حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

نقد وهابیت و اهل سنت | نقد آیین زرتشتی و باستان گرایان | نقد مسیحیت | وبلاگ شخصی فرشید شرفی

حقانیت شیعه و رد شبهات

فرشید شرفی | پژوهشگر قرآن، حدیث، کلام و ادیان و مذاهب

* به علت کمبود وقت از ترجمه ی متون درخواستی جدا معذوریم

* شبهات و سوالات علمی خود را در قسمت نظرات ارسال کنید تا در صف سوالات قرار گرفته و به آن پاسخ داده شود (به سؤالات تکراری به هیچ وجه پاسخ داده نمی شود)

* برای دسترسی آسان به موضوعات مورد نظرتان، از قسمت " طبقه بندی موضوعی " استفاده کنید

* در صورت خرابی و یا لود نشدن تصاویر و مطالب به ما اطلاع دهید

* نقل و درج مطالب موجود در وبلاگ به نام شخص یا مؤسسه ای خاص در هر تارنمای اینترنتی و غیر از آن شرعا حرام می باشد (نقل همراه با ذکر منبع یا بدون اشاره به شخص و مؤسسه ای خاص جایز می باشد)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

ماجرای غارت حرم امام کاظم و امام جواد علیهما السلام و تلاش برای نبش قبر ایشان در سال 443 قمری به وسیله ی عوام اهل سنت و نقش علمای اهل سنت در این واقعه به نقل از ابن اثیر جزری (مورخ مشهور اهل سنت)


بارها مشاهده کرده ایم که مخالفین شیعه در برابر پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام،خود را محب و پیرو واقعی اهل بیت علیهم السلام معرفی می کنند!


این ادعای گزاف و خلاف واقع آنان در حالی صورت می گیرد که سخن و عمل بسیاری از علمای مخالفین شیعه خلاف این ادعا را ثابت می کند.


ابن اثیر جزری (مورخ مشهور اهل سنت) در کتابی که مدعی اعتبار بالا و صحت گزارش های تاریخی آن است یکی از وقایع سال 443 قمری را چنین نقل می کند:


ذِکْرُ الْفِتْنَةِ بَیْنَ الْعَامَّةِ بِبَغْدَاذَ وَإِحْرَاقِ الْمَشْهَدِ - عَلَى سَاکِنِیهِ السَّلَامُ -


فِی هَذِهِ السَّنَةِ فِی صَفَرٍ تَجَدَّدَتِ الْفِتْنَةُ بِبَغْدَاذَ بَیْنَ السُّنَّةِ وَالشِّیعَةِ، وَعَظُمَتْ أَضْعَافَ مَا کَانَتْ قَدِیمًا، فَکَانَ الِاتِّفَاقُ الَّذِی ذَکَرْنَاهُ فِی السَّنَةِ الْمَاضِیَةِ غَیْرَ مَأْمُونِ الِانْتِقَاضِ، لِمَا فِی الصُّدُورِ مِنَ الْإِحَن ِ.


وَکَانَ سَبَبُ هَذِهِ الْفِتْنَةِ أَنَّ أَهْلَ الْکَرْخِ شَرَعُوا فِی عَمَلِ بَابِ السَّمَّاکِینَ، وَأَهْلَ الْقَلَّائِینَ فِی عَمَلِ مَا بَقِیَ مِنْ بَابِ مَسْعُودٍ، فَفَرَغَ أَهْلُ الْکَرْخِ، وَعَمِلُوا أَبْرَاجًا کَتَبُوا عَلَیْهَا بِالذَّهَبِ: محَمَّدٌ وَعَلِیٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ. وَأَنْکَرَ السُّنَّةُ ذَلِکَ وَادَّعَوْا أَنَّ الْمَکْتُوبَ: مُحَمَّدٌ وَعَلِیٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ، فَمَنْ رَضِیَ فَقَدْ شَکَرَ، وَمَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ.

وَأَنْکَرَ أَهْلُ الْکَرْخِ الزِّیَادَةَ وَقَالُوا: ماتَجَاوَزْنَا مَا جَرَتْ بِهِ عَادَتُنَا فِیمَا نَکْتُبُهُ عَلَى مَسَاجِدِنَا. فَأَرْسَلَ الْخَلِیفَةُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّهِ أَبَا تَمَامٍ نَقِیبَ الْعَبَّاسِیِّینَ، وَنَقِیبَ الْعَلَوِیِّینَ وَهُوَ عَدْنَانُ بْنُ الرَّضِیِّ، لِکَشْفِ الْحَرْبِ وَإِنْهَائِهِ، فَکَتَبَا بِتَصْدِیقِ قَوْلِ الْکَرْخِیِّینَ، فَأَمَرَ حِینَئِذٍ الْخَلِیفَةُ وَنُوَّابُ الرَّحِیمِ بِکَفِّ الْقِتَالِ، فَلَمْ یَقْبَلُوا، وَانْتَدَبَ ابْنُ الْمُذْهِبِ الْقَاضِی وَالزُّهَیْرِیُّ وَغَیْرُهُمَا مِنَ الْحَنَابِلَةِ أَصْحَابِ عَبْدِ الصَّمَدِ [أَنْ] یَحْمِلَ الْعَامَّةَ عَلَى الْإِغْرَاقِ فِی الْفِتْنَةِ، فَأَمْسَکَ نُوَّابُ الْمَلِکِ الرَّحِیمِ عَنْ کَفِّهِمْ غَیْظًا مِنْ رَئِیسِ الرُّؤَسَاءِ لِمَیْلِهِ إِلَى الْحَنَابِلَةِ، وَمَنْعِ هَؤُلَاءِ السُّنَّةِ مِنْ حَمْلِ الْمَاءِ مِنْ دِجْلَةَ إِلَى الْکَرْخِ، وَکَانَ نَهْرُ عِیسَى قَدِ انْفَتَحَ بَثْقُهُ، فَعَظُمَ الْأَمْرُ عَلَیْهِمْ، وَانْتُدِبَ جَمَاعَةٌ مِنْهُمْ وَقَصَدُوا دِجْلَةَ وَحَمَلُوا الْمَاءَ وَجَعَلُوهُ فِی الظُّرُوفِ، وَصَبُّوا عَلَیْهِ مَاءَ الْوَرْدِ، وَنَادَوْا:


الْمَاءُ لِلسَّبِیلِ. فَأَغْرَوْا بِهِمُ السُّنَّة َ. وَتَشَدَّدَ رَئِیسُ الرُّؤَسَاءِ عَلَى الشِّیعَةِ، فَمَحَوْا: خَیْرَ الْبَشَرِ، وَکَتَبُوا: عَلَیْهِمَا السَّلَامُ، فَقَالَتِ السُّنَّة ُ: لَا نَرْضَى إِلَّا أَنْ یُقْلَعَ الْآجُرُّ الَّذِی عَلَیْهِ مُحَمَّدٌ وَعَلِیٌّ، وَأَنْ لَا یُؤَذَّن حَیِّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَلِ. وَامْتَنَعَ الشِّیعَةُ مِنْ ذَلِکَ، وَدَامَ الْقِتَالُ إِلَى ثَالِثِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ، وَقُتِلَ فِیهِ رَجُلٌ هَاشِمِیٌّ مِنَ السُّنَّةِ، فَحَمَلَهُ أَهْلُهُ عَلَى نَعْشٍ، وَطَافُوا بِهِ فِی الْحَرْبِیَّةِ وَبَابِ الْبَصْرَةِ وَسَائِرِ مَحَالِّ السُّنَّةِ، وَاسْتَنْفَرُوا النَّاسَ لِلْأَخْذِ بِثَأْرِهِ، ثُمَّ دَفَنُوهُ عِنْدَ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ، وَقَدِ اجْتَمَعَ مَعَهُمْ خَلْقٌ کَثِیرٌ أَضْعَافَ مَا تَقَدَّمَ.


فَلَمَّا رَجَعُوا مِنْ دَفْنِهِ قَصَدُوا مَشْهَدَ بَابِ التِّبْنِ فَأُغْلِقَ بَابُهُ، فَنَقَّبُوا فِی سُورِهِ وَتَهَدَّدُوا الْبَوَّابَ، فَخَافَهُمْ وَفَتَحَ الْبَابَ، فَدَخَلُوا وَنَهَبُوا مَا فِی الْمَشْهَدِ مِنْ قَنَادِیلَ وَمَحَارِیبَ ذَهَبٍ وَفِضَّةٍ وَسُتُورٍ وَغَیْرِ ذَلِکَ، وَنَهَبُوا مَا (فِی التُّرْبِ وَالدُّورِ) وَأَدْرَکَهُمُ اللَّیْلُ فَعَادُوا.


فَلَمَّا کَانَ الْغَدُ کَثُرَ الْجَمْعُ، فَقَصَدُوا الْمَشْهَدَ، وَأَحْرَقُوا جَمِیعَ التُّرْبِ وَالْآزَاجِ، وَاحْتَرَقَ ضَرِیحُ مُوسَى، وَضَرِیحُ ابْنِ ابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَالْجِوَارُ، وَالْقُبَّتَانِ السَّاجُ اللَّتَانِ عَلَیْهِمَا، وَاحْتَرَقَ مَا یُقَابِلُهُمَا وَیُجَاوِرُهُمَا مِنْ قُبُورِ مُلُوکِ بَنِی بُوَیْهِ مُعِزِّ الدَّوْلَةِ، وَجَلَالِ الدَّوْلَةِ، وَمِنْ قُبُورِ الْوُزَرَاءِ وَالرُّؤَسَاءِ، وَقَبْرُ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی الْمَنْصُورِ، وَقَبْرُ الْأَمِیرِ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّشِیدِ، وَقَبْرُ أُمِّهِ زُبَیْدَةَ، وَجَرَى مِنَ الْأَمْرِ الْفَظِیعِ مَا لَمْ یَجْرِ فِی الدُّنْیَا مِثْلُه ُ.


فَلَمَّا کَانَ الْغَدُ خَامِسُ الشَّهْرِ عَادُوا وَحَفَرُوا قَبْرَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، لِیَنْقُلُوهُمَا إِلَى مَقْبَرَةِ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ، فَحَالَ الْهَدْمُ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ مَعْرِفَةِ الْقَبْرِ، فَجَاءَ الْحَفْرُ إِلَى جَانِبِهِ.


ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (المتوفى630هـ) الکامل فی التاریخ، ج8، ص95و96، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ / 1997م.


نقل فتنه ی رخ داده بین عوام در بغداد و سوزاندن مشهد [محل حرم امام کاظم و امام جواد علیهما السلام] که بر ساکنانش درود باد


در ماه صفر از این سال فتنه ی بین شیعه و اهل سنت در بغداد مجددا آغاز شد و چند برابر آن چه که در قدیم بود رخ داد و توافقی که در سال گذشته میان آنان واقع شد و ما آن را نقل کردیم به دلیل کینه ای که در دل های آنان بود از نقض شدن در امان نماند.


دلیل وقوع این فتنه آن بود که اهل کرخ ساخت «باب سماکین» و اهل قلائین ساخت باقی مانده ی «باب مسعود» را آغاز کردند و اهل کرخ کار خود را به اتمام رسانیدند و برج هایی ساختند که که روی آن با طلا چنین نوشته شده بود: محمد و علی برترین انسان ها هستند.اهل سنت این را نپذیرفته و ادعا کردند که چنین نوشته شده: محمد و علی برترین انسان ها هستند و هرکس بدان راضی شود شکرا خدای را به جا آورده و هرکس این را انکار کند ناسپاسی کرده است.اهل کرخ این زیاده را منکر شدند و گفتند: ما از آنچه عادتمان است که در مساجدمان می نویسیم پای فراتر نمی نهیم.بنا بر این خلیفه قائم بامر الله، ابا تمام را که نقیب عباسی ها بود و عدنان بن الرضی را که نقیب علوی ها بود به منظور بررسی و خاتمه دادن اختلاف و درگیری فرستاد و آن دو سخن کرخی ها را تصدیق کردند.


در این هنگام خلیفه و نمایندگان سلطان رحیم دستور دادند تا جنگ خاتمه پیدا کند اما آن ها نپذیرفتند و ابن مذهب قاضی و زهیری و دیگران از حنابله از اصحاب عبدالصمد به نمایندگی از دیگران عامه ی مردم را به تندروی و اغراق در این فتنه واداشتند و نمایندگان سلطان عبدالرحیم به دلیل بغضی که نسبت به به رئیس الروساء به دلیل گرایشش به حنابله داشتند جلوی آنان را نگرفتند و این گروه از اهل سنت جلوی جریان آب از دجله به سمت کرخ را گرفتند و سدّ رود عیسی نیز شکافته شده بود و این بر اهالی کرخ گران آمد و گروهی از ایشان به نمایندگی از بقیه به سمت دجله رفتند و آب را برداشتند و در ظرف هایی ریخته و بر آن گلاب ریختند و فریاد زدند:


«آب برای تمام رهگذران» و این چنین اهل سنت فریب آنان را خوردند و رئیس الروساء بر شیعیان سخت گرفت و آنان عبارت «خیر البشر» را حذف کرده و به جای آن نوشتند «علیهما السلام».اهل سنت گفتند: ما راضی نمی شویم جز این که آجری که بر آن محمد و علی نوشته شده برداشته شود و در اذان «حی علی خیر العمل» گفته نشود.شیعیان قبول نکردند و جنگ تا سوم ربیع الاول ادامه یافت و مردی هاشمی از اهل سنت کشته شد و خانواده اش او را بر تابوتی حمل کردند و در حربیه و باب بصره و سایر مناطق سنی نشین چرخاندند و مردم را برای خون خواهی او تحریک کردند و سپس او را پیش احمد بن حنبل دفن کردند و همراه آن ها تعداد زیادی از مردم، چند برابر آن چه گذشت، جمع شد.


هنگامی که [اهل سنت] از دفن آن مرد هاشمی بازگشتند به سمت مشهد باب تبن حرکت کردند ولی درهای آن جا بر روی آنان بسته شد.به همین دلیل دور دیوار ها و نرده های آن شروع به کاویدن کردند و دربان آن را تهدید کردند و دربان ترسید و در را باز کرد.اهل سنت داخل شدند و آن چه را در حرم بود از چراغ ها و محراب های طلا و نقره و پرده ها و غیر آن غارت کردند و آن چه را در خاک نهفته بود و در آن جا دیدند غارت کردند و شب فرا رسید و بازگشتند.


فردای آن روز جمعیت زیاد شد و به سمت حرم [امام کاظم و امام جواد علیهما السلام] حرکت کردند و تمامی قبرها و رواق ها را سوزاندند و ضریح [امام] موسی کاظم و پسرش محمد بن علی [امام جواد] و پیرامون آن ها و دو گنبد ساجی که بر روی آن دو است و آن چه رو به روی آن دو و کنارش بود - از قبور پادشاهان آل بویه معز الدوله و جلال الدوله و از قبور وزراء و روساء و قبر جعفر بن ابی منصور و قبر امیر محمد بن رشید و قبر مادرش زبیده - در آتش سوخت و چنان اتفاق ناگواری رخ داد که مانندش در دنیا رخ نداده بود.


هنگامی که فردا، روز پنجم ماه، فرا رسید اهل سنت بازگشتند و آرامگاه [امام] موسی بن جعفر و پسرش محمد بن علی [امام جواد] را کندند تا پیکر آن دو را به مقبره ی احمد بن حنبل ببرند اما ویرانی آن جا مانع از آن شد که جایگاه قبر آن دو را بشناسند و قبر کنار قبر ایشان را کندند.

نظرات  (۱)

بکوبید تو سر اون ابله‌هایی که ادعا دارن وهابیت و اهل سنت با هم فرق دارن و اهل سنت محب اهل بیتن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Flag Counter