حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

 

 

امام حسن (ع) و افضلیت امیر المومنین بر اولین و آخرین (مصادر اهل تسنن)

یکی از مسائل مسلم تاریخی که مخالفین شیعه تلاش زیادی در مخفی نگه داشتن و انکار آن کرده اند، افضلیت امیر المومنین (ع) بر تمامی انبیاء و انسان ها (به جز پیامبر (ص)) می باشد اما خداوند در قرآن کریم می فرماید :

یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون (آیه ی 32،سوره ی توبه)

روایتی در کتب مخالفین شیعه از وجود مبارک امام حسن (ع) نقل شده است که طرق فراوان و سند های معتبر داشته و در این روایت که امام حسن (ع) آن را پس از شهادت امیر المومنین (ع) مطرح کرده اند، بر افضلیت امیر المومنین بر جمیع خلایق از اولین و آخرین تصریح شده است.

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ نُمَیْرٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی خَالِدٍ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ عَنْ هُبَیْرَةَ بْنِ یَرِیمَ قَالَ: سَمِعْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ قَامَ خَطِیبًا فَخَطَبَ النَّاسَ فَقَالَ: یَا أَیُّهَا النَّاسُ , لَقَدْ فَارَقَکُمْ أَمْسِ رَجُلٌ مَا سَبَقَهُ الْأَوَّلُونَ وَلَا یُدْرِکُهُ الْآخِرُونَ , وَلَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَبْعَثُهُ الْمَبْعَثَ فَیُعْطِیهِ الرَّایَةَ فَمَا یَرْجِعُ حَتَّى یَفْتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ , جِبْرِیلُ عَنْ یَمِینِهِ وَمِیکَائِیلُ عَنْ شِمَالِهِ , مَا تَرَکَ بَیْضَاءَ وَلَا صَفْرَاءَ إِلَّا سَبْعَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَائِهِ , أَرَادَ أَنْ یَشْتَرِیَ بِهَا خَادِمًا.

 

مصنف ابن ابی شیبة،ج17،ص119و120،ر32768 ط دار القبلة

هبیرة بن یریم می گوید شنیدم که حسن بن علی شروع به سخنرانی کرد و گفت : ای مردم، دیروز مردی از میان شما رفت که نه اولین (پیشینیان) از او سبقت گرفتند و نه آخرین (افراد پس از او) او را درک می کنند { یعنی به او نمی رسند } و پیامبر او را در جنگ ها می فرستاد و پرچم را به او می داد و او باز نمی گشت تا این که خداوند فتح و پیروزی را نصیب او کند و جبرئیل در سمت راستش و میکائیل در سمت چپش بود.چیزی از خود باقی نگذاشت به جز هفتصد درهم که می خواست با آن یک خدمتکار بگیرد.


این روایت، طرق متعددی دارد و جمع کثیری از علماء و محققین مخالفین ، آن را تصحیح و تحسین کرده و در کتب خویش نقل کرده اند.از آن جایی که تعداد بالایی از مخالفین این روایت را تصحیح و تحسین کرده اند، ما از بررسی سندی این روایت خودداری کرده و به ذکر تصحیح و تحسین مخالفین در مورد روایت همراه با منابع و مصادرش می پردازیم. (همچنین در پایان بحث می توانید نمودار طرق روایت فوق را مشاهده کنید)

1. " محمد عوامة " ، محقق وهابی کتاب " مصنف ابن ابی شیبة " این روایت را تحسین کرده است. (مصنف ابن ابی شیبة،ج17،ص124 ط دار القبلة)

2. علامه " احمد محمد شاکر " ، محقق کتاب " مسند احمد " دو سند این روایت را تصحیح کرده است.  (مسند احمد،ج2،ص344،ر1719و1720 ط دار الحدیث)

3. شیخ " شعیب الأرنؤوط "، محقق کتاب " مسند احمد " این روایت را حسن دانسته است.  (مسند احمد،ج3،ص246و247،ر1719و1720 ط موسسة الرسالة)

4. " نور الدین هیثمی " از علمای اهل سنت، طریق احمد بن حنبل و بعضی از طرق بزار و طبرانی را حسن می داند.  (مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،ج9،ص202و203 ط دار الفکر)

5. " وصی الله بن محمد عباس "، محقق کتاب " فضائل الصحابة " و از اساتید دانشگاه ام القری می باشد که اسناد روایت فوق را " صحیح " و " حسن " دانسته است.  (فضائل الصحابة،ج1،ص674،ر922 ط دار ابن الجوزی و فضائل الصحابة،ج2،ص737و738،ر1013و1014 ط دار ابن الجوزی)

6. " ابن حبان " از علمای بزرگ اهل سنت، این روایت را در صحیح خودش آورده و این نشان می دهد که اصل روایت در نزد او صحیح می باشد.

7. " البانی " وهابی این روایت را در دجا تصحیح کرده است.یکی در تعلیقاتش بر " صحیح ابن حبان " دیگری در " سلسلة الاحادیث الصحیحة " .  (التعلیقات الحسان علی صحیح ابن حبان،ج10،ص74،ر6897 ط دار باوزیر و سلسلة الاحادیث الصحیحة،ج5،صص660 الی 665 ط مکتبة المعارف)

8. " احمد میرین البلوشی " محقق کتاب " خصائص علی بن ابی طالب " این روایت را تحسین کرده است. (خصائص امیر المومنین علی بن ابی طالب،ص46،ر23 ط مکتبة المعلا)

9. " بدر بن عبد الله البدر " محقق کتاب " جزء الالف دینار " ابوبکر قطیعی این روایت را حسن دانسته است.  (جزء الألف دینار،ص130و131 ط دار النفائس)

10. " علی محمد الصلابی " وهابی این روایت را در پنج جا تصحیح کرده است.  (امیر المومنین الحسن بن علی بن ابی طالب،ص76 و 77 و 186 و اسمی المطالب فی سیرة امیر المومنین علی بن ابی طالب،ص267و1037و1038 ط مکتبة الصحابة)

11. " سعد بن ناصر الشثری " محقق کتاب " المطالب العالیة " یکی از طرق روایت فوق را حسن دانسته و در مجموع اصل روایت را " حسن لغیره " می داند.  (المطالب العالیة،ج18،ص242و243 ط دار العاصمة)

12. دکتور " عطیة الزهرانی " محقق کتاب " السنة " خلال، این روایت را تحسین کرده است. (السنة لابی بکر بن الخلال،ج2،ص353،ر471 ط دار الرایة)

13. " سعد المبارک الحسن " محقق کتاب " الذریة الطاهرة " یکی از طرق این روایت را حسن دانسته است. (الذریة الطاهرة للدولابی،ص78)

14. " حسین سلیم اسد " محقق کتاب " موارد الظمآن الی زوائد ابن حبان " ، سند این روایت را جید دانسته است.

15. محققین وهابی نرم افزار " جوامع الکلم " طرق مختلف از این روایت را تحسین کرده اند.

ملاحظه نمودید که دست کم پانزده تن از علماء و محققین برجسته ی مخالفین، این روایت را تصحیح و تحسین نموده اند همین ما را از بررسی سندی (به خصوص با کثرت طرق) بی نیاز می کند.

منابع و مصادر مشهور تر و معتبرتری که این روایت را نقل کرده اند،در یک نگاه کلی به این شرح است :

مصنف ابن ابی شیبة،ج17،ص112و113 ر 32757 و ص119و120 ر 32768 و ص124 ر 32773 ط دار القبلة

مسند احمد،ج3،ص246و247 ر 1719و1720 ط موسسة الرسالةفضائل الصحابة،ج1،ص674 ر 922 ط دار ابن الجوزی و ج2،ص737و738 ر 1013و1014 و ص743و744 ر 1026 ط دار ابن الجوزی

صحیح ابن حبان (ت البانی)،ج10،ص74 ط دار باوزیر

موارد الظمآن الی زوائد ابن حبان،ج7،ص149 ر 2211 ط دار الثقافة العربیة

خصائص امیر المومنین علی بن ابی طالب،ص46 ط 23 ط مکتبة المعلا

جزء الألف دینار،ص130و131 ر 84 ط دار النفائس

الذریة الطاهرة النبویة للدولابی،ص78 ر 131

اسمی المطالب فی سیرة امیر المومنین علی بن ابی طالب،ص267و1037و1038 ط مکتبة الصحابة

امیر المومنین الحسن بن علی بن ابی طالب،ص76و77و186

السنة لابی بکر بن الخلال،ج2،ص353 ر 471 ط دار الرایة

السنن الکبری للنسائی،ج7،ص416 ر 8354 ط موسسة الرسالة

سلسلة الاحادیث الصحیحة،ج5،صص 660 الی 665 ط مکتبة المعارف

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،ج9،ص202و203 ط دار الفکر

غایة المقصد فی زوائد المسند،ج3،ص377

المطالب العالیة،ج18،ص242و243 ط دار العاصمة

به طور کلی فضائلی که از متن این روایت برداشت می شود چنین است :

1. امیر المومنین (ع) افضل از اولین و آخرین (پیشینیان و پسینیان) (به جز پیامبر) هستند (مَا سَبَقَهُ الْأَوَّلُونَ وَلَا یُدْرِکُهُ الْآخِرُونَ) و این افضلیت امیر المومنین بر تمامی انبیاء (به جز حضرت محمد (ص)) و تمامی صحابه را نیز ثابت می کند.نکته ی دیگر این که در برخی متون این پیشگامی امیر المومنین را به پیشگامی امیر المومنین (ع) در علم و عمل توصیف کرده اند (مَا سَبَقَهُ الْأَوَّلُونَ بعلم – بعمل) که این توصیف نیز اعلمیت امیر المومنین بر سایرین و پیشگامی ایشان در عمل به فرامین الهی را ثابت می سازد.
جالب آن که ابن کثیر سلفی ( که رگه هایی از نصب نیز در او وجود دارد ) پس از نقل این روایت از آن جا که راهی برای تضعیف سند پیدا نمی کند، می گوید متن این روایت دارای نکارت است ! دلیل او نیز همین فضیلتی است که ذکر نمودیم که افضل بودن علی بن ابی طالب (ع) بر تمامی صحابه و انبیاء را ثابت می کند (البته به جز رسول الله) .محقق کتاب " المطالب العالیة " نیز به همین مطلب اشاره کرده است. این جاست که بایستی بگوییم به کوری چشم نواصب، در صحت این روایت ب وجود طرق کثیره، شکی نیست و امام حسن علیه السلام به تبیین بخش کوچکی از فضائل امیر المومنین پرداخته اند.

2. امیر المومنین (ع) پرچمدار رسول الله (ص) در جنگ ها بودند و همواره با پیروزی بر می گشتند.

3. جبرئیل در سمت راست امیر المومنین و میکائیل در سمت چپ امیر المومنین قرار داشتند و فتح و پیروزی نصیب امیر المومنین می شد.

4. زندگی زاهدانه و ساده ی امیر المومنین که از ایشان هیچ چیز به غیر از مالی اندک و ناچیز باقی نماند.

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیر المؤمنین .....

 

 

























































































































































































































اسکن کتب با توضیحات فارسی :


http://s6.picofile.com/file/8198762100/0001.png

http://s3.picofile.com/file/8198762150/0002.png

http://s6.picofile.com/file/8198762218/0006.png

http://s3.picofile.com/file/8198762234/0007.png

http://s6.picofile.com/file/8198762268/0008.png

http://s3.picofile.com/file/8198762276/0009.png

http://s3.picofile.com/file/8198762418/00015.png


http://s6.picofile.com/file/8198762434/00016.png

http://s3.picofile.com/file/8198762484/00018.png

http://s3.picofile.com/file/8198762492/00019.png


http://s3.picofile.com/file/8198762634/00021.png

http://s6.picofile.com/file/8198762726/00023.png


http://s6.picofile.com/file/8198762476/00017.png


http://s6.picofile.com/file/8198762592/00020.png

http://s6.picofile.com/file/8198762776/00022.png

http://s3.picofile.com/file/8198762168/0003.png


http://s3.picofile.com/file/8198762184/0004.png

http://s3.picofile.com/file/8198762192/0005.png


http://s6.picofile.com/file/8198762292/00010.png

http://s6.picofile.com/file/8198762326/00011.png


http://s3.picofile.com/file/8198762342/00012.png


http://s3.picofile.com/file/8198762368/00013.png


http://s6.picofile.com/file/8198762384/00014.png




موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۸
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۵)

۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۵ محب اهل بیت علیهم السلام
سلام برادر خسته نباشی... لطفا چند روایت صحیح و به نقل از حضرت زهرا از کتب اربعه مخصوصا کافی بفرمایید..
لطفا فقط منقول از خود حضرت باشه ... سپاس
پاسخ:
وعلیکم السلام

ما وقتی ادعا میکنیم که عامه روایت های زیادی از اهل بیت ندارن اصلا به معنای وجود راوی در سند روایت نیست بلکه منظور اخذ سیره هست والا شان اهل بیت بالاتر از این هست که اون ها رو محدود کنیم به ناقل روایت بلکه مهم اخذ سیره هست. (سیره و اعمال و رفتار و گفتار حضرت زهراء به وفور در کتب اربعه یافت میشه و مهم این هست که ما سیره ی حضرت زهراء رو اخذ کرده ایم و عامه سیره ی حضرت زهراء و اهل بیت رو اصلا نقل نکردن که بخوان اخذ کنن !)

برای پاسخ این شبهه ی باطل هم به لینک زیر مراجعه کنید :


http://www.alkafi.net/vb/showthread.php?t=4366
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۳۶ محب اهل بیت علیهم السلام
بله دست شما درد نکنه خیلی خوب بود... نمیشه شما در این مورد هم یک مقاله درست کنید.. آخه بیشر روایات رو نمیتونم معنی کنم
پاسخ:
ان شاء الله به زودی.
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۱ محب اهل بیت علیهم السلام
لطفا به این دو سوال هم پاسخ دهید
روایتی هست که امام صادق علیه السلام فرمودند هرحدثی که من میگم برگفته از پدرم و جدم و از امیرالمومنین و از رسول الله ص است سند روایت در کافی ح 1 ص 53 ضعیف است از سایت ولیعصر سوال کردم فرمودند این روایت متواتره... میشه شما یک روایت صحیح دراین مورد بفرمایید که مجلسی هم تصحیح کرده باشه..
و یا در جایی شنیدم که دقیقا شبیه همین روایت رو گفتن .. و گفتن به نقل از امیرالمومنین از حضرت زهرا از رسول خدا از جبرئیل از خداوند..   اگر این روایت باشه ممنون میشم این رو هم نقل کنید..

سوال دومم هم درمورد نرم افزار درایة نور است.. در قسمت راوی و یا معجم رجال الحدیث این نرم افزار آیا تمامی رجالیون یا راوی های کتب شیعه وجود دارد؟؟؟ مثل راویان دلائل الإمامة طبری  یا بحارالانوار و دیگر کتابها...؟؟
پاسخ:
سوال اول :

روایاتی که دلالت بر این دارند که اهل بیت هر آن چه می گویند و هر آن چه انجام می دهند بر گرفته از تعالیم رسول خداست، متواتر معنوی است و به همین دلیل اصلا سند ها و کیفیتشون مهم نیست.برخی از این روایات رو بهش اشاره می کنم (سهل بن زیاد هم مختلف فیه هست و برخی اون رو ضعیف و برخ هم اون رو ثقة میدونن و این روایت با این متن با سند دیگه هم نقل شده و به همین دلیل ضعف سهل هم ضرری نمیرسونه)

ما ذکرناه آنفا من أن العترة الطاهرة أحاطوا بالسنة النبویة ، التی لم تحتفظ بأکثرها الأمة مما تصرح به العترة وتقول : إن کل ما یروون من أحادیث فی مجالی العقیدة والشریعة ، کلها روایة عن رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) عن طریق آبائهم وقد وردت فی هذا الصعید نصوص لا مجال لنقلها برمتها ، بل نکتفی بالقلیل من الکثیر : روى حماد بن عثمان وغیره قالوا : سمعنا أبا عبد الله علیه السلام یقول : حدیثی حدیث أبی ، وحدیث أبی حدیث جدی ، وحدیث جدی حدیث الحسین ، وحدیث الحسین حدیث الحسن ، وحدیث الحسن حدیث أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) ، وحدیث أمیر المؤمنین حدیث رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، وحدیث رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) قول الله عز وجل.

المهذب للقاضی ابن البراج،ج1،ص20

وفی القوی کالصحیح ، عن هشام بن سالم وحماد بن عثمان وغیره قالوا سمعنا أبا عبد الله علیه السلام یقول : حدیثی حدیث أبی ، وحدیث أبی حدیث جدی ، وحدیث جدی حدیث الحسین ، وحدیث الحسین حدیث الحسن ، وحدیث الحسن حدیث أمیر المؤمنین ، وحدیث أمیر المؤمنین حدیث رسول الله صلى الله علیه وآله وعلیهم أجمعین ، وحدیث رسول الله صلى الله علیه وآله قول الله عز وجل.


روضة المتقین،ج12،ص175

الروایات التی تواترت فی هذا الأمر المهم :

أوّلاً : ما ذکره فی کتاب الکافی عن محمد بن یحیى عن أحمد بن محمد بن عیسى عن الحسین بن سعید عن القاسم بن محمد عن علی بن أبی حمزة عن أبی بصیر قال : « قلت للإمام الصادق ( علیه السلام ) : الحدیث أسمعهُ منک أرویه عن أبیک ، أو أسمعهُ من أبیک أرویه عنک ؟ قال ( علیه السلام ) : سواء ; إلاّ أنک ترویه عن أبی أحبُّ إلیَّ.

ثانیاً : ما رواه فی الکافی عن علی بن محمد عن سهل بن زیاد عن أحمد بن محمد عن عمر بن عبد العزیز عن هشام بن سالم وحماد بن عثمان وغیره قالوا : « سمعنا الإمام الصادق ( علیه السلام ) یقول : حدیثی حدیث أبی ، وحدیث أبی حدیث جدّی ، وحدیث جدّی حدیث الحسین ، وحدیث الحسین حدیث الحسن ، وحدیث الحسن حدیث أمیر المؤمنین ، وحدیث أمیر المؤمنین حدیث رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، وحدیث رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) قول الله عزّ وجلّ.

ثالثاً : ما رواه فی المجالس عن الحسین بن أحمد بن إدریس عن أبیه عن محمد بن أحمد عن محمد بن علی عن عیسى بن عبد الله عن أبیه عن آبائه عن علی ( علیه السلام ) قال : « قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : اللّهم ارحم خلفائی ، قیل : یا رسول الله ومَنْ خلفاؤک ؟ قال ( صلى الله علیه وآله ) : الذین یأتون من بعدی یروون حدیثی وسنتی ثم یعلّمونها .

رابعاً : روى محمد بن محمد بن النعمان ( الشیخ المفید ) فی المجالس عن جعفر بن محمد بن قولویه عن أحمد بن محمد بن عیسى عن هارون بن مسلم عن ابن أسباط عن سیف بن عمیرة عن عمرو بن شمر عن جابر قال : « قلت للإمام الباقر ( علیه السلام ) إذا حدثتنی بحدیث فاسنده لی : فقال ( علیه السلام ) : حدّثنی أبی عن جدّی عن رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) عن جبرئیل عن الله تبارک وتعالى ، وکلما أُحدثک بهذا الاسناد.

خامساً : روى علی بن موسى بن جعفر بن طاووس فی کتاب الإجازات ، قال : مما رویناه من کتاب الشیخ الحسن بن محبوب عن ابن سنان عن الإمام الصادق ( علیه السلام ) ، قال : سمعته یقول : « لیس علیکم فیما سمعتم منّی أن ترووه عن أبی ( علیه السلام ) ، ولیس علیکم جناح فیما سمعتم من أبی أن ترووه عنی . لیس علیکم فی هذا جناح.

سادساً : روى علی بن موسى بن جعفر بن طاووس قال : ومما روینا من کتاب حفص بن البختری قال : « قلت للإمام الصادق ( علیه السلام ) نسمع الحدیث منک فلا أدری منک سماعه أو من أبیک ؟ فقال ( علیه السلام ) : ما سمعتَهُ منّی فاروِهِ عن أبی ، وما سمعته منّی فاروه عن رسول الله ( صلى الله علیه وآله ).

سابعاً : وروى فی الکافی عن محمد بن یحیى عن عبد الله بن محمد علیّ بن الحکم عن أبان بن عثمان عن عبد الله بن أبی یعفور قال : وحدّثنی الحسین بن أبی
العلا أنّه حضر ابن أبی یعفور فی هذا المجلس ، قال : « سألت الإمام الصادق ( علیه السلام ) عن اختلاف الحدیث یرویه مَنْ نثق به ومنهم مَنْ لا نثق به ؟ قال ( علیه السلام ) : إذا ورد علیکم حدیث فوجدتم له شاهداً من کتاب الله أو من قول رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، وإلاّ فالذی جاءکم به أولى به » . وروى البرقی فی المحاسن عن علی بن الحکم مثله . والظاهر أنّ المراد من قول رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) خصوص قوله ولو بالواسطة فلا یشمل قول غیره.

ثامناً : روى فی عیون الاخبار عن أبیه ومحمد بن الحسن بن أحمد بن الولید جمیعاً عن سعد بن عبد الله عن محمد بن عبد الله المسمعی عن أحمد بن الحسن المیثمی إنه سأل الإمام الرضا ( علیه السلام ) یوماً وقد اجتمع عنده قوم من أصحابه وقد کانوا یتنازعون فی الحدیثین المختلفین عن رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) فی الشیء الواحد ، فقال ( علیه السلام ) : « . . . لأنّا لا نرخّص فیما لم یرخّص فیه رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ولا نأمر بخلاف ما أمر به رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) إلاّ لعلّة خوف ضرورة ، فأما ان نستحل ما حرّم رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) أو نحرّم ما استحلّ رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) فلا یکون ذلک أبداً ; لأنّا تابعون لرسول الله ( صلى الله علیه وآله ) مسلِّمون له کما کان رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) تابعاً لأمر ربه مسلِّماً له . وقال الله عز وجل : وما آتاکم الرسول فخذوه وما نهاکم عنه فانتهوا.

تاسعاً : روى محمد بن الحسن بن فرّوخ الصفار القمی ( المتوفى سنة 290 ه‍ . ق ) قال : حدّثنا احمد بن محمد عن البرقی عن إسماعیل بن مهران عن سیف بن عمیرة عن أبی المعزا عن سماعة عن أبی الحسن ( الإمام الرضا ( علیه السلام ) ) ، قال : « قلت له : کل شیء تقول به فی کتاب الله وسنته أو تقولون فیه برأیکم ؟ قال ( علیه السلام ) : بل کل شیء نقوله فی کتاب الله وسنّة نبیّه.


عاشراً : روى محمد بن الحسن الصفار القمی قال : حدّثنا احمد بن محمد عن البرقی عن صفوان عن سعید الأعرج قال : « قلت للإمام الصادق ( علیه السلام ) ان من عندنا من یتفقّه ، یقولون : یرد علینا مالا نعرفه فی کتاب الله ولا فی السنّة نقول فیه برأینا . فقال الإمام الصادق ( علیه السلام ) : کذبوا ، لیس شیء إلاّ جاء فی الکتاب وجاءت فیه السنّة والظاهر أنَّ المراد بالنسبة هی سنّة النبی ( صلى الله علیه وآله ) .

الحادی عشر : روى الصفار قال حدّثنا احمد بن الحسن بن علی فضّال عن أبیه عن أبی المعزا عن سماعة عن العبد الصالح ( الإمام موسى بن جعفر ( علیه السلام ) ) ، قال : « سألته فقلت ان أُناساً من أصحابنا قد لقَوْا أباک وجدّک وسمعوا منهما الحدیث ، فربما کان الشیء یبتلی به بعض أصحابنا ولیس عندهم فی ذلک شیء یفتیه ، وعندهم ما یشبهه ، یسعهم ان یأخذوا بالقیاس ؟ فقال ( علیه السلام ) : إنه لیس بشیء إلاّ وقد جاء فی الکتاب والسنة . والظاهر ان المراد بالسنّة هی سنّة النبی ( صلى الله علیه وآله ) .

الثانی عشر : روى محمد بن الحسن الصفار قال : حدّثنی السندی محمد بن صفوان بن یحیى عن محمد بن حکیم عن أبی الحسن ( موسى بن جعفر ( علیه السلام ) ) ، قال : « قلت له : تفقّهنا فی الدین وروینا ، وربما ورد علینا رجل قد ابتلی بشیء صغیر ، الذی ما عندنا فیه بعینه شیء ، وعندنا ما هو یشبه مثله ، أفنفتیه بما یشبهه ؟ قال ( علیه السلام ) : لا ، وما لکم والقیاس فی ذلک ، هلک من هلک بالقیاس . قال : قلت : جعلت فداک ، أتى رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) بما یکتفون به ؟ قال ( علیه السلام ) : أتى رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) بما استغنوا به فی عهده وبما یکتفون به من بعده إلى یوم القیامة . قال : قلت : ضاع منه شیء ؟ قال : لا ، هو عند أهله.

الثالث عشر : روى فی الکافی عن محمد بن إسماعیل عن الفضل بن شاذان عن ابن أبی عمیر عن بعض أصحابه قال : « سمعت الإمام الصادق یقول : من خالف کتاب الله وسنّة محمد ( صلى الله علیه وآله ) ، فقد کفر .

الرابع عشر : روى الشیخ الطوسی فی أمالیه وروى الصفار فی بصائر الدرجات وروی فی ینابیع المودة - واللفظ للأول - عن أحمد بن محمد بن علی الباقر ( علیه السلام ) عن آبائه قال : « قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) لعلی : اکتب ، أملی علیک . قال : یا نبی الله أتخاف علیّ النسیان ؟ قال ( صلى الله علیه وآله ) : لستُ أخاف علیک النسیان وقد دعوتُ الله لک ان یحفظک ولا ینسیک ، ولکن اکتب لشرکائک . قال : قلتُ ومَنْ شرکائی یا نبی الله ؟ قال ( صلى الله علیه وآله ) : الأئمة من ولدک ; بهم تُسقى أُمّتی الغیث ، وبهم یستجاب دعاؤهم ، وبهم یصرف الله عنهم البلاء ، وبهم تنزّل الرحمة من السماء . وأومأ إلى الحسن ( علیه السلام ) وقال : هذا أولهم ، وأومأ إلى الحسین ( علیه السلام ) وقال : الأئمة من ولده . إذن کَتَبَ علی لشرکائه وهم الأئمة من ولده ، فما یقولونه عن رسول الله (ص).


بحوث فی الفقه المعاصر،ج1،ص19

والخامس : ان ما عند الأئمة علیهم السلام من علم الحلال والحرام والشرائع والأحکام نزل به جبرئیل علیه السلام واخذوه من رسول الله صلى الله علیه وآله فتحرم على الأمة مخالفتهم فی الحکم والفتوى اعتمادا على الرأی القیاس والاجتهاد ویجب علیهم الاخذ بأحادیثهم وفتاویهم ورد ما یرد عن مخالفیهم لان ما عندهم أوثق مما عند غیرهم ومعلوم ان ما ورد فی کون أحادیث الأئمة الاثنى عشر و علومهم علیهم السلام عن النبی صلى الله علیه وآله من طرق العامة والخاصة قد تجاوزت حد التواتر بل لا یسعها المجلدات الضخام ولسنا بصدد استقصائها فی هذا الکتاب وانما نذکر أیضا بعضها فی المقام للتنبیه والتذکار والا فاثباته لا یحتاج إلى الذکر والبیان.

جامع احادیث الشیعة للبروجردی،ج1،ص12


وقد تضافر عن الإمام الصادق أنه کان یقول : " حدیثی ، حدیث أبی ، وحدیث أبی حدیث جدی.

الاعتصام بالکتاب والسنة (آیت الله سبحانی)،ص346

قَالَ أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُمِّیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى قَالَ حَدَّثَنِی هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ ع إِذَا حَدَّثْتَنِی بِحَدِیثٍ فَأَسْنِدْهُ لِی فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَنْ جَبْرَئِیلَ ع عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کُلُّ مَا أُحَدِّثُکَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ وَ قَالَ یَا جَابِرُ لَحَدِیثٌ وَاحِدٌ تَأْخُذُهُ عَنْ صَادِقٍ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا.


حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِی یَزِیدَ الْأَحْوَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّا لَوْ کُنَّا نُفْتِی النَّاسَ بِرَأْیِنَا وَ هَوَانَا لَکُنَّا  مِنَ الْهَالِکِینَ وَ لَکِنَّهَا آثَارٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أصل [وَ أُصُولِ‏] عِلْمٍ نَتَوَارَثُهَا کَابِرٌ «2» عَنْ کَابِرٍ نَکْنِزُهَا کَمَا یَکْنِزُ النَّاسُ ذَهَبَهُمْ وَ فِضَّتَهُم‏.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا جَابِرُ لَوْ کُنَّا نُفْتِی النَّاسَ بِرَأْیِنَا وَ هَوَانَا لَکُنَّا مِنَ الْهَالِکِینَ وَ لَکِنَّا نُفْتِیهِمْ بِآثَارٍ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أُصُولِ عِلْمٍ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهَا کَابِرٌ عَنْ کَابِرٍ نَکْنِزُهَا کَمَا یَکْنِزُ هَؤُلَاءِ ذَهَبَهُمْ وَ فِضَّتَهُم‏.

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ جَابِرٍ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا جَابِرُ وَ اللَّهِ لَوْ کُنَّا نُحَدِّثُ النَّاسَ أَوْ حَدَّثْنَاهُمْ بِرَأْیِنَا لَکُنَّا مِنَ الْهَالِکِینَ وَ لَکِنَّا نُحَدِّثُهُمْ بِآثَارٍ عِنْدَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص یَتَوَارَثُهَا کَابِرٌ عَنْ کَابِرٍ نَکْنِزُهَا کَمَا یَکْنِزُ هَؤُلَاءِ ذَهَبَهُمْ وَ فِضَّتَهُم‏.

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ سَعِیدٍ الْأَعْرَجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا مِمَّنْ یَتَفَقَّهُ یَقُولُونَ یَرِدُ عَلَیْنَا مَا لَا نَعْرِفُهُ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ لَا فِی‏ السُّنَّةِ نَقُولُ فِیهِ بِرَأْیِنَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کَذَبُوا لَیْسَ شَیْ‏ءٌ إِلَّا جَاءَ فِی الْکِتَابِ وَ جَاءَ فِیهِ السُّنَّة.


حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّا عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّنَا بَیَّنَهَا لِنَبِیِّهِ فَبَیَّنَهَا نَبِیُّهُ لَنَا فَلَوْ لَا ذَلِکَ کُنَّا کَهَؤُلَاءِ النَّاس‏.


۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۷ محب اهل بیت علیهم السلام
ببخشید بزرگوار یک سوال دیگه البته با عرض معذرت که زیاد سوال میکنم :
منظور از عدة من أصحابنا در کافی چه کسانی هستند؟؟
پاسخ:
خواهش میکنم

عدة من اصحابنا در اصول کافی بخضی از روات هستند که نام اون ها در کتب روائی ذکر شده و تمامی آن ها نیز ثقة هستند.
۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۲ محب اهل بیت علیهم السلام
ممنون بزرگوار دستتون درد نکنه.. یا علی
پاسخ:
خواهش میکنم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter