حقانیت شیعه و رد شبهات

شفا گرفتن قسطلانی (از علمای بزرگ اهل سنت) و خدمتکارش با استغاثه به پیامبر


یکی از مواردی که وهابیون بر خلاف سایر مسلمین آن را از مصادیق شرک به حساب می آورند ، استغاثه می باشد.این ادعای آنان در مورد شرک بودن استغاثه به اولیاء خداوند و در راس آنان پیامبر (ص) در شرایطی صورت می گیرد که خود علمای اهل سنت نیز به پیامبر استغاثه کرده اند.در این مطلب به ذکر استغاثه ی قسطلانی (از علمای بزرگ اهل سنت) و خدمتکارش و شفا گرفتن آن ها می پردازیم.

ولقد کان حصل لى داء أعیا دواؤه الأطباء، وأقمت به سنین، فاستغثت به- صلى الله علیه وسلم- لیلة الثامن والعشرین من جمادى الأولى سنة ثلاث وتسعین وثمانمائة بمکة زادها الله شرفا، ومنّ علىّ بالعود فى عافیة بلا محنة، فبینا أنا نائم إذ جاء رجل معه قرطاس یکتب فیه: هذا دواء لداء أحمد بن القسطلانى من الحضرة الشریفة بعد الإذن الشریف النبوى، ثم استیقظت فلم أجد بى- والله- شیئا مما کنت أجده، وحصل الشفاء ببرکة النبى- صلى الله علیه وسلم.

المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة،ج4،ص595 ط المکتب الاسلامی

من مبتلا به بیماری ای شده بودم که پزشکان از درمان آن ناتوان مانده بودند و این بیماری چند سال در من بود و در شب بیست و هشتم جمادی الاول سال 893 در مکه – که خدا شرف آن را زیاد کند – به پیامبر (ص) استغاثه کردم و بر من برای بازگشتن به سلامتی بدون محنت و غم منت نهاد و در حالی که خواب بودم مردی آمد و با او کاغذی بود که در آن می نوشت این دارویی برای بیماری احمد بن القسطلانی از حضرت شریفش بعد از اذن پیامبر است و سپس بیدار شدم و هیچ چیز از بیماری در خود ندیدم و به برکت پیامبر (ص) شفا برایم حاصل شد.

همچنین خدمتکار قسطلانی نیز بیماریش با استغاثه ی به پیامبر و طلب شفاعت از پیامبر برطرف شده است.

ومن الغریب قصة غزالة الحبشیة خادمتنا لما صرعت بدرب الحجاز الشریف واستغثت به- صلى الله علیه وسلم - فى ذلک، فجئ إلى بصارعها فى المنام بأمره- صلى الله علیه وسلم- فوبخته وأقسم أن لا یعود إلیها، فاستیقظت وما بها قلبة ومن ثم لم یعد إلیها فلله الحمد.

المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة،ج3،ص449 ط المکتب الاسلامی

و عجیب ، داستان غزاله ی حبشیه خدمتکار ماست هنگامی که در حجاز شریف مبتلا به صرع شد و به پیامبر (ص) استغاثه کردم و در خواب به امر پیامبر (ص) عامل صرعش را آوردند و او را سرزنش و توبیخ کردم و قسم خورد که دیگر به او { خدمتکار قسطلانی } برنگردد و از آن پس به او برنگشت و ستایش برای خداست.

و در جایی دیگر داستان شفا گرفتن خدمتکارش را اینگونه می نویسد :

ووقع لى أیضا فى سنة خمس وثمانین وثمانمائة فى طریق مکة، بعد رجوعى من الزیارة الشریفة لقصد مصر، أن صرعت خادمتنا غزال الحبشیة، واستمر بها أیاما، فاستشفعت به- صلى الله علیه وسلم- فى ذلک، فأتانى آت فى منامى، ومعه الجنى الصارع لها فقال: لقد أرسله لک النبى- صلى الله علیه وسلم-، فعاتبته وحلفته أن لا یعود إلیها، ثم استیقظت ولیس بها قلبة کأنما نشطت من عقال، ولا زالت فى عافیة من ذلک حتى فارقتها بمکة سنة أربع وتسعین وثمانمائة، والحمد لله رب العالمین.

المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة،ج4،ص595 ط المکتب الاسلامی

و در سال 885 در راه مکه پس از بازگشتم از زیارت به مصر خدمتکار ما غزاله ی حبشیه دچار صرع شد و چند روز ادامه پیدا کرد و از پیامبر طلب شفاعت در آن را کردم و شخصی به خوابم آمد و جنی عامل صرع همراهش بود و گفت : پیامبر او را برای تو فرستاده است.من او را سرزنش کردم و او را قسم دادم که به خدمتکارم برنگردد و سپس بیدار شدم و دردی در خدمتکارم نبود گویی از بند رها شده باشد و سلامتی از او نرفت تا این که در سال 894 در مکه از او جدا شدم والحمدلله رب العالمین.

ملاحظه نمودید که قسطلانی و خدمتکارش هر دو با استغاثه ی به پیامبر و طلب شفاعت از پیامبر شفا گرفته اند و حاجت خود را گرفته اند و این در حالی است که وهابیون استغاثه به غیر الله را شرک می دانند ! به عنوان نمونه :

وأَما الإِستغاثة بأصحاب القبور أَو الجن والشیاطین أَو نحو ذلک فهذا شرک أَکبر مخرج من الملة الاسلامیة ....

فتاوى ورسائل سماحة الشیخ محمد بن إبراهیم بن عبد اللطیف آل الشیخ،ج1،ص125 ط مطبعة الحکومة بمکة المکرمة

اما استغاثه به اهل قبور یا جن یا شیاطین یا مانند آن شرک اکبر و خارج کننده ی از دین اسلامی است .....

أما الاستغاثة بالأموات من الأنبیاء وغیرهم فلا تجوز، بل هی من الشرک الأکبر .....

فتاوى اللجنة الدائمة،ج1،ص106 ط رئاسة إدارة البحوث العلمیة والإفتاء - الإدارة العامة للطبع – الریاض

اما استغاثه به اموات از انبیاء و غیر از آنان جائز نیست بلکه شرک اکبر است .....

نعم الاستغاثة بالأموات أو الغائبین شرک أکبر یخرج من فعل ذلک من ملة الإسلام .....

فتاوى اللجنة الدائمة،ج1،ص110 ط رئاسة إدارة البحوث العلمیة والإفتاء - الإدارة العامة للطبع – الریاض

بله،استغاثه به اموات یا غائبین شرک اکبر است و هرکس که آن را انجام بدهد از اسلام خارج می کند .....

با این حساب، آیا وهابیون حاضرند قسطلانی را نیز تکفیر کنند و او را مشرک بخوانند ؟

جایگاه قسطلانی در بین اهل سنت :

أحمد بن محمد بن أبی بکر بن عبد الملک القسطلانی القتیبی المصری، أبو العباس، شهاب الدین: من علماء الحدیث.

الاعلام للزرکلی،ج1،ص332 ط دار العلم للملایین

أحمد بن محمد بن ابی بکر بن عبد المک بن احمد بن محمد بن محمد بن حسین بن علی القسطلانی الاصل المصری، الشافعی، ویعرف بالقسطلانی (شهاب الدین، أبو العباس) محدث، مؤرخ فقیه، ومقرئ.

معجم المؤلفین،ج2،ص85 ط مکتبة المثنى

شهاب الدین القسطلانی : هو الحافظ شهاب الدین أبو العباس أحمد بن محمَّد أبى بکر أحمد القسطلانی المصری الشافعی الإِمام العلامة الحجة الرحالة الفقیه المقرئ المسند.

إمتاَعُ الفُضَلاء بتَراجِم القرّاء فِیما بَعدَ القَرن الثامِن الهِجری،ج2،ص41 ط دار الندوة العالمیة

أحمد القسطلانی: أحمد بن محمد الشیخ الإمام العلامة، الحجة الرحلة الفهامة، الفقیه النبیه المقری المجید المسند المحدث أبو العباس شهاب الدین القسطلانی المصری، ثم القاهری الشافعی صاحب المؤلفات الحافلة، والفضائل الکاملة .....

الکواکب السائرة بأعیان المئة العاشرة،ج1،ص128 ط دار الکتب العلمیة

القسطلانی : هو شهاب الدین أحمد بن محمد الخطیب القسطلانی الشافعی المصری الإمام العلامة الحجة الرحلة المحدث المسند، وصفه الإمام بدر الدین الغزی فی إجازته المنظومة للمسند داوود بن علیّ العباسی بقوله : الحافظ المسند ذی الاتقان ... أحمد المعروف بالقسطلانی وممن وصفه بالحافظ ابن العماد الصالحی فی ترجمته من " شذرات الذهب " والسید عبد القادر العیدروس فی " النور السافر فی أهل القرن العاشر " وغیرهم.

فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمشیخات والمسلسلات،ج2،ص967 ط دار الغرب الإسلامی

وفیها الحافظ شهاب الدّین أبو العبّاس أحمد بن [محمد بن] أبی بکر بن عبد الملک بن أحمد بن محمد بن حسین بن علی القسطلانی المصری الشافعی الإمام العلّامة الحجّة الرّحلة الفقیه المقرئ المسند.

شذرات الذهب فی أخبار من ذهب،ج10،ص169 ط دار ابن کثیر