حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

شبهه ی تناقض در علم رجال شیعه از کتب آیت الله سبحانی (تناقض عجیب فی رجال الشیعة)

 

یکی از شبهات خنده داری که یکی از وهابیون ناصبی در وبسایت وهابی ناصبی شبکة الدفاع عن السنة به خاطر جهلش نسبت به زبان عربی و اصطلاحات رجالی و علم رجال شیعه مطرح کرده است،شبهه ی تناقض در علم رجال شیعه و تناقض بین اقوال آیت الله سبحانی در کتب رجالی ایشان است.

 

طرح شبهه :

 

تناقض عجیب فی رجال الشیعة

فی کتاب دروس موجزة فی علمی الرجال والدرایة للسبحانی جاء العبارتین المتناقضین فی الادراک و النقل ابن ابی عمیر عن الکاظم رضی الله عنه.

 

(در کتاب دروس موجزة فی علمی الرجال و الدرایه از سبحانی دو عبارت متناقض در مورد ادراک و نقل ابن ابی عمیر از کاظم رضی الله عنه آمده است)

فی العبارة الاول یدعی بان هو ادرک الکاظم و الرضا و نقل منهما :

 

(در عبارت اول ادعا می کند که ابن ابی عمیر کاظم و رضا را درک کرده و از آن ها نقل کرده است)



لو لم یکن ابن أبی عمیر مدرکاً لعصر الإمام الکاظم علیه ‌السلام وانحصر نقله فی عصر الرضاعلیه ‌السلام یکون النقل عنه ناقضاً للقاعدة ، ولکن عرفت انّه أدرک کلا العصرین.

 

(اگر ابن ابی عمیر عصر امام کاظم را درک نمی کرد و نقل حدیثش منحصر به عصر امام رضا (ع) می بود،نقل از او این قاعده را نقض می کرد اما دانستی که او هر دو عصر را درک کرده است)

و جاء فی العبارة الثانیة بان هو لم ینقل من الکاظم ابدا :

 

(و در عبارت دوم آمده است که او از کاظم اصلا نقل نکرده است)



ولذا لم یرو ابن أبی عمیر عن الصادق علیه‌السلام ولا عن الکاظم علیه‌ السلام کما سمعت عن الشیخ فی ترجمة ابن أبی عمیر.

 

(و لذا ابن ابی عمیر نه از صادق علیه السلام و نه از کاظم علیه السلام نقل روایت نکرده است همانطور که شیه طوسی در ترجمه ی ابن ابی عمیر گفته است)

 


لینک شبهه از وبسایت وهابی – ناصبی شبکة الدفاع عن السنة :

 

http://www.dd-sunnah.net/forum/showthread.php?t=176391







پاسخ به شبهه :



ابتدا لازم است خدمت شما بگوییم که پاسخ خود شبهه در متن شبهه موجود است و اصولا هیچ تناقضی در دو متن نسبت به یکدیگر وجود ندارد ! علت اصلی این که ما این شبهه را برای رد و پاسخ انتخاب نمودیم دو چیز است.یکی این که جهل و عدم علم وهابی مطرح کننده ی شبهه نسبت به زبان عربی را ثابت کنیم و دیگر این که کذب و تدلیس او را همچون گذشته برای شما به اثبات برسانیم.
به طور کلی ما در سه محور به نقد و رد این شبهه می پردازیم.


محور اول :


بیان جهل وهابی مطرح کننده ی شبهه نسبت به ابتدائیات زبان عربی !


اگر به دو خط اولی که وهابی در متن شبهه نوشته است دقت کنیم،سه گاف بزرگ را خواهیم دید که جای شکی برای ما باقی نمی گذارد که وهابی ناصبی از ابتدائیات زبان عربی هم بی خبر است! ما عین دو خط اول را برای شما نقل می کنیم و گاف های وهابی را مشخص می کنیم :

فی کتاب دروس موجزة فی علمی الرجال والدرایة للسبحانی جاء العبارتین المتناقضین فی الادراک و النقل ابن ابی عمیر عن الکاظم رضی الله عنه.

فی العبارة الاول یدعی بان هو ادرک الکاظم و الرضا و نقل منهما ...


همانطور که ملاحظه می کنید،سه گاف بزرگ از نظر قواعد دستوری در متن دو خطی ای که وهابی نوشته وجود دارد ! وقتی چنین فردی حتی نمی تواند قواعد ساده و ابتدایی از نظر دستور زیان و قواعد بان عربی را رعایت کند،چه انتظاری است که از متون عربی تخصصی دینی و رجالی و حدیثی سر در بیاورد ؟!
حال اشتباهات و گاف های او را تصحیح می کنیم تا شاید کمی از ما عربی یاد بگیرد !


جاء العبارتین المتناقضتین - - - - - > جاءت العبارتین المتناقضتین

فی الادراک و النقل ابن ابی عمیر - - - - - > فی ادراک و نقل ابن ابی عمیر

فی العبارة الاول - - - - - > فی العبارة الاولی









محور دوم :


نقل متون مطرح شده از کتب آیت الله سبحانی بدون بتر و بریدن عبارات و به صورت کامل تر :


وعلى ذلک فمن المحتمل فی هذا المورد وسائر الموارد، انّ ابن أبی عمیر نقل عنه الحدیث فی حال استقامته، لأنّ الأُستاذ والتلمیذ أدرکا عصر الإمام أبی الحسن الکاظم ـ علیه السَّلام ـ ، فقد کان ابن أبی حمزة موضع ثقة منه، وقد أخذ عنه الحدیث عند ما کان مستقیم المذهب، صحیح العقیدة; فحدّثه بعد انحرافه أیضاً. نعم، لو لم یکن ابن أبی عمیر مدرکاً لعصر الإمام الکاظم ـ علیه السَّلام ـ وانحصر نقله فی عصر الرضا ـ علیه السَّلام ـ یکون النقل عنه ناقضاً للقاعدة، ولکن عرفت انّه أدرک کلا العصرین.

دروس موجزة فی علمی الرجال والدرایة،ص113


http://tohid.ir/fa/persian/book?bookID=131&page=4#113


و بر این اساس در این مورد و موارد دیگر محتمل است که ابن ابی عمیر {از علی بن ابی حمزة} در حال استقامتش حدیث نقل کرده است.چرا که هم ابن ابی عمیر و هم علی بن ابی حمزة عصر امام کاظم علیه السلام را درک کرده اند و علی بن ابی حمزة در آن زمان در نزد ابن ابی عمیر ثقه بوده است و ابن ابی عمیر هنگامی که علی بن ابی حمزة صحیح المذهب بوده از او حدیث شنیده است.همچنین علی بن ابی حمزه پس از انحرافش نیز برای او حدیث گفته است.بله،اگر ابن ابی عمیر عصر امام کاظم علیه السلام را درک نکرده بود و نقل حدیثش منحصر به عصر امام رضا علیه السلام می بود،نقلش از علی بن ابی حمزه نقض کننده ی قاعده {منظور قاعده ای است که می گوید اصحاب اجماع فقط از ثقه نقل می کنند} اما دانستی که که ابن ابی عمیر هر دو عصر {عصر امام کاظم و عصر امام رضا} را درک کرده است.


ثانیاً: یحتمل وجود الإرسال فی الروایة بمعنى سقوط الواسطة بین ابن أبی عمیر و یونس، وذلک لأنّ یونس قد توفّی فی حیاة الإمام الصادق ـ علیه السَّلام ـ ، وقد توفّی الإمام عام 148هـ، فمن البعید أن یروی ابن أبی عمیر (المتوفّى عام 217هـ) عن مثله إلاّ أن یکون معمَّراً قابلاً لأخذ الحدیث من تلامیذ الإمام الصادق الذین تُوفّوا فی حیاته، ولذا لم یرو ابن أبی عمیر عن الصادق ـ علیه السَّلام ـ ولا عن الکاظم ـ علیه السَّلام ـ کما سمعت عن الشیخ فی ترجمة ابن أبی عمیر حیث قال:«وأدرک من الأئمّة ثلاثة ـ علیهم السَّلام ـ ، أبا إبراهیم موسى ـ علیه السَّلام ـولم یرو عنه إلاّ شیئاً قلیلاً» کما علیه النجاشی حیث قال: لقی أبا الحسن موسى ـ علیه السَّلام ـ وسمع منه أحادیث، کنّاه فی بعضها فقال:یا أبا أحمد.


دروس موجزة فی علمی الرجال و الدرایة،ص111

http://tohid.ir/fa/persian/book?bookID=131&page=4#111


ثانیا : احتمال وجود ارسال در روایت به معنی سقوط واسطه ی بین ابن ابی عمیر و یونس وجود دارد به این دلیل که یونس در زمان حیات امام صادق (ع) از دنیا رفت و امام صادق در سال 148 هــ از دنیا رفت و بعید است که ابن ابی عمیر (متوفی سال 217 هــ) از او بی واسطه نقل کند مگر آن که عمر طولانی داشته و توانایی اخذ حدیث از تلامیذ امام صادق که در زمان حیاتش از دنیا رفتند را داشته باشد.بنا بر این ابن ابی عمیر از امام صادق (ع) و از امام کاظم (ع)روایت نکرد همانطور که از ترجمه ی شیخ طوسی در مورد این ابی عمیر دانستی جایی که گفته است : " {ابن ابی عمیر} سه تن از ائمه را درک کرد از جمله امام کاظم (ع) و از او به جز قلیل چیزی نقل نکرد. " و همانطور که نجاشی گفته است : {ابن ابی عمیر} امام رضا (ع) را دید و از او احادیثی شنید و در بعضی از آن احادیث امام از او به ابا احمد تعبیر کرد.


محور سوم :


توضیح در مورد متون مطرح شده :


با دقت در دو متن و ترجمه ی آن ها به خوبی روشن می شود که اصلا تناقضی در کار نیست ! و به خوبی مشخص می شود که عدم آگاهی وهابی جاهل نسبت به زبان عربی باعث شده است تا او از دو متن تناقض برداشت کند و یا شاید هم خواسته همچون گذشته و همچون سلف صالحش !!! با تدلیس و دروغ کارش را جلو ببرد !

در متن اول آیت الله سبحانی در مورد نقل این ابی عمیر از علی بن ابی حمزه ی بطائنی صحبت می کند و می گوید که اگر ابن ابی عمیر علی بن ابی حمزه را درک نکرده باشد {و با واسطه ای از او نقل کرده باشد} ، قاعده نقض می شود (منظور قاعده ای است که می گوید اصحاب اجماع فقط از ثقه نقل می کنند) و در نتیجه نمی توان به نقل ابن ابی عمیر از علی بن ابی حمزه اعتماد کرد اما در ادامه آیت الله سبحانی می گوید علی بن ابی حمزه عصر امام کاظم را درک کرده است (اصطلاحا در طبقات روات احادیث می گویند در طبقه ی اصحاب کاظم (ع) است) و همچنین ابن ابی عمیر هم عصر امام کاظم (ع) را درک کرده است (یعنی در طبقه ی علی بن ابی حمزه است) و از این نتیجه می گیریم علی بن ابی حمزه و ابن ابی عمیر همدیگر را درک کرده اند.علاوه بر این احادیثی که ابن ابی عمیر نقل کرده است محصور در عصر امام رضا نیست بلکه ابن ابی عمیر در عصر امام کاظم هم روایت و حدیث نقل کرده است.همه ی این ها نتیجه اش آن است که روایات ابن ابی عمیر از علی بن ابی حمزه قابل قبول خواهد بود.در نهایت هم بایستی به این نکنه اشاره کنیم که فرق است بین درک کردن عصر یک امام (چیزی که در این متن آمده است) با نقل روایت از یک امام به صورت مستقیم.(چیزی که وهابی جاهل آن را متوجه نشده است و یا نخواسته متوجه شود)


این توضیح متن اول بود که از پیش رویتان گذشت.ما فقط از وهابی جاهل می خواهیم تا به ما بگوید که کجای این متن و عبارت می گوید که ابن ابی عمیر مستقیما از امام کاظم علیه السلام حدیث نقل کرده است ؟! به علاوه لازم است این را هم بدانیم که نقل روایت و حدیث عبارتی است عام و می تواند نقل مستقیم از یک شخص باشد و یا غیر مستقیم که اتفاقا آیت الله سبحانی در مورد نقل ابن ابی عمیر از علی بن ابی حمزه به همین مساله اشاره می کند و این مساله را مورد بررسی قرار می دهد که آیا ابن ابی عمیر مستقیما از علی بن ابی حمزه نقل کرده است و یا خیر؟ (که در ادامه ثابت می کند مستقیما نقل کرده و نه با واسطه و در نتیجه نقل ابن ابی عمیر قابل اعتماد است)

اما توضیح متن دوم : در متن دوم آیت الله سبحانی در مورد نقل روایت ابن ابی عمیر از یونس بن ظبیان که ضعیف است بحث می کند و می گوید احتمالا بین ابن ابی عمیر و یونس بن ظبیان که ضعیف است واسطه ای وجود دارد چون یونس در زمان حیات امام صادق از دنیا رفته است (و اصطلاحا از طبقه ی امام صادق (ع) است) و بعید است که ابن ابی عمیر از او روایت نقل کند مگر این که عمر ابن ابی عمیر به قدری بوده باشد که بتواند از آن دسته از تلامیذ امام صادق که در زمان حیات ابن ابی عمیر از دنیا رفته اند حدیث نقل کند.سپس آیت الله سبحانی در ادامه می گوید که ابن عمیر نه از امام صادق روایتی نقل کرده و نه از امام کاظم و در این جا آیت الله سبحانی به قول شیخ طوسی اشاره می کند که وهابی جاهل آن را بریده و نقل نکرده است ! یعنی وهابی جاهل تا " کما سمعت عن الشیخ " عبارت را آورده است و قول شیخ طوسی را که مقبول آیت الله سبحانی است نیاورده است ! شیخ طوسی بنا به نقل آیت الله سبحانی می گوید که ابن ابی عمیر عصر سه تن از ائمه را درک کرده است و امام کاظم علیه السلام را نیز درک کرده است و به جز قلیل و اندک چیزی از ایشان روایت نکرده است.این جاست که کذب وهابی واضح می شود.آیت الله سبحانی به قول شیخ طوسی استناد می کنند در حالی که شیخ طوسی می گوید ابن ابی عمیر از امام موسی کاظم (ع) چیزی نقل نکرده است به جز اندک و قلیل.این جاست که مشخص می شود آیت الله سبحانی که به قول شیخ طوسی اعتماد کرده اند،منظورشان از عدم نقل با صرف نظر از آن قلیل و اندک روایاتی است که به دلیل قلت و کم بودن می توان از آن چشم پوشی کرد اما وهابی جاهل اصلا قول شیخ طوسی را نیاورده است !

نتیجه ی کلام آن که در هیچ جای متن اول سخنی از نقل روایت یا عدم نقل روایت به وسیله ی ابن ابی عمیر از امام کاظم علیه السلام نیست بلکه سخن از درک عصر امام کاظم علیه السلام است و اینکه آیا ابن ابی عمیر در آن دوره هم حدیث نقل می کرده (از علی بن ابی حمزه) یا خیر و در متن دوم نیز آیت الله سبحانی با استناد به قول شیخ طوسی (که وهابی جاهل آن را قیچی کرده و نیاورده) معتقد است که ابن ابی عمیر از امام کاظم علیه السلام روایت نقل نکرده است به جز تعدادی قلیل (مطابق کلام شیخ طوسی)





موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۳۰
فرشید شرفی | Farshid Sharafi

نظرات  (۲)

سلام

ایا شما در روایات اهل سنت مطلبی دیده اید که پیامبر پیش عایشه سه روز اقامت داشته باشد و نه 7 روز؟
پاسخ:
وعلیکم السلام.

الان چیز خاصی در ذهنم نیست.
با سلام
لطف کنید کتابی معرفی کنید که به شبهات رجالی و قول علما شیعه که اهل سنت و وهابیت از کتب شیعه می اندازد پاسخ داده باشد با تشکر
پاسخ:
وعلیکم السلام.

بسیاری از شبهات رجالی در خود کتب آموزشی رجال و درایة و علوم حدیث پاسخ داده شده و بخش دیگرش رو هم بعد از یادگیری علم الحدیث میشه به اون پاسخ داد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter