم در مورد این راوی بر او مخفی مانده است که " لا باس به " و غیر از او این راوی را توثیق کرده اند همانطور که در " تیسیر الانتفاع " ذکر کرده ام و پنج نفر از ثقات از این راوی نقل کرده اند پس کسی مثل این راوی به او احتجاج می شود و انسان به حدیث او اطمینان می کند به خصوص این که او از اتباع تابعین است.


" حسین سلیم اسد " که از محققین معصار عامه می باشد نیز او را ثقة می داند و در مورد حدیثی که نام این راوی در سند آن موجود است می گوید : " رجاله ثقات " (مسند ابی یعلی الموصلی،ج3،ص397 ط دار المأمون للتراث)

" وصی الله محمد بن عباس " از محققین وهابی معاصر هم این راوی را ثقة دانسته است چرا که در مورد سندی که نام این راوی در آن موجود است می گوید : " اسناده صحیح ". (فضائل الصحابة لاحمد،ج2،ص973 ط دار ابن الجوزی)

" محمد بن صامل السلمی " که از محققین معاصر عامه می باشد هم او را ثقه دانسته چرا که در مورد سندی که نام این راوی در آنموجود است می گوید : " اسناده صحیح " . (الجزء المتمم لطبقات ابن سعد،ج1،ص377 ط مکتبة الصدیق)

در تحقیق و تعلیق کتاب " سیر اعلام النبلاء ط موسسة الرسالة " که " شعیب الارنووط " وهابی بر آن نظارت داشته، این راوی ثقة دانسه شده است :

(1) ذکره الهیثمی فی " المجمع " 9 / 187، ونسبه إلى أبی یعلى ولیس لأحمد، وقال: رجاله رجال الصحیح غیر الربیع بن سعد وهو ثقة.

سیر اعلام النبلاء،ج3،ص283 ط موسسة الرسالة

بنا بر این ملاحظه می کنید که ادعای مجهول بودن این راوی از اساس باطل است و ناشی از عدم علم به توثیقات علمای عامه می باشد.

اشکال دوم : " عبد الرحمن بن سابط " ، " جابر بن عبد الله انصاری " را درک نکرده و روایت مرسل است. 0در این زمینه به قول یحیی بن معین در مورد عدم سماع این راوی از جابر استناد می کنند)

پاسخ به اشکال دوم : این اشکال را نیز خود علمای مخالفین پاسخ داده اند و بر این که " عبد الرحمن بن سابط " ، " جابر بن عبد الله " را درک کرده، تصریح کرده اند :

 

عبد الرحمن بن سابط الجمحی مکی روى عن عمر رضى الله عنه مرسل وعن جابر بن عبد الله، متصل.

الجرح والتعدیل لابن ابی حاتم،ج5،ص240 ط مجلس دائرة المعارف العثمانیة

عبد الرحمن بن سابط جمحی مکی از عمر مرسلا نقل کرده است و از جابر بن عبد الله متصل.

عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَابِطٍ الْجُمَحِیُّ الْمَکِّیُّ، سمع جَابِرًا .....

التاریخ الکبیر للبخاری،ج5،ص301 ط دائرة المعارف العثمانیة

عبد الرحمن بن عبد الله بن سابط جمحی مکی از جابر شنیده است .....


همچنین ابو الحسن مبارکفوری ادعای یحیی بن معین در عدم سماع " عبد الرحمن بن سابط " از جابر و ابی امامه را رد می کند و می گوید عبد الرحمن از این دو صحابی روایت شنیده است :

قال الدوری: سئل ابن معین هل سمع من سعد؟ فقال: لا. قیل: من أبی أمامة؟ قال: لا. قیل: من جابر؟ قال: لا. قلت: وقد أدرک هذین –انتهى.

مرعاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح،ج3،ص326 ط إدارة البحوث العلمیة والدعوة والإفتاء

 

ابن حجر عسقلانی نیز قولی مشابه ابو الحسن مبارکفوری دارد :

قال الدّوریّ: سئل ابن معین: هل سمع من سعد؟ فقال: لا. قیل: من أبی أمامة؟ قال: لا. قیل: من جابر؟ قال: لا. قلت: وقد أدرک هذین، وله روایة أیضا عن ابن عباس، وعائشة، وعن بعض التابعین.

الاصابة فی تمییز الصحابة،ج5،ص175 ط دار الکتب العلمیة


" شعیب الارنووط " نیز حدیث " عبد الرحمن بن سابط " از " جابر بن عبد الله " را متصل می داند :

وأخرجه مختصراً الطبری 14/50، والطحاوی فی "شرح المشکل" (3757) من طریقین عن یعقوب بن إسحاق بن أبی عباد، عن داود بن عبد الرحمن، عن عبد الله بن عثمان، عن عبد الرحمن بن عبد الله بن سابط، عن جابر. وسنده قوی.

مسند احمد،ج22،ص67 ط موسسة الرسالة

حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ ابْنِ خُثَیْمٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَابِطٍ ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ ..... (4) إسناده قوی على شرط مسلم، رجاله ثقات غیر ابن خثیم- وهو عبد الله بن عثمان- فصدوق لا بأس به.


مسند احمد،ج22،ص332 ط موسسة الرسالة

" حسین سلیم اسد " نیز حدیث " عبد الرحمن بن سابط " از " جابر بن عبد الله " را متصل می داند :

أَخْبَرَنَا حَجَّاجُ بْنُ مِنْهَالٍ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ خُثَیْمٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَابِطٍ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ..... [تعلیق المحقق] إسناده قوی.

سنن الدارمی،ج3،ص1827 ط دار المغنی للنشر والتوزیع

" ابو عبیدة مشهور بن حسن آل سلمان " از محققین معاصر مخالفین نیز حدیث " عبد الرحمن بن سابط " از " جابر بن عبد الله " را متصل می داند :

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ غَالِبٍ، نا أَبُو زَکَرِیَّا بْنُ عَدِیٍّ، نا ابْنُ نُمَیْرٍ، عَنِ الرَّبِیعِ الْجُعْفِیِّ، عَنِ ابْنِ سَابِطٍ، عَنْ جَابِرٍ ..... [إسناده حسن].

المجالسة وجواهر العلم،ج7،ص267 ط جمعیة التربیة الإسلامیة

" محمد بن علی الاثیوبی " از شارحان سنن نسائی و از علمای مخالفین می باشد که او هم حدیث " عبد الرحمن بن سابط " از " جابر بن عبد الله " را متصل می داند :

وأخرج أحمد بإسناد صحیح منْ طریق عبد الرحمن بن سابط، عن جابر بن عبد الله، أن النبیّ -صلى الله علیه وسلم-، قَالَ .....

 

ذخیرة العقبى فی شرح المجتبى،ج32،ص335 ط دار آل بروم للنشر والتوزیع

" محمد بن صامل السلمی " از محققین معاصر مخالفین نیز نقل " عبد الرحمن بن سابط " از " جابر بن عبد الله " را متصل می داند :

أخبرنا عبد الله بن نمیر عن الربیع بن سعد عن عبد الرحمن بن سابط عن جابر بن عبد الله ..... إسناده صحیح.

الجزء المتمم لطبقات ابن سعد،ج1،ص377 ط مکتبة الصدیق

" سعد بن ناصر الشثری " از علمای معاصر وهابی هم معتقد است که سماع و ادراک " عبد الرحمن بن سابط " صحیح تر بوده و قول یحیی بن معین مورد قبول واقع نمی شود :

صحیح، وإن کان اختلف فی سماع عبد الرحمن بن سابط من جابر، إلَّا أن الراجح ثبوته .....

المطَالبُ العَالیَةُ بِزَوَائِدِ المسَانید الثّمَانِیَةِ،ج5،ص198 ط دار العاصمة للنشر والتوزیع

قلت: وسنده صحیح، وفیه سماع ابن سابط من جابر، وبه یترجح ثبوت سماعه خلافًا لابن معین.

المطَالبُ العَالیَةُ بِزَوَائِدِ المسَانید الثّمَانِیَةِ،ج5،ص198 ط دار العاصمة للنشر والتوزیع

البانی نیز در مواضع مختلف، بر اتصال حدیث " عبد الرحمن بن سابط " از " جابر بن عبد الله " تاکید کرده است :

قلت وکذلک أخرجه ابن حبان أخبرنا أبو یعلى حدثنا هارون بن إسحاق الهمدانی وللحدیث شاهد من روایة عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَابِطٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ أَنَّ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قال : " یا کعب بن عجرة عیذک بالله من إمارة السفهاء أمراء سیکونون بعدی " الحدیث أتم منه أخرجه أحمد وابن حبان قلت وإسناده جید.

السنة ومعه ظلال الجنة للألبانی،ج2،ص352 ط المکتب الإسلامی

أقواها حدیث جابر بن عبد الله یرویه عنه عبد الرحمن بن سابط: حدثنی جابر بن عبد الله قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول : " یا کعب بن عجرة! إنه لا یدخل الجنة من نبت لحمه من سحت، النار أولى به. یا کعب بن عجرة ... " الحدیث. أخرجه الدارمی (2 / 318) وابن حبان (1569 و 1570) والحاکم (4 / 127) والبیهقی فی " الشعب " (2 / 173 / 2) والسیاق له، ولأحمد (3 / 399 و 321) عن عبد الله بن عثمان بن خثیم عنه. قلت : وهذا إسناد جید على شرط مسلم، وقد صرح ابن سابط فیه بسماعه إیاه من جابر، ففیه رد لما جاء فی ترجمته عن ابن معین أنه قال: لم یسمع منه.

سلسلة الاحادیث الصحیحة،ج6،ص214 ط مکتبة المعارف

فقد سئل ابن معین: سمع عبد الرحمن بن سابط من جابر؟ فقال: لا. لکن أثبت سماعه منه ابن أبی حاتم.

سلسلة الأحادیث الصحیحة،ج6،ص1029 ط مکتبة المعارف

ملاحظه نمودید که اشکال عدم سماع " عبد الرحمن بن سباط " از " جابر بن عبد الله " نیز مردود است.

اشکال سوم : در متن حدیث، قسمت " ثُمَّ أَنْشَأَ یُحَدِّثُ قَالَ " تا انتهای متن از قول جابر نیست بلکه از قول " عبد الرحمن بن سابط " نقل شده است.

پاسخ اشکال سوم : این اشکال مردود و باطل را،ابتدا " ابن رجب حنبلی " در کتاب " اهوال القبور " مطرح کرده و ابو اسحاق الحوینی وهابی نیز از او تبعیت کرده است اما با دقت در متن حدیث مشخص می شود که تمام متن حدیث از " جابر بن عبد الله " نقل شده و نه هیچ کس دیگر و " سعد بن ناصر الشثری " وهابی نیز این قول " مصطفی العدوی " را محکم رد کرده و تمام متن را منقول از " جابر بن عبد الله " می داند :

قال ابن رجب الحنبلی فی أهوال القبور (ص 68): [لکن قوله: ثم أنشأ یحدث ... إلى آخر القصة إنما هو حکایه عن عبد الرحمن بن سابط]. اهـ. وتبعه على ذلک محقق کتاب: "البعث" لابن أبی داود : الأخ الأستاذ أبو إسحاق الحوینی. ولیس کذلک بل القائل جابر بن عبد الله؛ کما جاء ذلک صریحًا فی روایة ابن منیع الآتیة .....


المطَالبُ العَالیَةُ بِزَوَائِدِ المسَانید الثّمَانِیَةِ،ج5،ص199 ط دار العاصمة للنشر والتوزیع

بنا بر این طبق روایت مطرح شده در ابتدای بحث ثابت شد که گروهی از بنی اسرائیل ( که نه پیامبر بودند و نه شخص خاصی ) با دعا به درگاه خداوند و نماز خواندن، توانستند به اذن خداوند مرده زنده کنند و حال چه اشکالی دارد که معصومین علیه السلام نیز این کار را انجام دهند ؟! کسانی که بر این توانایی و قدرت الهی که به معصومین علیهم السلام اعطا شده اشکال می گیرند، بهتر است پاسخگوی این روایت و روایات مشابه آن باشند و تکلیف کتب خود را مشخص کنند !

 

 



















































موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۸
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۵)

۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۲۹ محب اهل بیت علیهم السلام
باسلام ؛ آیا این برای این روایات سند صحیحی وجود دارد؟؟؟؟؟
و اگر دارد لطفا ذکر کنید ممنون ..

وأخرج البزار والبیهقی، عن أبی بکرة سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «یخرج قوم هلکى لا یفلحون قائدهم امرأة قائدهم فی الجنة» .

وأخرج الحاکم وصححه والبیهقی، عن أبی الأسود قال: شهدت الزبیر خرج یرید علیا، فقال له علی: أنشدک الله هل سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «تقاتله وأنت له ظالم» فقال لم أذکر ثم مضى الزبیر منصرفا.

وأخرج أبو یعلى والحاکم والبیهقی وأبو نعیم، عن أبی جروة المازنی قال: سمعت علیا یقول للزبیر نشدتک بالله أما سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول إنک تقاتلنی وأنت ظالم لی؟ قال: بلى، ولکن نسیت.

أخرج الحاکم، عن قیس قال: قال علی للزبیر: أما تذکر یوم کنت أنا وأنت، فقال لک رسول الله صلى الله علیه وسلم: «أتحبه» فقلت و ما یمنعنی، فقال: «أما إنک ستخرج علیه و تقاتله وأنت ظالم» قال: فرجع الزبیر.

وأخرج أبو نعیم، عن عبد السلام قال: قال علی للزبیر یوم الجمل: أنشدک الله هل سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «لتقاتلنه وأنت ظالم له ثم لینصرن علیک» قال قد سمعته لا جرم لا أقاتلک.


سبل الهدی والرشاد، ج 10، ص 149 .



پاسخ:
وعلیکم السلام

در مورد روایت :

یخرج قوم هلکى لا یفلحون قائدهم امرأة قائدهم فی الجنة ....


این روایت از روایات مشهور و صحیح مخالفین هست و در صحیح بخاری هم ذکر شده :

حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ الهَیْثَمِ، حَدَّثَنَا عَوْفٌ، عَنِ الحَسَنِ، عَنْ أَبِی بَکْرَةَ، قَالَ: لَقَدْ نَفَعَنِی اللَّهُ بِکَلِمَةٍ سَمِعْتُهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَیَّامَ الجَمَلِ، بَعْدَ مَا کِدْتُ أَنْ أَلْحَقَ بِأَصْحَابِ الجَمَلِ فَأُقَاتِلَ مَعَهُمْ، قَالَ: لَمَّا بَلَغَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّ أَهْلَ فَارِسَ، قَدْ مَلَّکُوا عَلَیْهِمْ بِنْتَ کِسْرَى، قَالَ: «لَنْ یُفْلِحَ قَوْمٌ وَلَّوْا أَمْرَهُمُ امْرَأَةً».

در مورد روایت بعدی هم کامل روی اون کار نکردم اما در مستدرک حاکم و مصنف ابن ابی شیبه با سند معتبر نقل شده.


۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۲۸ محب اهل بیت علیهم السلام
ممنون برادر روایت را در مستدرک حاکم پیدا کردم اگر میشه روایت رو ترجمه کنید :
5574 - أَخْبَرَنِی أَبُو الْحُسَیْنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ تَمِیمٍ الْقَنْطَرِیُّ، بِبَغْدَادَ، ثَنَا أَبُو قِلَابَةَ عَبْدُ الْمَلِکِ بْنُ مُحَمَّدِ الرَّقَاشِیُّ، ثَنَا أَبُو عَاصِمٍ، ثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ الرَّقَاشِیُّ، عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ الْمَلِکِ، عَنْ أَبِی حَرْبِ بْنِ أَبِی الْأَسْوَدِ الدِّیلِیِّ، قَالَ: شَهِدْتُ الزُّبَیْرَ خَرَجَ یُرِیدُ عَلِیًّا، فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ أَنْشُدُکَ اللَّهَ: هَلْ سَمِعْتَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «تُقَاتِلُهُ وَأَنْتَ لَهُ ظَالِمٌ» فَقَالَ: لَمْ أَذْکُرْ، ثُمَّ مَضَى الزُّبَیْرُ مُنْصَرِفًا «هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحٌ» ، عَنْ أَبِی حَرْبِ بْنِ أَبِی الْأَسْوَدِ فَقَدْ رَوَى عَنْهُ یَزِیدُ بْنُ صُهَیْبٍ الْفَقِیرُ وَفَضَلُ بْنُ فَضَالَةَ فِی إِسْنَادٍ وَاحِدٍ
[التعلیق - من تلخیص الذهبی] 5574 - صحیح

پاسخ:
ابو الاسود می گوید : زبیر را دیدم در حالی که خارج شد و در پی علی بود.علی به او گفت : تو را به خدا سوگند می دهم آیا شنیدی که پیامبر می گفت تو (علی) با او می جنگی در حالی که او نسبت به تو ظالم است ؟ گفت : به یاد نمی آورم.سپس زبیر در حالی که منصرف شده بود گذشت.
۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۱ محب اهل بیت علیهم السلام
ممنون برادر
پاسخ:
خواهش میکنم.
۰۱ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۵ محب اهل بیت علیهم السلام
سلام برادر این سایت دفاع عن السنه "http://www.dd-sunnah.net/" توسط کدوم کشور داره اداره میشه؟؟
خیلی داره علیه ایران و علمای شیعه شبهه میندازه....!!!
پاسخ:
وعلیکم السلام

مدیر اصلیش تا جایی که در ذهنم هست (البته مطمئن نیستم) از عربستان سعودی هست ولی از همه جا (مصر،لیبی،الجزائر،عربستان) در اون فعالیت میکنن.کلا همه ی فتنه ها و درگیری ها از کشور تروریست پرور عربستان سعودی هست.
۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۳ محب اهل بیت علیهم السلام
شما لینک دانلود کتاب مسند فاطمه نویسنده سیوطی رو دارید تو سایت آرشیو و غیره گشتم نتونستم پیدا کنم
پاسخ:
قبلا روی نت بود اما ظاهرا حذف شده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter