حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

ابوالحسن اشعری (از علمای بزرگ اهل سنت و رئیس اشعری ها) : قرآن معجزه نیست بلکه می توان مانند آن را آورد! | ابن حزم (از علمای اهل سنت) :این کلام عین کفر است!

 

 

ابو الحسن اشعری از علمای بزرگ اهل سنت و یکی از شاخص ترین متکلمین اهل سنت است که اکثریت اهل سنت در عصر حاضر نیز در اعتقادات تابع ابو الحسن اشعری هستند.نکته ی عجیب آن که ابو الحسن اشعری کلامی از او صادر شده،که جز کفر صریح چیز دیگری نمی توان بر آن اطلاق کرد ! ابتدا وصف ابو الحسن اشعری را به طور مختصر از کتب تراجم و رجال اهل سنت می خوانیم و سپس به بیان سخن عجیب او می پردازیم :

 

 

الأَشْعَرِیُّ عَلِیُّ بنُ إِسْمَاعِیْلَ بنِ إِسْحَاقَ : العَلاَّمَةُ، إِمَامُ المُتَکَلِّمِین ...

 

سیر اعلام النبلاء،ج15،ص85 ط موسسة الرسالة

 

علی بن إسماعیل بن إسحاق، أبو الحسن، من نسل الصح أبی أبی موسى الأشعری: مؤسس مذهب الأشاعرة. کان من الأئمة المتکلمین المجتهدین.

 

الاعلام للزرکلی،ج4،ص263 ط دار العلم للملایین

 

اما اکنون ببینیم ابو الحسن اشعری چه گفته است :

 

وَکَانَ لشیخهم الْأَشْعَرِیّ فِی إعجاز الْقُرْآن قَولَانِ أَحدهمَا کَمَا یَقُول الْمُسلمُونَ أَنه معجز النّظم وَالْآخر إِنَّمَا هُوَ المعجز الَّذِی لم یُفَارق الله عز وَجل قطّ وَالَّذِی لم یزل غیر مَخْلُوق وَلَا نزل إِلَیْنَا وَلَا سمعناه قطّ وَلَا سَمعه جِبْرِیل وَلَا مُحَمَّد عَلَیْهِمَا السَّلَام قطّ وَأما الَّذِی یقْرَأ فِی الْمَصَاحِف ونسمعه فَلَیْسَ معجزا بل مَقْدُور على مثله وَهَذَا کفر صَحِیح وَخلاف لله تَعَالَى وَلِجَمِیعِ أهل الْإِسْلَام ...


الفصل فی الملل و الاهواء و النحل،ج5،ص76 ط دار الجیل


ابن حزم می گوید : و شیخ اشعری آن ها در مورد قرآن دو قول داشت.یکی همان چیزی که مسلمانان می گویند که قرآن از جهت لفظ و فصاحت معجزه است و کلام دیگر او این که قرآن معجزه ای است که هرگز جدای از خداوند نبوده است و هرگز مخلوق نبوده است و قبلا بر ما نازل نشده است و آن را هرگز قبلا نشنیده ایم و جبرئیل نیز قبلا آن را نشنیده است و پیامبر نیز قبلا آن را نشنیده است و اما آن قرآنی که در مصاحف و کتب خوانده می شود و آن را می شنویم معجزه نیست بلکه می توان مانند آن را آورد. این حزم می گوید : و این کلام کفر آشکار است و خلاف سخن خداوند و تمامی مسلمانان است ...


همانطور که ملاحظه می فرمایید حتی ابن حزم نیز این کلام ابوالحسن اشعری را کفر صریح می داند و صد البته نیز کفر است چرا که خداوند در قرآن کریم می فرماید :

قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا

سوره ی اسراء،آیه ی 15


بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند.


ممکن است مخالفین بگویند که تبوالحسن اشعری از قول دومش برگشته است و بر قول اول مانده است اما بایستی در جواب بگوییم که بین این دو قول تناقضی وجود ندارد بلکه در قول اول به صورت عام ابوالحسن اشعری قرآن را معجزه می خواند و معجزه بودن قرآن از جهت فصاحت و بلاغت را از آن جهت می داند که تا قبل از نزولش هیچ کس حتی جبرئیل و پیامبر و سایرین مانند آن را نشنیده بودند اما پس از نزول انسان ها می توانند مانند این قرآنی را که امروز ما قرائت می کنیم را بیاورند و این امری ممکن است.یعنی در حقیقت قول دوم ابوالحسن اشعری قول اولش را به صورت دقیق تر توضیح می دهد و اعتقاد او را واضح تر می کند.به هر جهت این کلام عین کفر است و عین انکار قرآن است و به همین دلیل است که ابن حزم نیز این سخن را کفر دانسته است و اگر هم ابوالحسن اشعری از کلامش برگشته بود سزاوار بود که ابن حزم به آن اشاره ای کند اما ابن حزم چنین اعتقادی ندارد و بالعکس این کلام را کفر می داند.نکته ی دیگر آن که هیچ دلیلی بر رجوع ابوالحسن اشعری از این قول وجود ندارد و اگر کسی معتقد است که او از این قولش برگشته است بایستی دلیل معتبر ارائه دهد.(الدلیل علی المدعی) نکته ی جالب آن که حتی ذهبی نیز معتقد است که ابو الحسن اشعری گرچه در اکثر مسائل و اصول سنی و اشعری بود اما در برخی اعتقاداتش اینگونه نبود :


فله ثلاثة أحوال: حال کان معتزلیاً، وحال کان سنیاً فی البعض دون البعض، وحال کان فی غالب الأصول سنیاً، وهو الذی علمناه من حاله، فرحمه الله وغفر له ولسائر المسلمین.

العرش للذهبی،ج1،ص400 ط عمادة البحث العلمی


















موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۴
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter