حقانیت شیعه و رد شبهات

مالک بن انس (امام مالکی مذهب ها) و تحریف قرآن

یکی از تهمت هایی که مخالفین شیعه همواره علیه شیعیان مطرح می کنند، مساله ی تحریف قرآن است.این تهمت در حالی علیه شیعیان مطرح می شود که مصادیق و نمونه های آن به وفور در روایات و اقوال برخی از علمای مخالفین شیعه یافت می شود.در این مطلب به بیان یکی از این نمونه ها می پردازیم.

حَدَّثَنا عَبْدُ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الطَّاهِرِ، حَدَّثَنَا ابْنُ وَهْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ مَالِکًا عَنْ مُصْحَفِ عُثْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ لِی : " ذَهَبَ ".

المصاحف لابن ابی داود،ج1،ص239و240،ر117 ط دار البشائر الاسلامیة
فضائل القرآن لابن کثیر،ص90 ط مکتبة ابن تیمیة
البرهان فی علوم القرآن،ص155 ط دار الحدیث
التمهید لما فی الموطا من المعانی والاسانید،ج8،ص292
الجامع فی علوم القرآن،ج3،ص61 ط دار الغرب الاسلامی

ابن وهب می گوید از مالک بن انس در مورد مصحف عثمان پرسیدم و او گفت : رفت ! { یعنی از بین رفته است }

ملاحظه می کنید که امام مالکی مذهب ها به صراحت می گوید مصحف عثمان از بین رفته است و از آن جایی که طبق عقیده ی مخالفین شیعه، قرآنی که امروز در دست ماست همان مصحف عثمان است، بنا براین ناچار بایستی قبول کنند که مصحف عثمان دچار تغییر و تحریف شده است.
اکنون چند قول از برخی از علمای مخالفین را در مورد جایگاه مصحف عثمان برای شما نقل می کنیم :

والذى نذهب إلیه فی ذلک أن جمیع القرآن الذى أنزله الله، وأمر بإثبات رسمه، ولم ینسخه، ویرفع تلاوته بعد نزوله - هو هذا الذى بین الدفتین، الذى حواه مصحف عثمان، وأنه لم ینقص منه شئ، ولا زید فیه .....

اعجاز القرآن للباقلانی،ص60 ط دار المعارف

و چیزی که به آن اعتقاد داریم آن است که تمام قرآنی که خداوند آن را نازل کرده است و دستور به نوشتنش داده است و آن را نسخ نکرده است و بعد از نزولش تلاوت می شده است همانی است که بین دو جلد است که در مصحف عثمان جمع شده و چیزی نه از آن کم شده و نه به آن اضافه شده است .....

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ رَحِمَهُ اللَّهُ: وَقَدْ ذَکَرْتُ فِی تَأْلِیفِ کِتَابِ الْمُصْحَفِ , مُصْحَفَ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ الَّذِی أَجْمَعَتْ عَلَیْهِ الْأُمَّةُ وَالصَّحَابَةُ، وَمَنْ بَعْدَهُمْ مِنَ التَّابِعِینَ، وَأَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ فِی کُلِّ بَلَدٍ .....

الشریعة للآجری،ج1،ص476 ط دار الوطن

ابوبکر آجری می گوید : و در تالیف مصحف عثمان ذکر کردم ، مصحف عثمان مصحفی است که امت و صحابه و پس از آنان تابعین و ائمه ی مسلمین در هر سرزمینی بر آن اجماع کردند .....

توجیه و تدلیس برخی از علمای مخالفین برای فرار از معنای روایت :

برخی از علمای مخالفین وقتی نتوانسته اند در مورد معنا و مفهوم روایت که دلالت بر تحریف می کند پاسخی بدهند، به تدلیس و توجیه های خنده دار روی آورده اند.
ابن کثیر در این مورد می گوید :

یُحْتَمَلُ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْمُصْحَفِ الَّذِی کَتَبَهُ بِیَدِهِ، وَیُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ سَأَلَهُ عَنِ الْمُصْحَفِ الَّذِی تَرَکَهُ فِی الْمَدِینَةِ، وَاللَّهُ أَعْلَمُ.

تفسیر ابن کثیر،ج1،ص34 ط دار طیبة

احتمال دارد که از مالک در مورد مصحفی که با دستش آن را نوشته سوال کرده است و احتمال دارد در مورد مصحفی سوال کرده که آن را در مدینه گذاشته است.والله اعلم.

واقعا ما نمی دانیم این توجیه خنده دار و بی اساس را ابن کثیر از کجا آورده است !!! جالب آن که ابن کثیر حتی خودش هم در مورد استدلال باطلش مطمئن نیست و از احتمال سخن می گوید و هیچ دلیل و قرینه ی محکم و قطعی هم برای اثبات ادعایش ندارد.البته این استدلال به قدری پوچ و غیر علمی است که نیازی به توضیح ندارد.

تدلیس دیگری که آن را در کتاب " الاستذکار " مشاهده می کنیم این است که فعل " ذَهَبَ " به معنای " رفت " را به " ذَهَبٌ " به معنای " طلا " تبدیل کرده اند !!!! این در حالی است که در تمامی منابع دیگر این کلمه به صورت فعل آمده و ابن کثیر هم اصولا به همین دلیل به توجیه های بی اساس روی آورده است.به هر جهت محتوا و مفهوم و مضمون این روایت دال بر تحریف بوده و جایی هم برای انکار آن نیست.