حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

 

 

مالک بن انس (امام مالکی مذهب ها) : جایی که در آن نام ابوحنیفه (امام حنفی مذهب ها) برده می شود حتی لیاقت سکونت هم ندارد!

بسیاری از علمای مخالفین، طعن های قابل توجهی به ابوحنیفه (امام اعظم اهل سنت و امام حنفی مذهب ها) وارد کرده اند که در این مطلب به بیان یکی از آن ها می پردازیم.

حَدَّثَنِی أَبُو مَعْمَرٍ، عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَالَ: قَالَ مَالِکُ بْنُ أَنَسٍ أَیُذْکَرُ أَبُو حَنِیفَةَ بِبَلَدِکُمْ؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: مَا یَنْبَغِی لِبَلَدِکُمْ أَنْ یُسْکَنَ.

السنة لعبد الله بن احمد،ج1،ص199،ر294 ط دار ابن القیم
الضعفاء الکبیر للعقیلی،ج4،ص1408 ط دار الصمیعی
العلل ومعرفة الرجال لاحمد روایة ابنه عبد الله،ج2،ص547 ط دار الخانی
  (یقول المحقق : یصح الاسناد)
الکامل فی ضعفاء الرجال،ج7،ص6 ط دار الفکر
تاریخ بغداد،ج15،ص551 ط دار الغرب الاسلامی
  (با دو سند که هر دو سند را محقق تصحیح کرده است)
حلیة الاولیاء وطبقات الاصفیاء،ج6،ص325 ط دار الفکر
معجم الشیوخ لابن جمیع الصیداوی،ص241 ط دار الکتب العلمیة


ولید بن مسلم می گوید که مالک بن انس گفت آیا در سرزمین شما نام ابوحنیفه برده می شود؟ {ولید بن مسلم می گوید گفتم} بله.مالک گفت : شایسته نیست که در سرزمین شما سکونت شود.

سند این قول تا مالک نیز کاملا صحیح است و هم محقق کتاب تاریخ بغداد (بشار عواد معروف) و هم محقق کتاب العلل ومعرفة الرجال (وصی الله بن محمد عباس) سند را صحیح دانسته اند.

ملاحظه می فرمایید که کار به جایی رسیده است که مالک بن انس معتقد است حتی اگر در جایی نام ابوحنیفه برده شود، آن مکان ارزش اقامت ندارد !!!

بررسی سند روایت :

إسماعیل بن إبراهیم بن معمر بن الحسن الهذلى ، أبو معمر القطیعى الهروى

روى له :  خ م د س  ( البخاری - مسلم - أبو داود – النسائی )
رتبته عند ابن حجر :  ثقة مأمون
رتبته عند الذهبی :  ثبت سنى ، لم ینصفه ابن معین

الإِمَامُ، الحَافِظُ الکَبِیْرُ، الثَّبْتُ .....

سیر اعلام النبلاء،ج11،ص69 ط موسسة الرسالة


وهو ثقة ثبت.

الطبقات الکبری لابن سعد،ج7،ص256 ط دار الکتب العلمیة

الولید بن مسلم القرشى مولاهم أبو العباس الدمشقى ، مولى بنى أمیة

روى له :  خ م د ت س ق  ( البخاری - مسلم - أبو داود - الترمذی - النسائی - ابن ماجه )
رتبته عند ابن حجر :  ثقة لکنه کثیر التدلیس و التسویة
رتبته عند الذهبی :  عالم أهل الشام ، قال ابن المدینى : ما رأیت من الشامیین مثله ، قلت : کان مدلسا ، فیتقى من حدیثه ما قال فیه : عن

قَالَ محمد بْن سعْد: کَانَ الولید ثقة کثیر الحدیث والعلم.

تاریخ الاسلام،ج4،ص1241 ط دار الغرب الاسلامی

وَقَال یعقوب بْن سفیان الفارسی ، کنت أسمع أصحابنا یقولون: علم الشام عند إِسْمَاعِیل بْن عیاش، والولید بْن مسلم، فأما الْوَلِید فمضى على سنته، محمودا عند أهل العلم، متقنا صحیحا، صحیح العلم.

تهذیب الکمال،ج31،ص94 ط موسسة الرسالة

دو اشکال در مورد سند روایت و پاسخ به آن :

 

مخالفین در مورد سند این روایت دو اشکال وارد می کنند که به آنها پاسخ می دهیم.

اشکال اول : در سند روایت،ابو معمر این قول را از ولید بن مسلم نقل کرده است و احمد بن حنبل در مورد این روایت می گوید :

وَمَا أرَاهُ سمع من الْوَلِید.

العلل ومعرفة الرجال لاحمد روایة ابنه عبد الله،ج3،ص164 ط دار الخانی

فکر نمی کنم که ابومعمر این را از ولید شنیده باشد.

پاسخ به اشکال اول : در درجه ی اول بایستی بگوییم که احمد بن حنبل در این که ابو معمر این روایت را مستقیما از ولید بن مسلم شنیده باشد تشکیک کرده است و با یقین نگفته که او این را خودش نشنیده است و تا زمانی که امری با دلیل محکم و با یقین ثابت نشود، نمی توان بر مبنای آن عمل کرد.نکته ی دیگر هم این که ابو معمر اسماعیل بن ابراهیم ، ولید بن مسلم را درک کرده است و مشکل تدلیس هم ندارد بنا بر این وقتی که یک راوی " ثقة " بدون این که مشکل تدلیس داشته باشد روایتی را نقل کرده است، دلیلی بر رد آن وجود ندارد.نکته ی قابل توجه دیگر هم این که در برخی از متون این روایت (به عنوان مثال در تاریخ بغداد و در الضعفاء الکبیر) ابو معمر تصریح بر سماع کرده است و از " حدثنا " استفاده کرده است که این تصریح بر مساع روایت است و بر این مبنا دلیلی بر رد روایت او نمی ماند.

اشکال دوم : ولید بن مسلم مدلس است و تدلیس او باعث عدم قبول این روایت می شود.

پاسخ به اشکال دوم : در پاسخ بایستی بگوییم که بله این راوی مدلس است اما در تمام متون این روایت (به جز متن روایت در السنة) ولید بن مسلم تصریح کرده که خودش این کلام را از مالک بن انس شنیده است و از این رو جایی برای اشکال باقی نمی ماند و با این تصریح بر سماع، شبهه ی تدلیس هم برطرف می شود.

 

 























































نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter